خوشا آنان که جانان می شناسند / طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان / شهیدان را شهیدان می شناسند . . .
زندگی نامه:
در سال ۱۳۴۴ در روستای گنجینه ضرونی از توابع شهرستان کوهدشت در دامان مادری با تقوی متولد شد و به سرپرستی پدر بزرگواری تربیت و پرورش یافت.
در دوران کودکی تحصیلات ابتدایی خود را در روستا سپری کرد و در این ایام به کمک خانواده اش در امر کشاورزی همت می گماشت.ایشان برای ادامه تحصیل راهی کوهدشت شد و بعد از طی دوران راهنمائی به محض اینکه در خود توان گرفتن سلاح را دید سنگر تحصیل را رها کرد و به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و به عضویت رسمی سپاه درآمد و خود را ملبس به لباس آقا اباعبدالله الحسین (ع)نمود.شهید حمیدرضا بیش از ۶ سال مخلصانه جنگید و به قلب دشمن یورش می برد و سرانجام سرافرازانه مانند دیگر شهدای صدر اسلام در تاریخ ۱۳۶۷/۵/۳ در عملیات مرصاد توسط منافقین کوردل از عالم خاک به سوی عالم علوی هجرت نمود و به فیض والای شهادت نائل آمد.شهید ابراهیمی فردی شجاع و دلیر به علت رشادتهایی که از خود نشان داد در سمتهای فرمانده گردان علی ابن ابیطالب بوکان-فرمانده محور عملیاتی سردشت-فرمانده گردان جندالله مهاباد-معاونت عملیات مهاباد-معاونت گردان خط شکن محبیبن-فرمانده گردان عاشورا و فرمانده محور عملیاتی لشگر ۵۷ ابوالفضل (ع)مشغول فعالیت شد و به هدایت نیروهای بسیجی در امر عملیاتهای آفندی و پدافندی پرداخت.
خاطرات شهید حمیدرضا ابراهیمی به نقل از قاسم اسدی
«معاون گردان شجاع»
بعد از پیاده روی بسیار زیاد در دل شب و شکستن خط دشمن در عملیات والفجر مقدماتی و تصرف موانع و مواضع و سنگرهای مستحکم بعثیها،تقریباً صبح بود که به علت مقاومت بسیار زیاد دشمن و عدم پشتیبانی نیروهای خودی پیشروی ما متوقف شد و داخل سنگرها و مواضع تصرف شده از دشمن موضع گرفتیم.نیروهای بعثی از هر طرف ما را محاصره کرده بودند.حدود ساعت ده صبح بود که در گیر و دار جنگ هر کدام از دلاورمردان بسیجی با تمام توان می جنگیدند و مقاومت می کردند.
برادر عزیز رسول زیودار معاون گردان فتح از تیپ ۱۵ امام حسن (ع)که در عملیاتهای بعدی به درجه رفیع شهادت رسید را دیدم که در جلو خاکریز یعنی قسمتی که به طرف دشمن بود با تمام شجاعت مشغول زدن آرپی چی به طرف ضد هوائی چهار لول دشمن که به جای تیربار از آن استفاده می کردند و بچه ها را زیر رگبار گلوله گرفته بود شلیک می کرد.
موشک آرپی چی به ضد هوائی اصابت کرد و دود به هوا بلند شد صدای تکبیر رزمندگان برخاست و با شهامت و شجاعت این بزرگوار روحیه آنان تقویت شد.
با درخواست علو درجات برای شهدای بزرگوار از خداوند منان
«شجاعت و تسلیم»
گردان عاشورا از تیپ ۵۷ ابوالفضل (ع)به فرماندهی حمید ابراهیمی در عملیات نفوذی منطقه غمیش آن طرف عراق به عنوان اولین گردان عمل کننده وارد میدان شد.
این بزرگوار در دل شب تاریک گروهان یکم این گردان را با کمال شجاعت و دقت به صورتی از خط دشمن عبور داد و به پشت سر آنها رساند که اصلاً دشمن متوجه نشد خود این عزیز به تنهایی چندین نفر از تکاوران عراقی را به هلاکت رساند.
همین بزرگوار با این همه شجاعت و شهامت یک روز ظهر در ارتفاعات گمو-واقع در منطقه یاد شده که نماز جماعت برگزار شد و من سعادت داشتم در کنار ایشان باشم.
متوجه شدم که در حال نماز گریه میکرد و در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عزیز و حکیم تسلیم و خاضع بود.
این عزیز بزرگوار در عملیات مرصاد به دست منافقین وطن فروش و جنایت کار به شهادت رسید.
یادش گرامی و روحش شاد باد
از راست: رزمنده دلاور حاج یونس آزادبخت،سرداران شهید حمیدرضا ابراهیمی، حمید سوری، فرامرز رضایی، اسدمراد بالنگ
از راست: شهید فرامرز رضایی، رزمنده دلاور حاج یونس آزادبخت، شهید حمید سوری
نفرنشسته : شهید حمیدرضا ابراهیمی
خاطره ای از شهید حمیدرضا ابراهیمی به نقل از قاسم اسدی:
«شجاعت و تسلیم»
گردان عاشورا از تیپ ۵۷ ابوالفضل (ع)به فرماندهی حمید ابراهیمی در عملیات نفوذی منطقه غمیش آن طرف عراق به عنوان اولین گردان عمل کننده وارد میدان شد.
این بزرگوار در دل شب تاریک گروهان یکم این گردان را با کمال شجاعت و دقت به صورتی از خط دشمن عبور داد و به پشت سر آنها رساند که اصلاً دشمن متوجه نشد خود این عزیز به تنهایی چندین نفر از تکاوران عراقی را به هلاکت رساند.
همین بزرگوار با این همه شجاعت و شهامت یک روز ظهر در ارتفاعات گمو-واقع در منطقه یاد شده که نماز جماعت برگزار شد و من سعادت داشتم در کنار ایشان باشم ،متوجه شدم که در حال نماز گریه میکرد و در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عزیز و حکیم تسلیم و خاضع بود.
این عزیز بزرگوار در عملیات مرصاد به دست منافقین وطن فروش و جنایت کار به شهادت رسید.
یادش گرامی و روحش شاد باد
از سمت راست شهید حمید رضا ابراهیمی ،پاسدار صفدر امرایی و شهید حمید سوری
از سمت راست رزمنده دلاور حاج یونس آزادبخت، شهید حمید سوری و شهید حمید رضا ابراهیمی
خوش بحال اونایی که عندربهم یرزقون شدن
باسلام ..من سال شصت هفت نه ساله بودم.. اینقدر از شهامت وجسارت دلاورمرد هم ولایتیم تعریف میشنیدم.حتی یک روز تو روستا تیر اندازی میکردن خودم دیدم که تیر انداز ماهری بود..من با آنکه خرد سال بودم.. پیاده در تشیع شهید حمید شرکت نمودم..وهر وقت یادش میفتم احساس میکنم با ارزش ترین رو از دستمان رفته است.. یادش گرامی باد..
لایک به وجود همه شهدا به الخص این سردارسرافراز اسلام
امیدوارم از شخصیت بزرگ این سردارسرافراز اسلام برای رسیدت به مناصب سیاسی جامعه استفاده نشود.وصداوسیما می تواند زندگی نامه این بزرگ مرد را به تصویر بکشد چون نسل کنونی نیازمند شناسایی این چنین شخصیت های بی ادعایی اسا.موید باشید
از صداوسیما درخواست میشود.زندگی این سردار سرافراز اسلام را به تصویر بکشد.این بزگوار از خانواده های معتمد شهرستان کوهدشت می باشند