روا وا سیلا نرت، جاروی بست و دُمش
ترجمه: روبا داخل سوراخ نمی رفت ، جارویی هم به دمش بست
مفهوم: وقتی که کسی از عهده ی انجام کاری بر نمیاد ولی ادعای کاذب و خاج از توانش خود داشته باشد گویند : روباه ….
تیلی که د تری نه چمس دی نه چمییه
ترجمه: شاخه ای که هنگام تری خم نشد، دیگر خم نمی شود.
تیل: ترکه، شاخهی باریک، بلند و در عین حال نرم درخت را گویند مثلا: تیل بید= ترکه ی بید
مفهوم : اگر در ایام کودکی و نوجوانی مهارت های لازم را به فرزندانمان نیاموزیم ، در بزرگسالی نخواهیم توانست
هاس پتش پاک کنه، تیهاش درآورد
ترجمه: خواست دماغش را پاک کند چشمش را در آورد
مفهوم: نیت خیری که نتیجه ی عکس به دنبال داشته باشد
تش که ورکس، تَر و حشک ناره
ترجمه: آتش که روشن شد، تر و خشک فرقی ندارد
در بعضی از مثلها ترجمه تحت لفظی با مفهوم و کاربرد معانی تقریبا یکسان و نزدیک بهم دارند از آن جمله همین ضرب المثل هرگاه خطر و بلایی فراگیر، مانند جنگ پیش بیاید ، گناهکار و بیگناه ،همگی به یک اندازه آسیب می بینند
یا وه میدو نرو، یا دالکه دالکه نکو
ترجمه: یا به میدان نرو ، یا مادر مادر نکن
مفهوم: یا وارد مبارزه نشو و اگر هم وارد شدی دیگر آه وناله نکن یا به قول معروف”ننه من غریبم در نیار”
سیو سور سی دس چلاق خووه
ترجمه: سیب سرخ برای دست چلاق خوب است
مفهوم: در مواقعی که افراد بدون داشتن استحقاق ادعای تصاحب چیز ارزشمندی را دارند این ضرب المثل را بکار می برند
تا به کنایه ی طنز آمیز به وی بفهمانند که چنین حقی را ندارد
پای پتی بهتره د پهلای تنگ، کنج زندو بهتره د حونهی جنگ
ترجمه : پای برهنه بهتر است از کفش تنگ و کنج زندان بهتر است از خانه ی جنگ
توضیح :بسیاری از مثل های لری رایج در گویش شیرین بالا گریوه موزون هستند یعنی مانند شعر دارای وزن عروضی بوده، گاهی قافیه نیز دارند، البته اغلب آنها در قالب یک مصراع بکار می روند و در موارد متعدد نیز در قالب تک بیت بکار رفته اند، مانند همین مورد و موارد دیگر که به جای خود توضیح لازم ذکر خواهد شدم
مفهوم: چیزی که خلاف میل و تحمیلی باشد ، آزار دهنده است و نبودش بهتر از بودن است
گاو د مردم، گارو د مردم،ار نرونم نامردم
ترجمه: گاو از مردم “گاور” از مردم ، اگر نرانم نامردم
“گارو” نوعی چوب دستی که هنگام شخم زدن در دست می گیرند
مفهوم : وقتی برای انجام کاری تمام ملزومات از دیگران باشد و سودش به ما برسد در آن صورت کوتاهی کردن نادانیست
خرما هم د بصره بسیاره
ترحمه: خرما هم در بصره بسیار است
مفهوم: هرچیزی که دور از دسترس باشد تاثیری در زندگی ما ندارد و نباید به آن دل بست
یا د خوم، یا د خودیونم
ترجمه: یا از خودم ، یا از خودی هایم
مفهوم:اگر چه با توجه به فرهنگ امروزی ، قدری بعید به نظر می رسد لیکن در این مثل ثروت خویشاوندان را با مال خود یکسان دانسته اند اگر خودم نداشتم از خودیهایم میگیرم
هومسا بازار هومسا
ترجمه: همسایه بازار همسایه است. “اهمیت حق همسایگی “
گردکو د حونه حاکم زیاده، اما د ری شماره
ترجمه: گردکان در خانه حاکم زیاده، اما از روی شمارش
مفهوم: هرچیز، در هر جا دارای حساب و کتاب و از روی شماره است حتی اگر مال حاکم باشد
تفنگ پر و پتی ناره
ترجمه: تفنگ پر و خالی نداره
در هر صورت تفنگ خطر ناک است و نباید به خالی بودنش اعتماد کرد
ره دیر د بی ولده
ترجمه : راه دور مال بی ولد است
“ولد” واژه ا ی عربی ، به معنی فرزند است که در این مثل به معنی خویشاوند و فامیل به کار رفته است
مفهوم : کسی که همه جا فامیل و آشنا دارد کمتر دچار مشکل می شود
میمو هر کس، مال صحاو هرچی
ترجمه : مهمان هر کس ،صاحب خانه هرچیز
مفهوم : یعنی مهمان هرکسی باشد می بایست به ماحضر صاحب خانه قانع باشد و میزبان را به تکلف وادار نکند
گوت دوزی نووی، گوت صو معلوم بووه
ترجمه : گفت دزدی نباشی، گفت فردا معلوم می شود
این ضرب المثل را موقعی به کار می برند که کسی را دزد می دانند اما مدرکی برای اثبات ادعای خود ندارند.
خدا گیر بایی، بنه گیر نوایی
ترجمه: خدا گیر شوی ولی بنده گیر نباشی
مفهوم : مورد غضب و نفرین و قضاوت مردم واقع شدن دشوار تر است چراکه خدا بخشنده است ولی مردم نه
بیی د پرده، قسمت کی کرده؟!
ترجمه : عروس داخل پرده ، قسمت چه کسی کرده؟!
زندگی دنیا اعتباری ندارد و سرنوشت انسان نامعلوم است چنانکه حتی عروسی که داخل حجله است مشخص نیست که قسمتش چیست
گوتن و کور چی د خدا هایی، گوت دو تیه آزا
ترجمه: از نابینا پرسیدند چه چیزی از خدا می خواهی؟ گفت دو تا چشم سالم
مفهوم: هر انسانی از خداوند چیزی را طلب می کند که نیاز ضروری و اصلی او باشد
پیر د پیریش نگوت، د روزگار گذشته گوت
ترجمه : پیر از پیری نگفت ، از روزگاری که بر او گذشته گفت
مفهوم: تجربه بالاتر از علم است. گوش دادن به سخن پیران باتجربه کاری پسندیده است
در پایان لازم به یادآوریست که در بیان مفهوم و منظور اصلی مثلها و در بسیاری مواقع به نظر می رسد برای جا افتادن مطلب نیازمند شرح و تفصیل بیشتریست لیکن بیم آن می رود که طولانی شدن موجب دلزدگی مخاطبین عزیز شود از طرفی توصیه و نظراغلب دوستان -از جمله جناب آقای بساطی و سایر عزیزان مخاطب- نیز همین است که تا آنجا که ممکن است در اجمال و اختصار کوشا باشم، امیدوارم در آینده نظر همه صاحب نظران عزیز تامین شود. ان شاالله
پرویز اکبرینژاد؛ بلوطستان(فرهنگی بازنشسته و شاعر )
با سلام ودرود بر استاد پرویز اکبری که انصافا” اینگونه احیاگری ها در عرصه فرهنگ لری جای تقدیر و تحسین ویِژه دارد وایشون همیشه در این عرصه نمونه وزبانزد هستن
زمانی موثر است که تالیف شود در قالب کتابی -با تشکر از استاد اکبری
آفرین بر استاد اکبری