غروب ها که دلم تنگ می شود، تن خسته ام را به بام خرم آباد می کشانم. چراغ های روش شهر خرم آباد را که می بینم. شکرگزار خداوند قادر و مهربان می شوم که هنوز مردم شهرم چراغ خانه هایشان روشن است و زندگی جریان دارد. یادی می کنم از دکتر دهمرده مرد جدی زابلی- استاندار سابق استان لرستان- که دل به کوه داد و بام خرم آباد را بوجود آورد. بامی که می رود تا نامش در ایران و حوزه گردشگری برای همیشه در ذهن ها بماند.
بعد از ظهرها که از زیر گذرها و رو گذرهای شهر خرم آباد عبور می کنم یادی از آن مرد اخموی کرمانی اما جدی می افتم . جناب آقای صابری استانداراسبق استان لرستان که بخشی از گره کور ترافیکی را از شهر پر حجم با ماشین های زیاد باز کرد.اما این روزها هر چه به خودم فشار می آورم نمی دانم باید چگونه از شما یاد کنم جناب آقای بازوند استاندار عزیز لرستان.می ترسم یاد تو بماند در عکس های یادگاری که با تجار مسلمان در سمینارهای متعدد گرفته باشی.یا شاید عکس یادگاری تان با سرمایه گذار عربستانی که اسمش در خاطرم نیست و آمد تا مجتمع گوشت لرستان را آباد کند. اما از این مجتمع و گوسفندهای پروارش تا کنون نه پشمی به کارخانه نخ ریسی پارسیلون رفته تا چرخش بهتر از گذشته بچرخد. شایدبگویی پشم و کارخانه پارسیلون چه ارتباطی با هم دارند اما ارتباط آن را در توسعه آن می دانم و امید وار بودم که بخشی از پشم های گوسفندان این مجمتع، بخش جدیدی از کارخانه پارسیلون را راه اندازی کند
اما جان برادر از این مجتمع گوشتی هم نصیب یخچال های دهن باز کرده مردم این دیار نشد. و فقر دامنش را بیشتر بر روی این استان و مردمانش باز کرد.راستی آقای استاندار چگونه از شما یاد کنیم؟
دهمرده با آن ته لهجه زابلی اش بعد از رفتن از استانداری لرستان می شود محبوب مردم زابل و نماینده آنها در مجلس شورای اسلامی .. صابری می رود تا در گوشه ای دیگر از سرزمین پهناور ایران مرد عمل باشد هر چندتلخ سخن بگوید و گزنده اما کارکند و شعار ندهد.اما جناب آقای بازوند شما که با لهجه شیرین لری سخن می گوئید و درد مردم این دیار را خوب می دانید چرا حداقل یادی کوچک مثل دو استاندار قبلی از خود بجای نگذاشتید. ما انتظار بیشتری از این مرد تازن آبادی اهل نهاوند که با لهچه شیرین لری سخن می گوید داشتیم. فکر کنم انتظار زیادی نباشد. سه سال، زمان کمی نیست!ای کاش دولت تدبیر و امید مردی از جنس اصول گرایی تمام عیار برای مردم لرستان می فرستاد تا تکلیف روشن باشد.

یاداشتی های سرگردان ادامه دارد …

عبدالرضا شهبازی / بلوطستان