شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » حکایت شعبانعلی وبعضی بوقچی های رسانه ای لرستان

timthumb.php

ظریفی می گفت: در روستای ما یک آدم ساده دل و محجوبی زندگی می کرد. که این بنده خدا سن و سالی هم از او گذشته بود و هنوز معلوم نبود چکاره است و به کجا می خواهد برود. او تعریف می کرد در قدیم ها رسم بر این بود که چرچی ها برای فروش اجناس خودشان به روستا می آمدند و این اواخر هم با خرید وانت بار رونقی به کاسبی خود داده بودند. اما حکایت شعبانعلی همان مرد ساده روستایی که ذکر خیرش به میان آمد در این یادداشت چی هست؟
رسم بر این بود صبح اول وقت هر کدام از فروشنده ها به روستا می آمدند صدا می زدند. آی شبعانعلی کجایی؟ شبعانعلی هم بر اساس عادت سریع می پرید پشت وانت و تا غروب جار می زد آهای هندوانه. آهای خربزه. بدو حراجش کردیم. خانه دار …. بچه دار ….
غروب هم که می شد. فروشنده بدون توجه به شعبانعلی نیش ترمزی می زد و او را در میان گرد و غبار ناشی از عبور ماشین از روستا با تمام خسته گی اش تنها می گذاشت، بدون آن که یک ریال دست مزد گرفته باشد.
عشق سال های شعبانعلی شده بود سوار شدن بر پشت وانت و جار زدنی برای فروش اجناس.
حالا حکایت این روزها و نقش همان بوقچی (جارچی) به شکل دیگری در بخشی از رسانه های لرستان در حال انجام است. بعضی از دولت مردان ما شده اند همان دوره گرد و بعضی هم به نام رسانه نقش شعبانعلی را دارند بازی می کنند. در همین هفته فرهنگی اقتصادی لرستان که در پایتخت برگزار شد. نقش بی بدیل شعبانعلی های بی مزد و مواجب که تنها به خوردن ناهار و شامی دل خوشند. نمایان بود.
این بار شعبانعلی ها با دوربین های دیجیتالی شان مرتب عکس از مسئولین محترم که گویا تنها ماموریت شان در این هفته فرهنگی گرفتن عکس یادگاری با وزیر و وکیل بود. به صورت سرسام آوری فضای مجازی و سایت های فردی و گروهی و بعضی نشریات پفکی و آبکی را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود و ما آخرش نفهمیدیم دستاورد این هفته فرهنگی برای لرستان چه بود و چه شد.
من با مسئولین محترم کاری ندارم که هر انسانی علاقمند به دیده شدن و مطرح شدن است. و آن هم باید در جایگاه خود پاسخ گو باشد. اما در این جا روی سخنم با شعبانعلی های رسانه ای است که امیدوارم اگر می خواهند بوقچی باشند حداقل بوقچی شرافتمندی باشند. اما برای من یک سئوال پیش می آید که آقایان متولی فرهنگ و هنر لرستان با گذاشتن کلاه نمدی بر سر وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی چه اتفاق فرهنگی برای لرستان افتاد. پیش از این هم در دولت مهرورز همین کلاه نمدی بر سر جناب آقای حسینی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت پاک دستان توسط برگزار کنندگان همین هفته فرهنگی گذاشته شده بود انگار ما از کلاه گذاشتن قرار نیست دست برداریم. اما چرا همیشه کلاه مان پس معرکه است. و مصیبت دیگر این که دستاورد علمی، فرهنگی و اقتصادی یک نهاد دیگر در لرستان می شود خرید چند دست کت و شلور برای کارمندانش که در این هفته فرهنگی حضور داشته اند. به راستی خوردن شیره و عسل لرستان و گرفتن عکس یادگاری وزیر محترم کار، تعاون و امور اجتماعی چیزی از تلخی بیکاری جوانان تحصیل کرده لرستان را می کاهد. فراموش نکنیم ایده هفته فرهنگی اقتصادی لرستان در پایتخت ایده بسیار خوبی برای معرفی لرستان می باشد. اما نسپردن کار به کاردان مهم ترین آسیب برگزاری این هفته فرهنگی و اقتصادی بود.

عبدالرضا شهبازی/ بلوطستان

  1. شهروند

    درود بر شرفت استاد بزرگ

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان