شما اینجا هستید
ادب زاگرسی » پیری

پیری اخطارت، پیری اخطارت

 اثر کردیسی  فعل بد کارت

اِ چم کم بینا اِ گوش چوی کرم

اِ سروسیما نَمنیه فَرِم

پوس صورتم شیار شیاره

پیری ظاهر بی، او کل دیاره

دنون لق و لوق سیا بی‌حَسَه

 ارا مصنوعی فاقد اِ لثه

ghorban-360x240

اَر دنون بنم یه رونقه‌سی

وخت غذا حواردن چقه‌چقه‌سی

کمر دولا بی، بالل وه پشتم

تکیه و عصا، ری کردن زشتم

وخت ری کردن کوف و کف‌مه

چوی سرما حواردی موف و مف‌مه

خیرم نمنیه بیمه کُتی شر

بیان متینم بیَسَه قُرقَر

ای خاوم بوشم یه بیه کارم

شوان تا صو اختر شمارم

شمار اختران کتیه دسم

انیس ومونس بینه کل کسم

شوان سه چوار گِل، وِرِه بیت‌الخلا

پیری شرمت بای اژ ای کل بلا

پیری تفررویت، نورت پرونم

طعنه جالل آشتتر شونم

….

…..

وفای دنیا دون قبادی یسه

اژ یو دوما، هوس دی وسه

پانوشت: برخلاف میل، دو بیت از این سروده حذف شد هرچند همان ابیات از زیباترین بخش های سروده بودند.
با سپاس از استاد علی‌محمد میرتیموری که شعر را در اختیار بلوطستان گذرارد.

  1. ع-همشهری

    خدایش بیامرزد،که از خوبان خدا بود،و نامش
    همراه بود با خادم قرآن,
    وصالحات وباقیاتش فرزندانی نیک نام ومردمدار،

  2. دوستی کم سن وسال

    ایشان دارای روحیه ای عجیب بود مومنی با شعور انقلابی بی ادعا پدری دانا و واقعا سیاستمداری خاموش

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان