شما اینجا هستید
ادب زاگرسی » زبان‌زدهای لری رایج در گویش شیرین بالاگریوه

 
کار و سر اوماده حکیمه .
ترجمه : کار به سر آمده حکیم است
مفهوم : کسی که تجربه ی انجام کاری را دارد ، در زمینه ی آن کار به خصوص حکیم محسوب می شود وصاحب نظر است
 شهری د شولی ، دلی د هولی
ترجمه : یک شهر در شلوغی و آشوب و دلی در فکر کار خودش
مفهوم : کنایه از کسی که فقط به فکر خودش است و گرفتاری دیگران برایش مهم نیست
قلای و قلای گوت ری سی
ترجمه : کلاغی به کلاغی گفت رو سیاه
مفهوم : کنایه از کسی که چشم بر عیب خود می بندد و فقط عیب دبگران دا افشا می کند
 تازی د موقع شکار چورش یا
ترجمه : سگ تازی هنگام شکار احتیاج به رفع حاجت دارد؟!
مفهوم: کسی که سر بزنگاه از کاری که باید انجام دهد سر باز می زند و به بهانه های مختلف شانه خالی می کند
همه ودس بورن ،کمچن بین و دس فلونی
ترجمه :همه با دست بخورند و کمچه را به دست فلانی بدهند
مفهوم: کنایه از کسی که ادعای بالاتر از حق وتوان خود دارد و به قولی میانبر می زند تا از دیگران جلوتر بزند(زیاده خواه)
سری د مابین دو گوش در آورده
ترجمه : سری از بین دو گوش در آورده
مفهوم : به تازگی خودش را بالا کشیده و همه چیز را قبضه کرده است
شریک دوز و رفیق قافله
این مثل در فارسی هم کار برد دارد
و منظوافراد فرصت طلب و چند چهره است
 سهل نادو ،یه گل نادو ،دو گل نادو
ترجمه : سهل نادان ” امام زاده سید سهل الدین” یک بار نادان ! دو بار نادان؟!
مفهوم : خطاب به کسی به کار می رود که کار خطا و اشتباهی را چند بار پشت سر هم انجام دهد و پند نگیرد
 فرزند آتش خاکستره
این مثل هم در زبان فارسی کاربرد دارد
و منظور این است که اغلب از افراد توانمند و لایق ،فرزندان نالایق و ناتوان به جا می ماند ،درست مانند آتش که پس از سوختن خاکسترش به جا می ماند
زمی که سخته گاو د تیه گاو دینه
ترجمه : زمین که سفت وسخت است گاو از چشم گاو می بیند
مفهوم : هنگام وقوع دشواری و مشکلات افراد همدیگر را مقصر می دانند

…ادامه دارد

گردآورنده: پرویز اکبری‌نژاد، بلوطستان
photo_2016-09-26_18-41-27

(شاعر و فرهنگی بازنشسته)

 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان