تا ابد سبز
تا ابد سرو
تا ابد حرف دارد این زخم گشوده
میشنوم و آه میکشم
بر رسم روزگار
میشنوم و دشنام میرانم بر زبان
میشنوم و میاندیشم تبر چگونه تبرئه میشود؟!
جنگل دارد در میافتد از پا
عربدهی سپاه گرگ!
قهقهی سیاه کلاغ!
معرکهگیری روباه!
میشنوم و گنجشک دلم پَرپَر میشود
میشنوم و آه میکشم دهان به دهان…
میشنوم و سرفه میترکانم در دستان شب
می شنوم و مینویسم تو را ای زخم تا همیشه گشوده!
زخم جوان
ایران من!
بانوی بیدفاع!
تو را می سپارم به یاد
تو را میسپارم به فردا
تو را میسپارم به خورشید
به روز روشن
به سکوت خدا!
۳/۶/۲۰۱۶
شاهپور لطفی؛ بلوطستان
درود و دو صد درود بر شاه پور عزیز و قلم توانمندش مستدام باد
قلمتان تا ابد پاینده باد
لطفی هنرمند.
درودبرشما جناب آقای لطفی درددل مردم بخصوص جوانان این مرزوبوم رابطورغیرمستقم!گوشزدنمودیدولی چندکلمه آخرباسکوت خدا!!رامتوجه نشدیم!?
سلام
قشنگ بود ممنون اقای لطفی
اگه وییییییییییییییییی لایک داری واقعا لطفی
سلام جناب لطفی مث همیشه غم بزرگی در سینه داری فقط می توانم بگویم پناه برخدا
ستون به سقف تو میزنم اگرچه با استخوان خویش زنده باد
درود بر قلم توانایی شما جناب لطفی عزیز وووو درود بر ادبیات به کار رفته شما در این سروده ی زیبا به نام : زخم جوان
جناب لطفی
تورا میسپارم به فردا و تو را میسپارم به خورشید
منتظر نوشته های بعدی شما هستم …………………………… منتظر هستیم……………………با تشکر از سایت بلوطستان
بسیار زیبا و با مسما.پاینده باشید