شما اینجا هستید
ادب فارسی » دیار زاگرس؛ گهواره‌ی کودکی‌ها

نتیجه تصویری برای زاگرس

ای دیار زاگرس! سرزمینِ من، سلام!

سر به سر درگهِ لطفی، نازنینِ من سلام!

میلِ جانم ای عجب، جمله سویِ رویِ توست

گهواره‌ی کودکی‌ها، ایِ بلندبالا، سلام!

ای مرا از حسنِ رویت، ذوقِ آبِ زندگی

کاروانِ شخمِ دشت و گندم‌کار من سلام!

من بدان شادم که دوراز تو نمیرم ای زمین!

کشت‌کارانِ کارزار و کشت و کار من سلام!

راستی، آن کدخدا صیّادِ کَلخانی  چه شد؟!

مردِ شیر و ببرِ پیر، زردا  کوهِ من، سلام!

نتیجه تصویری برای اسب و سوار

آن سواران بر کُهیلان، مرد مگو شیر بود!

می‌غرّند عینِ پلنگ، ای دنایِ من!  سلام!

هر سحر با  بانگِ خروس نجدِ ایران پر کشد

بر ستونِ استخوان‌هاست پارینه سنگت، سلام!

ای خاکِ نرمت بر زمین، توتیایِ چشم ما

اشتران‌کوه را تو بگو، رود کارونم سلام!

در خیالم کی بگنجد وصف آن همه جمال

ای چین خورده رخسار من، آب حیاتم سلام!

بر خلیجت اشک ریزم، فارس‌گونه در زمان

بر هرمزگان رقص کنم دلبر نازم! سلام!

سعدی! زان چشمه نوشیدی روزگارانی زمهر

چشمه‌ی آشنایِ خوبان! سیمره‌ی من! سلام!

 
دکتر سعدی نعمت؛ بلوطستان
akssssssssss

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان