ما دقیقا نمیدانیم که کی(چه زمانی) و کی (چه کسی) ایدهی اولیهی معشوره را مطرح کرد، ولی میدانیم دور اول سفرهای استانی دولت مهرورز بود که قرار شد از محل تخصیص منابع ملی، سدی در تنگهی گاوشمار ساخته شود تا ۳۶ هزار هکتار از زمینهای دیمی لرستان را آبی نماید، برق تولید کند، به بخش صنعت آب رساند و حتی عطش مردم را فرو نشاند و بهقول اهل لفظ نیاز آب شرب منطقه را هم مرتفع سازد؛ بهتر از این تصور نمیشد، هم آب میآمد و هم نان میآورد؛ نزدیک بود بچهها بهجای مشق بابا آب … بنویسند:
معشوره آب داد، معشوره …
تبیغات دهن پُر کن مسئولین نویدبخش آبادی و خرمی سرزمین مفرغها بود، معشوره بزرگترین سد لرستان بود و کوهدشتیها که درد محرومیت را بیش از دیگر جاهای لرستان احساس میکردند، حق داشتند که بهعنوان جدیترین مطالبه بدان بنگرند.
از همان ابتدا گرفت و گیرها فراوان بود اما چون کار بزرگ بود، چنین چیزی طبیعی به نظر میرسید، امامیراد موفق نشد معشوره را مهیا سازد؛ اما نزدیدکانش پلاکاردها نصب کردند و افتتاح معشوره را بدو و به اهالی شهر شادباش گفتند، علی رفت و شیخ علی آمد، شیخ که پس از دورهها رقابت نفسگیر در کسب کرسی وکالت اینبار موفق شده بود به بهارستان راه یابد، خوش داشت سند «سازهی سالهای پیش» را به نام خود رقم زند، و عامل به ثمر نشستن این طرح بزرگ باشد. مانع پشت مانع ایجاد میشد، اما شیخ که ریاست یکی از کمیسیونهای مهم مجلس را در قبضه داشت، دست به کار شد و با عزمی جزم به تبیین طرح و بیان مظلومیت مردم شهرش پرداخت و توانست ۲۱۴ تن از همکرسیهای خود در مجلس شورا را با خود هم عقیده کند و امضای آنها را ذیل نامهای نقش زند که به وزارت نیرو و رئیسجمهور تذکر دهند، اگر معشوره ساخته نشود…
شیخ هرچند دوران شباب را پشت سر گذاشته بود اما برای معشوره از هر جوان تازهنفسی بیشتر تلاش کرد و وزارت را وادار به تسریع در روند امور نمود. استاندار دهمرده پا به میدان گذاشت و قرارگاه خاتم ساخت معشوره را شروع کرد.
از بخت بد دولت تغییر کرد و دور کهنه رفت و دوران نو آمد، طرح که زیرساختهای اجراییاش آماده و ساختش شروع شده بود، مدتی مسکوت ماند تا اینکه خبر رسید وزارت نیرو با بهانهی نداشتن ماده ۲۱۵ آن را غیر کارشناسی اعلام کرده است.
ماجرا مردم را مات و متحیر ساخت و خونشان را به جوش آورد، بهطور بیسابقه تجمع کردند و اعتراضات خود را به گوش مسئولین رساندند.
این بار مسئولین استانی همصدا با مردم پیگیر مسئله شدند، استاندار و نماینده همرأی و همقدم گردیدند و همت خود را بهکار بستند، پس از هفتهها آمد و شد و نشست گذاشتن، گویا نتیجه گرفتند، زمزمهی رفع موانع در مجامع به گوش میرسید، پیگیران ماجرا گفتند کار درست شده و موانع برطرف گردیده، اما مردم باور نداشتند، تا اینکه سال ۹۲ آمد و «روحانی» کلید به دستی که از قضا «روحانی» نام داشت، رئیسجمهور ایران شد و به لرستان آمد و در میان خیل انبوه مردم با صدای رسا و لبخندی ملیح بر سخن آنها صحه گذاشت -آن هم نه بهصورت تلویحی و مبهم، بلکه بهطور واضح و شفاف- گفت: سد معشوره که قرار بود ساخته نشود، ساخته میشود. سخن رئیسجمهور از شبکهی خبر و افلاک بهطور زنده پخش شد، رادیوها و خبرگزاریها آن را مخابره کردند و کام شنودگان و بینندگانشان را شیرین نمودند.
کسی تصور نمیکرد دولتی که ادعای کار کارشناسی و تدبیرامورش گوش فلک را کر کرده و اسلاف خویش را به غیرکارشناسی و پوپولیستی بودن متهم میکرد، اینگونه در روز روشن و جلوی چشمان منتظر محرومان منطقه وعدهی الکی و آبکی بدهد.
قرار بود و منتظر بودیم، به زودی معشوره ساخته شود، آخه ریاست محترم جمهور شخصاً وعده داده و لابد دستورش را مرقوم فرموده بود؛ سالها یکی پس از دیگری سپری شد، در سومین سال دیگر طاقت نمایندهی شهر طاق شد و مجبور گردید و در صحن علنی مجلس به وزیر نیرو تذکر داد. اما انگار باز «آش همان آش بود و کاسه همان کاسه»
انگار بنا نیست این بازی پایانی داشته باشد و میخواهند روال قبلی به بهانهای جعلی تکرار شود و این گردونه از چرخیدن باز نایستد. دوبارهی ادعای غیر کارشناسی بودن را مطرح و این بار ترفند اعتراض همسایگان و مردمان پاییندست را هم بهکار گرفتهاند و شروع به چانهزنی و کمکردن مقدار آب سد کردهاند و تغییر نوع کاربریاش را در دستور گذاشتهاند، دارند شل و سفت میکنند از هیچ به پنجاه میلیون متر مکعب رسیدهاند و آنگونه که بویش میآید، میخواهند با ۱۰۰ میلیون مترمکعب جمع و جورش کنند. مهندس بازوند، استاندار لرستان اظهار کرده که با وزارت نیرو سر ۱۰۰ میلیون مترمکعب توافق کردهایم و الهیار ملکشاهی نمایندهی کوهدشت و رومشگان هم تاکید کرده که از یک لیتر آب معشوره نخواهد گذشت، این در حالیست که ظرفیت سد پس از آخرین «قرپ و قتها» ۲۷۳ میلیون مترمکعب اعلام شد و اگر روی ۱۰۰ میلیون توافق شود، یعنی به یک سوم تقیل پیدا کند، برای روشن شدن ماجرای نیمقرن انتظار معشوره از زوایای مختلف بدان نظری می افکنیم.
ممکن است معشوره برای خوزستانیها خیر نداشته باشد اما واقعیت این است که برای مردم پاییندستش در لرستان نه تنها ضرر ندارد بلکه اگر ساخته شود، منفعت بسیار به دنبال دارد، حال سوال این است چرا پلدختریها نه تنها مخالف بلکه معترض آنند؟!
چون گمان میکنم یکی از موانع احداث معشوره، همین مخالفتهاست که به دست وزارت نیرو بهانه داده، در زیر بدان میپردازم. مخالفین معتقدند که سد برای مردمان پائیندست نه تنها خیر ندارد بلکه سبب خشک شدن رودخانهی کشکان میشود و به کشاورزی منطقه آسیب میرساند و آسیب زیستمحیطی هم به دنبال دارد.
در این خصوص ذکر چند نکته ضروریست، اول اینکه چرا دکتر کائیدی -نمایندهی پیشین پلدختر- از ابتدا با طرح مخالف نبود، کائیدی از جمله نمایندگانی بود که به یاری شیخعلی قبادی -نمایندهی وقت مردم کوهدشت- آمد و نامهی تذکر به رئیسجمهور را -جهت ساخت سد- امضا کرد، اما چه شد که وی بعدها مخالف پر و پا قرص معشوره گردید؟
یکی از تقصیرهای ملکشاهی نمایندهی محترم کوهدشت و رومشگان، در «ماجرای معشوره» همین است که با پیش کشیدن طرح الحاق حوزهی انتخابیهی رومشگان به پلدختر، سبب رنجش کائیدی شد و نمایندهی پلدختر که -در دوران شیخ قبادی- کمک کار معشوره بود -در دورهی ملکشاهی- علم مخالفت را برافراشت.
او آن روزها با این حساب که اهالی شهر کوهدشت کمتر به وی گرایش دارند و اگر انتخابات برگزار شود ممکن است اکثریت آرا این شهر به صندوق رقیب ریخته شود سر به سیفا برد، وقتی دید جمعیت رومشگان در برابر کوهدشت نسبت به پلدختر قابل قیاس نیست، برای برنده شدن در ماراتن انتخابات به تکاپوی الحاق حوزهی انتخابیهی رومشگان به پلدختر افتاد.ملکشاهی میدانست اکثریت زادگاهش به وی تمایل دارد و به راحتی میتواند نظر بخشی از ساکنین شهر پلدختر و روستاهای حاشیهی کشکان را هم – که اصالتاً طرهانی هستند- به خود جلب کند و بیدردسر پیروز میدان گردد. غافل از اینکه، کائیدی هم، دو دورهی وکالت به مذاقش خوش آمده و به سادگی عرصه را وانمیگذارد.
کائیدی که به اهمیت معشوره برای مردم کوهدشت پی برده بود و میدانست مردم ساخته نشدن معشوره را نتیجهی کمکاری نماینده میپندارند شروع به مخالفت کرد، از بد حادثه و در اثر خشکسالیهای پیاپی کشکان رود هم خشکید و رقبای انتخاباتی دکتر با آنکه می دانستند هنوز در تنگهی گاو شمار خشتی روی خشت بند نیامده و معشوره جلوی قطرهای از آب کشکان را نگرفته، شانتاژ تبلیغاتی خویش را در بوق و کرنا کردند و گفتند کائیدی کشکان را خشکاند. دکتر هم که به تاسی از رئیسجمهور محبوبش به مردمگرایی بیش از هر چیز اهمیت میداد به منظور جلب نظر موکلانش و به خاطر سرجا نشاندن رقیبی قدرتر، که چاو الحاق حوزهی انتخابیهی رومشگان به پلدختر را بر سر زبانها انداخته و کفهی ترازو آرا را به سوی خود سنگین کرده بود. ترجیح داد بر موج سوار شود.
وقتی دید موکلینش او را مقصر می دانند، عطای منفعت معشوره را به لقایش ببخشد و به جای تبیین واقعیتها به مخالفت با آن پرداخت. کائیدی با این توجیح که مردم پائیندست چه گناهی مرتکب شدهاند که آب مُلک آبا و اجدادیشان را قطع میکنید و با صرف هزینه به جایی دیگر میبرید، شروع به مخالفت کرد؛ وقتی دید به تنهایی کاری از پیش نمیبرد، به فکر یاری گرفتن از توان لابیگری نمایندگان خوزستان افتاد، به قضیه آب و تاب داد و خوزستانیها که سالها در نتیجهی غفلت و بیکسی مردم لرستان از عواید سد کرخه، کاخها ساخته بودند به میدان آمدند.
از ابتدا بنا نبود جلوی قطرهای از آب کشکان گرفته شود، معشوره را به منظور مهار روانآبهای که در اثر سیلهای حاصل از باران آب و برفآب جاری میشد و خسارات فراوان بار میآورد بنا نهاده بودند. اما متاسفانه نمایندهی کوهدشت به خاطر نگاهی که سالیان قضاوت به او بخشیده است نیازی به روشنگری و شفافسازی نمیدید و آن روزها موضوع را با اصحاب رسانه در میان نمینهاد.
بلوطستان همواره سعی میکرد سخنان نمایندهی پیشین پلدختر را بهطور ویژه انعکاس دهد. ما گمان میکردیم که در «ماجرای معشوره» بناست آب کشکان رود به دشت کوهدشت بیاید، با خود میگفتیم این چه کاریست که هزینهای فراوان صرف شود و آب و نان عدهای را قطع کند تا شاید آن را به عدهای دیگر برساند. این مسئله برای هر انسان منصفی حتی اگر کوهدشتی باشد، قابل پذیرش نیست. اما اکنون که متوجهشدهایم ماجرا چیست پیش از هر کس نمایندهی کوهدشت را شماتت میکنیم که چرا در اینباره اصحابرسانه را آگاه نکرد. قبول دارم که اصحابرسانهی لرستان آنگونه که باید باشند نیستند و میدانم که رسانهایها خود باید مو را از ماست بیرون بکشند اما در «ماجرای معشوره» به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات تقصیری ندارند. یکی از موانع و موارد ابهام معشوره همین عدم شفافیت است که اکنون نیز برطرف نشده است.
نگارنده با اینکه مدتیست روی پروندهی معشوره زُم کرده و دربارهی آن اطلاعات به دست میآورم اما موفق نشدم از طریق مجاری رسمی بفهمم که این طرح از اول چه ویژگیهایی داشته و بر چه چارچوبی پیریزی شده است، تمام اطلاعاتی که بیان میشود همه از طریق غیررسمی است و وزارت نیرو، اطلاعات سد را منتشر نکرده و در دسترس نیست احتمال دارد مقدار آبی که از ابتدا قرار بوده در پشت سد ذخیره شود بیش از اینی باشد که اکنون میگویند، یعنی بیش از ۲۷۳ میلیون مترمکعب
آقای ملکشاهی قدرت رسانه را دست کم میگیرد، ولی باید بداند که دلیل معترض بودن مردم پلدختر علیرغم منتفع شدن از معشوره، کار رسانهای صورت گرفته ایست که متاسفانه در جهت سؤ از آن بهره برده شد، اگر آنها واقعیت ماجرا را آنگونه که هست و بهگونهای که ما متوجه شدهایم، دریابند، قطعاً مدافع و هواخواه معشوره خواهند شد.
رقبای انتخاباتی کائیدی، با آنکه ته و توی مسئله را میدانند، اما دیروز آنقدر موضوع را بلد کردند که امروز مجبورند خود هم از همان مسیر طی شدهی دکتر بروند، اگر یک روز میگویند تابع نظر کارشناسان هستیم و روزی دیگر بیان میکنند اجازهی برداشت قطرهای از آب کشکان را نمیدهند، نشانگر همین مدعاست.
هر چند معشوره مال کوهدشت نیست و جاهایی دیگر از جمله نورآباد و الشتر هم از آن بهرهی وافر میبرند اما به دلیل تقابل نمایندگان کوهدشت و پلدختر سبب شده به نام کوهدشت تمام شود. جهت اثبات این ادعا سخن فرماندار سلسله که در گفتوگو با ایسنا گفته، را میآوریم وی با بیان اینکه سد معشوره شرایط منطقه محروم قلایی را دگرگون میکند، اظهار کرد: هفت منطقه در لرستان محروم معرفی شدهاند که قلایی یکی از آنهاست، اگر این سد ساخته شود و بحث تخصیص آبش محقق گردد، دریاچه آن در منطقه قلایی میافتد و شرایط منطقه را به لحاظ توریستی دگرگون میکند. فرماندار سلسله افزود: این منطقه حدود ۲۳ روستا دارد و اگر این سد احداث شود، محرومیتهای آن رفع خواهد شد.
ملکشاهی مدعیست که اگر با احداث سد معشورهی ۲۷۳ میلیون مترمکعبی موافقت شود، شهرستانهای پاییندست نظیر پلدختر و چگنی از دو راه سود میبرند، اول اینکه جمعآوری روانآبها در پشت سد سبب میشود عامل سیلابهای مخرب از بین رود، علاوه بر آن حیات در رودخانه کشکان به دلیل تزریق آب در مواقع بحران و در خشکسالیها با مشکل مواجه نمیگردد.
نمایندگان خوزستان هرچند حقی نسبت به معشوره ندارند اما نزد خودشان توجیهی برای مخالفت دارند واقعیت این است که معشوره برای آنها سودی ندارد و انتظار هم نیست که سود داشته باشد زیرا این طرح برای استان خوزستان زده نشده تا آنها از آن منتفع کردند. ممکن است برخی سوال کنند وقتی پلدختر و خوزستان هر دو پائیندست معشوره قرار دارند چطور ادعا میشود که یکی سود میبرد و به دیگری نه و یا کمتر
پاسخ واضح است آنها با سدی که بر کرخه زدهاند عامل سیل را از بین بردهاند و نگرانی از این بابت ندارند ولی در پلدختر چنین سدی وجود ندارد و اگر قرار شود روزی به این مهم مبادرت شود برای مهار روانآبهای این مسیر بهترین نقطه همین تنگه است که کمترین هزینه و بیشترین بهره را دنبال دارد.
این گستاخی و زیادهخواهیست که بهخاطر احتمال کمشدن آب رودخانهی کرخه و برای شهنازی کردن مردمان اندیمشک، شوش و دشتآزادگان، مردم لرستان اجازه نداشته باشند از بارانآبی که خدای مهربان به رایگان از آسمان بر کوه و دشتهایشان بارانده، در حالی که تشنگی بر آنها عارض گردیده و گرسنگی امانشان را بریده استفاده کنند.
اگر مردم ما نیازی به این آب نداشتند و اگر مردم خوزستان بیشتر از ما لرستان محروم بودند، میشد طوری موضوع را توجیح کرد، اما خندهدار و دردآور است وقتی مردمی که خود آب خوردن ندارند (جهت اثبات این ادعا به خبرهایی که دربارهی گل بالا آوردن چاهای کوهدشت منتشر شده مراجعه کنید و اینکه سال آینده در کوهدشت آب جیرهبندی میشود) و رتبهی نخست بیکاری و بدبختی و نداری را دارا هستند و بلای بیکاری و بهانهی تامین معاش روزانه جوانان بالابرز و برومندشان را به کارگری و زیستن در غربت و مرگ در زیر آوار سعادتآبادها میکشاند، حق نداشته باشند و نگذارند از بارانآبها جرعهای بنوشند و بهرهای بگیرند.
وزارت نیرو و دولت میتواند در حق مردم لرستان بیمهری کند و سد را نسازد اما نمیتواند نگذارد آن را بسازند، اگر بنا بود وزارت نیرو در ماجرای آب به دغدغه و مخالفت اهالی وقعی بنهد قطعاً اعتراضات مردم الیگودرز نمیگذاشت آبچشمهسارهای زلالش به قم برود و آن را قم رود نام نهند. مردم لرستان که به غیرت و سلحشوری مشهورند اینقدر بیدست و پا نیستند که تشنه و گرسنه باشند و لابیها اجازه ندهند باران آب خدادادیشان را استفاده کنند.
آنها تا امروز با بهانههای واهی مانع از اجرای این خواستهی به حق شدهاند اما مردم پلدختر نباید بهانه دست وزارت بدهند. نمایندهی مردم پلدختر باید به جای تکرار اشتباههات گذشته بیاید و تلاش کند تا معشوره ساخته شود و بهجای عوامفریبی و کارشکنی رو به چانهزنی آورد و سعی کند تا سهم بیشتری به پلدختر و زمینهای پائیندستی اختصاص یابد و افزون بر دبی جاری رودخانه مقداری از آب ذخیره شدهی پشت سد بدانها تعلق گیرد.
اینگونه است که کشکان خشک نمیگردد و سیل هر ساله ویرانی بار نمیآورد و مردم پائیندست از معشوره منتفع میشوند و به بالادستیها هم خیر میرسد. در این صورت است که هم مردم شهرش راضی میشوند و خیر میبینند و هم به همسایگانش خیر میرسد و هم خدا را خوش میآید.
جناب ملکشاهی تا امروز کم تلاش و دوندگی نکرده است، اگر بگویم او بیشترین وقت دوران وکالتش را صرف ساخت معشوره و برداشتن موانع از آن کرده، دروغ نگفتهام، اما ایشان باید درنگ کند، زیرا راهی که در پیش گرفته نه تنها نتیجهی نداده بلکه در مواردی خلاف خواستش اتفاق افتاده است.
روالی که او پی میگیرد و کارهای که انجام میدهد، زمانی مناسب است که مسئولین مربوطه از ماجرا خبر نداشته باشند و او آنها را آگاه کند، مگر تا الان کم نشست و برخاست کرده که امید داشته باشد با دیدارهایش موانع رفع گردد؟ مگر در دولت از رئیسجمهور بالاتر کسی هست که پای او را به میدان نیاورده باشد؟
قطعا وزارت نیرو -به دلیل لابیهایی که خوزستانیها دارند- نمیخواهد و تا آنجا که بتواند نخواهد گذاشت معشوره ساخته شود. در این بین ملکشاهی باید معشوره را جوری دیگر دنبال کند.
ما از مهندس بازوند بیش از این انتظار نداریم، زیرا استاندار نیروی دولت است و تا آنجا از معشوره دفاع میکند که به زعم خودش، دولت آسیبی نرسد هرچند کسی دنبال تضعیف دولت نیست، ولی مسئولین -که به میز و جناح، بیش از هر چیز میاندیشند- تصور میکنند بیان بیپرده واقعیتها و پیگیری بیشتر یعنی تقابل و تضعیف دولت والا استاندار لرستان نبایستی اجازه میداد وزیر محترم نیرو در سفر روزهای اخیرش به استان، بیآنکه به مردم لرستان پاسخ شفاف و قانع کننده بدهد از قضیه گذر کند. اگر استانداری لرستان و هواخواهی دولت برای مهندس بازوند بر ساخت معشوره ارجعیت نداشت بایستی تلاش میکرد که وزیر محترم نیرو رودرروی خبرنگاران قرار گیرد و اصحابرسانه دربارهی «ماجرای معشوره» از او توضیح بخواهند نه اینکه به شکل «بزن-در رو» و به صورت سر بسته به گفتن جملهی «معشوره ساخته میشود» اکتفا کند. او باید به خبرنگاران میگفت «معشوره بناست چطوری ساخته شود»
البته اگر استاندار لرستان، برای هواخواهی دولت چنین اندیشهای را در سر بپروراند، اشتباه میکند؛ زیرا آقای مهندس باید بداند که سرخوردگی و سلب اعتماد مردم به دولت بدترین آسیبیست که ممکن است دولت ببیند.
کوتاه سخن اینکه روال جاری برای معشوره نتیجهای جز اینی که هست، نخواهد داشت و جناب استاندار تا آنجا میتوانست که وضعیت را به دولتمردان باز گفت و احتمالاً آنها بهتر از ما از وضعیت خبر دارند، اما نمیخواهند و شفافتر بگویم لابی خوزستانیها نمیگذارد!
از این روی آقای ملکشاهی باید بداند که معشوره پروندهی قضایی نیست که بتوان با نگاه قضایی آن را نگریست و با دیدارهای دو نفره پشت درهای بسته و بده بستانهای سیاسی و استفاده از فلان اهرم آن را حل کرد، او باید از قدرت مردم بهره گیرد و شک نداشته باشد اگر مردم و مسئولین استان همدل و همگام باشند، حتی اگر با جمعآوری اعانات و صدقات مردمی و به مدد نیروی بیل و کلنگ جوانانِ برومندش شده، انشاالله آن را خواهند ساخت
آقای ملکشاهی و همهی کسانی که میتوانند، سعی کنند «ماجرای معشوره» و مظلومیت مردم کوهدشت را به گوش مقام عظمای ولایت برسانند، اگر موضوع را -آنگونه که هست- تبیین کنند، قطعاً عدل و عدالت حضرت آقا نمیگذارد، نسبت به مشکل بیتوجه باشد، و توپ و تَشر رهبر معظم انقلاب به دولتمردان میتواند آخرین امید باز کردن گرهی معشوره باشد.
* مدیرمسئول بلوطستان
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -
برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.
حمزه قبادی (طبیعت):
جناب آقای بساطی،آنطورکه جنابعالی می فرماییدآب رایگان نیست !که ازبالابیادپایین، اگراینچنین می بودکه طرح هدفمندی یارانه ها یاحذف درکشوراجرانمی شد!بل بخارآب دریاهاوجنگل هاست !که بالارفته ومجددبه زمین نازل می شود!بایدچشم به داخل داشته باشیم تابه خارج کشور!تااین مملکت ازاین مهلکه که باآن دست وپنجه نرم می کندرهایی یابدو خرافات راکه زاییده جهل بوده به زباله دانی تاریخ ریخت ،که عامل اصلی درعقب ماندگی وویرانی ونکبت ملت هاست!!!
جناب قبادی
امیدوارم خدا به ما توفیق و به شما آگاهی دهد.
اگر شما حضور خدا را در زندگی انسان جهل می دانید و به خاطر این آگاهی که کسب کردهاید خشنودید ما هم به این جهلی که تو مینامی خوشیم
پس بگذار تو با آن و ما با این سر کنیم تا …
من حقیقت رامی گویم!….
این افکار ضد دینی حتی در جوامع غربی هم دیگر نخ نما شده
والله هرکی میخواد بگه ادم مدرنیه میاد یه چهارتا بد و بیراه نثار عقاید مردم میکنه دیگران هم به به چه چه میزنند طرف رو چه باسواده .هرچند در فلسفه عملگرایی دکتر جیمز که پایه و اساس اموزش و پرورش کشور انگلستانه دین را به عنوان یک عامل منفی نمینگرند. بلکه مفید برای جامع .خود را اصلاح کنید دوست عزیز به هیچ عنوان انسان مذهبی نیستم ولی مشکلات را هم از جانب باورهای مردم نمیبینم چون اکثر مردم در روابط اجتماعی دین را سر منشا خود قرار نمیدهند و گرنه ما این همه روابط جنسی خارج ازدواج دزدی و کلاهبرادری و …… نداشیم که همه اینها در عموم ادیان مردود هستند.
در باب این سد این حق مسلم مردم کوهدشت است. نمایندگان خوزستان من جمله اندیمشک و شوش که پیوند های ناگسستنی با مردم لرستان دارند. و بیشتر لرستانی هستند تا خوزستانی بهتر است. دست به عوام فریبی نزده و این را بزرگ نکنند. کشکان رودخانه پرابی نیست و اگر یاری رودخانه خرم اباد نباشد به پلدختر هم نمیرسد و این سد نتها مانع اب رسانی به سد کرخه نمیشود. بلکه میتواند یاری گر ان هم باشد. “”””واقعا دور از انصاف است که مردم ژار ما سرزمیناشان منبع اب و رحمت الهیست از اب اشامیدنی بی بهره باشند.””””
دوستان اگر انقدر قدرت دارند در روبروی اصفهان و کرمان باسیتند که اب کارون را مبرند تغییر جهت میدهند.و در کویر اصفهان برنج کاری خخخخ میکنند!!!!!! خوب کسی دیواری کوتاه تر از یک استان بدبخت بیچاره مثل لرستان ندیده استانی که با اینکه بر سر شاهراه ایران است ولی بیکاری و فقر درش بیداد میکند.استانی که در کشور ایران بیشترین اب های جاری را دارد با یک درصد بیشتر از چهارمحال بختیاری و سرچمشه و زندگی بخش کشور ایران است ولی خود کج دار مریض به حیات ادامه میدهد. این مردم از نمایندگان این شهر ها که هم ریشه خود هستند اقایی فریدون حسنوند نماینده اندیمشک انتظار دارند. این رفتارخصمانه را کنار بگذارند.
بعنوان فردی که زمین دارم یعنی مدرم زمین کشاورزی دارند در شهرستان اندیمشک به عینه میبینم که اب کانال کشی شده را دوستان هنوز به شکل غرقابی استفاده میکنند وبجز زمین پدرم که در سه راه دهلران است بقیه کشاورزها از ابیاری مدرن استفاده نمیکنند که بازده محصول را بالا میبرد هم صرفه جویی عظیم صورت میگیرد.و مشکل ریزگردها هم تا مقدار زیادی رفع و رجوع میشود. الا ماشالله کمترین کشاورزی که انجا زمین دارد زیر ۲۰ هتکار زمین ندارد. و به واسطه گرما خوزستان و زود عمل امدن محصولات به قیمت بسیار خوبی به بازار عرضه میکنند.و همین سبب قدرت مالی شده و این دوستان میتوانند. زمین ها خود را مکانیزه کنند. ابیاری تحت فشار و از این قبیل کارها اگر ایشان نتواند خوب دولت اعتبار در اختیارشان قرار دهد. دوست عزیز جناب حسنوند نماینده محترم شهرستان اندیمشک برادر عزیز شما و دوستان خود در مجمع نمایندگان خوزستان از تونل های قاچاق اب به سمت اصفهان دم نمیزنند چرا به پروژه قمرود هیچ تشری نزدید؟؟که اب ۱۴ میلیون را انتقال میده
اگر قم رود منتقل نمیشد میشد از اب رودخانه دز برای کمبود اب کرخه استفاده کرد.
به اطلاع خوانندگان محترم میرسانم فاصله این دو رود چهل کیلومتر است که در دو طرف شهر اندمیشک قرار دارند. حال یک سد روی کشکان انقدر مهم شده !!!!!!!قرار نیست که اب را ببرند آذربایجان غربیو یا همدان و کرمانشاه یک سد است که مطمئنا جلو جریان اب را نمیگیرد و حتی در فواصل خاص یاری گر رود کرخه هم خواهد بود.
مردم لرستان بخدا بدبختا و بسیاری از این بدبختی را خود سبب شده اند.ما سر کوچکترین چیزهایی جنگ و جدال راه می اندازیم سر یک روسری شعر هم میسرانند گلونی ناموس دینم است!!!!ولی اصلا به بیچارگی بدبختی چه میدانم نان قرضی گرفتن از نانوایی!!!!!! بخدا در این زاهدان که من هستم کسی نان قرضی نمیگرید ببنید ما چقدر بدبختیم. چشم به روی همه اینها میبندیم وای وایی به روزی گلونی بشود لری و یا بشود لکی و یا بشود کردی والله این سه قوم این روسری را سر میگذارند.
ولی با یه تلنگر از یک شخص در دنیایی مجازی تمام اشتراکات را کنار گذاشته بعضا دشنام های رکیک که هیچ انسانی لایق ان نیست نثار یکدیگر میکنند به یاد این قضیه جریان پلدختر و کوهدشت میفتم که الان در مقاله اشاره شد.
چون این قضیه رومشگان و پلدختر طایفه ای رای دادن مطرح شد متاسفانه باید اشاره کنم ما پروسه گذر از زندگی عشایری و قدم نهادند در زندگی شهری را خوب طی نکردیم ان موهبت ها و ان ارزش های عشایری خود را فراموش کردیم که بخدا برخی هاشان زیباترین ارزش ها بودند. و از این ور هنوز خود را به شهری بودن و امروزی بودند سوق ندادیم مابین اینها ایستاده ایم و در حال اضمحلال هستیم نمونه دوست عزیز روشنفکر اقایی طبیعت قبادی!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی ما هنوز همبستگی خونی و حمایت را ارجع تر از صلاحیت میدانیم بله این در زمان خود بسیار خوب بود. ولی در زمانه امروزه خیر. همین تعصبات باعث شده که . یک نمونه از کار خودم میگویم بهداشت و درمان که ما افراد صلاحیت دار را بر امور خود مسلط نکنیم و این مورد را میگوییم بطور نمونه بدیل فقر مردم لرستان اکثر مادران از سو تغذیه رنج میبرند؟؟و مردم لرستان در رژیم غذایی خود متاسفانه هیچگونه مواد مفیدی را مصرف نمیکنند. و همین سبب میشود که دیگر ما جوانان بالا برز نداشته باشیم فرزندانم دارایی بهره هوشی پایینی شوند. این دلیلیش چیست؟؟ایا به ما بودجه نمیدهد دولت؟؟؟چرا میدهد خوب هم میدهد. ولی حقیقت این است ما خود با ندانم کاری و ارجع دانستن پیوندها خونی و تعصبات بی مورد و افراط تفریط ها بی حساب کناب تیشه به ریشه خود میزنیم
امیدوارم تا این استان سیستان و بلوچستان از ما جلو نزده ما یک بندیشیم مشکل لکستان و لرستان نیست . مشکل بنیادیست .
یکی دیگر چند روز پیش مسندی از همکار گرامی دکتر ساکی پخش شد که واقعا منو به شخصه امیدوار کرد امیدوارم از این قبیل کارها در عرصه های بجز بهداشت و درمان صورت گیرید.
زیاد حرف زدم به جد عرض کنم تنها سایتی که چه از نظر مقالات چه از نظر بحث در پیرامون مشکلات استان در تلاش است همین سایت بلوطستانه بقیه دنبال متاسفانه حاشیه این سخنان بیهوده هیچکس منکر تاثثیر رسانه ها نیست.رسانه ها و اصحاب رسانه در لرستان خواب هستند.
به خود بیایید عزیزان و جایگاه ما خیلی بیشتر از این است در کشور عزیز ایران
سلام و خدا قوت.
به استحضار دوستان میرسانم معشوره هیچ گونه مانعی برای سیلاب نیست فقط یکی از سرشاخه های کشکان رو خشک میکنه منفعتی واسه پلدختر نداره،سیلاب پلدختر بیشتر از سمت خرم اباد،شوراب،ویسیان و چلهول پلدختر سرازیر میشه هرکسی بفکر منافع خودشه که تو این معامله ضرر نکنه.
اهالی محترم کوهدشت و رومشکان زورشون به استان هم جوار نمیرسه که از سد سیمره پمپاژ کنن واسه مزارع کشاورزیشون سیمره که بیستر در جوار عزیزان هست و نزدیکتره چرا دنبال اون نمیرین که بقول خودتون ی قمرود دیگه بزنین.
چرا الکی میبرین و میدوزین ،این سد نتیجه لابی نمایندگان کوهدشته و …