شما اینجا هستید
ادب زاگرسی » زبان‌زدهای لری رایج در گویش شیرین بالاگریوه

— خری که وا پیاز بخریش ، مونی د خره
ترجمه : الاغی که با پیاز بخریش، می ماند در گل
مفهوم: هر چیزی که ارزان بدست آید ، لابد بی عیب و علت نیست
زبانزو دیگری نیز همین معنارا بیان می کند
— هیچ گرونی بی حکمت نی ،هیچ ارزونی هم بی علت نی
ترجمه : هیچ گرانی بی حکمت و هیچ ارزانی نیز بدون عیب و علت نیست
— هالون سرازیر آو برد ؛ خورزا سروالا منیش کرد؟!
ترجمه : دایی را به سمت پایین آب می برد ؛خواهر زاده به طرف بالا (خلاف جهت حرکت آب) سراغش می کرد
مفهوم : به کنایه یعنی خواهر زاده علاقه ای به دایی ندارد
— کار بلاجی ی وا پیاکوگونی ی دیمه ، بی گاوی یه مه ، گاوی داری نیم مه
ترجمه: کار عجیبی با مردی کوگانی دیده ام ، بی گاوی یک من و گاوداری نیم من
“بلاجی ” که در گویش لکی “بلاجوی ” تلفظ می شود به معنی= کار عجیب و غیر معمول و تعجب برانگیز
مفهوم: برخلاف انصاف و عدالت رفتار کردن
” کسی که گاو ندار در کار کشت وزرع بیشتر از کسی که گاو دارد سهم ببردحتما کاری عجیب است”
کوگان= نام یک دهستان است در فاصله چهل کیلومتری جنوب خرم اباد در مسیر بزرگ راه خرم آباد — پل زال و در دامنه ی کوهی به همین نام که غار بسیار دیدنی و شگفت انگیز معروف کوگان  درآن قرار دارد
هم چنین کاروانسرای قدیمی چمشک در همان منطقه وجود دارد
توضیح اینکه ” کوگانی” ها یکی از طوایف معروف و خوشنام لرستان و منطقه ی بالا گریوه هستند
در این زبانزد نام این طایفه ذکر شده و این امر علت خاصی ندارد همان گونه که در زبانزدهای دیگر نیز از افراد یا طوایف مختلف نام برده می شود وبه قول معروف گویند “در مثل مناقشه ای نیست”
— مرومونی سیل کنی وی کار ناشر
زین مخمل بوونن و گرده ی خر
ترجمه : ای مرد نگاه کنید به این کار ناشر ،که زین مخمل را بر گرده ی خر می بندند
نتیجه تصویری برای ضرب المثل
بیت فوق یکی از اشعار شاعر نامدار لر “میر نوروز ” بزرگ است که در دیوان او نیز وجود دارد
این بیت مانند بسیاری از اشعارشاعران و حکمای بزرگ فارسی زبان کم کم در طول زمان به عنوان یک مثل سائر در میان مردم بالاگریوه رایج گردیده است
واژه ی ” کار ناشر” هم مترادف همان واژه ی “کار بلاجی ” بکار می رود
شاید در ابتدا “ناشرع ” به معنای غیرشرعی بوده که به مرور زمان به صورت فعلی درآمده است
مفهوم: ارج و احترام نابجا قائل شدن برای کسی که لایق آن نباشد
— ار بو گوشت بریشته اشنفتیه ، ها خرون داغ کنن
ترجمه : اگر بوی گوشت کباب شده به مشامت رسیده ، دارن خرها را داغ می کنند
توضیح : در زمان قدیم چهارپایان مانند اسب و استر و الاغ را با داغ کردن نشانه گذاری می کرده اند تا بدین وسیله آنهارا بشناسند و بدانند مربوط به کدام حاکم است
“قصیده ی معروف “داغگاه” اثر فرخی سیستانی در محل وهنگام داغ گذاری اسبان پادشاه سروده شده است”
مفهوم : کسی را نسبت به طمع خام و برداشت غلطش آگاه کردن
— پت که د می وریسه ، چش چشن حوره
ترجمه : بینی اگر از وسط برواشته شود چشم ،چشم را می خورد
مفهوم: اگر هنجار ها شکسته شود سنگ روی سنگ بند نمی شود
–ار نیومامی و باغت ،مردم د داغت
ترجمه!: اگر نیامده بودم به باغت ،می مردم از داغت
مفهوم: شناخت کامل پیدا کردن و پی برن به واقعیت در مورد کسی که تصور دیگری از او در ذهنتان بوده است

…ادامه دارد

گردآورنده: پرویز اکبری‌نژاد، بلوطستان
photo_2016-11-09_22-45-011

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان