اختصاص یک نماینده به سبد الکترال استان لرستان فرصتی است برای تقویت چانه زنی وقدرت سیاسی مردم لرستان تا بتوانندمطالبات شان را درسطح ملی پیگیری نمایند.هرچند نماینده به سیاهی لشکر هم نیست ویک نماینده شجاع وزبان آور وبا سواد ومخلص ودلسوز می تواند کارستان بکند.
اما از آنجا که بارد صلاحیت ها اجازه افزایش کیفیت نمایندگان داده نمی شود چاره ای نیست که بر کمیت نمایندگان تکیه نماییم.این نماینده به هر حوزه ای اختصاص داده بشود تفاوتی ندارد ؛زیرا بودجه وطرح های استانی برای شهر ومحل خاصی نیست.از نظر معضلات سیاسی وجمعیتی خرم آباد مشکل حادی ندارد که بااعزایش تعداد نمایندگان به حوزه مرکز استان حل بشود.بین دو نماینده یا سه نماینده برای مرکز استان فرقی نمی بینم .چون همه نمایندگان استان درتوسعه مرکز ذوالنفع هستند.
بهمین دلیل اگر نماینده به مرکز استان اختصاص داده بشود چون فاقد دلایل توجیهی است ممکن است همین یک نماینده راهم ازدست بدهیم‌.برعکس حوزه انتخابیه سلسله ودلفان دلایل توجیهی زیادی برای اختصاص نماینده دارد.
انتخابات در حوزه ی انتخابات سلسله و دلفان در دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی ایران به دلیل حساسیت های منطقه ای، قومی و قبیله ای همواره به درگیری و اغتشاش و اعتراض گسترده مردمی فی ما بین دو شهرستان منجر می شود.
دلایل توجیهی :دلایل سیاسی ،اجتماعی،انسانی و جغرافیای و مطالبات گسترده و پیوسته مردم نشان می دهد که استقلال این دوحوزه ازهم ضروری است:
١)از نظر سابقه تاریخی حوزه انتخابیه ی سلسله در طول دست کم یک قرن گذشته -از بدو مشروطیت تا پیروزی انقلاب اسلامی- جزء حوزه انتخابیه ی شهرستان خرم آباد بوده و از نظر جغرافیای و سنخیت اجتماعی و قومی و ارتباطات مردمی به حوزه خرم آباد عجین است زیرا دست کم نیمی از مردم شهرستان سلسله در شهرستان خرم آباد سکونت دارند اما این چنین ارتباطی با شهرستان دلفان ندارند.
۲)دو شهرستان سلسه و دلفان از نظر مسایل و ارتباطات قومی ، تاحدود زیادی ازهمدیگر جداهستند و سنخیت معناداری از حیث اتحاد منطقه ای با همدیگر ندارند همین ویژگی باعث شده است که مردم این دوشهرستان بدون دلیل همدیگررا رقیب و مانع توسعه ی هم ببینند و کاستی ها و نارسایی هارا از چشم هم ببینند شاهد مثال مناقشات همیشگی انتخاباتی است که گاهی به خونریزی و جدال منجرشده است.
۳_درطول انتخابات ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی بحران های سیاسی و امنیتی شدیدی ایجاد شده و به قتل و شورش و آتش سوزی فرمانداری و صندوق های اخذ رای ختم شده است.
۴_در دوره سوم انتخابات مجلس شورای اسلامی فرمانداری دلفان به دلیل این که نماینده از اهالی شهرستان دلفان انتخاب نشد با هجوم مردم سقوط کرد و مردم خشمگین، صندوق های رای و اسناد دولتی را به آتش کشیدند و به مدت هشت ساعت نماینده ی منتخب در محاصره معترضین قرارگرفت و چیزی نمانده بود نماینده ی منتخب مردم آسیب ببیند شرح مبسوط آن در دستگاه های امنیتی موجوداست.
۵_در دوره ی چهارم در حوزه سلسله درگیری ایجاد شد. شورش مردم – که انبوه و ازدحام زیادی بودند- موجب سقوط کل ادارات شهرستان شد و در این ماجرا صدها نفر زندانی و تبعید و بسیاری مردم در کوهها آواره و موجب سوء استفاده ضد انقلاب و منافقین گردید.
۶_باتوجه به این که جمعیت حوزه ی انتخابات سلسله کمتر از حوزه ی دلفان است؛ اغلب ادوار مجلس، نماینده از حوزه ی دلفان انتخاب شده و در نتیجه موجبات نارضایتی مردم سلسله گردیده و این مردم ازحیث تخصیص بودجه و امکانات و رشد و توسعه متوازن و استعدادهای طبیعی و انسانی خود را متضرر و مغبون میدانند.
۷_نیمی ازجمعیت حوزه ی انتخابات سلسله در خرم اباد سکونت دارند و این جمعیت نیز در خرم اباد در مقایسه باقومیت های دیگر خرم آباد تناسب کافی جمعیتی ندارد و از وضع موجود ناراضی هستند و حق تعیین سرنوشت و انتخاب نماینده برای آن حوزه نیز در وضع ناهنجاری قرار دارد و این ناهنجاری ها در مرکز استان سبب معضلات سیاسی و اجتماعی شده است که در به وجود آمدن برخی از مشکلات این حوزه بی تاثیر نیست.
۸_در قانون اصلاح جدول حوزه ی انتخابات مصوب ۱۳۷۸ به خاطر وجود اغراض سیاسی و قومیتی دو تغییر نامتعارف و نامعقول و نامتناسب در حوزه های انتخابات لرستان رخ داده که موجب تشدید وضعیت موجود و تشدید معضلات اجتماعی و سیاسی گردید:
الف: منطقه سپیددشت با فاصله ۱۲۰کیلومتری بدون هیچ دلیل منطقی به حوزه ی انتخابات خرم آباد ملحق شد در حالی که شهرستان سلسله با وجود این همه معضلات و بحران ها و سنخیت جغرافیایی که فقط ۳۵کیلومتر با شهرستان خرم آباد فاصله دارد نادیده گرفته شد و مردم سلسله به خاطر نفوذ قدرت های استانی این فرصت تاریخی را از دست دادند و نارضایتی مردم تشدید شد.
ب:درهمان قانون یک نماینده از ۲۰ نماینده ی موضوع اصل ۶۴ قانون اساسی که سهم استان لرستان بود به بروجرد اختصاص یافت در حالی که بروجرد یک منطقه آرام و فاقد تنش های قومیتی بود ،حتی مردم بروجرد چنین درخواستی نداشتند ولی معادلات قدرت در استان این موقعیت را هم از مردم سلسله سلب نمود.
ج.به منظور اشباع شدن خرم آباد وبرهم زدن توازن جمعیتی بطور مصنوعی وممانعت از الحاق سلسله بخش های دیگری از جمله مناطق چگنی وویسیان به خرم آباد ملحق وعملا حوزه پلدختر به شهرستانی بسیار کوچک تراز حد استاندارد تبدیل شد.