شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » معجزه «احمدی نژاد» و دولت «روحانی»


 

محمود احمدی نژاد سیاستمدار ایرانی متولد سال ۱۳۳۵ گرمسار است که سیاست و اقتصاد ایران را برای بیش از یک دهه تحت تاثیر خود قرار داده است.احمدی نژاد سلسله مراتب پیشرفت را از معاونت فرمانداری در ماکو – شهری در استان آذربایجان غربی- در دهه شصت شروع کرده است. وی سپس به عنوان فرماندار خوی معرفی شد و دیری نپایید که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۲ که به عنوان مسئول ستاد انتخاباتی نارمک تهران آیت الله هاشمی رفسنجانی فعالیت داشت به عنوان استاندار استان تازه تاسیس اردبیل معرفی شد. احمدی نژاد پس از پایان دولت هاشمی و روی کار آمدن دولت اصلاحات از صحنه مدیریت اجرایی کنار رفت و بیشتر به امور دانشگاهی خود در دانشگاه علم و صنعت پرداخت.
وی در سال ۱۳۷۸ در انتخابات مجلس ششم شرکت کرد و در لیست اصولگرایان و در کنار افرادی مانند هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی و حداد عادل و… قرار گرفت و «جملگی» از ورود به مجلس ششم بازمانند!
احمدی نژاد پس از شکست در انتخابات مجلس ششم، این بار خود را در سال ۱۳۸۲ و به عنوان کاندیدای شورای شهر تهران در معرض رای مردم قرار داد که باز هم با «عدم رای اعتماد مردم» مواجه شد. اما پس از پیروزی ائتلاف آبادگران (اصولگرایان) در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، احمدی نژاد با چانه زنی و حمایت برخی افراد سرشناس اصولگرا مانند مهدی چمران به عنوان شهردار تهران انخاب شد و ۲ سال این عنوان را برای خود حفظ کرد.
احمدی نژاد با طی این سلسله مراحل توانست خود را به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ برساند. وی تا به اینجای کار فقط برای برخی از مردم چند شهر شناخته شده است، مردم ماکو و خوی و استان اردبیل. و تا حدودی هم مردم کلان شهر تهران.

احمدی نژاد چند ماه قبل از اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری نهم از هاشمی رفسنجانی کسب اجازه می کند و آیت الله (که در آن موقع خود بنای حضور ندارد) به احمدی نژاد می گوید شما هم باشید چه ایرادی دارد. البته قطعاً در آن شرایط، آیت الله اصلاً به دید رقیب به احمدی نژاد نگاه نمی کند و حتی فکر هم نمی کند که وی مورد تایید شورای نگهبان قرار بگیرد.
تبلیغات احمدی نژاد در آن انتخابات هم چندان در بین سایر کاندیداها قوی ظاهر نمی شود. بالعکس، تبلیغات هاشمی رفسنجانی و مصطفی معین و تا حدودی کروبی و قالیباف قوی و هدفمند شکل می گیرد. اما و اما در عین ناباوری محمود احمدی نژاد پس از آیت الله هاشمی رفسنجانی در رتبه دوم آراء قرار می گیرد و به دور دوم انتخابات می رود.
اصولگرایان در دوم انتخابات متحد شده و در مقابل هاشمی رفسنجانی، احمدی نژاد را عَلم می کنند و با توجه به رای منفی آیت الله هاشمی رفسنجانی در آن زمان، سیل آراء به سمت محمود احمدی نژاد «ناشناخته» سرازیر می شود و آن موقع بود که مردم ایران «محمود احمدی نژاد» را در قامت «رئیس جمهوری اسلامی ایران» شناختند.
«دیده شدن پول نفت بر سر سفره‌های مردم» یکی از شعارهای انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد بود. وی در اولین سخنرانی پس از پیروزی در انتخابات باز هم وعده دیده شدن پول نفت بر سر سفره مردم را اعلام کرد. وی گفت که صنعت نفت ایران در اختیار یک «خانواده خاص» است که در جریان انتخابات از آن به نفع خود سوءاستفاده کرده‌اند. او شفاف‌سازی صنعت نفت و گاز ایران و مبارزه با مافیا را از اهداف خود اعلام کرد و گفت: «فضای حاکم بر قراردادهای (نفتی) ما در زمینه تولید و صادرات روشن نیست. ما باید آن را شفاف سازیم».اما او هیچگاه آنچه را که مافیای نفت می‌نامید روشن نساخت!
اکثر سخنان احمدی نژاد همین گونه بود. وی که ابتدا خود را به عنوان «سردار» مبازه با فساد معرفی کرده بود، هیچگاه فسادی را برملا نکرد. حتی پس از پایان دولتش مشخص شد که دولت های نهم و دهم در شکل گیری فساد سازمان یافته و بی سابقه در طول تاریخ جمهوری اسلامی رتبه اول را به خود اختصاص می دهند. این فساد به شکلی بود که حتی دامان «معاون اول» رئیس جمهور و برخی از وزرا و مقامات ارشد دولت را هم می گرفت!

محمود احمدی نژاد در ابتدا در دل بسیاری از علما جا باز کرد و مورد تفقد و حمایت شدید ایشان قرار گرفت. در آن شرایط محمود احمدی نژاد آنچنان مورد حمایت همفکران قرار گرفته بود که همسر غلامحسین الهام وزیر دادگستری وقت و سخنگوی دولتش با انتشار کتابی محمود احمدی‌نژاد را «معجزه هزاره سوم» نامید!
احمدی نژاد ادبیات جالب توجه خودش را هم داشت: این ممه را لولو خورد، آبُ بریز همون جا که میسوزه، خس و خاشاک، قطعنامه دان و… گوشه ای از ادبیات «رئیس جمهور اسلامی» ایران بود. ادبیاتی که چندان مورد پذیریش طبقه فرهیخته و دانشگاهی جامعه ایران قرار نمی گرفت.

احمدی نژاد در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری هم با توجه به ایجاد شرایط مناظره های دو به دو، با مهارتی خاص توانست صحنه انتخابات را به یک دو قطبی شدید تبدیل کند. انتخاباتی پر هیجان و پر حاشیه که حدود ۴۰ میلیون ایرانی در آن شرکت کردند.
در آن انتخابات پرونده سازی، دروغ پراکنی و هتک حیثیت افرادی که درهیچ دادگاه صالحی محکوم نشده بودند «رونق» بی سابقه ای داشت. به هر حال احمدی‌نژاد در ۱۳۸۸، در انتخاباتی پرمناقشه با ۲۴ میلیون و ۵۹۷ هزار رأی و در مجموع ۲۹٪ درصد اختلاف نسبت به نامزد بعدی، میرحسین موسوی، پیروز اعلام شد و برای دومین بار به ریاست جمهوری رسید.
شرایطی سهمگین و تیره پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ شکل گرفت. فضای که در آن شرایط برای حذف نیروهای «استخوان دار» اصلاح طلب شکل گرفت و بسیاری از این نیروها طعم حبس و زندان را کشیدند. بی برنامه گی و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی هم یکی پس از دیگری در این دوره عیان شد. در سیاست خارجی هم «ماجرا جویی» های احمدی نژاد موجب شده بود که ایران تحت منشور هفتم سازمان ملل متحد قرار بگیرد و تحریم های فلج کننده و ظالمانه ای بر علیه کشور تحمیل شود.
این شرایط به گونه ای بود که در پایان دولت دوم احمدی نژاد کشور در آستانه ورشکستی قرار گرفته بود. اما مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، در یک حرکت ملی و در پاسخی کوبنده به «افراطی گری و بی ثباتی» که محمود احمدی نژاد در طول ۸ سال در سیاست و اقتصاد ایران ایجاد کرده بود ، حسن روحانی را به ریاست جمهوری انتخاب کردند.

مصطفی شکری / بلوطستان

*دکترای اقتصاد بین الملل و رئیس «کمیته تحقیق و پیمایش ستاد مرکزی دکتر روحانی» در لرستان

  1. مهدی"واشیان"

    خجالت هم نمیکشید با این متن های یک طرفه بدون اجازه دفاع وپاسخگویی طرف مقابل و حاوی مطالب توهین آمیز و سراسر بغض آلود
    کاش روحانی جرات مناظره با ایشون رو داشت تا پلک های به زور بسته شده رو باز کنه در مقابل آنچه عیان بوده وهست

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان