شما اینجا هستید
تاریخی » گفتگوی حاج سیاح محلاتی و ناصرالدین شاه درباره لرستان

یکی از شخصیت های مشهور ایران در دوره قاجار«حاج محمدعلی محلاتی» معروف به حاج سیاح است.حاج سیاح در زمان ناصرالدین شاه به مناطق مختلف دنیا از جمله ۷۵شهر اروپایی و کشور امریکا ،روسیه ،چین و ژاپن مسافرت کرد.سفر اروپایی او ۱۸سال بطول انجامید.اوبه چند زبان خارجی از جمله انگلیسی،فرانسه روسی،عربی،ایتالیایی سخن می گفت و در خلال این مسافرت ها با شخصیت هایی چون گاریبالدی،تزار روسیه،امپراتور بلژیک،رئیس جمهور امریکاو…دیدار و گفتگو کرده است در واقع حاج سیاح نخستین ایرانی بود که در دوره معاصر توانست بخش عمده کشورهای غربی را از نزدیک مشاهده کند.او همچنین به بسیاری از شهر ها و مناطق ایران مسافرت کرد و از نمای نزدیک اوضاع کشور را مشاهده کرد.حاج سیاح، شرح مسافرت های خارج و داخل کشور را در دو کتاب «خاطرات حاج سیاح (دوره خوف و وحشت)» و دیگری سفرنامه حاجی سیاح محلاتی آورده است.

اودر کتاب خاطرات خود که شرح مشاهداتش از شهر ها و مناطق مختلف ایران وهمینطور تحولات تاریخی ایران است، ضمن مسافرت به لرستان و دیدارش از پشتکوه(ایلام) و پیشکوه(لرستان) اطلاعات جالبی درباره وضعیت سیاسی و اجتماعی این مناطق، در دوره ناصرالدین شاه روایت می کند.از این رو، کتاب خاطرات حاج سیاح، یکی از منابع مهم درباره دوره قاجار به شمار می آید.در این سفرنامه او ضمن گشت و گذار به مناطق مختلف ایران، اوضاع سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی ایران را در عهد حکومت قاجاریه به تصویر می کشد .از آنجایی که او پیش از مسافرت به ایران از بسیاری کشورهای غربی دیدن کرده بود و از نزدیک شاهد پیشرفت های صنعتی و علمی و همین طور نظم ، قانونگرایی، رفاه و آزادی مردم این کشورها بود،وقتی از مناطق مختلف ایران تحت حاکمیت دولت قاجار دیدن می کند، همه جا از استبداد، فقر، ناامنی، ناآگاهی مردم ،سودجویی و بی تفاوتی دولتمردان نسبت به توسعه و آبادانی کشور شکوه می کند و اشک تاثر می ریزد .او در جایی از کتاب می نویسد:

«…ابدا کسی را ندیدم به یک کلمه دلسوزی بحال رعایا کند یا نظری به آینده اوضاع ایران بیفکند.عجبا! یک ملت و پایتخت یک دولت یکنفر از جغرافی عالم و احوال بنی آدم و ترقیات امم خبر ندارد،یک روزنامه نیست که مردم را آگاه کند،یک نفر آزاد نیست در خیر عموم حرف زند،یک نفر نیست بی تملق و مداهنه و ملاحظه باشد.واقعا کسیکه اوضاع ممالک را دیده در چنین جایی زندگانی بر او ناگوار است.»(خاطرات حاج سیاح،۱۳۵۹،ص۲۰۱)

انتقادهای حاج سیاح محلاتی نسبت به نظام سیاسی قاجار و دوستی او با سید جمالدین اسدآبادی سرانجام به زندانی شدن او منجر شد.او درجریان انقلاب مشروطیت نقش مهمی داشت و در روشنگری و بیداری مردم ایران رنج های بسیاری متحمل شد.

 با توجه به آنچه گفته شد،حاج سیاح محلاتی در سال ۱۲۵۹خورشیدی یعنی ۱۳۳سال پیش، در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به لرستان آمد. پیش از مسافرت به لرستان از کرمانشاه دیدن کرد وسپس از راه هرسین به لرستان آمد.او در ابتدای ورودش به لرستان از اوضاع طبیعی و جغرافیایی لرستان بسیار تمجید و تحسین کرده و حتی آن را با سرزمین آمریکا مقایسه و از آبادانی و ثروت و تمدن این منطقه در گذشته یاد می کند .او لرستان را جزو بهترین اماکن ایران و بلکه آسیا می داند ولی باز مثل دیگر مناطق ایران ، از فقر و فلاکت و ظلم حکام و ماموران قاجار شکوه و گلایه سر می دهد.او بدون آنکه به دلایل واقعی دزدی و شرارت ایلات لرستان که در دوره قاجار به دلیل سوء مدیریت و بی برنامگی حکام قاجار و گرفتن مالیاتهای گزاف و جنگ های شاهزادگان قاجار با یکدیگر به این روز افتاده بود، اشاره صریحی داشته باشد،از اینکه چنین سرزمین پر برکتی در دست بقول خود «الوار… » که چنین سرزمینی را بایر گذاشته اند و به کار کشاورزی و زراعت نمی پردازند،متعجب می شود.او سپس اضافه می کند:

«ایران آنوقت بحالت قدیم بر می گردد و محسود عالم می گردد که تمام این ایلات خلع سلاح شده و این اراضی زیر آبادی و زراعت و باغ پوشیده گشته ،شهرها و دهات انشاء گردیده،اهالی لذت علم و تربیت و تمدن را بیابند.»حاج سیاح سپس از از خوش اندامی لرها و جمال خوب و هیئت با رشادت آنها و همین طور از ریش های سیاه و پرپشت آنها تعریف می کند و آن را نتیجه آب و هوای این مناطق می داند.»(همان،ص۲۳۴)

تصویر ناصرالدین شاه:

 حاج سیاح پس چند روز اقامت در خرم آباد،راهی تهران شد.یکی از حوادث مهم اقامت او در تهران ملاقات با ناصرالدین شاه قاجار بود که گفتگوی آنها حاوی نکات جالبی در مورد لرستان و اوضاع و احوال آن در آن زمان است.
ناصرالدین شاه در خرداد سال۱۲۵۹خورشیدی حاج سیاح را احضار کرد و از مسیر مسافرتش سوالاتی پرسید.ادامه مباحثه حاج سیاح و ناصرالدین شاه را از زبان خود حاج سیاح بخوانیم:
«اعلحضرت شاه احضارم فرموده از خط سیاحتم سوال کردند، بیان کردم.
-فرمود «لرستان را چگونه دیدی؟
– عرض کردم :«لرستان پیشکوه و پشتکوه را امریکای خراب دیدم»
-فرمود چطور ؟
-گفتم:«آبادی معتبر در دنیا در جاهایی شده که آب و خاک خوب و اشجار داشته ،لرستان از بهترین جاهای عالم است،جنگل و خاک خوبی دارد ولی آبها به دریا می ریزد و زمین ها بایر می ماند.»
-فرمود:«خوب بود که نکشتندت!»(همان،ص۲۳۸)
سعادت خودگو/این مطلب در صفحه چهار نشریه بیان لر شماره ۵۹به چاپ رسیده است

  1. مقیم قزوین

    مشتری مطالب تاریخی آقای بساطی هستم بیشتر کارکنید

  2. گراوند

    درود بر شما.
    واضح است که در ایلام و لرستان آنکه بوده و هست لر است. و در سفرنامه ناصرالدین شاه حتی به الوار کلهر اشاره می شود.
    لطفا اصلاح بفرمائید رویکردتون رو و با اختلاف افکنی بین ما لک ها با سایر لرها توهمات تاریخی و احیانا تمایلات سیاسی خودتون رو ارضا نکنید.
    همه میدونن که لر کوچک غالبا از ایلات و طوائف لک تشکیل شده و این سرزمین بیشتر از هزار سال لرستان نام داشته. لرستان یعنی محل سرزمین لرها.
    نیمه جنوبی استان کرمانشاه و پیشکوه لرستان و پشتکوه لرستان همه جز لر کوچک هستند و این محدوده تا دو منزلی بغداد در غرب ادامه داشته.
    در سرزمین لر کوچک لک ها غالبن. مثل ما گراوندها که هم در حوالی خرم اباد هستیم. هم کوهدشت و هم ایلام و هم سر پل ذهاب.
    لطفا ریشه ی قوم لر را به تیشه نادانی نسپرید.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان