این روزها چقدر دلم برای محمود تنگ شده است. برای شوخی کردن هایش. برای جدی نگرفتن خیلی چیزها. برای دفتر های پاره شده مشق کابینه اش که کاغذ پاره نام نهاد بود. این روزها چقدر دلم «هاله نور» می خواهد. نوری که دور سرم بچرخد و من با آن« تاب تاب عباسی» بازی کنم و آنقدر بازی کنم تا سرم گیج برود و بخورم زمین و مشاعی مهربان بیاید و دستم را بگیرد و با خودش ببرد و برایم بستنی بخرد.
این روزها چقدر دلم برای محمود تنگ شده است . قرار بود به روستای ما بیاید و برای مان خودش کار کند تا روستای ما آباد بشود و ما به شهر مهاجرت نکنیم. آن روزها بیل و کلنگش که قرار بود با آنها برای ما کار کند رسیدن اما از خودش خبری نشد و ما هنور تنها با یارانه زندگی می کنیم.
این روزها چقدر دلم برای محمود تنگ شده است وقتی می گفت: آب را کجا می ریزند و من به کمبود آب فکر می کردم که در این فرایند هدر می رود. و ما مردم پایین دست باید زجر نداشتن آب را هم بکشیم.
این روزها چقدر دلم برای محمود تنگ شده است. برای قهر کردن گاه و بی گاهش. برای باغچه بانی اش، وقتی در فیلم تبلیغاتی اش گیاهان هرز را می کند اما مواظب هرز رفتن بیت المال نبود.
این روزها چقدر دلم برای محمود تنگ شده است. دلتنگ بودم که نامه حمید خان بقایی را به محمدرضا عارف را دیدم. و چقدر این نامه و ادبیاتش برایم آشنا بود.
حمید خان از شما متشکرم که مرا دوباره به یاد محمود عزیزم انداختید و برای عارف نوشتید که « از هول حلیم تو دیگ نیفتید». و من چقدر دلم حلیم خواست و فوری به مغازه حلیم فروشی رفتم و یک کاسه بزرگ حلیم گرفتم تا دلی از عزا در بیاورم.حمیدخان اما از شما گلایه ای دارم راستی چرا به جای نامه نوشتن به عارف به رحیمی عزیز در زندان نامه ننوشتی تا حالی از او بپرسی؟
حمیدخان ای کاش از بابک زنجانی هم یادی می کردی و چیزی هم از گم شدن دکل های نفتی برایمان می گفتی. حمید خان راستی از خاوری چه خبر؟حمید خان عزیز ، عارف معاون اول رئیس جمهور نشد اما پاسخ مهربانی اش را از مردم تهران گرفت.حمید خان ، عارف شرکت سهامی باز نکرده بود که سهمش را به شریک اش بدهد.
حمید خان ، چقدر دلم حلیم می خواهد.حمید خان از شما سپاسگزارم که دوباره مرا به یاد محمود انداختی و با همان ادبیات محمود برایمان نوشتی که مواظب دیگ باشیم که از هول حلیم در آن نیفتیم.
الحمدالله اولاً و آخراً
عبدالرضا شهبازی/بلوطستان
باسلام بسیار عالی بود،متشکرم
تاسف برای گرفتاران در صحنه خیمه شب بازی عالیجناب جادوگر سرخپوش
همه افاضات جنابعالی ریشه فکری اون در انحرافات عقیدتی آن جناب است وبس
جهت اطلاع آقای شهبازی
رهبرانقلاب درآخرین دیدارخودبا رئیس جمهورسابق درسال۹۲ بااشاره به تلاش برخی مخالفین،رسانههای خارجی و برخیهادرداخل برای نادیده گرفتن تلاشهای دولت فرمودند: “بعضی حتی کارهای ملموس دولت را نیز انکار میکنند…در۸ سال اخیرهمه احساس و درک کردندکه رئیسجمهور محترم وهمکاران ایشان، باتحمل سختیها،نسبت به همهی دولتهاو دورههای دیگر،کارهای بسیار پرحجم و پرشتابی انجام میدهند که این واقعیت، نکتهی برجسته و قابل تقدیری است…بیاعتنایی به امتیازات، کاربی وقفه و خودداری ازآسودگی و استراحت، امتیاز بزرگ این دولت است و همهی کسانی که در صدد قضاوت هستند، بایدبه این نکات با ارزش توجه کنند.”….واقعا درکشور داردخدمت انجام می گیرد.هرجا خدمت باشدهم مردم طرفدار هستند،هم رهبری طرفداراست.بحمدالله امروزکار داردانجام می گیرد.مسوولان دولتی هم حقاو انصافا دارندتلاش می کنند؛هم اعضای دولت و هم بخصوص خودرییس جمهور.اینها شب و روز ندارند؛من می بینم، من ازنزدیک شاهدم.این ها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند.” ( ۹۰٫۲٫۳)…آنچه که من امروزبایدبه دوستان عرض کنم،دردرجهی اول خداقوّتی است؛انشاءالله که خسته نباشید.هشت سال کارکردید،تلاش کردید،کارهای خوبی انجام گرفت،تحمل زحمات کار شبانهروزی راشماها نشان دادید؛ یعنی دیده شد،احساس شد، همه فهمیدندکه رئیس جمهور محترم و همکارانشان دردولت حجم کارشان بسیار بالاو پرشتاب نسبت به همهی دورههای دیگر بودو هست؛ این نقطهی برجستهای است که نبایداین رانادیده گرفت.همهی کسانی که میخواهنددربارهی دولتها، دربارهی کابینهها،دربارهی رؤسای جمهور قضاوت کنند – چه پیش خودشان، چه درمنظرعموم- ونظری بدهند،خوب است به این نکته هم توجه کنند: حجم کاربالا و تلاش خستگی ناپذیر و اعراض از آسایشها و آسودگیها و امتیازاتی که معمولاً مسئولان کشورها در دنیا دارند؛ استراحت میکنند، تفریح میروند، امتیاز میگیرند؛ اینها را نخواستن، ندیدن، طلب نکردن، امتیاز بزرگی است که این دولت بحمدالله از این امتیاز برخوردار بود. یک نکتهی دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بودو بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهای انقلاب راسردست بگیردوبه آنها افتخار کندو آنهارادرجامعه مطرح کند.” ( ۹۲٫۴٫۲۳)
سلام بر دوست عزبزم اقای احمدی عزیز واقعا گل گفتی واقعیت هم همین بودبا نظرات شما موافقم
واقعا گل گفتی … ورود احمدی ناژاد به حوزه در این مرحله کلید زدن یک فتنه جدید است . وبزرگان نظام این را خوب درک کردند و صلاح ندیدن ایشان شرکت کنه