سراینده: اسفندیار غضنفریامرایی(۱۳۷۱-۱۲۹۴)
به اهتمام: اسعد غضنفری(فرزند شاعر)
تعداد صفحه: ۲۷۹ مصور
ناشر: شاپورخواست
شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه
نوبت چاپ: اول ۱۳۹۳
قیمت: ۱۲ هزار تومان
دیوان اشعار زنده یاد استاد اسفندیار غضنفریامرایی به کوشش فرزندش روانه ی بازار نشر شد. اسعد غضنفری با اعلام این خبر به بلوطستان گفت: «به زودی کتاب تاریخ غضنفری تألیف پدرم را نیز منتشر خواهم کرد.» وی در بخشی از پیشگفتار کتاب دربارهی خود و اثر پدرش چنین قلم را به سخن واداشته است:
«فرزند پدری فرزانه و ادیب بودن، موهبتی است که در کنار سرمستی بهرهمندی از وجود گرانقدر و سراسر فضلش، مسؤولیت خطیر پاسداشت تلاشها و انتشار آثار او را بر دوش من نهاده است. آثاری که خود شاهد بودهام در تنگنایی سیاسی و اجتماعی و در فقدان مکنت مالی، با چه پشتکار و رنجی، بدون حمایت و بل با انواع مرارت و سختی، آفریده شدند.
گنجینهای که حاصل عمر سراسر عزّت و افتخار مردی است که با وجود فراهم بودن فرصت برخورداری از کمکهای دولتی در روابط معمول جاری، هرگز منّت بندگان را بر خود نپذیرفت. او که با تکیه بر توجّهات هستیبخش خردآفرین، و برخورداری از هوش و استعداد خدادادی و اصالت خانوادگیاش، هماره آزاده زیست و تاوان آزادگیاش، سالها کشمکش با عوامل دولتی و درگیریهای مداوم با صاحبان قدرت و ثروت بود.
انتقادات تند و گزنده از اوضاع اجتماعی و سیاسی و خفقان حاکم بر مملکت ستمشاهی که بخش اعظم سرودههایش مبیّن آن است، باعث تبعید به متروکترین نقاط ایرانزمین و دست آخر کنج عُزلت نشستن و سر در جیب مطالعه فرو بردن و سُرایش شعر و برگزیدن کتاب به عنوان تنها دوست و همدم قابل اعتماد بود. او به خوبی به رسالت اصلی خود به عنوان یک هنرمند که همانا آیینهی تمامنمای اجتماع زمان خود بودن و درد جامعه را بازگو کردن است واقف بود و اشعارش گویای اوضاع کلّی سه دهه از کشور ایران و خصوصاَ لرستان است. در نتیجهی انتخاب چنین طریقتی با آرزوی چاپ آثارش که هر کدام روشنیبخش گوشهای تاریک از تاریخ، ادبیات و فولکلور لرستان هستند دار فانی را وداع و به دیار باقی شتافت.»
به گزارش بلوطستان این کتاب شامل قصاید، غزلیات، قطعهها، مرثیهها، مثنویها، رباعیات و چهارپاره اسفندیار غضنفری است که به مناسبت های مختلف و بهانه های گوناگون سروده شده و در عین حالی که بیانگر و بازتابی از سال های زندگی شاعر بوده، نمایانگر شوق و اشتیاقی او به زادگاه خویش است که از درون سوزانش شعله کشیده و به هیأت واژه درآمده است. در زیر یکی از چامههای این مجموعه را تقدیم مخاطبان عزیز بلوطستان می نماییم.