بلوطستان/شهید آمیزه‌ای از آرمان و عمل و ایثار است. سه عنصری که بی‌آن هیچ حرکت تکامل‌پوی، تحقق نمی‌پذیرد و کاروان انسانیت، قدمی به سمت قله فضیلت و کمال، به پیش نمی‌رود. آرمان‌‌گرایی شهید به او توان حرکت و قدرت ایثار می‌بخشد و عمل ایثارگرانه او، حرکت به سمت آن آرمان‌ها را ممکن می‌سازد و ایثار نفیس‌ترین سرمایه‌ها یعنی جان، به این حرکت، قداست و حقانیت می‌دهد. پس شهید مظهر هدف و تلاش و تداوم است.بزرگداشت شهید یعنی اصالت بخشیدن به آن هدف‌ها و تشویق به آن عمل و تقدیس آن ایثار.”مقام معظم رهبری”
در این مجموعه سعی شده است زندگینامه وسلوک برخی ازشهدای شهرستان پلدختر را که برای دفاع از مرز و بوم و عقیده‌ی ایران وایرانی تلاش کردند ، سرداران بی ادعاوافلاکیان عارف مسلک که نماد شجاعت ورشادت بودند ،آنان که سوختند تا شمعی باشند فرا روی پویندگان اسلام ، معرفی کنیم .
سردارشهیددرویشعلی شکارچی
سردارشهیددرویشعلی شکارچی درسال۱۳۲۷هجری شمسی درروستای سراب حمام ازتوابع شهرستان پلدختردیده به جهان گشود.عشق وعلاقه ی وی به خدمت فی سبیل الله درجهت حفظ و حراست ازدستاوردهای انقلاب اسلامی باعث جذب اوبه نهادمقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردید.به محض پوشیدن لباس مقدس سپاه بعنوان سرباز پاکباخته ی حضرت امام وبنیانگذارانقلاب اسلامی درهرنقطه ازکشورکه احساس می کردحضوراو می تواند موثرباشد جانانه حضورمی یافت وانجام وظیفه می نمود،علی الخصوص کوههای سربه فلک کشیده کردستان گواه وشاهد ی برای رزم بی امان این سردار سرافرازبا متجاوزین به مرزهای نظام مقدس جمهوری اسلامی است .دلاوری هاوفداکاری شهیددرمناطق عملیاتی زبانزدهمرزمان اوست.وی حدودشش سال درجبهه به جهادپرداخت ودراین مدت درسمت فرماندهی گردانهای انبیاء،مالک اشترلشگر۵۷حضرت ابوالفضل لرستان وگردان محرم ازلشگرولیعصرخوزستان انجام وظیفه نمودوبارها ازناحیه چشم وپاودست مجروح گردید.تا اینکه سرانجام درتاریخ ۲۹/۲/۶۵درعملیات ظفرمندحاج عمران به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
سردارشهیدحاج رضاهاشمی
درسال ۱۳۴۲د درروستای شهیدرحیمی(چولهول علیاء)درشهرستان پلدختربه دنیا آمددرآغازجنگ تحمیلی جزءاولین نیروهایی بود که از طریق بسیج که آن زمان هنوز زیر نظر سپاه نبود به جبهه های غرب (میمک) اعزام شد و همسنگر اولین شهید دفاع مقدس در شهر پلدختر بود که ایشان به طرز معجره آسایی نجات یافته بود. بعد از بازگشت از جبهه به عضویت سپاه درآمد و به جبهه های جنوب شتافت. اوایل سال ۱۳۶۰ پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا در عملیات دارخوین مجروح شد وپس ازمدتی بستری در بیمارستانهای اهواز و اصفهان بدون این که به خانواده اطلاعی بدهد به پشت جبهه بازگشت ودر امرآموزش نیروهای مردمی به عنوان مسئول آموزش سپاه پلدختر تلاش نمود.پس ازبهبودی جسمانی مجدداًدراول سال ۱۳۶۱به جبهه جنوب رفت ودر گردان ۷۲ محرم مشغول جهاد با دشمنان اسلام شد.بعد از آن درعملیات والفجرمقدماتی شرکت نمود. در سال ۱۳۶۲ به سپاه پلدختر اعزام شدوبه عنوان مسئول آموزش سپاه به امر آموزش سازماندهی و اعزام نیروهای بسیج و سپاه همت گماشت و درپایان سال ۱۳۶۲ مجدداً به تیپ ۷۲ محرم اعزام شد و این ماموریت تا نیمه اول سال ۱۳۶۳ ادامه یافت و ایشان مجدداًدرسپاه پلدختر به عنوان مسئول تدارکات مشغول انجام وظیفه گردید. در سال ۱۳۶۴به جبهه های غرب اعزام شدودرکنارشهدایی همچون شهیدشکارچی به پیکاربادشمنان اسلام پرداخت.ایشان بعد از شهادت شهیدشکارچی اظهار می داشت بعدازشهادت ایشان ماندن در این دنیا ارزشی ندارد.پس ازبازگشت ازجبهه های غرب تاتیرماه ۱۳۶۵درسپاه پلدخترمشغول شدودرامرآموزش وتدارکات سپاه تلاش نمود.درتیرماه ۱۳۶۵ به تیپ ۵۷ابوالفضل(ع)پیوست وبه همراه این تیپ درسمت فرمانده گروهان در عملیات کربلای ۴ شرکت نمودکه خبرشهادت ایشان رادادندولی ایشان دراین عملیات به شهادت نرسید و برای مدت کوتاهی ۲۴ ساعت به خانواده سرکشی نمودومجدداً جهت شرکت درعملیات کربلای ۵ عازم شدو در همین عملیات بودکه درسمت فرمانده گردان انصارالمجاهدین تیپ ۵۷ ابوالفضل به فیض عظمای شهادت رسید .درحالی که مدت ۱۰شبانه روزدرسخت ترین شرایط بادشمن بعثی جنگیدو نیروها راهدایت کرد که بر اثرترکش خمپاره دشمن درتاریخ ۲۶/۱۰/۱۳۶۵ به مولاومقتدای خویش ابا عبدالله الحسین (ع) اقتدا کردو درکربلای خونین شلمچه به شهادت رسید.
سردارشهیدجعفرکوشکی
شهیدحاج جعفرکوشکی درسال ۱۳۴۲درخانواده ای مذهبی درشهرمعمولان ازتوابع شهرستان پلدخترلرستان دیده به جهان گشود.جعفرهمچون عاشقی وارسته وقهرمانی بزرگ وبه نیت دفاع ازاسلام درسال ۱۳۶۱واردسپاه شدوی سپاه رامایه افتخاراسلام ومسلمین می دانست وباخلوص نیت وتلاش وایثارگری که ازخودنشان می دادخود مایه افتخارسپاه پاسداران شدهرجاکه بودمایه دلگرمی رزمندگان ودیگرپاسداران همرزم خودبودوهرجاکه قدم میگذاشت خواب راحت ازچشم کفاربعثی می ربودحاج جعفردرطول چندین سال جنگ با آنهمه سختی ومشقت هنوزقامت رشیدش سرفرازی واستواری قله های بلندکردستان وقلبش به فراخی دشتهای گلگون خوزستان بودولی گمنام درمیان مدافعان راستین اسلام زندگی میکردهیچگونه چشم داشت ویا انتظارتشکرازکسی نداشت اوتنها آرزویش زیارت کربلابوداولین سخنش کربلا و آخرین سخنش هم کربلابوددرنوشته هایش نام کربلابودودرخاطراتش یادکربلابود بی شک کربلاهم درانتظارگامهای استواراین فرزندامام فرزنداسلام وانقلاب وحق بوداگربگوئیم اکنون روح بلندش درجوارکربلاست گوارای وجودش بادکه چه جای باصفاوپرمحبتی است درکنارمراددل ومولای خریش وچه سعادت بزرگی .خدمات ارزنده اودرزیبدات وحاج عمران ودربندی خان وسلیمانیه درچزابهرقابیه درکوشک وخرمشهردرفاووشملچه ازیادنخواهدرفت بازحمات شبانه روزی خودودیگریارانش توپخانه لشگر ۵۷ ابوالفضل راپایه ریزی وراه اندازی کردوی این راقدم بزرگی درراه بدست آوردن پیروزی رزمندگان دانست .او بهترین لحظات عمرخودراصرف خدمت به اسلام عزیزکردوهمچون مولایش حسین بن علی باکو فیان پست جنگیدو بالاخره درتاریخ ۶۵/۱۱/۲۵درعملیات کربلای ۵درشلمچه درحقیقت درکربلای ایران چون حسین بدست کوفیان به شهادت رسید.
پاسدارسردارشهیدسیدمحمدرضاموسوی
شهیدسیدمحمدرضافرزندسیدمحمدصادق موسوی درروستای چغادرمیان پلدخترچشم به جهان گشود.درابتدای تهاجم نظامی صدام برعلیه انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام خمینی(رض)لبیک گفت ودرقالب اولین نیروهای مردمی باسلاح شخصی به جبهه ی کرمانشاه عزیمت نموده وبه مدت دوماه دردفع اشرارمنطقه دلاورانه ایفای نقش می کند.وی مجدداًدرسال۱۳۶۱برای شرکت درعملیات طریق القدس(آزادساری بستان وتنگه چزابه)لباس رزم پوشیده وعازم منطقه عملیاتی می شودودراین عملیات به گواهی همرزمانش رشادتها ی غیرقابل توصیفی ازخودنشان می دهد. مجدداًدرهمان سال ۶۱ازطرف سپاه پاسداران به همراهی عده ای ازبرادران بسیجی برای شرکت درعملیات محرم عازم مناطق عملیاتی گردید.ودریک نبردچندین ساعته بامزدوران رژیم بعث درمنطقه شرهانی چندین نفرازفریب خوردگان صدامی رابه درک واصل می کندوخودنیزدرساعت ۱۲شب مورداصابت ۹گلوله مستقیم دشمن قرارمی گیردوبه شدت مجروح می گرددوپس ازانتقال به بیمارستان راه آهن اندیمشک به بیمارستان آیت الله گلپایگانی قم منتقل شده وتحت چندین عمل جراحی قرارمی گیرد.بالطف وعنایت خداونداین سربازپاکباخته ی حضرت امام پس ازبدست آوردن بهبودی نسبی به خدمت افتخاری و فی سبیل الله درمسئولیت پایگاه مقاومت بسیج روستای ولیعصر(عج) می پردازد.عشق وعلاقه سیدمحمدرضابه اسلام عزیزو انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی آرام و وقرارراازاوگرفته بود تااینکه تصمیم گرفت خانه وکاشانه رارهاکرده وبرای خدمت بیشتربه اسلام وانقلاب لباس مقدس سبزسپاه پاسداران رابرقامت رهنای خودبپوشاند.به همین منظورپس ازطی یک دوره ی آموزشی درپادگاه شهیدغیوراصلی اهوازبه صفوف داوطلبان اعزامی به کردستان پیوست وپس ازآنکه رشادتهای این سربازدلاوراسلام برفرماندهانش آشکارگردید،فرماندهی گردان جندالله پیرانشهربه اوسپرده شد.ودرمدت مسئولیت خود شجاعانه به مبارزه و نبردبا اشرارضدانقلاب وگروهکهادرمنطقه پرداخت .شهیدموسوی درجریان دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مسئولیت امنیت انتخابات منطقه رابرعهده گرفت وبا توجه به اینکه ضدانقلاب داخلی برای این موضوع برنامه ریزیهای زیادی کرده بودند،اما تدبیروازخودگذشتگی این سیدمانع ازاجرای توطئه های پلیدایادی و سرسپردگان استکبارگردید.بالاخره دعاهای این شهیدبزرگواربه درگاه پروردگاربرای زیارت جمال مبارک حضرت امام خمینی(رض)درسال۱۳۶۲به اجابت می رسدوبه همراهی کاروان زیارتی جهادسازندگی موفق به زیارت حضرت امام خمینی (ره)می گردد.عشق آتشین سیدمحمدرضابه مولایش امام حسین(ع)طاقت دوری ازمعبودش راازاوگرفته بودتااینکه سرانجام درلیله القدرسال ۱۳۶۳پس ازنبردی جانانه باایادی استکبار(عناصردموکرات)درقله های سُرٌوکردستان عاشقانه به دیارمعبودشتافت .
شهیدجمشیدسلیمانی
شهیدجمشیدسلیمانی درسال ۱۳۳۵درخانواده ای مذهبی ومتدین درروستای جلگه خلج ازتوابع شهرستان پلدختربدنیا آمد،دوران ابتدائی رادرمدرسه سنائی(آیه الله غفاری فعلی)سپری کرد وبرای ادامه تحصیلات عازم خرم آبادگردیدودرسال ۱۳۵۵موفق به اخذدیپلم شد.درسال ۱۳۵۶به همراه ۹نفردیگرازاستان لرستان دررشته همافری نیروی دریائی قبول وجهت گذراندن دوره آموزشی به بندرانزلی رفت.درطی مدت آموزش ازدانشجویان ممتازآن دانشکده بود.باتوجه به هوش وذکاوت سرشاری که داشت به زبان انگلیسی نیزتسلط کامل پیداکرده بود.جمشید بدلیل عشق وعلاقه به حضرت امام خمینی(ره)وتعهدی که به اسلام وحرکتهای انقلابی ازخودنشان می داد بارهابااساتیدبیگانه دانشکده درگیرشده بود،باهمکاری چهارنفرازدوستانش میکده ای که بیشتراوقات اساتیدوافراددانشکده نیروی دریائی بندرانزلی بدانجارفت وآمدمی کردندرابه آتش کشیده بود.بارهااعلامیه هاونوارهای سخنرانی حضرت امام خمینی(ره) رادرمحل دانشکده و شهربندرانزلی توزیع کرده بود.وپس ازچندین بارتعقیب وی رابه همین دلیل ازدانشکده اخراج کردند.وی سپس به خدمت سربازی رفت ودرپادگان شماره ۲ارتش درخرم آبادمشغول به خدمت گردید.عشق سرشاراوبه امام وعطش وی نسبت به انقلاب صبروقراررا ازجمشیدگرفته بود.دراین پادگان نیزشروع به پخش اعلامیه هاونوارهای سخنرانی حضرت امام خمینی(ره)نموده بودتااینکه موردشناسائی واذیت وآزارمسئولین پادگان قرارگرفته وقصدزندانی کردن اوراداشتندوجمشیدبازیرکی خاصی همزمان باصدوردستورحضرت امام خمینی مبنی برفرارنظامیان ازپادگانهای نظامی برای ضربه خوردن رژیم منحوس طاغوت ازپادگان می گریزدوبه صف انقلابیون می پیوندد.وی درابتدای جنگ به جبهه های نبردمی رودرزم شجاعانه جمشیددرعملیاتهای مختلف ازجمله آزادسازی شهرسوسنگردازچنگال مزدوران بعثی زبانزدفرماندهان رزمندگان اسلام بود.اودرمحورهای عملیاتی مختلف ازجمله:بستان،هویزه،هردان،جفیر،شلمچه،کوشک،خرمشهر،شرهانی،میمک،طلائیه،پاسگاه زید،دارخوین،سومار،شرق بصره،نوسود،دهلاویه و..حضورپررنگ ومؤثرداشته وحماسه آفرینی کرده بود.این شهیدسرافرازکه تمامی لذتش راحضوردرجبهه وشرکت درعملیات میدانست بارهادرحین عملیات مورداثابت تیرمستقیم وترکش خمپاره های دشمن قرارگرفته بودوهرباربدون اینکه بهبودی کامل پیداکندباهمان بدن مجروح به مناطق عملیاتی می رفت.این فرمانده دلاورسپاه اسلام بارهابخاطرنشان دادن رشادت وازخودگذشتگی درنبردبادشمن موردتحسین وتقدیرفرماندهان رده بالای جنگ قرارگرفت وتادرجه فرماندهی اطلاعات وعملیات لشکر۵۷ ابوالفضل(ع)لرستان ارتقاء یافته بود.وسرانجام درتاریخ ۵/۷/۱۳۶۵درمنطقه عملیاتی نوسود براثرانفجارمین به آرزوی دیرینه خود رسید وبه سوی افلاکیان پرواز کرد.
شهیدحمیدسلیمانی
بسیجی شهیدحمیدسلیمانی درسال ۱۳۳۷درروستای جلگه خلج ازتوابع شهرستان پلدخترلرستان به دنیاآمدپس ازاتمام مقطع ابتدائی برای ادامه تحصیل رهسپارخرم آبادشدوتحصیلات خودراتاچهارم متوسطه دنبال کردحمیدازهمان دوران کودکی تنفروکینه عجیبی ازرژیم طاغوت دردل داشت ولذابه همراه برادرش شهیدجمشیدسلیمانی درتظاهرات شرکت داشت سال ۵۷ درراهپیمائیهای خرم آبادشرکت داشت و به پخش اعلامیه اقدام می کردندو این دو یارباهم پیمان بسته بودندکه تاآخرعمردرخدمت اسلام وانقلاب اسلامی باشند و درهمین راستا پس ازپیروزی انقلاب درسرکوبی گروهکهاواشرارضدانقلاب فعالیت داشتند،با شورع جنگ تحمیلی صدام علیه ایران بطورمداوم درجبهه های حق علیه باطل حضورداشتند تااینکه درمنطقه عملیاتی کربلای ۵روح بلندش به آسمان پرکشیدوبه آرزوی دیرینه خود که شهادت درراه خدابود نائل آمد.پیکرمطهراین سربازاسلام وانقلاب درگلزارشهدای زادگاهش ودرجواربرادرش سردارشهیدجمشیدسلیمانی درروستای جلگه به خاک سپرده شد.
سردارپاسدارشهیدحسن نعمتی
شهیدحسن نعمتی درسال۱۳۴۶درشهرستان پلدختر به دنیامی آید.دوران کودکی رادرپلدختروتحصیلات خودراتاسوم راهنمایی همزمان باپیروزی انقلاب ادامه داده وبعدازانقلاب باوجودسن کم وبادستکاری کردن شناسنامه واردسپاهپاسداران می شودوی دربخشهای مختلف سپاه خدمت کرده وعلیرغم سن وسال بسیارپایین درسال ۱۳۶۱درپانزده سالگی بعنوان پاسدارفعالیت می کند.”شهیدحسن “همزمان باآغازجنگ تحمیلی واردعرصه نبردعلیه متخاصمین بعث شده وطی چندین ماموریت مسئولیت های مختلف ازجمله معاون گردان وفرمانده گروهان نیروهای رزمنده رابرعهده داشته است.
“شهیدحسن “درحالی که بیست سال ازعمربابرکتش سپری شده ،چندروزقبل ازشهادت درحالی که ماههاست بعلت حضوردرجبهه های نبرد،خانواده اش ازوضعیتش بی اطلاع هستندباخانواده بوسیله تلفن ارتباط برقرارمی کند،حاج حجت برادربزرگترازوی احوالاتش راجویامی شودوخواستارحضوردرپلدختربرای انجام مقدمات مراسم عروسی شهیدحسن می شود،این شهیدعارف باشنیدن پافشاری خانواده برای بازگشت به پلدختروانجام مراسم عروسی سرانجام قول می دهدکه طی یک روزهماهنگی شده باخانواده اش به پلدختربرگردد،دست تقدیراورادربرابرقولش وفادارکرده ودرهمان روزی که قول داده بودبرروی دست مردم شهیدپرورپلدختربعنوان شهیدراه وطن تشیع وبه خاک سپرده می شود.شهیدحسن نعمتی سرانجام درتاریخ ۳۰/۸/۱۳۶۶درسن بیست سالگی درسلیمانیه عراق ودرمنطقه جنگی ماووت درعملیات نصرهشت براثراصابت گلوله مستقیم دشمن برسروصورتش به شهادت نائل آمده وچون بعلت اصابت گلوله برصورت، پیکرشریفش قابل غسل نبوده به آرزوی دیرینه اش یعنی دفن بالباس پاسداری مفتخرمی گردد.وی درزمره شهدای ورزشکارلرستان بشمارمیرودوسالن سرپوشیده ورزشی به نام وی مزین گردیده است.
سردارپاسدارشهیدهوشنگ الهیاری
شهیدهوشنگ الهیاری درسال ۱۳۴۱درروستای اسلام آبادازتوابع شهرستان پلدخترلرستان متولدشد.وروداین شهیدسرافرازبه دوره دبیرستان باآغازجنگ تحمیلی صدام علیه انقلاب نوپای اسلامی ایران تقارن پیداکرد.«هوشنگ »باعشق وعلاقه ای که به حضرت امام وانقلاب اوداشت درس ومدرسه رارها کرده لباس مقدس سپاه رابه تن پوشیده وباعضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راهی جبهه های جنگ باایادی استکبارجهانی به سرکردگی آمریکای جهانخوارگردید.اوعاشقانه درعملیات های مختلف شرکت نمود وچندین بارمجروح شدامابلافاصله پس ازبهبودی مجدداًبه جبهه برمی گشت.تااینکه درتاریخ ۳۰/۱۱/۶۵روح آسمانی اش درعملیات کربلای ۵ به سوی معشوق پروازکردوبه درجه رفیع شهادت که بارهادرقنوت نمازش آن را ازخداوندطلب کرده بودنائل آمد.
جهادگرشهیدکریم سعیدی فر
شهیدحاج کریم سعیدی فرازجهادگران جهادسازندگی لرستان بودکه درزمره مردان عارف مسلک ومعتقدبه انقلاب وامام “ره”قرارداشت که خدمات شایانی رادرجنگ تحمیلی ارائه دادکریم سعیدی فر. فرزندحاج علی در ۹/۷/۳۲درشهرستان پل دخترمتولدشدوی سرانجام پس ازمجاهدتهای بسیاردرجبهه های نبردبعنوان فرمانده گردان درتاریخ ۲۵/۱۰/۶۶درکربلای شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
معلم شهیدجوادسرمالیان
شهیدجوادسرمالیان درسال۱۳۳۹ درشهرستان پلدختردیده به جهان گشود.شهیددوران ابتدایی تادبیرستان رادرشهرپلدخترباموفقیت به پایان رسانیدوپس ازاخذدیپلم باشرکت درآزمون تربیت معلم توانست بارتبه ای بالاواردتربیت معلم شهیدمطهری بروجردشوداوکه باعلاقه فراوان قدم درعرصه علم نهاده بودومی خواست رسالت ائمه اطهاررا ایفا کندبه شغل معلمی که شغل انبیابودمشغول شد.باشروع جنگ تحمیلی شهیدبادرک حساسیت مقطع زمانی که درآن حال حکمفرمابودحضوردرجبهه رابرکلاس درس ترجیح دادوبدین منظورکلاس ودرس رارها کرده وبه دانش آموزان مدرسه جنگ پیوست ودرآن مکان مقدس همدوش دیگرهمرزمانش به مبارزه علیه دشمن بعثی پرداخت ولی چون شهیددارای روحی ملکوتی بودتاب ماندن دراین سرای خاکی رانداشته وپس ازرشادتهاودلیریهای فراوان همچون دیگرهمرزمانش درتاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۶۶درمنطقه ماووت عراق به درجه رفیع شهادت نایل آمد.وی درزمره شهدای ورزشکارلرستان بشماررفته ومجموعه ورزشی پلدختربنام وی مزین گردیده است.
دانشجوی شهیدمحمدگلشن
شهید محمد گلشن از شهدای دانشجوی شهرستان پلدختر که در سال ۶۷در ارتفاعات قمیش به شهادت رسیده است .این سربازپاکباخته حضرت امام خمینی(ره) که ۳۰ماه بصورت داوطلبانه درجبهه حضورداشته بودعلیرغم آن که درکنکوربارتبه سه رقمی دردانشگاه تهران پذیرفته می شوداماباشنیدن مارش عملیات به جمع دیگرهمرزمان پیوسته وحضوردردانشگاه انسان سازی امام حسین(ع)یعنی جبهه های نبردبادشمنان دین وانقلاب اسلامی رابرحضوردردانشگاه تهران ترجیح می دهدودرپاسخ همرزمانش شهیدان تیمورنصیری ومحمدطهماسبی که به اومی گویندمحمد آقاتودیگه خیلی جبهه اومدی حالاکه دانشگاه قبول شدی برو دانشگاه تابه درجه ومقامی برسی !می گوید:مگردانشگاه رفتن ودرس خواندن برای کسب مدرک ودرجه نیست،درجبهه هم می شودبه رتبه ودرجه ای رسیدکه از همه درجات بالاتر است و آن هم شهادت است.
شهیدرجبعلی مهری
دریکی ازروزهای فروردین سال۱۳۴۴،قلب کوچکش درروستای چولهول وسطی ازتوابع شهرستان پلدخترلرستان تپیدن آغازکردوزندگی اش راباآن بهارپرطراوت به جریان انداخت،پدرومادرمسرورازاین موهبت الهی،نام«رجبعلی»رابرای اوبرگزیدند.دوران ابتدائی رادرزادگاهش ودوران راهنمائی ومتوسطه رادرمعمولان سپری کرد.عشق وعلاقه اوبه حضرت امام(ره)باعث گردیدخودرابه قافله سربازان ومریدان امام رسانده ودرجرگه رزمندگان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی قرارگرفته وملبس به ردای مقدس دفاع ازدستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی گردد. پس ازپشت سرگذاشتن موفقیت آمیزآموزش های عمومی دردانشکده افسری شیرازودوره های تخصصی درتهران بعنوان افسر پیاده بادرجه ستوان سومی دریگان لشگرپیاده ۲۱حمزه سیدالشهدا کمرهمت به دفاع ازانقلاب و نظام نوپای جمهوری اسلامی بست و دراین راه سرازپا نمی شناخت.به گفته نورالدین احمدی ازرزمندگان دفاع مقدس اوگرچه لباس مقدس ارتش رابرقامت رعنایش پوشانده بود امادوستی ورفاقت وارتباط تنگاتنگ اوبابسیجیان وبرادران سپاه ازاین جوان یک ارتشی بسیجی تمام عیارساخته بود.عشق سرشارشهیدمهری به حضوردرجبهه ودفاع ازانقلاب ودستاوردهای آن باعث شده بودتا اکثراوقات ازخیرمرخصی های تشویقی که به دلیل رشادتهایش به او هدیه می کردند بگذرد وبگوید:چگونه درحالی که هزاران خانواده بخاطر پیروزی درجنگ ودفاع ازانقلاب فرزندانشان را به اسلام هدیه کرده اند ازمن توقع دارید به مرخصی بیایم تالحظاتی ازفیض حضوردرجبهه محروم گردم .شهید مهری براین باوربود، اینکه بعنوان یک نیروی انقلابی دراداره یانهادی استخدام ومشغول شویم کفایت نمی کند بلکه باید فعال وپویا بودو برمحیط وجامعه خویش تأثیرمثبت گذاشت.«گویا اوخود دریافته بود که سرانجام باشهادت ونثارخون پاکش برجامعه پیرامونی اش اثری ابدی گذاشته وبرای همیشه زنده است.»این شهیدهمچنین معتقد بودکه به تأسی ازحضرت امام بایدبرای وحدت همه علاقمندان به انقلاب و دلسوزان نظام کمرهمت بست .این افسرفداکاراسلام همانطورکه زندگی اش رابابهاروفروردین شروع کرده بود،سرانجام پس ازمدتهاحضورمقتدرانه درجبهه های حق علیه باطل وشرکت درعملیاتهای گوناگون دراردیبهشت ۱۳۶۵ درمنطقه عملیاتی فکه به سوی آسمان پرکشیدوبه فیض عظیم شهادت که آرزوی همیشگی اش بود نائل آمد.
شهیده مهنازکاییدی
شهیده مهنازکاییدی ازشهدای زن شهرستان پلدختراست که درسال ۱۳۴۷ درپلدختردیده به جهان گشوداین شهیده دانش آموزفرزندشهیدملک محمدکاییدی است که پدرشهیدش درمنطقه کوشک به شهادت رسیده بودوپس ازشهادت پدرتحت سرپرستی برادربزرگترش قرارگرفت.این شهیده سه سال پس ازشهادت پدر به خیل شهیدان افلاکی پیوست ودرسال ۱۳۶۳براثربمباران شهرپلدخترتوسط دژخیمان صدام درآغوش علی کاییدی برادربزرگترش که هم اینک بعنوان نماینده مردم پلدخترومعمولان درمجلس شورای اسلامی حضورداردبه شهادت رسیدودرگلزارشهدای این شهرستان به خاک سپرده شد.
شهیدملکعلی کاوه فنی
شهیدکاوه فنی ازشهدای سرافراز وشاخص جنوب پلدختراست که رشادتهای کم نظیرش دررزم بانیروهای متجاوززبانزدخاص وعام است.شاخص ترین فعالیت این شهیدوالامقام حضوردرعملیات فتح خرمشهربوده که پس ازفتح آن بدست نیروهای رزمنده ایرانی برفرازمسجدجامع خرمشهررفته وپرچم سه رنگ ایران راپس ازسالهاتجاوزر‍یم بعث نصب می کندشهید والامقام ملکعلی کاوه فنی سرانجام در۱۳۶۱/۴/۳۰ ودرعملیات رمضان- شلمچه به افلاکیان پیوست.
دریادنامه بعدزندگینامه سایرشهدای پلدخترازجمله سرداررشیداسلام ایرج عیدی نژادمنتشرخواهدشد.
گردآوری:عباس دارایی
منابع وماخذ:سایت بالاگریوه وسایت شهدای پلدختروسرداران شهیداستان لرستان
افتخارمی کنیم به جوانان فهیم وخردمندی مانند عباس دارایی که به فکرنشرراه شهداوشناسندن انانی که قامت راست کردند تاقامت خم نکنیم به جوانان درودخدا برشما وسایت بلوطستان
درودبرشرف عباس دارایی که دراین وانفسایی که بعضی ……..بدست ها بنام شهدا ودین نان میخورن ودل خانواده های ایثارگر را خون کرده اند بازنده نگه داشتن راه وسیره شهدا ی مظلوم ودلاور شهرمان یادشان را در دلها زنده نگه میدارد…
کاش هر روز یکی از شهدا را توصیف کنی