شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » آسیب شناسی معضلی بنام نمایندگان یکبار مصرف

۱۳۱۷۹۹۷_۹۴۴

انتخابات مجلس شورای اسلامی که امسال دهمین دور‌ه‌ی آن را تجربه خواهیم کرد، هر چهار سال یک بار برگزار شده و مردم خرم‌آباد هر بار، دو تن از کاندیداهای مورد اطمینان خود را برای یک دور‌ه‌ی چهارساله برای وضع قوانین کشور و نظارت بر اجرای صحیح آن به مجلس می فرستند.

با نگاهی عمیق‌تر به فرایند برگزاری انتخابات مجلس در شهر خرم‌آباد و تحلیل علمی و عمیق‌تر آن می‌توان به الگوها و روندهای مشترکی در نحوه‌ی انتخاب مردم و شیوه‌های ارتباط و تعامل آنان با نمایندگان در ادوار گذشته دست یافت و قطعاً نتایج چنین تحلیلی (البته به شرط پرهیز از سمت و سوی مشخص و تعصب نسبت به کاندیدا و یا جریان خاص) می‌تواند در تعیین نقشه‌ی راهی برای یک انتخاب درست، مفید واقع شود.

در نگاهی سطحی و اولیه به انتخابات مجلس در شهر خرم‌آباد و دیگر شهرهای استان لرستان (به استثنای بروجرد) می‌توان الگویی مشترک را در همه‌ی ادوار آن به وضوح دید. معمولاً در پایان هر دوره از انتخابات مجلس دو تن از برگزیدگان مردم با شور و شعف فراوان و با عزت و تشریفات هرچه تمام انتخاب و با کوله‌باری از وعده‌های ریز و درشت راهی مجلس شده و به انجام وظایف نمایندگی خود مشغول می‌شوند. اما بر اساس همین الگوی تکراری اکثر این نمایندگان به استثنای چند مورد معدود پس از طی دوران نمایندگی خود نه تنها نمی‌توانند در جلب حمایت و رضایتمندی مردم توفیقی به دست آورند بلکه همان طرفداران قبلی خود را نیز از دست داده و به چهره‌هایی مورد انتقاد و نامحبوب در جامعه بدل می‌شوند.

این روند تکراری نشان داده که این نمایندگان اگرچه در دوره‌های بعدی نیز کاندیدای ورود به مجلس می‌شوند اما هر بار با استقبال بسیار اندک بدنه‌ی جامعه مواجه شده و به آرایی حتی پایین‌تر از نمایندگان متوسط و تازه‌وارد دست می‌یابند.

با مطالعه‌ی روند انتخابات دوره‌های گذشته مجلس و پی‌گیری سرنوشت نمایندگان خرم‌آباد، به جز در یک یا دو مورد خاص (به عنوان مثال انتخاب مجدد محمد صالح طاهری از سوی مردم به عنوان نماینده و یا ورود محمدرضا ملکشاهی‌راد به دور دوم انتخابات در دومین حضور خود در این عرصه) مشاهده می‌شود سایر نمایندگان نتوانسته‌اند محبوبیت اولیه‌ی خود را به دست آورند و عطای نمایندگی را به لقایش بخشیده‌ و برای همیشه از این عرصه کناره‌گیری کرده‌اند و یا هر دور شانس خود را برای ورود مجدد امتحان کرده و با سرخوردگی میدان رقابت را به دیگران واگذار نموده‌اند.

این در حالی‌ست که در بسیاری از شهرها و استان‌های کشور که از توسعه‌ی مطلوبی برخوردار بوده‌اند، مشاهده می‌شود که نمایندگان در دوره‌های متعدد تکرار شده و همین نمایندگان پُرسابقه، نه تنها از سابقه‌ی حضور خود در مجلس در جهت توسعه‌ی حوزه‌ی انتخابیه خود بهره‌ها برده‌اند بلکه به نوعی برند برای شهر و استان خود بدل شده‌اند.
اگرچه نمی‌توان توسعه یافتگی این شهرها و استان‌ها را تنها به این عامل منحصر دانست و حوزه‌هایی را نیز می‌توان مثال زد که با وجود داشتن نمایندگان ثابت هنوز به روندی مطلوب در پیشرفت در ابعاد مختلف دست نیافته‌اند، اما به جرأت می‌توان ادعا کرد که تنوع نمایندگان مجلس در استان‌های توسعه یافته‌تر بسیار کمتر از استان‌های کمتر توسعه یافته‌ای همچون لرستان است.

البته باید توجه داشت که وجود نماینده‌های قدرتمند و ثابت در طول ادوار مجلس شورای اسلامی می‌تواند تبعات منفی و مضراتی را نیز به همراه داشته باشد که از جمله‌ی آن می‌توان به نادیده انگاشته شدن بخشی از بدنه‌ی جامعه و همچنین کاهش میزان مشارکت و استقبال مردم در انتخابات اشاره نمود امّا حقیقتی که نمی‌توان آن را انکار کرد این است که مزایای داشتن نمایندگان تکرار شونده و ثابت بسیار بیشتر از تنوع در انتخاب و عوض کردن آن‌ها در هر دوره است.

از مزایای استفاده از نمایندگان ثابت در مجلس می‌توان به مواردی همچون آشنایی بیشتر نمایندگان با سابقه به روند تصویب قوانین کشور و تسلط بیشتر آنان بر قوانین و رویه‌های رسمی و غیر رسمی مجلس، افزایش وزن سیاسی نماینده و بالا رفتن قدرت نفوذ او بر حوزه‌های مختلف، پی‌گیری برنامه‌ها و طرح‌های بلند مدت، پایین آمدن هزینه‌های انتخاباتی، افزایش تعاملات و ارتباطات با سایر نمایندگان برای هماهنگ کردن آنان با اهداف خاص، نفوذ در کمیسیون‌ها و فراکسیون‌های مجلس برای افزایش سطح تأثیرگزاری و… اشاره نمود.
نکته‌ی قابل تامل این مقال این‌که منظور از نگارنده وتحلیل کاسیت به هیچ عنوان تأیید نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی نیست، بلکه در این مجال تلاش شده است پدیده‌ی یک بار انتخاب شدن نمایندگان مجلس در طول ادوار نُه گانه‌ی قبلی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.

اما در مقام پاسخ‌گویی به این پرسش که دلیل تکرار روند انتخاب نماینده‌های جدید و متنوع و عدم اقبال عمومی نسبت نمایندگان قبلی چیست؟ می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱٫    عدم آشنایی به وظایف نمایندگان مجلس.

بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مهم‌ترین و اصلی‌ترین وظیفه‌ی نمایندگان مجلس شورای اسلامی همان قانون‌گذاری در عموم مسائل کشور در حدود مقرر قانون اساسی است(اصل ۷۱ قانون اساسی). بر اساس این قانون وظایف دیگری همچون بررسی لوایح و طرح‎ها، شرح و تفسیر قوانین عادی، وضع آیین نامه‌ی داخلی، تصویب و رجوع به همه‌پرسیو … از جمله وظایف نمایندگان عنوان شده است. همچنین نمایندگان مجلس دارای نقشی نظارتی بر قوانین و ارکان نظام از جمله رئیس جمهور و هیأت وزیران نیز می‌باشند و این بعد از وظایف نمایندگان می‌تواند به تشکیل کمیته‌های تحقیق و تفحص در تمام ابعاد و بخش‌های نظام جمهوری اسلامی ایران منجر شده و از این نظر مجلس و نمایندگان آن دارای جایگاه و شأن ویژه‌ای در حاکمیت کشور می‌باشند.

متأسفانه باید گفت که بخش بزرگی از بدنه جامعه درک درستی از وظایف و جایگاه نمایندگان مجلس نداشته و این عدم آگاهی حتی در بخشی از قشر فرهیخته و تحصیل‌کرده‌ نیز مشاهده می‌شود وهمین عامل سبب شده است که مردم نمایندگان مجلس را مسئول اجرای طرح‌های عمرانی، تأسیس شرکت‌های تولیدی، تعیین مدیران و مسئولان ادارات و نهادها و حتی متولی آسفالت کوچه‌ها و خیابان‌ها بدانند.

این دیدگاه همچنین سبب شده بسیاری از کاندیداهای ورود به مجلس به منظور جلب نظر رأی‌دهندگان و متقاعد کردن آن‌ها برای رأی دادن، از  شعارهای عامه‌پسندی استفاده کنند که در حیطه‌ی وظایف نمایندگان مجلس نبوده و به همین دلیل پس از انتخاب شدن در برابر حجم وسیعی از مطالباتی قرار می‌گیرند که به هیچ وجه نمی‌توانند از عهده آن‌ها برآیند.

باید گفت سرمایه‌گذاری، ایجاد کارخانجات تولیدی، تعویض انتصاب مدیران دستگاه‌های دولتی، ایجاد اشتغال، رفع معضل بیکاری، ارائه خدمات ازقبیل آب،جاده، برق، گاز، تلفن وغیره ازوظایف قوه مجریه ونماینده عالی دولت درشهرستان یا استان است و نماینده مجلس در مقام وکیل مردم موظف به نظارت بر اجرای این امور در منطقه و کشوراست.
نگرش تقلیل‌گرایانه نسبت به وظایف نمایندگان ملّت در مجلس شورای اسلامی همچنین این تفکر را که نمایندگان مجلس می‌بایست همسو با دولت باشند و اگر این‌گونه نباشد نمی‌توانند موفق باشند را در جامعه تزریق نموده و از این حیث نیز موجب لطمه وارد آمدن به جایگاه و شأن نمایندگی مجلس می‌شود. این در حالی است که اگر به وظایف نمایندگان مجلس در قانون اساسی نگاهی عمیق‌تر داشته باشیم، به روشنی درخواهیم یافت از نظر جایگاه قانون‌گذاری شأن مجلس بالاتر از دولت بوده و وظایف نمایندگی ناظر بر برنامه‌های دولت می‌باشد و از جایگاه بالاتری برخوردار است.

بر این اساس یک نماینده‌ی مجلس نه از طریق برقراری ارتباطات غیر رسمی با وزرا و سایر نمایندگان، که از راه وضع قوانین کارآمد و کارشناسی شده می‌تواند زمینه ساز خدمات‌رسانی بهتر دولت به حوزه‌ی انتخابی خود و سایر مناطق و استان‌های کشور شود.

۲٫    مطالبات شخصی و متعارض از نمایندگان
همان‌گونه که گفته شد عدم آگاهی از وظایف اصلی نمایندگان مجلس سبب می‌شود که بدنه جامعه نماینده‌ی مجلس را مرجعی برای حل مشکلات روزمره تلقی کرده و آنان را با مطالباتی اکثراً دون شأن نمایندگی مواجه سازند. از طرفی بسیاری از این درخواست‌ها و انتظارات با یکدیگر متعارض نیز بوده و به همین دلیل یک نماینده نمی‌تواند پاسخی مناسب برای آن‌ها داشته باشد.

می‌توان گفت که نقطه‌ی آغازین ریزش آرا و طرفداران نمایندگان مجلس همین مطالبات غیرمنطقی و  شخصی است. چرا که بخش بسیار وسیعی از وقت و توان هر نماینده معطوف به بررسی و پاسخ‌گویی به مردمی است که مجراهای بسیار بهتری برای رفع مشکلات خود دارند اما به این دلیل که نمایندگان مجلس را به نوعی مدیون خود می‌دانند سعی می‌کنند از قدرت آنان برای رسیدن به اهداف و حل مشکلات شخصی خود استفاده کنند.

۳٫    حجم بالای مشکلات و زمان‌بر بودن بسیاری از برنامه‌ها
معمولاً مشکلات و چالش‌های فراروی استان‌های کمتر توسعه یافته بسیار ریشه دارتر و عمیق‌تر از آن است که در یک دوره‌ی چهارساله بتوان همه‌ی آن‌ها را سامان بخشید. بسیاری از معضلات و کمبودهای موجود ریشه‌ی فرهنگی داشته و قطعاً می‌بایست برای حل آن اولاً عزمی عمومی و مشارکتی همگانی با تلاش و همکاری همه بخش‌های جامعه اعم از حاکمیت و مردم به وجود آید و در وحله‌ی دوم می‌بایست با اجرای برنامه‌های بلند و میان مدت برای حل آن‌ها در چشم‌اندازی طولانی امیدوار بود.
این در حالی است که بر اساس یک دیدگاه سطحی انتظار می‌رود که یک یا دو نماینده‌ی شهر در طول دوران چهارساله بتوانند به معضلات و مشکلاتی همچون بیکاری، فقر، ناعدالتی و… فائق آیند. طبیعی است که نمایندگان مجلس حتی اگر تمام توان خود را صرف حل این مشکلات نمایند در یک دوره‌ی چهارساله نمی‌توانند به موفقیتی چشمگیر دست یابند و این موضوع زمینه ساز بروز نارضایتی‌ها از آنان می‌شود.

۴٫    انتخاب نادرست نمایندگان
انتخاب نمایندگان ناتوان در انجام وظایف نمایندگی توسط مردم از دیگر دلایلی است که به نارضایتی عمومی از نمایندگان مجلس می‌انجامد. معمولاً در استان‌هایی مانند لرستان که پیوندهای قومی و قبیله‌ای بر سایر مناسبات اجتماعی و سیاسی همچون تحزب و شایسته‌سالاری ترجیح داده می‌شوند، طبیعی است که افرادی به مجلس راه پیدا ‌کنند که بتوانند حمایت طوایف محلی را به دست آورده و با تکیه بر آن، سایر ضعف‌های خود را در زمینه‌های مدیریتی، تخصصی و فنی بپوشانند.

این روند منجر به انتخاب نمایندگانی خواهد شد که حتی فاقد معیارهای اولیه‌ی یک نماینده‌ی مجلس همچون بیان شیوا و قدرت تأثیرگذاری بر افراد می‌باشند و در چنین شرایطی است که موج نارضایتی از نمایندگان در طول چهار سال در روندی صعودی به نقطه‌ای می‌رسد که در آن یک شخصیت محبوب و مورد وثوق جامعه به فردی نامحبوب و مورد انتقاد بدل می‌شود.

در خاتمه باید گفت انتخابات مظهر تجلی خواسته‌ها و آرمان‌های هر ملّت و عرصه‌ای برای اعمال نظر و خواست جامعه در فرایندهای حاکمیتی است و در واقع انتخاب شوندگان آیینه‌ای تمامقد از انتخاب کنندگانی هستند که بر اساس معیارها و شرایط فکری حاکم بر جامعه دست به برگزیدن افرادی از درون خود به عنوان نمایندگان مجلس، شورای شهر، رئیس جمهور و… می‌زنند.

این مجال همچون شمشیری دو لبه هم می‌تواند موجب شکوفایی و پویایی جامعه و افزایش تعامل و همدلی حاکمیت و ملّت شود و هم می‌تواند باعث سرخوردگی و ناامیدی مردم از اصلاح جامعه و حکومت و همچنین بی‌تفاوتی نسبت به آینده جامعه و کشور شود.

لذا جای دارد که اقشار مختلف مردم با درکی واقعی از حساسیت انتخابات به عنوان حساس‌ترین عرصه‌ی بروز و ظهور مردم‌سالاری، در روند انتخاب نمایندگان خود دقت و حساسیت بیشتری از خود نشان داده و با انتخابی منطقی و بر اساس معیارهای عینی و واقعی به دور از احساسات و علایق غیرعقلانی، آینده‌ای روشن برای شهر و استان خود رقم بزنند.

نسیم عباسی/ کاسیت 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان