شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » آیا آیت الله هاشمی شکست خورد؟

hashemirafsanjani

قرآن کریم می فرماید:«وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ» (غافر/ ۴۴ )؛ من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست ! پیام این آیه ی این است که ما مأمور به وظیفه ایم ؛ نه مأمور به نتیجه.چند صباحی است واژه شکست بیش از واژه های دیگر در برخی از سایت ها خودنمایی می کند ، شکست هاشمی ، سومین شکست در سن هشتاد سالگی ، و… یا این که گفته می شود هاشمی که چند بار دیگر شکست خورده بود چرا باز کاندیدا شد؟!
در مورد انتخاب نشدن ریس مجمع تشخیص مصلحت نظام برای ریاست بر خبرگان رهبری حرف هایی برای گفتن وجود دارد اما آنچه بیش از همه توجه مرا به خود جلب کرد کاربرد واژه شکست است. اگر واژه ای شکست را نثارشخصی که رای نیاورد کردیم منظور کدام شکست است ؟ شکست عندالله و یا شکست برای رسیدن به مقام و موقعیت مورد نظر؟ یا منظور شکست از هر جهت است؟ آیا اگر انتخاب نشدن را ،شکست به حساب بیاوریم سخنی دینی و به سود انقلاب گفته ایم؟ اصولا هدف از این انتخابات ها چیست؟ پیروزی یکی و شکست دیگری؟یا باید فراتر از این ها بیندیشم ؟
اگر کسی به هردلیل احساس وظیفه کرد که کاندیداشدنش در انتخابات ضرورت دارد و در پرتو همین احساس وظیفه و قطع و یقینی که داشت کاندیدا شد و به هردلیل هم رای نیاورد آیا باید او را شکست خورده و آبرو از دست داده به حساب آورد؟
البته این منطق فقط در انتخابات کاربرد ندارد بلکه در امور اجتماعی دیگر ، نیز ممکن است به کار گرفته شود.مثلا:
دختر خانمی را برای ازدواج به پسری معرفی می کنیم آن دو خانواده براساس قانون و رسومات تحقیقات لازم را هم انجام می دهند ، و سپس به درجه ازدواج می رسند و بعد از مدتی به هر دلیلی آن ازدواج به طلاق ختم می شود آیا می توان گفت چون معرفی که کردم به طلاق ختم شد و این شکست است پس هرگز کار خیری را انجام نمی دهم و موردی را اگر دیدم به کسی معرفی نخواهم کرد؟
آیا آنان که کارشان به طلاق رسید می توانند بگویند چون پای طلاق به میان آمد از این به بعد هرگز ازدواج نمی کنیم؟
اگر بانک به کسی وام داد و وام گیرنده فرار کرد آیا بانک حق دارد بگوید از این به بعد هرگز به احدی وام نمی دهم؟!
اگر ما کسی را برای گرفتن وام معرفی کردیم و بانک طبق تحقیقات وام داد ولی گیرنده وام آن پول را در راه درستی مصرف نکرد آیا می توانیم بگوییم چون چنین شد از این به بعد هرگز به کمک دیگران نمی اندیشم؟
اگر طبق یقین و تحقیقاتی که انجام دادیم به اصلح بودن فلان کاندیدا رسیدیم و به او هم رای دادیم. از قضا او رای نیاورد و یا رای آورد ولی بعدا ضد انقلاب در آمد، آیا می توانیم بگوییم چون چنین شد از این به بعد هر گز در انتخابات شرکت نمی کنیم؟
تا جایی که من خوانده ام قطع و یقین هرکس حجت است بر این اساس اگر فردی یقین پیدا کرد روز است و طبق یقینش حرکت کرد عندالله دارای حجت شرعی است .اگر شخصی یقین پیدا کرد کاندیدا شدنش به سود انقلاب است و بر حسب وظیفه کاندیدا شد و نتیجه را به خدا واگذار کرد و رای نیاورد چنین فردی هم از نظر الهی ماجور خواهد بود و هرگز نمی توان (عندالله)او را شکست خورده خواند.
بسیاری از حوادث مطابق میل ما واقع نمی‌شوند، حتی گاهی براساس مبانی دینی، برای حادثه‌ای غصه می‌خوریم. این بدان خاطر است که عقل ما توان درک حکمت و مصلحت آن واقعه را ندارد؛ نمی‌دانیم که این حادثه برای امتحان چه کسانی رخ داده و هر کس چه مقدار در این امتحان شریک است. چون توان درک انسان ها محدود است حضرت موسی(ع) نیز فرموده اند «خدایا فقط می دانم نیازمندم اما به چه نیاز دارم نمی دانم تو که نیازهای مرا می دانی آنها را برآورده کن»

تصاویر : دیدار اعضای خبرگان با رهبر معظم انقلاب

در زمان جنگ هم شعار داده می شد :” جنگ، جنگ، تا پیروزی” بعد عده ای پیدا شدند و گفتند: “جنگ، جنگ، اما کو پیروزی؟” امام نیز جواب زیبایی به آنها داد و فرمود: جنگ، جنگ، تا رفع هرچه فتنه در جهان! ما برای احقاق حقوق فقرا در همه ی جوامع بشری تا آخرین قطره خون می ایستیم و از حقشان دفاع می‌ کنیم.
او در همان پیامی که برای قطعنامه دادند، حکم اعدام سلمان رشدی را نیز اعلام کردند. مسئولان آمدند و به امام گفتند که شاید توبه کرد اما امام فرمود: سلمان رشدی اگر در آب زمزم غسل کند و سلمان زمان هم بشود باز هم حکمش اعدام است، جواب اهانت این است آنان بر این باور بودند که حرفها و گفتمان انقلاب خلاف گفتمان حاکم بر جهان است.امام نیز جواب بسیار صریح و شفافی می ‌دهد: ما باک نداریم که در جهان به ما ایراد کنند بلکه ما موظیم روی عدل را نشان دهیم.
از انقلابیون می پرسیدند:«شما حساب کرده اید که با چه کسانی درگیر شده اید؟ آیا از شکست نمی ترسید؟
امام می فرمودند : ما شکست نمی خوریم مگر از خود، در صورت پذیرش فرض شکست هم باید گفت تفاوت موحد و کافر در همین است که همه چیز برای موحد پیروزی مادی نیست. ما مامور به وظیفه هستیم.شکست اصلی ترک وظیفه و تسلیم شدن است. اگر به تکالیف خود عمل کنیم دیگر نباید باکی از شکست داشته باشیم.اگر به تکالیف عمل نکنیم ما شکست خورده هستیم حتی اگر در ظاهر پیروز شده باشیم.از امام پرسیده شد هدف شما چیست؟ از چه چیزی انگیزه می گیرید که همه وقت حتی در شکست ها آرام هستید؟«
جواب امام را می توان در پیام ایشان به رزمندگان در زمان شکست انها بیان کرد که فرمودند: هیچ نگران نباشید و ذره ای تردید نکنید.هدف ما پیروزی نظامی نبود ما برای پیروزی همه محاسبات را انجام داده بودیم و ما مامور بودیم و تلاش خودمان را تا جایی که امکان داشت کردیم.
ما مامور به تلاش بودیم نه مامور به پیروزی، اگر ما مامور به پیروزی بودیم که باید بعضی از پیامبران را گنه دار بدانیم چون انها هم گاهی با وجود همه تلاش های خودشان گاهی شکست می خوردند.

تصاویر : دیدار اعضای خبرگان با رهبر معظم انقلاب

و همچنین امام زمان پیروزی نیز به رزمندگان گوشزد میکردند که خرم شهر را خدا آزاد کرد، یعنی خداوند خواست که پیروزی را برای شما ایجاد کرد. زمانی که شما تیر انداختید، خداوند تیر را انداخته است.شکست را برای خداوند بپذیرید و پیروزی را هم برای خداوند بخواهید. هر دو، یعنی هم شهادت و هم پیروزی پیش خداوند مساوی و یکسان است.همین پیام ها و اندیشه های امام (ره) باعث شد که بچه های ما در انقلاب و دفاع مقدس پیروز شوند و اکنون یک کشور تعیین کننده باشند.
در نهج‌البلاغه نیز آمده است که بعد از جریان جنگ صفین شخصی به امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد: آیا این جریانی که در جنگ گذشت، طبق قضا و قدر الهی بود؟ حضرت فرمود: بله همه طبق قضا و قدر الهی بود. آن شخص گفت: پس زحمت‌های ما بیهوده بود. حضرت در جواب فرمودند: بسیار اشتباه می‌کنی! تو گمان می‌کنی اگر چیزی بر اساس قضا و قدر الهی رخ دهد، دیگر فعالیت ما در آن تأثیری ندارد؟! اگر چنین باشد ثواب، عقاب، امر و نهی الهی همه باطل خواهند بود! وعده و وعیده‌های الهی هم بی‌معنا خواهد شد!… اما خداوند پیامبران الهی را بیهوده نفرستاده و کتاب‌های آسمانی را عبث نازل نکرده است.
نکته ی آخر می گویند : سخن کز دل برآید، لا جرم بر دل نشیند، ولی ظاهرا این قانونی کلّى نیست. و ای بسا سخن دلی من بر خیلی از دلها ننشیند ، زیرا سخن پیامبر(ص) با آن همه عظمت که از دل بود، ولى بر دل برخی ها ننشست. با آنکه حضرت از عمق دل مى‏فرمود: «أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ» من با تمام وجود تسلیم خدا هستم، امّا گروهى اعراض مى‏کردند.

  1. عزیزی

    سید جان شکست هاشمی چندان به تقدیر و قضا و قدر ربط ندارد چون این شخصیت از قدرت لذت می برد و همیشه می خواهد رئیس باشد همه میدانستنداگر هاشمی نبود هاشمی شاهرودی رئیس می شد اما مث مجلس ششم و ریاست جمهوری خودش رو عرضه کرد و شکست خوردکجای دنیا دیده اید که یک ریئس جمهور بعدا زپایان مدت ریاست جمهوری بلافاصله برای مجلس کاندید شود ان هم برای رئیس مجلس؟کجا این به تقدیر ربط داره تقدیر را خود ادم رقم می زند سید تقدیر گرا

    • محمدی وفایی

      سلام علیکم
      هر چند یادداشت بنده به نام هاشمی است ولی حرف این است آیا کاربرد شکست و بی آبرو شدن در یک نظام ارزشی برای کاندیدایی( چه هاشمی باشد و چه شاهرودی) که رای نیاورده است صحیح است؟
      به نظر بنده زیبنده ی جمهوری اسلامی آن است که ارزشی حرف بزنیم و دینی حرکت کنیم و در هر زمینه به نقشه دین نگاه کنیم .
      از منظر دین اسلام بازنده کسی است که به دینش لطمه ای وارد شود یا دین نداشته باشد.کمی رای در انتخاباتها ویران کننده آخرت نیست.از دیدگاه دین تدبیر و تقدیر دو مقوله حقیقی هستند.
      البته برخی ها در جامعه وجود دارند و دو نمره بیشتر ندارند نمره ۲۰ و صفر .و اکنون به جناب هاشمی نیز از منظر بیست و یا صفر نگاه می کنند و به نظرم این خطاست.
      هاشمی نامه ی بدون بسم الله نوشت و …خودش نیز فرمود گاه نظرم با نظر رهبری فرق می کند ولی در عمل به نظریه مقام معظم رهبری (دام ظله العالی)پایبندم . بدانیم و دیگران هم بدانند همین جناب هاشمی با آن ویژگی ها و با قطع نظر از سابقه و خدماتی که داشته تا این حد مشروعیت دارد که به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شده است .از اینرو افراط و تفریط در مورد او نیز زیبنده نخواهد بود. و هاشمی هاشمی است.
      جناب عزیزی عزیز ! هرکسی طبق دستور عقل خودش تصمیم می گیرد و هرگز شخصی چون هاشمی از من و شماها اجازه کاندیدا شدن را نمی گیرد.تشخیص او کاندیدا شدن بوده است .
      جناب عزیزی آیا جنابعالی به وظیفه نمی اندیشی؟ فقط نتیجه را مهم می دانی؟چه طور از کنار این همه نکته که در یادداشت بنده وجود دارد گذشتی و فقط نکته ی تقدیر ی را دیدی؟جواب بقیه نکات چیست؟!
      عزیزی محترم ! ماها هم از رهبر جلو نیفتیم .نگاه تک بعدی نداشته باشیم و باندی اشخاص را نقد نکنیم .به یقین صلاح و فلاح همگان در گوش دادن سخنان شرع مقدس است و در شرع مقدس تکلیف و احساس وظیفه و تقدیر و حسن و ظن به دیگران هم وجود دارند.
      به هرحال خوش به حال آنان که حسابی به آخرتشان نظر دارند و از افراط و تفریط خسارت بار به دورند. .
      الهی موفق باشید.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان