انتقال پتروشیمی و پالایشگاه نفت از لرستان به استان همجوار اراک شاید تلخترین خاطره مردم لرستان در دهه گذشته است که عملاً لرستان را به بیکارترین استان کشور علیرغم پتانسیلهای فراوان در حوزههای مختلف از جمله نفت و انرژی مبدل کرده است، این اتفاق تلخ که قریب به سی سال قبل در دولت میرحسین موسوی و البته با بیتفاوتی وغفلت نمایندگان وقت لرستان در مجلس سوم به وقوع پیوسته متأسفانه سالهاست به بوته فراموشی سپرده شده وعلیرغم گذشت سالها و رفت و آمد دولتهای مختلف اعم از سازندگی و اصلاحات و عدالت و تدبیر و امید جایگزینی برای آن در لرستان به ثمر نرسیده و به همین دلیل مردم لرستان به هنگامه طرح نام پتروشیمی با حسرت به آن دوران و البته تاثیرات منفی ناشی از فقدان یک طرح عظیم و اشتغالزا برای جایگزینی آن مینگرند.
به گزارش نشریه اینترنتی بلوطستان، دولت موسوی در حالی پتروشیمی عظیم ایران که میتوانست لرستان را به صنعتیترین استان کشورمبدل کند به اراک واگذار کرد که کریم ملکآسا (پلدختر و ملاوی) علیمحمد سوری (خرمآباد)، علیمحمداحمدی (الیگودرز)، محمدکریم مروجی (بروجرد)، ماشاالله حیدریمقدم (الشتر و نورآباد)، علی عنایت (خرمآباد) و سیدمحسن شفیعی (دورود) نمایندگان مردم لرستان در مجلس سوم بودند.
گفتنی است در حوزه انتخابیه (کوهدشت)، علیاصغر اسفندیارپور در مرحله اول به مجلس راه یافت که به دلیل اعتراض شیخ علی شاهرخیقبادی، اعتبارنامه وی تصویب نشد، در انتخابات میاندورهای نیز شیخ علی شاهرخی قبادی موفق به کسب اکثریت آرأی مردم کوهدشت شد که همین موضوع برای وی پیش آمد و اعتبارنامهاش تأیید نشد، لذا کوهدشت در دوره سوم نمایندهای در مجلس نداشت.
هیأت کارشناسی وزارت نفت در دوران مهندس غرضی وزیر وقت در اواخر سال ۶۲ طرح ایجاد پتروشیمی را در لرستان به سبب وجودسی هزار بشکه قابل بهرهبرداری در استان ارائه کرد و به همین منظور طرح با جانمایی و امکانسنجی پتروشیمی در مناطق موردنظر وزارت نفت یعنی بروجرد و ازنا کلید خورد این اتفاق در دوران مدیرکلی کریم ملکآسا نماینده پلدختر در میاندورهایی دوم و دوره سوم مجلس، در ادارهکل صنایع استان لرستان صورت پذیرفته و همزمان با امکانسنجی و مکانیابی توسط هیأت کارشناسی وزارت نفت مناطقی دیگر از جمله خرمآباد، کوهدشت و دورود نیز از سوی مسئولین وقت لرستان به هیأت کارشناسی پیشنهاد میشود، پس از اتمام کار کارشناسی، استان لرستان از نظر کارشناسان مذکور مستعد ایجاد پتروشیمی تشخیص داده میشود، در دوره دوم مجلس نمایندگان لرستان نتوانستند از قدرت و نفوذ و البته کار کارشناسی برا ی اجرایی شدن طرح در استان بهرهبرداری کنند و وضعیت کشور و بمبارانهای رژیم بعث و همچنین ضعف بنیه مالی دولت وقت در تخصیص اعتبار برای ایجاد این صنعت عظیم در لرستان مسکوت میماند، این در حالی است که نمایندگان وقت اراک در مجلس شورای اسلامی همچنان با دقت نظر و لابی و رایزنی بستر لازم را برای تغییر نظر مسئولین وقت در وزارت نفت و کمیسیون نفت مجلس شورای اسلامی فراهم میکنند، این در حالی است که کریم ملکآسا مدیرکل وقت صنایع لرستان در دوران ورود هیأت کارشناسی برای امکانسنجی ایجاد پتروشیمی لرستان در سال ۶۲، در میاندورهایی مجلس دوم و پس از شهادت شهید نورالدین رحیمی موفق به کسب آرای مردم پلدختر و ملاوی شده و به مجلس راه یافته و در قامت نماینده مجلس، مطلعترین نماینده لرستان در مجلس در قضیه پتروشیمی بوده و از نتیجه کار و سرانجام آن کاملاً اطلاع داشته است، وی در حالی یکی از افراد کاملاً مطلع در این حوزه است که در سه مرحله یعنی ورود هیأت کارشناسی در اواخر سال ۶۲، مسکوت ماندن طرح بعلت وضعیت بغرنج اقتصادی دولت در سال ۶۵ و سرانجام انتقال طرح به اراک و ثبت طرح بنام استان مذبور در ۱۹/۱۱/۶۶ و نهایتاً اجرایی شدن ایجاد آن در سال ۱۳۶۸ به ترتیب بعنوان مدیرکل صنایع لرستان و همچنین نماینده حوزه انتخابیه ملاوی از اواخر۶۴ تا۱۳۷۰که بعلت رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان نتوانست به مجلس چهارم راه پیداکند در مجالس دوم و سوم حضور داشته است، این در حالی است که این طرح در سال ۶۶ پس از چهار سال مسکوت ماندن در وزارت نفت، ثبت و تأمین اعتبار و در سال ۶۸ اجرایی و در سال ۱۳۷۲به بهرهبرداری رسیده است.
به گزارش بلوطستان، مهندس کریم ملکآسا در اظهارنظری کاملاً متناقض و با کتمان اصل ماجرا پس از سپری شدن یک دهه از اجرایی شدن پالایشگاه و پتروشیمی اراک در مصاحبه با یکی از نشریات محلی استان لرستان در اواخر سال ۷۸ میگوید: “در سال ۶۲ مدیرکل صنایع استان و مشاور استاندار بودم، بعد از طرح موضوع در شورای برنامهریزی استان ۹ نفر از مسئولین وقت استان ۳ نقطهی دیگر به علاوه ۲ نقطهی قبلی از جمله کوهدشت، خرمآباد و دورود را از همه نظر مورد مطالعه قرار دادند، مهمترین فاکتور ما وجود سیهزار بشکه نفتخام قابل بهرهبرداری روزانه در استان بود، طرح آماده گردید و هیأت کارشناسی به مرکز اعزام شدند و فقط به دو نفر از ما شامل نماینده برنامه و بودجه استان و نفت اجازه دادند در کمیسیون شرکت کنند، در این کمیسیون وزیر وقت نفت آقای غرضی و کارشناسان وی نمایندگان مردم لرستان و استان مرکزی در مجلس شورای اسلامی دور اول، اعضای کمیسیون نفت و کارشناسان اعزامی دو استان حضور داشتند، ساعتها روی این مسئله بحث شد و نهایتاً در همان جلسه تصمیم گرفته شد که پالایشگاه و پتروشیمی در اراک ایجاد شود و اعتراض نمایندگان لرستان به جایی نرسید” (شماره هجده هفتهنامه لرستان هفتم اسفند ۱۳۷۸)
در باب متناقض بودن ملکآسا و کتمان حقیقت توسط این چهره که سابقه دو دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد باید گفت این سخنان از جانب وی در اسفند ۷۸ در حالی بیان شده که انتخابات مجلس ششم در ۲۹ بهمن ۷۸ برگزار و ملکآسا بعنوان نفر سوم انتخابات مرحله اول مجلس ششم در حوزه انتخابیه خرمآباد به دور دوم راه یافته و انعکاس این اظهارات در نشریه لرستان در فاصله بین مرحله اول و دوم آن انتخابات صورت گرفته و بیان این سخنان متناقض تنها با هدف جلب آرای مردم و فرار از اتهام رقبا مبنی بر سکوت وی در ایام نمایندگی در قبال انتقال پتروشیمی لرستان به اراک با رویکردی تبلیغی بوده است.
عنایت یکی دیگر از نمایندگان لرستان در مجلس سوم شورای اسلامی نیز در همان ایام در مصاحبه با هفتهنامه لرستان میگوید: “در این رابطه باید به اطلاع برسانم که طرح مذکور، احتمالاً قبل از دوره سوم بوده و به خاطر بمببارانهای مکرر استان لرستان توسط صدامیان، این طرح در منطقهی اراک مکانیابی گردیده است.” این دو نماینده سابق مجلس در حالی در اظهاراتی مشابه در کتمان اصل ماجرا انتقال پتروشیمی به اراک را در دوره خویش رد میکنند که به استناد مدارک و همچنین تاریخ دقیق مکانیابی در لرستان، ثبت و انتقال طرح بنام اراک و همچنین بهرهبرداری نهایی از آن، بعنوان نماینده در مجلس حضور داشته و شاهد انتقال این پروژه عظیم به استان مرکزی بودهاند، در حالی ملکآسا آن را به مجلس اول ربط میدهد، که مکانیابی طرح در اواخر سال ۶۲ صورت پذیرفته و وی مدیر وقت صنایع لرستان بوده و اقدامات بعدی از جمله مسکوت ماندن طرح و نهایتاً تصمیم کمیسیون نفت و نشست مشترک نمایندگان لرستان و اراک و… در اواخر دوره دوم و نهایتاً اوایل دوره سوم مجلس شورای اسلامی صورت گرفته که در همه ماجراها مهندس ملکآسا حضور داشته و در ثبت و شروع عملیات اجرایی و… عنایت بعنوان نماینده خرمآباد در مجلس سوم بر ماهیت ماجرا اشراف کامل داشته و شاهد این اجحاف تاریخی در حق مردم لرستان بوده است، این در حالیست که ملکآسا از سال ۶۵ تا خرداد۷۱ بعنوان نماینده در مجلس حضور داشته و عنایت هم گویا فراموش کرده که شروع بکار مجلس سوم در خرداد ۶۷ بوده و پتروشیمی اراک در چه تاریخی ثبت، اجرایی و به بهرهبرداری رسیده ا ست!
پتروشیمی اراک در سایه بیاطلاعی نمایندگان و مسئولین وقت لرستان و البته دلخوش بودن آنها به اجرایی شدن آن در لرستان در سال ۱۳۶۳ در دوران دفاع مقدس در شورای اقتصاد به ریاست میرحسین موسوی به عنوان یکی از طرحهای بنیادی کشور مورد مطالعه قرار گرفت اما در اظهارنظری متناقض با طعم توجیه و فرار از واقعیت آقای دکتر عنایت میگوید “طرح به دلیل بمباران صدامیان در لرستان جانمایی نشده است” این در حالیست که شرکت پتروشیمی اراک در تاریخ ۱۹/۱۱/۱۳۶۶ یعنی تنها ۶ ماه قبل از پایان جنگ تحمیلی با مشارکت شرکت صنایع پتروشیمی و بانک ملی تازه ثبت شده است و اینکه آقای ملکآسا میگوید طرح از همه نظر مورد بررسی قرار گرفته است، یعنی حتی در نظر داشتن شرایط جنگی! سوال اینجاست که چرا عنایت موضع متناقض گرفته در حالی که که لرستان به عنوان دومین استان خسارت دیده از جنگ تحمیلی و متحمل بمبارانهای رژیم بعث را حتی اگر بپذیریم، چگونه میشود که این شرکت با وجود مکانیابی در لرستان، با مخالفتهای مسئولین پس از پایان جنگ و در سال ۱۳۶۸ وارد فاز نصب و ساختمان شود؟ مصیبت دیگر آنکه در سایه بیتفاوتی نمایندگان مجلس سوم در حالیکه خسارات جنگ در لرستان ۱۰۵ میلیارد تومان به ارزش آن زمان یعنی یازده درصد کل خسارات جنگ ”هزار میلیارد تومان” است، سهم لرستان از بودجهی بازسازی به کمتر از نیم درصد میرسد، این حادثهی تلخ درست زمانی رخ میدهد که رئیسجمهور وقت آقای رفسنجانی در حال ارایهی برنامههای دولت موسوم به سازندگی در اواخر دهه شصت است و امروز همان نمایندگان بیتفاوت اما طلبکار امروز او را ناجی اصلاحات و مرد قابل اعتنای برای اجرای برنامههای اصلاحی میدانند.
آیا بهتر نیست نمایندگان اسبق مجلس به این گفتارهای متناقض خویش بیشتر از پیش فکر کرده و صادقانه اهمال و کوتاهی خود را در قبال این رخداد تلخ بپذیرند؟ مرغ همسایه همیشه غاز نبوده و این توجیه که بعلت خسارات و بمبارانهای ناشی از جنگ به اراک انتقال پیداکرده یک اظهارنظر بیپشتوانه است، این طرح عظیم نهایتاً در اراک در سال ۱۳۷۲ به بهرهبرداری رسید، اما سهم لرستان از آن تنها خاطری متکدر از آن اجحاف تاریخی دولت وقت و سوءمدیریت لرستان و البته ناکارآمدی نمایندگان وقت لرستان در مجلس سوم بودکه به سادگی از کنار آن واقعه گذشتند اما حاصل انتقال این طرح عظیم این بودکه استان مرکزی را به صنعتیترین استان کشور مبدل کرده و بخشهای خدمات، صنعت و کشاورزی به ترتیب اهمیت اساس اقتصاد استان مرکزی را تشکیل میدهد با توجه به وجود بیش از ۲۷۰۰ واحد تولیدی و صنعتی در استان مرکزی، بهرهمندی از صنایع مادر و حلقههای واسط کلیدی در تولید کشور، سرمایهگذاری در طرحهای صنعتی اراک بالا بوده به طوری که این استان در رتبه ممتازترین استانها در جذب سرمایهگذاری صنعتی است، اما در لرستان آن نمایندگان همچنان بیاعتنا به اصل ماجرا سرگرم مجادلات بیهوده سیاسی و دخیل در بسیاری از عزل و نصبهای سیاسی فرصتسوز برای مردم قهرمان و سلحشور و نجیب لرستان هستند و یکی از آن نمایندگان بعد از چند دهه به جای مرور تاریخ و بررسی آن اجحاف شادمان و مسرور از انتصاب یکی از بستگان خود به سمت یکی از فرمانداران لرستان در دولت تدبیر گهگاهی به حوزه انتخابیه سابق خود بزعم خود باهدف اتحاد نیروهای سیاسی ورود پیدا میکند غافل از اینکه نام وی سالهاست با پتروشیمی ناکام لرستان عجین شده است.
لرستان علیرغم پتانسیل غنی نفت در حالی از داشتن پالایشگاه نفت حتی در سالهای پس از جنگ محروم مانده است و ثروت لرستان سهم خوراک کارخانجات صنتی استانهای همجوار دیگر شده است و متأسفانه ضعف نمایندگان در سالیان پس از این رخداد غمانگیز هم نتوانسته است دولتهای جمهوری اسلامی را برای ایجاد کارخانجات جایگزین و صنایع مادر مجاب کند و نهایتاً داشتههای لرستان از جمله چرم و پوست، پارسیلون، ماشینسازی، کشت و صنعت، پرس ایران و…نیز تعطیل شدهاند، این در حالی است که استان مرکزی با صنایع مادری مثل آذرآب، ماشینسازی، آلومینیوم، هپکو و… هر روز فربهتر از دیروز در عرصه صنعت گذران عمر میکند اما با گذشت ۳۰ سال از انتقال پتروشیمی لرستان، صنعت کوچک و کمبازدهی بنام پتروشیمی لرستان در مرکز استان نه تنها جبران کننده آن اجحاف تاریخی نیست بلکه مأمن خوبی برای نیروهای غیربومی است که اینبار در دومین قصور دولت در حق لرستان به عنوان نیروی غیربومی در خاک لرستان قرار است خاطر فرزندان پدران آن روزگاران را شدیدتر از دیروز مکدر سازد طرح پتروشیمی جایگزین در سال ۱۳۷۵ توسط رییسجمهور وقت آقای هاشمیرفسنجانی در خرم آباد کلنگزنی شد و انتظار میرفت نهایتاً در دولت آقای خاتمی به بهرهبرداری برسد. قیاس طرح اولیه که بعدها در اراک به ثمر رسید با پتروشیمی امروز خرمآباد بسیار متفاوت است از این قرار که پروژهایی در مسیر خط لولهی اتیلن غرب کشور قرار گرفته و گوش شیطان کر قرار است هر سال ۳۰۰ هزار تن اتیلن سنگین و سبک خطی و ۷ هزار تن بوتن تولید کند. دولتها یکی پس از دیگری آمدند و رفتند از میرحسین گرفته تا هاشمی و خاتمی و محمودِ اصولگرایان تا سرانجام رسید به شیخ حسن روحانی کلید به دست، اما لرستان سالهاست در غم انتقال پتروشیمی به اراک میسوزد و با بخت بد خود میسازد لیک ما همچنان اندر خم یک کوچه بدنبال جایگزین آن طرح عظیم هستیم پتروشیمی خرمآباد با بازدهی کوچک هنوز نهایی نشده و البته اگر شود مأمن بیکاران غیربومی است، طرح جامع الشتر، که در آخرین روزهای ریاستجمهوری آقای خاتمی، نهایتاً در قالب یک تابلو در دوراهی ورودی این شهر باقی مانده و حتی تازگیها آن تابلو را برداشته تا شاید خاطرهی آن کلاً به دست فراموشی سپرده شود، پالایشگاه نفت سیهزار بشکهای جلگه خلج پلدختر یک روز مجوز ندارد، روز دیگر طرح توجیهی و نهایتاً مشکل زیستمحیطی و اخیراً هم نبود خوراک توجیهگر اجرایی نشدنش شده، کارخانه سیمان پارسیان اعتبارش ابلاغ شده اما اجرایی نمیشود و قصالیهذا…
این مطلب در شماره ۵۶ دوهفتهنامه بیان لر ۲۴ مهرماه ۹۳ منتشر شد و در بلوطستان بازنشر گردید.