به آرشیو مغز خودم مراجعه کردم به موضوعی برخوردم جالب توجه . در سال ۸۴ در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری که رقابت بین مرحوم مغفور هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد منجر به پیروزی احمدی نژاد شد بنده در یکی از همایشها بعنوان سخنران مدعو یک جمله گفتم که با قاطعیت تمام اعلام میکنم که این کلمه در ایران اولین بار توسط بنده به کار برده شد !! ( کلمه انحراف ) بنده با توجه به دلخوری که از دولتهای دو دوره ای مرحوم هاشمی داشتم که لرستان را به بازی سازندگی راه ندادند، اعلام کردم که با وجود ناراحتی و گلگی که از دولت آقای هاشمی داریم بخاطر ترس از حاکم شدن تحجر و انحراف به آقای هاشمی رأی میدهیم (پیش بینی و پیش گویی بنده این بود ) کلمه انحراف چهارسال بعد و در دوره دوم ریاست جمهوری ایشان بخاطر دفاع تمام قد از مشایی که رهبری معزز نظام را در بازی سیاسی و در اقدامی ناشایست با مشایی معامله کرد و دل خیلی ها را شکست و خانه نشینی یازده روزه اش و عدم برکناری مشایی علیرغم تأکید و حکم حکومتی رهبر انقلاب ، استعمال کلمه انحراف در ادبیات سیاسی ایران باب شد .

احمدی نژاد رفتارش غیر قابل پیش بینی وغیر قابل تحلیل است . او فقط به دنبال مطرح شدن است حال این مطرح بودن و در اذهان ماندن به کام دشمن شیرین و به کام دوست تلخ آید برای او تفاوتی ندارد.

برای احمدی نژاد فقط بودن و ماندن خویش مهم است . اعلام حمایت تمام قد از مشایی درانتخابات سال ۹۲ ، بعد از دوران ریاست جمهوری با لباس ورزشی رفتن به پارک نارمک و دیدارهر روزه با مردم ، مکاتبه غیردیپلماتیک با اوباما ، نامه نگاری با ترامپ که بعد از خودش دومین سیاسی غیر قابل پیش بینی عصرجدید است ، جمع آوری نامه های مردم و مکاتبه با ادارات بعد از اتمام دولتش در حالیکه هیچ مسولیتی در دولت ندارد، سفرهای غیر ضروری به استانها ، اعلام حمایت از بقایی در حالیکه میداند تأیید صلاحیت او مانند برآمدن خورشید ازغرب غیرممکن است ، صحبتهای عجیب با شخصی نا مشخص که دوست و دشمن را به تردید انداخت که آیا رهبری نظام مد نظر اوست یا رییس جمهور ، و مواضع جدید او که آشوب سال ۸۸ و زندانها و اقدامات ناحیه انتظامی و قضیه زندان کهریزک را خارج از اختیار دولت اعلام نمود که با این کار دنبال تبرئه خویش است همه و همه از مواردیست که احمدی نژاد را مرد همیشه حاضر اما همیشه پر حاشیه باید خواند زیرا دوستی او با انقلاب کم خطرتر از دشمنی او با انقلاب نیست .

او میخواهد به هر قیمتی همیشه در اذهان بماند اما نمیداند با منطق وعقل بهتر ومانا تر ماندگارخواهد بود . به زعم اینجانب او قصد کاندیدا شدن در سال ۱۴۰۰ را دارد و به این دلیل نمیخواهد فراموش شود . او را مرد پر مخاطره جریانات سیاسی ایران بدانید که همیشه در کمین صید قدرت است به هر قیمتی حتی متضرر شدن اصل و اساس حاکمیت . بازگشت مجدد او یعنی حیات مجدد انحراف یعنی گم شدن دوباره دکلهای نفتی ، یعنی اختلاسهای مجدد ، یعنی انشقاق مجدد بین دلسوزان نظام ، یعنی رمالی و اسطرلاب مجدد ، یعنی قطع ارتباط دوباره با دنیا، یعنی برقراری ارتباط با کشورهای آمیبی و ذره بینی ، یعنی حیات مجدد انحراف ، یعنی برهم خوردن مرز بین حق و باطل ، یعنی ضربه خوردن جریان اصولگرایی و بدنام کردن جریان اصلاح طلبی . پس برای جلوگیری از صدمه های غیر قابل جبران بر پیکره کشور مواظب نیروهای وابسته به جریان انحرافف در انتخابات شورای شهر باشید.

شورای شهر را برای سامان دادن به شهر مهم بدانید نه دفاع از دولت و نه تقویت مخالفین دولت . چون توفیق چنین افرادی به منزله تکرار دوباره روزگار تلخ انقلاب است .

امیر ناصر غلامرضایی/ بلوطستان