در اول ماه سرشار از خیر وبرکت ذی الحجه مقاله ای تحت عنوان «درس هایی از ازدواج امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) نوشتم که در «صراط صادق» و سایت بلوطستان درج شد . یکی از کاربران کامنتی برایم فرستاد در این کامنت آمده بود جوانی پاک و تحصیل کرده هستم و با بینشی اسلامی به خواستگاری رفتم ولی متاسفانه بدون آن که دلیلی منطقی بیابم جواب رد گرفتم . راستش بدجوری تو ذوقم خورد از آن پس عطای ازدواج را به لقایش بخشیدم . در ذیل بخش هایی دیگر از این کامنت را با جوابش تقدیم اهل مطالعه می کنم .
«سلام حاج آقا خدا حفظت کنه . کاش همه دنیا رو مثه شما میدیدن حاج آقا قشنگ نوشتی جانا سخن از زبان ما میگویی …حاج آقا شما به پدر و مادر ها توصیه کنید که سهل گرفتن نخواستیم حداقل مشخص کنن خوب کیه و خوبی چیه تا ما هم سعی کنیم خوب باشیم شاید خوبی چیزای دیگه ای باشه من خبر ندارم!!!یه ماجرا هم برات بگم بخندی حاجی ما یه همکار داریم مهندس و بچه کاری و سالمیه باباش بنده خدا آدم ساده و مسنی هستش بهش گفته بود پسرم تو هم مثل پسر فلانی درس نمیخوندی میرفتی تهران تا ماشین گرانقیمت میخریدی حالا حاجی پسر فلانی دزد و قاچاقچی تشریف دارن و ماشین یک میلیاردی سوار میشن.کلی عذر میخوام که سرت رو به درد آوردم خداحافظ و نگهدارت»
سلام علیکم
دوست گرامی سه بار یاداشتت را خواندم و پنج نکته تقدیمت می کنم :
۱-هرچند بسیاری از والدین تربیت شده اند و اصول تعلیم و تربیت از گفتار و حرکاتشان تراوش می کند و دارای فرزندانی با نشاط هستند ولی برخی از پدر و مادرها ،نیازمند یادگیری در بسیاری از امورند و همانطور که می دانی حوزه ی ازدواج و خواستگاری پیچیدگی های خاص خودش را دارد.
مرحوم فلسفی خطیب بی نظیر کشورمان نوشته اند مردم وقتی می خواهند پروژه ی دامداریی هم شروع کنند با احتیاط قدم بر می دارند و با افراد متعددی مشورت می کنند تا ضرری نشوند ولی وقتی می خواهند بچه دار شوند نه مشاوره ای می روند ونه کتابی می خوانند .از پدرانی که خود اصولی تربیت نشده اند و یا از پدر بودن فقط مذکر بودن را دارند و فرزندان را طبق تعلیم و تربیت اسلامی تربیت نکرده اند یا طبق یک درصد آن اصول تربیت کرده اند چه انتظاری می رود؟
یادش به خیر سالهای نو بودنمان به خانمم گفتم بابای من و شما عالم به اصول تعلیم وتربیت نبوده اند، نیازمان به تعلیم وتربیت بیش از هرچیزی است.در این ره باید کشیک نفس باشیم و کشیک نفس شدن هم کشکی نیست.
بعضی از والدین در باب خواستگاری و ازدواج ، فقط مادیات را می بینند، پدری که فکر و ذکرش پول شد داماد بی پول را هرچند تحصیل کرده و اخلاق و مرام حسینی داشته باشد، رد خواهد کرد. گفته ی آن پدر مهندس (پسرم تو هم مثل پسر فلانی درس نمی خوندی میرفتی تهران تا ماشین گرانقیمت میخریدی حالا حاجی پسر فلانی دزد و قاچاقچی تشریف دارن و ماشین یک میلیاردی سوار میشن) سندی بر این است که برخی ها فقط از جهت مذکر بودن پدرند.
برخی از پدران در صورتی دخترشان را شوهر می دهند، که علاوه بر داماد ، پدر و مادر و همه ی اطرافیان داماد عالی و یا دارای درجه ی خوب باشند. خردم گوید اگر ما مشاور پیامبر(ص) بودیم هرگز اجازه نمی دادیم داماد ابی بکر شود و اگر حرفمان را رد می کرد ای بسا پیامبریش را زیر سوال می بردیم.کاش نظری به ازدواج های آن زمان می کردیم امامان ما چه دامادهایی داشتند و خودشان داماد چه کسانی بودند ؟ در این ره صدا و سیما باید روشمند وارد شود و مبلغان سنگ تمام بگذارند شاید شاهد این همه جوان معزول از ازدواج نباشیم.
۲- برخی از دختران یک کدخدا ندارند ودر صورتی به بله ی ازدواج می رسند، که رضایت پدر و مادر و برادران و گاه خواهرانشان(۵+۱) را به دست آورد ه باشند.و برخی به ازدواج فامیل محور می اندیشند و بعضی دیگر …
۳- تقدیر همیشه با تدبیر ما همراه نیست و گاه همراه نیست و بعدها همراه می شود .دعای حضرت موسی دعای بسیار عالی است که می فرماید خداوندا می دانم فقیرم ولی به چه احتیاج دارم نمی دانم .پس هرچیزی را فقیرم عطایم کن.
۴- دنیای خواستگاری سرشار از نه هاست با شنیدن یک نه و چند نه از ازدواج خداحافظی نکن. سیدی بود وقتی آقای ده را دعوت می کردند او هم می رفت .گفتند سیدجان شما که دعوت نیستید چرا همیشه با آقایی ؟گفت هرچه فکر و دقت می کنم من لیاقت مهمان شدن را دارم حال صاحبخانه دعوتم نمی کند شاید یادش رفته باشد و شاید کم داشته باشد و شاید…
-۵- تحصیلات و حلال محور بودن ،و معرفتت و …که از نوشته ات تراوش می کند دلها را می رباید و در دل خدا نیز سکنی گرفته ای .بر او توکل کن و به ازدواجت بیندیش و اقدام کن که بهتر و بالاتر از خداوندی وجود ندارد . نیم نگاهی از خداوند بس است همگان را، شمای گرامی برادر را به همه ی نگاههای خداوند دانا و توانا می سپارم