شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » تحلیل رابطه شبکه‌های اجتماعی و جامعه در ایران

اگر اعتقاد به وقوع انقلاب ارتباطی داشته باشیم باید بگوییم که این انقلاب کاری کرد کارستان. زمان و مکان را آن چنان به دیگر نزدیک کرده است که در باورمان نمی گنجد. در پس این انقلاب ارتباطی پدیده هایی به ظهور رسیدند که تجلی آن را این روزها در گوشی و تبلت های در دست بچه خردسال تا افراد مسن با سری خم شده در گوشی می توان دید. آری شبکه های اجتماعی واتس آپ، وایبر، تلگرام، فیس بوک و… اینها در زندگی روزمره های به روشنی خود را نمایش می دهند. از صدای دریافت پیامک تا دیدن کلیپ های دریافتی از این شبکه ها. پس می توان با تجربه های هر روزه دریافت که این شبکه ها در زندگی ما حضوری پر رنگ و تعیین کننده دارند.

با گذر از این توصیفات شخصی با مراجعه به برخی آمار ها برگرفته از موسسات و تکیه به نظرات مسئولین مرتبط با این بحث های شبکه های اجتماعی بحث داغ بودن این پدیده بهتر روشن می گردد. طبق جدیدترین آمار در سال ۲۰۱۵ در حدود دو سوم کاربران اینترنتی جهان در شبکه های اجتماعی مجازی- فیس بوک، توییتر، اینستاگرام ، گوگل پلاس و… حضور دارند که نزدیک ۹۰ درصد این افراد جوانان هستند و ۴۳ درصد افراد بالای ۶۵ سال هم از مزایای این سایت ها استفاده می کنند. در ایران نیز این روزها تب استقبال از شبکه های اجتماعی بالا گرفته است. بطوریکه ابوالحسن فیروز آبادی قائم مقام وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در گفت و گو با خبرگزاری تسنیم عنوان کرده است که ۸۷ درصد افراد ۱۸ تا ۲۹ ساله در تهران در سال ۹۴ حداقل عضو یک شبکه اجتماعی هستند. پس با توجه به این آمار و نظر سنجی ها در جهان و ایران(تهران) می توان نتیجه گرفت که به لحاظ عینی “استقبال از شبکه های مجازی” یک موضوع و مساله جدی است. در این سخن کوتاه با توجه به اهمیت موضوع سعی می گردد به بررسی و پاسخ به چند پرسش مهم پرداخته شود؛ علل استقبال از شبکه های اجتماعی در ایران در بین خانواده ها و جوانان چیست؟ کارکردهای این شبکه ها در جامعه ایران چگونه می باشند ؟ چگونه می توان در سطح جامعه ایران به یک استفاده ی مناسب از این شبکه ها دست یافت؟

در ابتدا باید اظهار داشت که به طور مشخص تحقیقات تجربی گسترده پیرامون این مساله انجام نشده است که بتوان با استناد بدان به پرسش علل استقبال از شبکه های اجتماعی پاسخ داد. اما اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم باید بر شهود اجتماعی تکیه نمائیم: به نظر می رسد علل استقبال جوانان و خانواده ها در ایران از بیرون و درون این شبکه ها بر میخیزد که این علل در دو دسته قرار دارند: در دسته اول استقبال از این شبکه ها ناشی از کاستی در نهادهای اوقات فراغت جامعه، کاهش در تعاملات و ارتباطات اجتماعی واقعی، کمبود و کاهش در انجمن های مدنی و پایدار و کم رنگ بودن اعتماد واقعی، شکل گیری و رشد جریان های هویت خواهی جمعی و فردی، و دسته دوم در دسترس پذیر بودن تکنولوژی های ارتباطی ارزان، راحت، تسهیل یافتگی در فرایند ارتباطات، فراگیر شدن تکنولوژی های ارتباطی در سطح جهان و جامعه ایران و اجتناب ناپذیر بودن این شبکه های مجازی در زندگی فرد ایرانی.

در بحث پاسخ به پرسش کارکردهای شبکه های اجتماعی قبل از اینکه به این پرسش پاسخ داده شود باید گفت که ممکن است یک پدیده در یک جامعه کارکرد مثبت داشته باشد اما در جامعه ی دیگر این پدیده به صورت کارکرد منفی تعبیر گردد و یا برعکس. اما باید گفت که کارکرد شبکه های اجتماعی به دسته تقسیم می گردند: کارکرد مثبت و منفی:

کارکردهای مثبت استفاده از این شبکه ها در زندگی اجتماعی می تواند عضویت در انجمن های علمی مجازی، کسب اطلاعات و دانش از طریق عضویت در این شبکه ها، دسترسی به جدید ترین اخبار، بهره مندی از کیفیت های سر گرم کننده ی این شبکه ها، حفظ و تقویت روابط دوستی قدیمی، ایجاد روابط و دوستی های جدید، پل زدن به فرهنگ های دیگر، و تا حدی حفظ کردن هویت های قومی و دینی، هم چنین ساختن هویت های فردی و جمعی جدید در قالب عضویت در گروههای اجتماعی مجازی، دفاع از حقوق افراد به حاشیه رانده و محروم اجتماعی و کمک به رشد و تقویت مردم سالاری در جامعه از طریق دسترسی غیر انحصاری مردم به اطلاعات(تمرکز زدایی از تولید و توزیع اطلاعات) باشد. اما در باب جنبه های منفی این شبکه ها باید گفت که یکی از جنبه های منفی شبکه های اجتماعی در ایران نداشتن نگاه انتقادی به اخبار و اطلاعات منتشر شده در این شبکه هاست. بطوریکه در برخی موارد توانسته از برخی افراد عادی نابغه بسازد؛ مثلا در روزهای پس از مذاکرات خبری مبنی بر همراهی یک جوان نابغه در تیم مذاکرات هسته ای توزیع و انتشار یافت که با پی گیری برخی از کاربران و خبرگزاری ها مشخص گردید که این نابغه کسی نبود جز یک محافظ سیاسی.

دیگر جنبه های منفی در سطح فرد غیر واقع گرا کردن آدمها، عدم تعادل در زندگی، معتاد شدن به این فضاها، تولید استرس و اضطراب دائمی بیهوده..، دور کردن ادمها از فضای واقعی، سطحی کردن، کاهش کتابخوانی، و…

نیز با توجه به اینکه مثبت یا منفی بودن یک چیز در ارتباط با بهره گیری و استفاده یک جامعه از آن روشن می شود. به لحاظ اخلاقی یکی دیگر از وجوهات منفی شبکه های اجتماعی در ایران انتشار اطلاعات و داشته های خصوصی کاربران توسط کاربران دیگر است. مثلا در موضوع مرگ مرتضی پاشایی فیلم لحظات پیش از مرگ این خواننده و نحوه جدال با مرگ ایشان در شبکه های اجتماعی پخش گردید. یا مثلا فیلم زندگی خصوصی بسیاری از هنرمندان و افراد سرشناس یا حتی افراد عادی این جامعه در این شبکه ها دست به دست می شود.

از منظر اجتماعی پیامد منفی این شبکه ها می تواند راضی بودن افراد به بودن در این فضا به بهای از بین رفتن و ضعف در شبکه های اجتماعی واقعی و پا نگرفتن نهاد های مدنی و اجتماعی حقیقی در جامعه باشد.

از منظر روانی استفاده بیش از حد فرد را دچار ذهنی گرایی و تخیلی بودن می کند…همچنین اعتیاد شدید فرد و وابستگی او به تکنولوژی ها را موجب می شود همچنین فرد را دچار استرس و اضطراب دائمی می سازد. و از نظر فرهنگی و اخلاقی، قرار گرفتن افراد در معرض پیام های متضاد و ناهمگون با جامعه افراد را دچار سرکشتگی کرده و جامعه را دچار اختلال هویت هم می کند.

بطورکلی با توجه به سیالیت حاکم بر شبکه های اجتماعی می توان گفت که ما در حال تبدیل به “کوچ نشینان جدید” هستیم. بدین معنی که امروز عضو فیس بوک می شویم اما پس از رونق وایبر مجبوریم به وایبر ترک مکان کنیم و یا پس از رونق در تلگرام، ترجیح میدهیم واتس آپ و یا لاین را به مقصد تلگرام ترک کنیم. و در پایان در جهت پاسخ به پرسش چگونگی بهره گیری مناسب از این شبکه های اجتماعی بهتر است به دو سطح توجه جدی نمود: در سطح کلان؛ چون شبکه ها در درون یک جامعه نشو و نما می کنند آنگاه که بتوانیم در جامعه صداهای مختلف فرهنگی، قومی، ،اجتماعی، مدنی و صنفی را رساتر بشنویم می توان با مهندسی بسیار محدود به استفاده­ی صحیح و مورد تایید جامعه از شبکه های اجتماعی دست پیدا کرد. اما در سطح خرد و فردی می توان با برنامه ریزی زمانی، محدود کردن انتظارات از این شبکه ها و انجام کارکردهای واقعی زندگی و محول ننمودن این کارکردها به دنیای مجازی. مثلا دیدار واقعی از خویشاوندان و دوستان، گذراندن اوقات با خانواده ، … به آن چیزی که در جامعه ی ایران به عنوان امر صحیح تعریف می شود دست یافت. چون شبکه ها بستری برای گفتگو و اتحاد و همفکری هستند.

Untitled
*دانشجوی دکتری بررسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه مازندران

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  1. هادی کرندی

    با سلام خدمت دوست عزیزم
    بحث واقعا قشنگی رو عنوان کردید چرا که واقعا استفاده بی رویه و نابجای این شبکه ها داره به معضل بزرگی تبدیل میشه. منتظر مطالب بعدیتون هستم.

  2. سعید رحیمی

    با عرض سلام و ادب و احترام خدمت جناب ترکارانی عزیز
    به عقیده من بزرگ ترین آفت شبکه های اجتمای مجازی تنبل کردن ذهن و فکر است همانطور که ماشین در عصر مدرن موجب تنبل کردن جسم انسانها شده رسانه هم ذهن و قوه تخیل انسان را ضعیف کرده
    در مورد نحوه نگارشتان هم توصیه من این است که مقداری عامه فهم تر و کوتاهتر بنویسید

    • محمدترکارانی

      با سلام … متشکرم سعید دوست عزیزم که مطلب رو با حوصله و دقت مطالعه کردید. چشم حتما در نوشته های دیگه سعی میکنم روانتر، و کوتاهتر بنویسم…مشتکرم از وقتیکه گذاشتید..

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان