شما اینجا هستید
ادب فارسی » جوشن صبر

نشریه اینترنتی بلوطستان:
 هر دم نظر به ساحت گلزار می‌کنم
افسرده سرو نازم و پژمرده سوسنم
گل‌های ناز را به نوازش بود نیاز
ای باد صبحدم گذری کن به گلشنم
چون بنگرم به صفحه‌ی آئینه‌ی وجود
فریادم از نهاد برآید که این منم؟
از رنج دوستان ریایی فسرد‌ه ‌جان
فرسوده از تطاول دور زمان تنم
از بس جفا که دیدم ازین ناستودگان
تاریک شد فضای دل پاک روشنم
چیزی مرا به غیر توکّل به دست نیست
گر آتش نفاق کند قصد خرمنم
چیزی به کف ز مکنت دنیا نمانده است
جز گوهر سرشک که ریزد به دامنم
مضمونی از تجسم آلام زندگی است
فالی اگر ز دفتر ایام بر زنم
نقص شعور بین که به فتوای دل هنوز
غافل ز نقش طالع خود فال می‌زنم
امرائی از مهابت پتک زمان چه باک
سندانم و ز آهن صبر است جوشنم
گر عالمی به قصد هلاکم کمین کنند
چون لطف دوست هست چه پروای دشمنم

  1. شاعر

    با تشکر از بلوطستان برای نشر این غزل زیبای استاد غضنفری
    در بیت سوم آیینه درست است اشتباهاً آدینه تایپ شده است. چون بنگرم به صفحه‌ی آیینه‌ی وجود.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان