شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » خروجی نمایندگان انتخابات استانی: وکیل‌الرعایا یا منتخبِ اغنیا؟!

خروجی نمایندگان انتخابات استانی: وکیل‌الرعایا یا منتخبِ اغنیا؟!

چند صباجی است که بحث استانی شدن انتخابات مجلس در کمیسیون شوراها گزینه روی میز نمایندگان است و تا حدودی موافقت‌های اولیه برای تصویب آن حاصل شده است. این موضوع موافقین و مخالفینی دارد و مزایا و معایبی که در این مقوله کوتاه از خیر موافقان و مخالفان گذشته و با گذری گذرا به معایب آن پرداخته امید است اثری ملموس و محسوس به جای بگذارد. وظیفه نمایندگی یک وظیفه عام و کلی است که قاطبه ملت و سراسر ایران وهمه موضوعات مملکت ازداخله و خارجه را در برگرفته ومطابق نص صریح قانون نمایندگان در خصوص همه موضوعاتی که به ایرانیت و اسلامیت و جمهوریت مملکت از شکم گرسنگان گرفته تا فکر خروجی نمایندگان انتخابات استانی: وکیل‌الرعایا یا منتخبِ اغنیا؟!

اندیشمندان و از نحوه پوشش ظاهری گرفته تا حضور در عرصه‌های گوناگون جامعه مرتبط است حق مداخله، اعمال نظر و اعمال نفوذ دارند و پس از تصویب قانون بزرگ‌ترین وظیفه نمایندگان وظیفه نظارتی آنان است‌. این خلاصه، خلاصه و توضیح سلولی ماهیت نمایندگی بود‌. استانی شدن انتخابات هم محاسن دارد و هم معایب اما چون به زعم بسیاری از دلسوزان، زیانش به مراتب بیش‌تر از محاسن آن است از توضیح محاسن گذشته و به تشریح بعضی از معایب آن می‌پردازم که به مراتب نگران کننده‌تر از خشنودی محاسن آن است.

3256325

اولین لازمه استانی شدن انتخابات وجود احزاب فراگیر است که از دورافتاده‌ترین روستاها و شهرها گرفته تا پایتخت، بتوان از طریق احزاب‌، عموم مردم را با نظر کاندیداها و دیدگاه آنان و مرام‌نامه احزاب هوادارشان آشنا کرد و این درحالی است که در ایران برعکس اکثر کشورهای توسعه‌یافته یا در حال توسعه احزاب نه از پایین به بالا بلکه از بالا به پایین شکل گرفته و سیاسیون طراز اول مملکت بخاطر قهرسیاسی مبادرت به تأسیس حزب می‌نمایند و عرصه فعالیت‌شان فقط پایتخت یا چند شهر بزرگ و سیطره نفوسی نفوذشان در تعداد محدود و معدودی از نخبگان یا آشنایان هم‌فکرخلاصه می‌شود و لاغیر! آیا می‌توان با نبود احزاب فراگیر، اقدامی منصفانه در تبیین برنامه یک کاندیدا یا حزب مطبوعش داشت‌؟

آیا وابستگی فلان کاندیدا به فلان طایفه و فلان شهرو وجود فرهنگ قوم‌گرایی اجازه می‌دهد که مردم‌، فارغ از طایفه‌گرایی به کاندیداهای سایر شهرها رأی بدهند و دنبال نخبگان و فرهیختگان استان بگردند؟ یا به قول ما لرها (هر شهری ماساوش طرحی) هر شهری کاندیدای وابسته به خود را برمی‌گزیند و نتیجه انتخاباتی که باید نماینده‌ای با حد اکثر آراء را برگزینند بر عکس شده و نمایندگان با کم‌ترین رأی ممکن بر کرسی وکالت ملت می‌نشینند در حالی که دارای کم‌ترین مشروعیت و مقبولت هستند‌! طبق قانون، روزشمار انتخابات معین و مشخص است و اقدامات قانونی و غیرقانونی کاندیداها رصد می‌شود و زیر ذره‌بین هستند و نمی‌توانند اقدام غیر‌قانونی نمایند و نباید پیش از موعد، فعالیت انتخاباتی را آغاز کنند. پس چطور می‌توانند درمجال کوتاهی که بعد از ابلاغ تأییدیه در اختیار دارند خود را در معرض انتخاب مردم استان در همه‌ی شهرها و روستا‌ها قرار دهند؟ اینک که یک حزب فراگیر برای فعالیت و معرفی اهداف و برنامه وجود ندارد، در این فرصت محدود نا‌کافی چطور می‌توان مراکز آموزشی و علمی سراسر یک استان را درنوردید و چگونه یک کاندیدا خود را به عالمان و علم جویان جامعه معرفی کند؟ چگونه می‌توان همه کارخانه‌ها و شرکت‌های صنعتی و تولیدی را گشت و با کارگر و کارفرما حرف زد و خود را مدافع حقوق بر باد رفته قشرکارگر معرفی کرد؟ (البته اگر کارخانه یا شرکتی در حال تولید باشد). چگونه می‌توان با همه کشاورزان یک استان در این سطح رابطه داشت که هم برنامه‌های خود را به آنان اعلام نمود و هم مشکلات کشاورزان را شنید و جمع‌بندی کرد؟

چطور می‌توان با همه صنوف و قشرها وسندیکاها و اتحادیه‌ها و نمایندگی مشاغل مختلف ارتباط عملی و علمی یا کلامی و عقلانی یا عاطفی واحساسی برقرار کرد؟ کدام حزب را داریم که با ارگانش یا با توانش بتواند کاندیداها را معرفی کند؟ اصلاً اگر کرامت و معجزه طی طریق هم در کار باشد آیا می‌توان از تنگ پنج تا کاکاوند و از بزنوید الیگودرز تا اشترینان و از پاعلم تا قاطرچی کوهدشت و از شاهیوند تا سپیددشت و از کرگاه تا پلدختر، و از ویسیان تا تشکن و از بیران‌شهر تا دشت هرو را در چند روز طی کرد و با همه مردم دیدار داشت و خود را به عنوان خادم ملت معرفی کرد و در معرض انتخاب ملت گذاشت؟! برای خرید یک شلوار روزها بازار را زیر و رو می‌کنیم و رنگ و نوع پارچه را ورانداز می‌کنیم، چگونه می‌توان برای انتخاب آینده خود و ملت خود یک کار غیرممکن را در مدت کوتاه و در وسعتی مثلاً به عظمت لرستان میسر ساخت؟ در حال حاضر که انتخابات استانی نشده و حوزه‌های انتخابیه محدودتر و کوچک‌ترند و تا حدودی قابل دسترسی و سرکشی هستند باز هم نمایندگان مدعی هستند توان دیدار عمومی با همه مردم را ندارند و مدعی‌اند که وقت کافی برای سرکشی به همه مناطق را ندارند پس چطور می‌توان مشکلات ملت را از نزدیک در همه مناطق و روستاهای یک استان حس کرد و لمس کرد و پی‌گیر شد؟ اما موضوع یا معضل مهم دیگر: برای هزینه انتخابات در این پهنه وسیع چه باید کرد؟ چطور می‌توان هزینه این کارسنگین را با این حجم وسیع تهیه و تعبیه کرد؟ تصویب این موضوع یعنی غلبه داراها بر ندارها‌! حتی اگر کسی توان تهیه هزینه‌ای به این عظمت را داشته باشد آیا بعد از توفیق احتمالی می‌تواند نماینده ملت باشد؟ یا باید نماینده جیب خود باشد یا نماینده دستان رانت‌خوارانی که هزینه تبلیغات را به او داده‌اند تا بتواند جبران مافات کند! مگر حقوق و مزایای ماهیانه نمایندگی چقدر است که یک کاندیدا میلیاردها تومان هزینه کند و آخرالامر شرف و وجدانش خدشه‌دار نشود و تحت وسواس قرارنگیرد؟ آیا می‌توان چنین چیزی را باور کرد؟! البته کسی که با زور پول و زر، نماینده شود و رأی مردم را مطاع سوداگری خود سازد نه تنها مردم بلکه همه ارزش‌ها را لگدمال خواهد کرد! هر کس به هر دلیل در انتخابات، بیش از حد و فراتر از منطق و بالاتر از عرف هزینه کند، اگر لباسی از تقدس هم بپوشد باید به سلامت او شک کرد! با این توضیح در خصوص هزینه انتخابات در صورت استانی شدن‌، باید اعتراف کرد که تهیه هزینه انتخابات با وجودی که احزاب فعال نیستند هیچ راهی ندارد جز این که کاندیداها به دامان گرم اما شیطانی سرمایه‌داران (نه سرمایه‌گذاران) و اغنیا بغلطند و با وجود بیداری، خود را به خواب بزنند و همچون کودکی که اختیاری ازخود ندارد ازسینه پرکینه اغنیا شیر بدوشند! نماینده‌ای که با پول و قدرت متمولین بر کرسی سبز رنگ مجلس جلوس کند رنگ نگاهش خون‌آلود خواهد بود! حتم بدانید اولین فراموش شده ذهن او شرافت خویش و درد ملت است‌، آیا این انقلاب که ارزش و شرافت و قداست و اعتبارش صدقه سرسلامت نفس مدیرانش و سلامت رهبران و بانیانش بوده را می‌توان با اسکناس‌های رنگارنگ عوض کرد؟ چطور می‌توان نماینده‌ای را که با پول سرمایه‌داران بر اریکه نمایندگی نشسته نماینده ملت دانست؟ به زعم ضعیف این‌جانب چنین نماینده‌ای که با هزینه میلیاردی نماینده شود وکیل‌الرعایا نیست بلکه منتخب اغنیاست و چنین نماینده‌ای گوشی برای شنیدن درد دل فقرا ندارد بلکه فقط یک دل دارد برای دل سپردن و دلدادگی به سوداگران بازار پول و سرمایه‌! از همه نمایندگان به خصوص نمایندگان لرستان که حشر و نشرشان با فقرا بیش از دیگران است (به دلیل کثرت فقر دراین استان) استدعا دارم چون خیلی زود دیر می‌شود تا دیر نشده و دیر فقرا از این خراب‌تر نشده فکر چاره‌ای باشید تا چاله زندگی مردم مبدل به چاه نشده است! امیرناصر غلامرضاییاگر موافق طرح هستید‌، تا موضوع تصویب نشده باز گردید که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است و جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید منفعت است و اگر مخالف موضوع هستید که پا در رکاب مرکب عقلانیت گذاشته و شما پا پیش گذارید ما فقرا چشم‌مان را فرش زیر پایتان خواهیم ساخت‌. خدای فقرا یارتان باد‌. امام راحل (ره) چه نیک فرمود: ما برای پول و شکم قیام نکردیم‌، پس حیف است پول اغنیا تعیین کننده زندگی مردم باشد‌.

امیرناصر غلامرضایی

این مطلب در پایگاه یافته منتشر شده است

  1. لرستانی

    استانی شدن انتخابات یعنی نماینده دیگر با مردم خداحافظی می کند

  2. عزیزی

    استانی شدن انتخابات نیازمند احزاب قوی است و قتی که در کشور حزب فراگیر نیست آیا نمایندگان برای تبلیغات به رانت و ثروت مندان متوسل نمی شوند؟

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان