بنام خدا
سالها در ایران، برای حفظ تولیدات کشاورزی از گزند آفات،بیماری ها و علف های هرز هزاران تن از انواع سموم شیمیایی در محصولات مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.همچنین تحقیقات وسیعی نیز برای ترویج سموم شیمیایی طراحی و به اجرا در آمده است. نگاهی به طرحهای تحقیقاتی در چند دهه اخیر نشان میدهد که بخش عمدهای از آنها به آزمایش انواع سموم شیمیایی در محصولات مختلف و کارآیی آنها در مهار آفات، بیماریها و علفهای هرز اختصاص داشته است. تولیدکنندگان نیز به روشهای مختلف تشویق به استفاده از آفتکشهای شیمیایی برای حفظ محصولاتشان شدهاند. در نتیجه کشاورزان ناخودآگاه از ترس خطر خسارت آفات، بیماری ها و علف های هرز مصرف انواع سموم شیمیایی را در برنامههای تولید خود لحاظ کردهاند.
در انتخاب کشاورزان نمونه نیز مصرف سموم شیمیایی به عنوان یک امتیاز در نظر گرفته شده است و چنین القا شده است که اگر محصول سالم میخواهند باید سم مصرف کنند!
در ایران از ۱۶ میلیون هکتار زمین قابل کشاورزی، در حدود ۷/۱۲ میلیون هکتار از آن سالانه تحت پوشش محصولات زراعی و باغی است که از این مقدار حدود ۱۱ میلیون هکتار گیاهان زراعی و ۷/۱ میلیون هکتار درختان میوه و مابقی در آیش قرار دارد. در حدود۸۰۸۰۰۰ هکتار از این اراضی هیچگونه سم شیمیایی مصرف نمیشود که از این مقدار حدود ۲۵۴۱۳۴ هکتار آن محصولات باغی و ۵۵۴۴۷۸ هکتار آن محصولات زراعی است. مصرف سالانه سموم شیمیایی کشور، حدود ۲۷ هزار تن از مجاری قانونی است. در مورد مقدار سمومی که به طور غیر قانونی وارد کشور میشود، نمیتوان تخمینی زد.
بازار سیاه این مواد شیمیایی خطرناک همچنان داغ است. کشاورزان به دنبال سموم قویتر میگردند و این مواد تنها در این گونه بازارها یافت میشوند. هدف کاملاً مشخص است! سم خوب میخواهند یعنی بسیار کشنده! در این جاست که سموم بسیار خطرناک تحت نامهای مجاز به کشاورزان فروخته میشوند. میرکی (۱۳۸۵)، مشاور وزیر و مدیرکل دفتر محیط زیست و توسعه پایدار، اعلام کرد: “به رغم این که از ۲۵ سال گذشته هر گونه استفاده از سموم همراه با آلایندههای پایدار در کشور ممنوع شده است، اما همچنان مصرف و عوارض ناشی از این سموم در اراضی کشاورزی مشاهده میشود” و در ادامه اضافه میکند که این امر نشان دهنده ضعف در کنترل و نظارت بر واردات سموم و قاچاق آنها است.
بررسیهای آقای کاستنر و همکاران (۲۰۰۵)، محققین شبکه پایش آفتکشها (PAN)، نشان داده است که در آمریکا، حداقل ۱۲ نوع سم، از گرد و غبار روی لوازم خانگی بخصوص تلویزیون قابل شناسایی است که بیشتر آنها سرطان زا بودهاند. بنابراین محلهای مسکونی ما نیز میتواند مشابه این وضعیت باشد. وقتی حشرهای را در حال دست و پا زدن میبینیم، ناشی از اثر سم روی دستگاه عصبی آن است. لذا این سم، در سیستم عصبی ما هم نیز اثرگذار است. از آنجایی که نظارتی بر عملکرد این افراد و یا شرکتها نیست، حداقل بهتر است شهروندان نسبت به تصمیم خود در مورد مصرف این مواد خطرناک آگاه شوند.
سالانه حدود ۳۹ میلیون نفر از مردم جهان در اثر سموم شیمیایی آفتکش مسموم میشوند، در حالی که، سازمان بهداشت جهانی آمار مسمومیتها را حدود سه میلیون نفر و مرگ و میر ناشی از آنرا ۲۲۰ هزار نفر اعلام کرده است (شبکه پایش آفتکشها، ۲۰۰۶). آمار دیگری نشان میدهد که تعداد مسمومین ۲۵ میلیون نفر و تعداد موارد منتهی به مرگ فقط شامل مواردی است که به مراکز بهداشت برای معالجه مراجعه کردهاند. به یقین میتوان گفت همهی مسمومین به مراکز بهداشت مراجعه نمیکنند. بررسیها نشان داده است که ۹۵ درصد از افرادی که به نحوی مسموم میشوند، سموم را بر اساس توصیههای روی برچسب بکار میگیرند و از مراجعه به مراکز بهداشتی خودداری میکنند (همان منبع).
بسیاری از هم استانی های محترم برای نابودی چند عدد شته که در روی درختچههای رز باغچه یا درختان منازلشان ظاهر میشوند، به فروشندگان سموم مراجعه میکنند. حاصل این مراجعات همیشه در دست گرفتن یک قوطی یا شیشه سم است که ماهیت و اثرات آن برایشان مشخص نیست. این ظروف کوچک معمولاً فاقد هر گونه اطلاعات کافی برای مصرفکنندگان است. اضافه این مواد شیمیایی در گوشه و کنار منازل، انبارها و حیاط بدون رعایت اصول ایمنی نگهداری میشود و یا پس از مدتی بدور انداخته میشوند.
در بیله سوار استان اردبیل، دختر بچهای پاکت محتوی سم د.د.ت را به خیال اینکه آرد است، در خمیری که برای یک میهمانی در حال تهیه بود، ریخت و ۴ نفر از اعضای خانواده پس از مصرف آن در ساعت نخست جان باختند و بقیه راهی بیمارستان شدند. از وضعیت سایرین اطلاعی بدست نیامد ( همشهری، شماره ۲۱۸۷).
طبق آیین نامه سازمان حفظ نباتات که در سال ۱۳۴۶ تدوین شده است، وزارت بهداشت موظف به نظارت بر باقیمانده سموم در محصولاتی است که وارد میادین میوه و تره بار میشوند و در صورت آلودگی به سموم شیمیایی باید از توزیع آنها ممانعت به عمل آورد. در حالی که هیچگاه این نظارت عملی نشده است. بررسیها نشان میدهد علیرغم تصویب برنامهی ملی کاهش مصرف سموم و استفاده بهینه از کودهای شیمیایی که در سال ۱۳۷۴ به اجرا درآمد، خرید سموم شیمیایی افزایش داشته است. شاید برای اجرای کنترل بیولوژیک به عنوان مهمترین شیوهی جایگزین روشهای خطرناک شیمیایی، آموزش کارشناسان یک ضرورت بوده که متاسفانه انجام نشده است. به عبارت دیگر هر رویکردی نیازمند نیروی انسانی مناسب با آن رویکرد است. در حالی که روش کنترل بیولوژیک را بعضا همان کارشناسانی انجام دادهاند که سالها با شیوه شیمیایی کار کرده بودند. چرا که علیرغم تحقیقات وسیع در زمینه کنترل بیولوژیک در کشور، بخصوص در روش اشباعی، کاربرد آن بیشتر شبیه روش شیمیایی (پاشیدن) بوده و کمتر منطبق بر اصول اکولوژیک به کارگیری عوامل بیولوژیک زنده بوده است. طبیعی است که هر شیوهای نیازمند آموزش و ایجاد ظرفیت لازم و متناسب با آن شیوه است.
در یکی از برنامههای ارزیابی اثر بخشی کنترل بیولوژیک در کشور، مشخص شد که ازحدود ۱۰۰ نفر جمعیت روستای چوکلا (مازندران)، ۱۶ نفر مبتلا به سرطان و بیماریهای صعبالعلاج بودند که شاید بی ربط به مواد شیمیایی آفتکش نباشد (شیرازی و همکاران، ۱۳۸۳).
سموم شیمیایی مصرفی شامل ۲۴۰ نوع حشرهکش، کنهکش، قارچ کش، علفکش و سایر زیستکشها است که در ۱۱۹۵۳۶۹۶ هکتار مصرف میشود. به عبارت دیگر در هر هکتار حدود ۲۲۵۰ گرم سم مصرف میشود.
سازندگان مواد شیمیایی ، گاهی اوقات با کشاورزان خرده پا ارتباط برقرار میکنند. آنها با تبلیغ در مورد برداشت محصول خوب و نابودی آفات،بیماری ها و علف های هرز کشاورزان را متقاعد میکنند که سموم اکسیری معجزهگر هستند. بدین طریق فروشندگان سموم، قلب و فکر کشاورزان را به تسلط خود در میآورند. ”با بروز مقاومت درعوامل پاتوژنیک نسبت به سموم، کشاورزان مقدار بیشتری از آنها را مصرف میکنند و به منظور حفظ محصول مجبور به استفاده از سموم شیمیایی قویتر میشوند. کشاورزان از این طریق، هر روز به سموم وابستهتر میگردند و مسئلهی آفتکشها به یک دور باطل بدل میشود“.
این نمونهای از یک اعلامیه تبلیغاتی شرکت های تولید کننده مواد شیمیایی است. در عنوان این اعلامیه آورده شده است که ”بدون مواد شیمیایی، میلیون ها نفر گرسنه میمانند“.
در زیر این اطلاعیه اشاره شده است که:
”میلیون ها نفر از مردم جهان دسترسی به غذای کافی ندارند. بدون مواد شیمیایی، این مشکل افزایش خواهد یافت. ما نیازمند مواد شیمیایی برای افزایش ازت در خاک هستیم. علفکشهای شیمیایی و حشرهکشها به ما کمک میکنند تا ۴۵% محصولی را که در حال حاضر توسط علفهای هرز، حشرات و سایر آفات از بین می روند، حفظ کنیم. برخی از مردم فکر میکنند که هر محصولی که با مواد شیمیایی تولید شود، بد است و هرچه که بدون مواد شیمیایی تولید شود خوب است. اما طبیعت خود یک فرآیند شیمیایی است. مسئله اختلاف بین استفاده صحیح از آفتکشهای شیمیایی و توان خطرآفرین بالقوه در آنها است. ماده شیمیایی بی خطر وجود ندارد. آنچه اهمیت دارد، استفاده درست از آنها میباشد”.
تاثیرات سموم کشاورزی روی انسان
تا دیروز زندگی بشر مملو از ترس از بلایایی جهان گستر چون وبا، حصبه ، تیفوس و طاعون بود ، اکنون خوشبختانه این بیماریهای مهلک که روزی همه جاگیر بودند با پیشرفت دانش پزشکی و رعایت اصول بهداشتی دیگر موجب نگرانی نیستند،امروزمانگران صدمات متفاوتی هستیم که در محیط زیست ما در کمین نشستهاند صدماتی که محصول پیدایش و تکوین شیوه زندگی جدید خود بشر هستند، نمونهاش پیدایش همین سموم کشاورزی قوی است.درست است که هدف از کاربرد سموم شیمیائی نابودی حشره آفت یا کنترل بیماری گیاهی است ولی میتوان گفت که این همه سموم خطرناک که در حال حاضر مصرف می شوند تنها آفت کش نیستند بلکه زندگی کش و زیست کش هستند. فاکتور مهم در مسمومیت مزمن سموم دارابودن تجمع طولانی مدت در بدن است و این تجمع مواد سمی در بدن در تمامی افراد به واسطه تماس مستقیم وحتی بطور غیرمستقیم از طریق غذا ، تنفس یا جذب پوستی به چشم میخورد. واقعیت این است که تقریباً ۹۰ درصد کلیه قارچکشهای مورد مصرف در کشاورزی در مدلهای حیوانی سرطانزا میباشند هنوز این مسئله بزرگ توجه عمومی را بخود جلب نکرده است ،یک بررسی روی یازده نوع از قارچکشها نشان داده است که هرچند این موادتنها۱۰ درصد از موادشیمیائی مورد استفاده به عنوان آفت کش را در سال تشکیل می دهند ولی در کل عامل ۶۰ درصد از سرطانهای شایع دستگاه گوارش هستند ،دربعضی از محصولات کشاورزی سمومی مثل کاپتان ،مانکوزب، بنومیل ، کالکسین ، تیلت ،آلتو و….. هرچندمسمومیتی که قابل دیدن باشند را دارا نیستند ولی درکل در درازمدت سرطانزا هستند وخطرات زیست محیطی زیادی دارند.
علائم عمومی وخصوصی مسمومیت های حاد و مزمن ناشی از درمعرض قرارگرفتن سموم مورد مصرف در کشاورزی
افزایش ترشحات وبزاق دهان،انقباض برونشها،اختلالات گوارشی ،اسهال،لرزش، رعشه،ضعف عضلانی ، بی قراری ،عدم تعادل ، تیرگی دید ، فقدان حافظه ،افزایش ادرار ،ضعف عمومی ،تشنج ،صدادادن گوش ،تب ، اختلال در تکلم ، بی خوابی ،سستی ،هیجان ،افسردگی ،پریشانی ،سقط جنین ،احساس سوزش پوست ،خشکیدگی دهان ولب ،تهوع ،استفراغ ، خارش ،گرفتگی عضلات ،درد در ناحیه شکم ،اختلالات ژنتیکی و جنسی وده ها عنوان علائم دیگر ودر سطح پیشرفته با انجام آزمایش های ویژه خونی مثلاً افزایش یا کاهش آنزیم های کبدی و مواد آلکالاین….
معمولاً کشاورزان در کشور و استان ما برای سمپاشی، از محلولپاشهای پشتی استفاده میکنند. تنپوش آنها تنها یک شلوار، پیراهن و کفش معمولی است. زمانی که از سمپاشهای قوی و ماشینهای مهپاش استفاده میکنند، تنها حفاظ برای جلوگیری از استنشاق ذرات سم، یک دستمال یا حوله برای پوشانیدن دهان و بینی است.استفاده از چنین تمهیداتی موجب حفاظت افراد نمیشود.و این باعث بروز انواع بیماری های تنفسی در این اشخاص در دراز مدت می شود.
سخن آخر
گر چه انتظار نمیرود شاهد تحولی نظیر آنچه بعد از چاپ کتاب بهار خاموش (کارسن، ۱۹۶۲) روی داد باشیم، به هر حال تلاش بر این بود تا گوشهای از مشکلات ناشی از مسئله سموم شیمیایی روشنتر گردد. شاید یکی از دستاوردهای آن، تسریع در عملی ساختن برنامههای قانونی کاهش مصرف نهادههای شیمیایی در کشور مثل بند ب ماده ۶۱ قانون برنامه چهارم توسعه باشد.
با توجه به تاریخچه کنترل بیولوژیک آفات در کشور و همچنین توان بسیار بالا برای بکار گیری روشهای سالم و همسو با محیط زیست، امید میرود که در آتیه نزدیک شاهد توسعه روشهای سالم مدیریت آفات باشیم.
با درود
احسنت دست میزاد
مهندس عالی بود