شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » دست اندرکاران دیروز؛ منتقدین امروز

جامعه مالرستان یک جامعه در حال گذر است گذراز دوره ایی که در حال سپری کردن است به سوی دوره ایی که پیش روی دارد یعنی گذر از وضع موجود به سوی آینده مطلوب.اما این آینده مطلوب چه نام دارد واصولا این امرباید چه پیش شرطهایی همراه داشته باشد؟
این آینده مطلوب همان توسعه است واین توسعه لزومآباید هم خانواده پیشرفت وترقی باشد اصلی که به این راحتی میسر نمیشود ،اماهمه مامی دانیم که عام ترین جوابی یاتعریفی راکه درباره کلمه توسعه یک شهروند می تواند شرح داده وتوصیف نمایدهمان شکوفایی وپرتاب به جلوست باز همه می دانیم که علیرغم اینکه سالها از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد مالرستانیها نتوانسته ایم به این مهم واصل بدیهی نائل آییم وبه اصطلاح عام “درجازده ایم”.یکی از پیش شرطهای توسعه هر ملت “فردیت مدرن”وصرف کردن فعل خواستن وروحیه پذیرش واقعیت هاست.سه متدی که شاید بتوان گفت روح توسعه فردی ورسیدن به قله توسعه اجتماعی است .دردنیای مدرن امروز یکی از راههای توسعه وپیشرفت ملتها رسانه ها وابزار اطلاع رسانثی مطلوب در جهت توسعه وفراربه جلوست.رسانه دردنیای امروز به دنبال ارتباط گروهی است تاپیام فردفرد جامعه راتخصصی تر وبالطبع مطلوب تر انعکاس دهد.به عبارتی دیگر نیروهای اجتماعی یاهمان افکار عمومی یکی از پتانسیل هاونیروهای نهفته ودارای اهمیتی است که امروزه بسیاری از نظامها تلاش می کنند بادر اختیار کرفتن وجهت دهی به آنها در جهت پویایی ونشاط افکار یاری بجویند.به سخنی دیگر امروز یکی دیگراز ابزار رشدوترقی یک تمدن می تواند رسانه باشد، همان منبع وسرمنشائ رسمی که می تواند نقطه اتکا یک ملت باشدامامتاسفانه از این حیث نیز جامعه لرستان بی بهره بود وجامعه رسانه ایی استان نه تنها در توسعه وترقی همه جانبه استان لرستان بی جر معدودی کم اثربوده بلکه خود گهگاهی محرک وعامل ضد توسعه بوده است به طوری که بعضا گروهی از رسانه های نوشتاری این استان بدون درک مجموعه بایدونبایدهای جامعه ایی که درآن زندگی می کنند وبه طور کلی باورداشتن نظام فکری واجتماعی مخاطب یاهمان افکار عمومی ،منعکس کننده دیگاههایی ایستا ،بسته ضدتوسعه وبعضا ضدمردمی بو.ده اند.
چندی است برخی ازرسانه های نوشتاری استان لرستان در معدود صفحات خبری –تحلیلی “بیشتر صفحات این رسانه ها به اگهی تبلیغی وشکل جدیدی از خبرهای حوزه اداری در نمایی عملکرد گونه “رپرتاژ”اختصاص پیداکرده است”درگفتگوهای به اصطلاح کارشناسی ومیزگرد گونه وچاپ مقالات ونظرات اصحاب “بخوانید قلم” روند توسعه لرستان ،مدیریت ،اقتصاد وسیاست و… را به شکلی ناشیانه مورد بحث وتحلیل قرارمی دهند دراین میز گردهای محفلی ومقالات بازهم ببخشید” بخوانید کارشناسی “که غالبا متشکل ومربوط به مدیران ،مشاوران وفرمانداران معزول وبازنشسته واصحاب سنتی قلم که خودرابه القابی همچون”استاد”و”مورخ” و”محقق ار جمند “و”دکتر ومهندس”و..مزین فرموده اند ،است وبه بحث پیرامون عقب ماندگی لرستان ،نه از بعد فرهنگی واجتماعی ،اقتصادی ویازیربنایی بلکه از ورای حضوریک مدیر ویاعزل یک مدیردیگر باادبیاتی عقده گشایانه می پردازند.آنچه دراین مباحث ومقالات واین جمع هاعنوان می شودبه سلسله نظرات وسخنانی پیرامون ابتدا مدح وستایش خود وتبار ومدیریت خویش وبی تاثیری این استاندار وآن مدیرکل ونماینده و..درروند توسعه لرستان ،حذف مدیران دلسوز ومتعهد،عدم اعتقاد به مدیریت بومی و…!خلاصه وختم می شود .دراین باب اگر بپذیریم که ریشه مشکلات حال حاضر استان لرستان عمدتا فرهنگی است وفرهنگ هم مترادف وهم سنگ جامعه واجتماع است باید گفت به این اعتبار از آنجایی که مسائل اجتماعی در استان لرستان اولا ذاتآاجتماعی اند ،ثانیآمستقیم از ساختار اجتماعی سرچشمه گرفته اند وثالثآاز همان آغاز پیدایش تاالان که به یک اپیدمی ومعضل در جهت رشد عقب ماندگی در این استان مبدل گردیده ،خواست واراده جمعی واجتماعی برای مقابله باآنها به وجود نیامده است.
مسائل اجتماعی در همه جوامع از بسیار ساده گرفته تا بسیار پیچیده وجود دارند اگر چه گاهی صورت ظاهری این مسائل در جوامع مختلف شباهتها یی کم وبیش قابل توجه دارندامامتمایزات ساختاری جوامع موجب می شود که این مسائل به ظاهر مشابه ،سرشتی کاملا متفاوت ومتمایزداشته باشند. علاوه براین اموری که دریک شرایط اجتماعی مساله تلقی می شوند ممکن است در شرایطی دیگر مساله اجتماعی محسوی نشوند مثل بررسی بیکاری درروند توسعه لرستان ومقایسه آن با جامعه اصفهان ویانقش یک استانداردر توسعه یک استان محروم ومقایسه آن بانقش استانداردیگردر استانی بهره مند.
بنابراین همین دوستان وبزرگواران محفلی وهمین “محقق “و”استاد”و “مورخ “و..باید بپذیرند که مسائل ومعضلات جامعه لرستان اساسآبه شرایط ساختاری وزمینه ایی زندگی اجتماعی جامعه بستگی دارند واصولا باعنایت به مباحث مطرح شده ،همین ساختار اجنماعی است که عامل ضدتوسعه وپیشرفت است نه آمدورفت دواستاندار ویاعزل ونصب مدیرومشاورو..وهمین ساختاراست که نیروی انسانی اش که باید سرمایه گرانسنگ اش رادرراه اعتلای فرعنگی استانش خرج کند آنرادر منازعات سیاسی وطایفه ایی وقومی وشوونیستی به حراج می گذارد.لذاباید پذیرفت که طرح صحیح مسائل اجتماعی وسیاسی بیان علمی ومستند وآماری به همراه مقایسه رامی طلبد.بنابراین برحسب نظریه” دارندورف جامعه شناس شهیر نابرابریهای اجتماعی”بایددر تحلیل مسائل اجتماعی وسیاسی وسلسله نقدها باپاسخگویی علمی به مسائل درصدد بررسی مباحث گام برداشت.
ازآنجایی که مسائل فرهنگی واجتماعی بیشتراز نوع نرم افزاری یعنی “فکری”و”فرهنگی”و”اچتماعی”و”ساختاری اند،بررسی این نوع مسائل که از اصلی ترین موانع توسعه وپیامدهای عقب ماندگی استان لرستان هستندعمدتآدر حوزه بررسیهای علمی قرارمی گیرد برحسب اینکه منتقد جامعه حال حاضر لرستان از کدام دیدگاه به مسائل اجتماعی نگاه کند ،روش وحاصل کار اوفرق می کند لذابه دلایلی از جمله اینکه سلسله مباحث وتحلیها ونظرات این اشخاص از جانب اشخاصی صورت می گیرد که غالبا یاجمعی از افراد معزول ازپستهای مدیریتی ویا محافل طایفه ایی وشونیستی خاص هستند سلسله نقدهایشان بیشتر ازنوع تخریبی ،انتقامی همراه با دیدگاه جزم اندیشانه است چراکه ایشان در همان ایامی که عهده دار مسئولیتهای محوله بودند همگی برنامه ها واستراتژی های ترسیمی مدیران مافوق وقت راتوسعه آفرین می پنداشته وخودراهمراه دلسوز ومتعهد برای به فعلیت درآوردن آن برنامه ها می دانستند !!وحال که عنان کاردردستشان نیست نه از دیدگاه علمی وانتقادی بلکه از ورای انتقامی به مسائل می پردازند .آیا جامعه نباید فرق رفتار مدیران ومحافل موافق دیروز قدرت ومعزولان امروز راهمان صندلیهای از دست رفته قلمداد کنند؟؟!!

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان