شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » راز قدح آب و نمک در مرام عیاری

از جمله اساطیر ثبت‌شده در تواریخ، عیاران هستند، در پیشینه تاریخی چند هزار ساله ایران آیین عیاری یکی از هزاران اعتقاد انسانی و اخلاقی بوده که در طول قرون و اعصار مختلف در هر شرایطی به حیات خود ادامه داده و از سرچشمه اندیشه‌های زلال معرفتی، عرفانی و تفکر جوانمرد منشانه نشات گرفته است.


عیاران به گروهی از طبقه متوسط و عامی از اجتماع که دارای اصول اخلاقی و مبارزاتی خاصی بودند، اطلاق می‌شد و ایشان طرفداری از ضعیفان و فقرا را پیشه خود کرده بودند. «سمک عیار» از جمله این اساطیر مردمی در ادبیات ایران است، مردی که معتقد است عیار باید جوانمرد، شبرو، نکته‌دان، حاضر جواب و در عین کم‌گویی میدان‌دار باشد و در انجام امور سخت درمانده نشود.

واژه عیار در فرهنگ‌ها و کتب معانی شبیه و نزدیک به هم دارد از جمله «مرد بی‌باک و شبرو، سریع‌السیر، محیل، جوانمرد، بسیار حرکت‌کننده، مردی که نفس و خواهش خود را رها کند و شخصی که جامه و سلاح بخصوصی در جنگ همراه داشته باشد و مخفیانه کارها بکند.» عیاری یکی از روش‌های تربیت در ازمنه قدیم ایران بوده و به مرور زمان با تصوف آمیخته و دوره‌ای به صورت فتوت نمایان شده و پیروان این آیین را فتیان می‌نامیدند.

ملک‌الشعرای بهار اعتقاد داشته ‌است که لفظ عیار همان «ای‌یار» فارسی و «ادییار» پهلوی است.

البته در عصر فردوسی این لفظ را به معنی پسندیده و قابل تحسین به کار نمی‌برده‌اند و کلمه «عیار» مانند «رند» از لفظ‌هایی است که به مرور تغییر معنی داده و مفهوم آن، که در آغاز ناپسند و مورد نفرت بوده، رفته‌رفته صورتی پسندیده یافته و مردم در قرن‌های بعد، عیاران و کار و کردار ایشان را به دیده تحسین نگریسته‌اند. کما این‌که نجم دایه در مرصادالعباد، عیاری را یکی از مراحل سیر و سلوک شمرده است و حافظ و مولانا و عطار خصایل عیاران را ستوده‌اند.

طراران شبرو

عیاران راستین با تکیه بر اصول و قانون خود و صلاحدید پیر عیار در شرایط خاصی مالیات‌های مضاعفی که به زور توسط عمال حکومتی از قشر ضعیف گرفته می‌شد طی عملیاتی بازگردانده و بین فقرا تقسیم یا بخشی از آن به مال‌باختگان عودت داده می‌شد. در این بین فرصتی برای سوءاستفاده ناجوانمردان به وجود آمد.

گروهی که به تمسخر از جانب عیاران به کنایه و تمسخر «طیّار» خوانده می‌شدند و به طراران معروف بودند، عمال اعیان و متنفذان جامعه بودند.

طراران به منظور تسویه حساب‌های شخصی امراء از یکدیگر با قتل و دزدیدن اموال آنان اعمال شنیع خود را به نام جوانمردان عیار ثبت می‌کردند و این مساله زمینه تاخت و تاز مزدوران دست‌نشانده را فراهم آورد و نوعی تبلیغ برای سرکوبی عیاران راستین در اذهان عمومی شد و قدرتمندان و زورمداران جامعه برای زدودن خطر عیاران دست به آلوده‌کردن کسوت عیاری زدند. آنان با کمک طراران رقبای خود را از بین می‌بردند و از همین افراد نیز به عنوان محافظ شخصی استفاده می‌کردند و مورخان وابسته به دستگاه‌های حکومتی با ضبط بسیاری از اعمال شنیع طراران به نام عیاران خیانت بزرگی به این جوانمردان روا داشتند.

عیاران به سیر و سلوک معنوی توجه زیادی داشتند و حتی عرفا و حکمای کم نظیری در ایران چه قبل از اسلام مانند کیخسرو، فریدون آبتین، بزرگمهر و… و بعد از اسلام افرادی چون سلمان فارسی، ابومسلم خراسانی، یعقوب لیث، نوح عیار، نجم‌الدین زرکوب تبریزی، پهلوان محمود ملقب به پوریای ولی (که تا امروز نیز به خاک پای پوریای ولی قسم یاد می‌کنند) تقدیم به این خاک کرده‌اند و مشاهیر علم و فلسفه و شعر و حکمت و عرفان نیز از آنان به نیکی یاد کرده و تا حدودی حقانیت آنان را در آثار خود حفظ و حراست کرده‌اند.

شرایط اهل فتوت

عیاران یا جوانمردان دارای آداب و تشکیلات مختص خود بودند و خود را ملزم به رعایت آن در تمام شئون زندگی می‌دانستند.آنان پس از قرائت سوگند عیاری قدح آب و نمک نوشیده و سپس به تمرینات سخت روحی و معنوی و رزمی می‌پرداختند و برای اجرای عدل و داد از آن فنون استفاده می‌کردند. آنان سلحشوران جوانمردی بودند که برای حفظ و صیانت از خاک کشور و جلوگیری از تعدی بیگانگان و حکام و باج و خراج‌های ناحق قد برافراشته و در هر برهه از زمان به لطایف‌الحیل یا عملیات ایذایی مانع از ظلم و ستم زورمداران به محرومان جامعه می‌شدند و به هیچ‌وجه نمی‌توانستند گروه‌هایی از جامعه چون شراب‌خواران، زناکاران، لوطیان، دروغ‌گویان، ستیزه‌جویان، حیله‌کاران، غیبت‌کنندگان، بهتان‌زنان، محتکران، مشرکان و کسانی که با رمل و تنجیم سرگرمند، منافقان، خائنین، دلالان و عاملان حکومتی را در بین خود بپذیرند.

سرآغاز جنبش عیاری در ایران به دوران قبل از اسلام می‌رسد، ولی توسط لیث، پدر یعقوب صفاری در زمان خلافت عباسیان این آیین دوباره احیا شد. اولین مرامنامه عیاری را که مشتمل بر هفت بند ۱ ـ جوانمردی ۲‌ـ راستی ۳ ـ ستاری ۴‌ـ مروت ۵ ـ امانت داری ۶ ـ وفای به عهد ۷‌ـ حق نمک بود، او وضع کرد و در قرن هشتم در جریان سربداران موادی به آن افزوده شد و بیشتر رنگ مذهبی گرفت. روزگار صفاریان اوج درخشش فعالیت عیاران بوده‌، اگرچه بعد از صفاریان نیز فعالیت عیاران متوقف نشده ‌است. در «سیاستنامه» خواجه نظام‌الملک به داستان ملاقات نماینده خلیفه عباسی با یعقوب و افتخارش به خوردن نان و پیاز اشاره شده که همین نکته نیز از منش عیارانه او حکایت می‌کند.

عیاران دارای نظام خاصی بودند، هر ده تن عیار یک سرپرست به نام نقیب، هر ده نفر نقیب یک قائد یا سرهنگ و هر ده قائد تحت نظر یک امیر بود.

عیاران هنگام عملیات از البسه خاص و ویژه‌ای که شامل ازار یا سراویل (شلوار) عیاری، تن‌پوشان عیاری، دستار، روبند یا نقاب، زیرجامه، میان بند، نعطی، پایتابه (پاپوش) و دست پوش عیاری بود استفاده می‌کردند و این انتخاب به شیوه‌ای بود که نهایت همرنگی و استتار با محیط را داشته باشد. آنان همچنین سلاح‌های خاص داشتند؛ تیر و کمان، شمشیر، خنجرهای متنوع چون خنجر کردی، خنجر هندی، خنجر تکمه‌دار (لبه‌دار)، خنجر دشتی یا عربی، کمند (وهک)، فلاخن یا قلاب‌سنگ، خسک عیاری، زین بالک، خشت عیاری، قلم یا خوره، تبرزین، نفیر، ناوک، مهره و جام و طبلک عیاری از جمله آنان بود و با مهارت و استادی کامل این سلاح‌ها را به کار می‌بردند.

عیاران همچنین ‌باید برای نفوذ در استحکامات دشمن و دسترسی به خزاین دستگاه‌های دولتی یا رهایی عیاران دربند با نقب‌زنی آشنا می‌شدند و این کار با شیوه‌های اندازه‌گیری و مقیاس‌های خاص عیاران در نهایت دقت و ظرافت صورت می‌گرفت.

اصطلاحات عیاری

عیاران اصطلاحات و علائم خاصی برای رد و بدل کردن اطلاعات بین خود داشتند که برای سایر افراد قابل درک و فهم نبود و این ارتباط با چابکی و ظرافت بین عیاران برقرار می‌شد. در اینجا به بعضی واژه‌های شناخته شده مورد استعمال آنان که تا به حال عنوان شده است، اشاره داریم:

۱ ـ ارّه؛ یعنی گفت‌وگو را قطع کند و در پی نفر اول برود.

۲ ـ شتر؛ آهسته برو.

۳‌ـ آهو؛ سریع برو.

۴ ـ گربه؛ بوسیله چهل تار خود را به بام برسان.

۵ ـ اسرار؛ گرد کفچه (گرد تهیه شده از برخی گیاهان با قدرت بیهوشی بالا.)‌

۶ ـ کلاغ؛ جاسوس.

۷ ـ پشم؛ اطرافیان عادی هستند و خطری در کار نیست.

۸ ـ حلاج یا حلاجی؛ مخاطب تو مشکوک است، احتیاط کن.

۹‌ـ چلچله؛ با چرخش عیاری از میان محاصره‌کنندگان بگریز.

۱۰ ـ آب تا کجا سوار است؛ کنایه از شدت و ضعف و مراقبت دشمن و شرایط و اوضاع است.

عیاران در دوره‌های مختلف تاریخی با نام‌های دیگر نیز خوانده شده‌‌اند. به طور مثال در دوره سلجوقیان رند و عیار، خوارزمیان رند و خراباتی، مغول رند، خراباتی، طرار، سربداران و سربدار، تیموریان نقّوطیه و حروفیّه‌ای (که گونه‌ای از عیاری است)، صفویه قلندر و شاکر، افشاریه و زندیه همان اسامی سابق، قاجاریه لوطی و در دو دوره پهلوی به نام جاهل معروف بوده‌اند.

منابع: ۱‌ـ هوشنگ شکری، عیاران یا نینجاهای ایرانی، تبریز ـ احرار، ۱۳۸۴ / ۲ ـ مجتبی‌زاده محمدی، لمپن‌ها در سیاست عصر پهلوی، تهران ـ نشر مرکز، ۱۳۸۵ / ۳ ـ میرحسین دلدار بناب، عیاران در تاریخ ایران، تبریز ـ احرار، ۱۳۸۴ / ۴‌ـ عزت‌الله اشتری تفرشی نهضت عیاران از آغاز تا دوره پهلوی دوم، تهران ـ آوای نور، ۱۳۷۸٫

جام جم ایام : ayyam.jamejamonline

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان