آیتاللهمحمدرضا مهدوی کنی از شخصیتهای تأثیرگذار انقلاب اسلامی بشمار میرود شیخی زاده دور و بر تهران روستای -کن- منطقهای خوش آب و هوا باغهای چشم پُر کن، نام این این روستا بیشتر با آخوندی بنام حاج ملاعلی کنی گره خورده است؛ روحانی وارسته عصر ناصرالدین شاه، مردی وارسته بیاعتنا به مال و منال دنیا که موی دماغ پادشاهی بود که خود را قبله عالم میدانست با آن همه کوکبه و دبدبه و افسار گسیختگی که ملایی افسارش را کشید!
بطوریکه شاه را جرأت آن نبود که از «کَن» عبور نماید تا مورد عتاب و خطاب و ملامت و شماتت آخوند قرار نگیرد.همین آخوند یهلا قبا توی این روستای چسبیده به تهران در مقابل شرکت رویتر -از نیاکان مالکین امروز خبرگزاری رویتر- ایستاد.
ناصرالدین شاه هوای دید و بازدید فرنگ بسرش زد اما کفگیر به ته دیگ خورد و پولی نبود! بادمجان دورقاپچینهای درباری واسطه شدند و با بارون جولیوس دو رویتر وارد مذاکره شدند تا هزینه سوروسات شاه را مهیا نماید.انگلیسی تاجر پیشه حاضر شد هزینه سفر را بپردازد و در عوض امتیاز بهرهبرداری از کلیه معادن ایران بجز معادن طلا و نفره و قنوات و جنگلها به مدت ۷۰سال به او واگذار گردد. یعنی ۷۰سال معادن و منابع ایران را استخراج کند تا قبله عالم یک ماه به اروپاه رفته و خوش بگذراند! قرارداد بسته شد، شاه قند توی دلش آب میشد، برای رفتن به فرنگ و دست در گردن گلعذاران نیکوخصال و دلبران ماهرخسار، قرارداد بسته شد و صدایی از کسی برنخاست! شیخ چون شنید در منبر و محراب شاه را مورد خطاب قرارداد که چگونه کشور را به ثمن بخس فروخته است. نزدیک به یک قرن و نیم بعد از همین روستا، طلبهای جوان راه آخوند آبادی را پی گرفت و رفت قم تا ملا شود، در محضر بزرگانی چون آیت العظمی بروجردی، امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی، گلپایگانی، مشکینی، کسب فیض نمود. بعد به تهران آمد و در مسجدجلیلی واقع در خیابان فردوسی پیشنماز گردید و در منبر به افشاگری پرداخت. چندبار به دلیل اخلال در امنیت کشور دستگیر و زندانی گردید. به همراه عدهای از روحانیون سرشناس مانند شهید بهشتی، مشکینی، باهنر، رفسنجانی، یزدی و اردبیلی جامعه روحانیت مبارز تهران را تشکیل دادند؛ انقلاب که پیروز شد از سوی امام خمینی به عضویت شورای انقلاب درآمد. بعد که کمیته انقلاب اسلامی به فرمان امام تشکیل شد سرپرست این نهاد شد. وزیر کشور شد و با شهید رجایی پس از شهادت رجایی چون اوضاع بهم ریخته بود تا انتخاب رییسجمهور جدید به عنوان نخستوزیر انتخاب شد تا خللی در ادارهی امور کشور بوجود نیاید.
امام او را به عضویت شورای نگهبان منصوب کرد. این همه حکم و مسئولیت میرساند که یکی از افراد مورد وثوق امام (ره) بوده است. او برای تربیت مدیران آینده نظام دانشگاه امام صادق را تأسیس کرد. حوزه علمیهای به سبک روز با آموزش رشتههایی که مورد نیاز بود. آیتا… با کولهباری از تجربه سیاسی و مسئولیتهای ارشد اجرایی، اخلاق تدریس میکرد. مورد وثوق و اعتمادجریانات سیاسی درون نظام بود.از احترام و حرمت والایی در میان بزرگان اصلاحطلبان برخوردار بود. بسیاری از گله و شکایات خویش از دوستان رقیب را با او در میان میگذاشتند.دوستی گرانمایه برای آنان بود. عدالت، انصاف، تقوا و اخلاق او را مرضی طرفین وفاداران انقلاب قرار داده بود. پدر معنوی اصولگرایان بود، تمامی گروهای اصولگرایی او را به عنوان پدری دلسوز قبول داشتند و نظر آیتا… را درباره مهمترین مسائل خود صائب میدانستند،تلاش میکرد فرزندان و یاران نظام را متحدنماید.او به همراه مرحوم عسگراولادی، پیر و شیخ باوقار اصولگرایان بود. در التهابات و هیجانات سیاسی از جاده اعتدال و عقلانیت خارج نگردید. پس از حوادث سال ۸۸ باز هم آرامش و انصاف خود را حفظ کرد و راهنمایی و ارشاد و پند و نصیحت را در پیش گرفت.
هرچند گروهی از فرزندان ملتهب و هیجانیاش در تلاش او برای ایجاد وفاق و همدلی میان گروهای اصولگرا بر او یاغی شدند! و حرمتش را رعایت نکردند اما شیخ باوقار گره برجبین تاب نداد و خشمگین نشد. چون پدری مهربان در برابر ناسپاسی فرزند به قول احسن پرداخت و زبان به نصیحت گشود، تا میان فرزندان جدایی و تفرقه نیفتد.در طول سی و پنج سال انقلاب حوادث و التهابات سیاسی تغییری در خط و مشی سیاسیاش بوجود نیاورد. مقام و مسئولیت او را نفریفت و مغرور نساخت؛ گناه کسی را نشست و تیر تهمت و افترا را به کسی ندوخت و پرده راز و اسرار کسی را ندرید؛ تقوا و خداترسی را توشه آخرت خود ساخت «محیا و مماتش لله رب العالمین» بود؛ خدایش بیامرزد.
این مطلب در شماره ۱۱ دوهفته نامه آساره منتشر شد.