شما اینجا هستید
ادب زاگرسی » وه میدان جنگ چی حیدر حسین

ملاپریشان شاعر عارف لرستانی سروده ای به گویش لکی در سوگ سرور و سالار شهیدان دارد که نمونه‌ی آن در بین سوگ‌سروده‌های گویش‌های محلی کم نظر است، به گزارش بلوطستان زنده‌یاد اسفندیار غضنفری در کتاب شرح دیوان ملاپریشان درباره ی این شعر  که با عنوان گفتار ملاپریشان در رثای امام حسین (ع) آن را آورده می‌نویسد: یکی از بهترین گفتاری که درباره‌ی شخصیت حضرت سیدالشهداء حسین ابن علّی علیهم‌السلام تا این تاریخ سروده شده است از قلم این عارف متفکر تراوش کرده است فکر نمی‌‌کنم شاعری توانسته باشد مانند «ملاپریشان» از عهده‌ی این کار برآمده و ‌هایله‌ی جانسوز کربلا را این‌گونه به رشته‌ی نظم بکشد.به مناسبت عاشورای حسینی آن را پیش کش مخاطبان فرهیخته‌ی بلوطستان می‌کنیم.

ژَ گفته‌ی راسان شِنفتم نوید

کُشته‌ی عشق او شهیداً، شهید

تو که دَسرَس کربِلات نُوی

گذر وَ صحرای پِربِلات نوی

تا گه عشقیان بوینی وَ چَم

بی سر و سردار نه صحرای ستم

سران وَ نیزه‌ی اعدا بی بدن

ابدان وَ صحرای ستم بی کَفَن

ژ خوین ویشان رنگین پا و دس

خضاب و مدهوش ژ باده‌ی اَلَس

عجب عشقیان، پرورده‌ی خاصان

نامشان نِماو بَری وَ آسان

چابک سواران شجاع نورَس

وَ جنگ خوش‌حالان غیور کم‌کس

دشمن افکنان وَ بازوی یَلی

شیران بیشه‌ی مرتضی علی

نیکو قامتان گل‌روی بو مشکجججج

ترجبین لبان ژ تشنگی خشک

‌هاشمی اصلان ژ نسل حیدر

پی میدان سبقت وَ یکدیگر کَر

نازک میانان قوی دل و جنگ

نهنگ صولتان جَلد تیژ آهنگ

بی‌نوا ‌میران، نینوا مسکن

یوسف صورتان گلگون پیراهن

له معرکه‌ی عشق ژ گیان گذشتِن

ژ گیان شیرین آسان گذشتِن

چونکه وصل دوست منظورشان بی

سر و گیان باختن چی سورشان بی

عشقیان فدای خاک پاتان بام

فدای او سلطان کم سپاتان بام

قتیلان خوشا وَ حالتان بود

هَنییاً لَکُم جَناتِ‌الخلود

جام شهادت گواراتان بود

نَحنٌ عطّاش و اَنتُم وَدود

ابی عبدالله و فدای نامت

یک دمی دنیا نوی وَ کامت

اول مصیبت جدّت پیغمبر

بهترین خلق، سیّد سرور

دومین عزای حضرت بتول

معصومه‌ی کبری، ممدوحه رسول

صالحه‌ی عظمی، محنت زداده

ماتم زده‌ی مرگ باب آزاده

سومین عزای نامور پدر

شیر کردگار، نفس پیغمبر

چارمین عزای والا برادر

در دریای علم حضرت داور

حسن نونهال باغ مرتضی

مسموم صابر، رضا وَ قضا

پنجم مصیبت دشت پرخطر

زُوانِم لال بو، خاکم بو وَ سر

شهید صحرای کربلا حسین

وَ بلای عظیم مبتلا حسین

وارث علوم انبیاء حسین

قتیل فتنه‌ی اشقیاء حسین

وَ میدان جنگ چی حیدر حسین

صابر چی ایوب پیغمبر حسین

ذبیح زمان بی یاور حسین

بی یار و فرزند و برادر حسین

ماتم‌زده‌ی مرگ یاوران حسین

پامال ستور کافران حسین

جسم مطهر نه روی زین حسین

له دشت ستم دل پر خوین حسین

بدن مشبک بان دشت حسین

بهای خوین تو هشت بهشت حسین

اهل بیت اسیر هراسان حسین

سرِت وَ نیزه‌ی ناکسان حسین

ای اصل ثابت باغ عبادت

ای ذبح عظیم دشت شهادت

ای شمس‌الضحی ژ تشنگی زرد

ای گلگون قبای معرکه‌ی نبرد

ای ثابت قدم شجای روژ رزم

سرور مردان، مرد صاحب عزم

ای شیر یزدان مرد ممتحن

شاه کم سپاه نه صحرای محن

کس‌ چی تو صابر و بلا نوی

مبتلا و دشت کربلا نوی

جد تو خلیل رهبر انام

یک قربانی کرد اویش ناتمام

هفتاد و دو تن قربانی کِردی

حقا نه رای دوست مردانه مِردی

پرورده‌ی آغوش خیرالبشررو

شجاع شهید زاده‌ی حیدر روج

بازوی یدالله ژ کار کفته رو

گردآلو سیمای ماه دو هفته رو

زینت دامان زهرای بتول رو

پی مرگ یاران زار و ملول رو

لؤلؤ مرجان بحر قرآن رو

وارث علوم پیغمبران رو

واویلا ژ دست چرخ اخضر رو

زاری ضعیفان آل حیدر رو

یکه شهسوار گلگون قبا رو

گلان گلشن آل عبا رو

تنان نازک وَ بی کفن رو

عزیزان در خاک دشت مِحَن رو

عروسی قاسم بی وَ عزا رو

آه ژای مصیبت محنت افزا رو

قامت شمشاد علی اکبر رو

گلو تیر خورده‌ی علی اصغر رو

عباس علی صاحب عِلَم رو

زینب جرعه نوش جام الم رو

زاری سکینه، ناله‌ی کلثوم رو

آه و واویلا ژو دشت شوم رو

تازه نهالان باغ حیدر رو

ژ تیشه‌ی اعدا بی بار و بر رو

اسیری عترت شاه عرب رو

و بی مقنعه و چادر زینب رو

فرزند عزیز ساقی کوثر رو

لب تشنه‌ شهید نیش خنجر رو

بدن مشبک تیر جفا رو

حسین قربانی کوی وفا رو

و خاک و خوین تن آغشته رو

ثانی حسن، آه ژای کشته رو

ژای مصیبته تا روی مردن رو

تا دم تسلیم گیان سپردن رو

بگریوم چی اور بنالم چی نی

مختصر واچوم وی ویانِم وی

کافران کردن پری ملک ریج

نخلان گلشن آل عبا پی

ستم بی‌پایان و اندازه کِردِن

فرزند زهرا وَ بَردَه بِردِن

نظر کَر وَ کین چرخ چنبری

قوّت کفار، ضعف حیدری

  1. شاعر

    بسیار عالی بود. ملاحقعلی سیاهپوش هم مرثیه‌ی جانسوزی دارد که در کتاب گلزار ادب لرستان مرحوم اسفندیار غضنفری آنرا با ترجمه آورده است. شعر چنین شروع می شود. فلک بد کردی فلک بد کردی هیچ حیفت ناما فره بد کردی
    پای ادب ژ حد حرمت رد کردی بد وَ گرد آل محمد کردی
    اوسا شین ژ دشت کربلا خیزا پی چه اوراقت ژ هم نریزا
    پی چه او روژه نفخ صور نوی پی چه دیده ی ماه و خورشید کور نوی ….
    مطاله ی این شعر را به همه علاقمندان به ادبیات لرستان توصیه می کنم.

  2. مهدی اسدیان بیرانوند

    بسیار عالی
    لطفا ساقی نامه ایشان هم قرار بدهید
    اگر میشود اشعاری نیز از ملا منوچهر کولیوند بگذارید

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان