مظفر امیدی |با مطالعه ی آیین نامه ی نظام رتبه بندی معلمان تحت عناوین، دایره شمول ،فرایند رتبه بندی پنج گانه بر مبنای امتیازات مکتسبه حاصل از شایستگی های عمومی ،تخصصی و حرفه ای ،تنها می توان گفت که متولیان آموزش و پرورش بیشتر در پی تحقیر معلمان و یا توهین به شخصیت آنان بوده اند!

آن چه به نظر می رسد این است که ابزار و وسیله ی سنجش و ارزشیابی شخصیت علمی ، تخصصی و فردی معلمان در قانون نظام رتبه بندی فرهنگیان برای جناب وزیر “قپان” عهد قاجاری بوده است ؛[ در روزگاران قدیم قپان ترازوی بی کفه ای ودارای دو سر بود که یک سر سبک آن جهت وزن “متاع” هایی با وزن کم و سر سنگین دیگر آن جهت توزین متاع های سنگین وزن بوده ؛هر قپان سنگ مخصوص خود را داشته است و “حق گفتن و راستگویی از اصول اساسی و مهم قپان وقپان داری “و مایه ی اعتبار و درستکاری آنان بوده است!
به راستی که برای دولت مردان قپانی دنیای مدرن امروزی ، بزرگترین چالش نظام تعلیم و تربیت کنونی ، دارا بودن “شایستگی های عمومی “بر مبنای ایده و باورهای فکری و مدیریت قرنطینه ای است نه تربیت آنان بر اساس فلسفه نظام های تعلیم و تربیت روز دنیا؛ این در حالی است که جامعه ی صد درصدی معلمان بارها از طریق هسته های گزینش ،نهادهای بازرسی و حراست ، تعهدات دبیری در مراکز دانشگاهی ،تربیت معلم و از طریق مصاحبه های حضوری و….میزان شایستگی های عمومی و فردی آنان مکررا مورد سنجش و ارزشیابی و تایید شدن قرار گرفته و آن گاه در کسوت معلمی مشغول به خدمت شده اند و لذا طرح دوباره این موضوع برای احراز رتبه بندی نوعی تناقض رفتاری و زیر سئوال بردن عملکرد گذشته ی وزارت و بیشتر معلمانی است که بیش از دو دهه از عمر خویش را صرف آموزش و تربیت فرزندان مردم کرده اند!
با همه ی انتقادات ذکر شده حال سئوال اساسی در خصوص( ماده ۳) آیین نامه رتبه بندی این است که :
-آیا معلمان همان متاع سبک وزن نیستند که در سر سبک وزن قپان ،جناب قپان دار توزین می شوند ؟
– تاییدصلاحیت 《مراجع ارزیابی و تشخیص دهنده شایستگی های عمومی 》بر عهده ی چه کسانی است ؟
-مراجع ارزیابی کننده چگونه می توانند باورها ،اعتقادات رفتارهای درونی و بیرونی و… معلمان راتحت عنوان شایستگی عمومی تشخیص و امتیاز دهی منصفانه و عادلانه را توزیع نمایند ؟

همچنین در مواردی از شایستگی های تخصصی و حرفه ای می توان به نظام توزیع ناعادلانه امتیازدهی در بخش های چون” آموزش ضمن خدمت” که فاقد کارایی و اثرگذاری در فرایند “یادگیری و یاددهی “نظام آموزشی و کم اهمیت جلوه دادن مدارک “تحصیلات عالیه “در برابر دیگر عوامل صوری و کاغذی و یا برخی دیگر از معیارهای شایستگی حرفه ای اشاره کرد که چندان عامل اثر گذار در بهبود کیفی نظام آموزش و پرورش نبوده و نیستند؛ اما طرح این موارد غیر ضرور به عنوان عوامل کسب امتیاز برای رسیدن به خوان پنجم وزیر تنها نشان از سنگ اندازی و عدم حسن نیت قپان دار وزارت آموزش و پرورش در مسیر عدالت طلبی و دادخواهی معلمان از رسیدن به حقوق تضییع شده ی خویش طی سالهای متمادی گذشته می باشد !

تاکید بر اجرای آیین نامه ی فعلی علی رغم مخالفت ۹۵ درصدی فرهنگیان تداعی کننده< وعده های سرخرمن دادن> و <چرتکه انداختن وزیر آموزش و پرورش> در دوران جنبش حق طلبی و دادخواهی معلمان برای گرفتن حق و حقوق خویش است !
ماموریت جناب وزیر در اجرایی کردن قانون نظام رتبه بندی صرفا تاکید بر اصل 《کاهش بار مالی》این قانون برای دولت است نه توجه به کیفیت و ارتقاء سطح علمی و کیفی نظام آموزشی کشور ؛زیرا سالهای سال است که نظام آموزشی کشور بیمارگونه ،رها شده و تهی از نخبگان علمی و دانشگاهی شده و این مهم در اولویت نبوده و نیست!
اشغال صندلی مدیریت وزارت آموزش و پرورش بر مبنای لابی های سیاسی ؛جولان دادن و سهم خواهی نمایندگان فاقد بینش و دانش تخصصی در این وزارت خانه ؛تزلزل مدیریت های ستادی و کوتاه بودن عمر دوران مدیر کلی به کمتر از یک سال و عزل و نصب های فله ای و نگاه پادگانی به مدارس و مهم تر از همه سطحی بودن محتوای کتابها و برنامه های درسی و مغایرت آنها با نیازهای دانش آموزان و جامعه، همه نشان از بی برنامه بودن و آشفتگی کیفی نظام آموزش و پرورش کشور و سقوط آن در دره ی بی برنامگی است !
اجرای قانون رتبه بندی، نه آمال و آرمان فرهنگیان بلکه مسکنی موقت برای درمان مشکلات معیشتی حادکنونی که ناشی از عملکرد ناشایستگان برمناصب مهمی چون وزارت و وکالت ملت در ساختار دولت ها بوده است که به زعم خویش مسئولیت حل مشکلات را بر عهده داشته اند !
در پایان امید است که جناب وزیر ارزیابی و سنجش فرهنگیان را با افکار و ایده ها و ابزارهای روز مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند اگر چه معتقدم باید به زمزمه کردن شعر زنده یاد عارف قزوینی در وصف آنان بسنده کنیم :

خواب اند وکیلان وخراب اند وزیران بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانه ویران یا رب بستان داد فقیران ز امیران سرچشمه :سیمره شماره ۶۲۱