آسیب شناسی مدیریت بویژه در نهادهای اجتماعی و شهری از جمله مباحث مهم و زیربنایی جامعه امروزی است بطوری که تاکنون در راستای تبیین آفت ها و عوامل ناکارآمدی آن در حوزه نظری هزاران مقاله و کتاب نگاشته و منتشر گردیده است. مساله مدیریت در جوامع خرد خصوصا” با بافت های سنتی موضوع ویژه ای ست که مولفه های آن نیز با مباحث کلی حوزه مدیریت متفاوت می باشد.شاید بارها در ذهن من و شما خطور کرده باشد،چگونه باوجود استعداد های سرشار بومی و خیل عظیم دانش آموختگان جوان و عناصر زبده و کار آزموده لیک در راس هرم برخی مدیریت ها ی اجرایی استان لرستان افراد غیر بومی وبومی های همیشه همراه باجریانات سیاسی ب مثابه قرارگرفتن درمسیرباد آنهم از نوع ناکارآمدش قرار دارند ؟به عینه دیده ایم که درانتخابهای مدیریتی نیروهای بومی ضعیفی انتخاب می شوندکه سابقه وکارنامه مدیریتی آنهادرآینده مهمترین مانع تصدی پستهای مدیریتی برای دیگرمدیران پتانسیل داربومی خواهدبودواین به خودی خودی زمینه سازورودنیروهای ناکارآمدترغیربومی به بدنه مدیریتی استان است،سخن ازناکارآمدی مدیریت است .بویژه در این مقطع زمانی که مردم لرستان دچار مشکلات فراوانی شدند و هزینه های گزافی را بابت این ایده تحمل و پرداخت نمودندبطوری که پس ازشکست اصلاحات درمیانه دهه هشتاد تغییرات متعددی در بدنه مدیریتی استان ایجادشد که نتیجه معکوس آن نه تنهاعاملی برای پیشرفت مطلوب لرستان به شمارنرفت بلکه باانتصاب نیروهای بومی ناکارآمدوغیربومی های ناکارآمدتردووجه متضاداین انتصابهاعاملی مهم درنارضایتی های عمومی ازدولت احمدی ن‍ژادورویکردش به مدیریت استان لرستان محسوب می شود
یکی ازمهمترین دلایل و عوامل ایجادچنین وضعیتی دربدنه مدیریتهای لرستان تبعیض ووجودبی تدبیری در فرایند توزیع قدرت بوده که بارها مورد تاکیدواقع شده است .بایدگفت مدیریت غیربومی فی نفسه مذموم و پدیده ای نامانوس نیست بلکه بسیاری از مردم بر این باورند با وجود عناصر کارآمد و شایسته و تحصیل کرده دیگر نیازی به سپردن مدیریت دستگاههای اجرایی لرستان به مدیران غیربومی کرمانی،سیستانی،همدانی ویاارکی لاصل نیست.البته نباید فراموش کرد که آنچه مذموم بوده و هست بکارگیری مدیران ناکارآمد و ضعیف اعم از بومی و غیربومی است واگردرجایی توان پرورش وانتصاب مقوله مدیریت بومی میسرنباشد سپردن مدیریت به افرادغیربومی نباید انحراف از وعده ها و برنامه های انتخاباتی تعبیرشود.
اما چرا مدیران ضعیف آنهم از نوع ”بومی ناکارآمد وغیربومی ناکارآمدتر” دراستان و در عرصه اداره نهادها و دستگاههای دولتی رشد پیدا می کنند؟علل این پدیده را می توان در مقوله دیگری جست و آن چیزی جز اختلافات بیهوده ، سطحی و باندی افراد و گروههای منطقه ای نیست.وجود اختلافات غیر ریشه ای و مبتنی بر سلیقه های گوناگون اعم از فرهنگی ،طایفه ای ،باندی ،سیاسی و غیره فردمحوری را جایگزین شایسته سالاری و مدیریت جمعی نموده است
سئوالی که دراذهان متبادرمی شوداین است که آیااصولا” مدیریت بومی و غیربومی مقوله ای علمی است یا صرفا” مساله ای روانی و ذهنی که در جامعه ما بشکل جدی بروز کرده است ؟چگونه می توان خوب یا بد بودن مدیریت غیربومی را استنتاج نمود؟
دولتمردان تدبیروامیدپس ازمشاهده نابسامانیهای مدیریتی استان دردولت به اصطلاح مهروزوعدالت گستراحمدی نژادکه رشدقارچ گونه مدیران فاقدتجربه وبنیه سیاسی واجرایی کرمانی وسیستانی و..رابرای لرستان به ارمغان آورد بایدبدانند هر عمل وحرکت انسان در بر دارنده انگیزه وهدفی است به عبارتی انسان بدون انگیزه وهدف دست به کاری نمیزند مطالعه وبررسی انسان از هستی جامعه وخودش نشانگر کوشش وتلاش وی در جهت دگرگونی محیط خود ورفع نیازها ، ایجاد امنیت برای خود وبقا وتداوم متعالی آن است حقیقت امر اینکه تلاش وکوشش انسان امروزی برای توسعه هم ملهم از اصول بنیادین مذکور است علی الاصول هر قدر آگاهی انسان ومحیطش افزایش یابد ، بهره یا بی از امکانات بالقوه وبالفعل طبیعت وجامعه بایستی آسان تر وبدون ستیز و تنش صورت گیرد اما این روند وفرایند در دوران کنونی که در پایان یکساله دولت تدبیروامیدهستیم متاسفانه ملاحظه میکنیم وضع لرستان پس ازانتخابات یازدهم ریاست جمهوری باتداوم مدیریت مدیران اداری حاکم به گونه ایی است که نه تنها هوشمندانه وهمسطح مطالبات مردم نیست وتحقق نمی یابد بلکه با نارسایی ها وکاستی هایی همراه است این نارسایی ها وکاستی ها گر چه در نزد دولت فعلی قابل لمس هستند اما به عینه دیده ایم که سیاستی عملیاتی در ورای رفع آنها مشاهده نمیشود و متاسفانه چون روند کنونی سیستم مدیریتی لرستان یک روند پایدار وپویانیست مجموعه این مسایل را هم چون شلیک تیری در تاریکی دانسته که نه تنها ره به جایی نخواهد برد بلکه برداشتن قدمی به عقب ودر نتیجه در جا زدن محسوب میگردد
درنگرش به مدیریت های لرستان بیان حکایتی تاریخی دراینجاخالی ازلطف نیست که ” در روزگاران قدیم شهری بود که حاکم شهر بر اساس یک سنت دیرینه در یک روز و ساعت معین بدین صورت انتخاب می‌شد که هر فردی که در آن لحظه‌ی مشخص از دروازه اصلی شهر وارد شود، به مدت یک سال حاکم و پادشاه شهر خواهد بود. درویشی بی‌خبر از همه جا در همان روز و ساعت وارد شهر شد و یک دفعه دید که جماعتی با گل و نقل و شیرینی، دف‌زنان و پایکوبان به سمت وی آمدند و او را بر تختی نهادند و به سوی دارالاماره بردند. وقتی درویش از قضیه مطلع شد و بر مصدر امور قرار گرفت، در مدت این یک سال دستور داد به مرور در محلی خوش آب و هوا در بیرون شهر برای او قصر زیبا و مجللی ساختند. زمانی که دوره‌ی زعامت او به سر آمد و شخص دیگری جانشین او شد، درویش زرنگ به قصری که در طی یک سال پادشاهی خود در بیرون شهر ساخته بود مراجعت کرد و تا آخر عمر از این زیرکی، منفعت برد” وچه زیباست قیاس این حکایت باروندمدیریتهای ناکارآمدی که بربدنه مدیریتی لرستان سایه افکنده واین دوران مدیریتی تنهاوسیله وابزاری برای ریاست وبالابردن سابقه مدیریتی درفایل استعلامی برای ادواروسالیان آینده است نه پیشبردامور!”دراینجاهدف ازبیان این حکایت خدایی ناکرده سواستفاده مدیران ازبیت المال ومسائل مالی مطرح نیست”
هم اینک باسپری شدن یکسال ازدولت تدبیروامیدمتاسفانه بسیاری ازمسئولیتهاومدیریتهای کلان استان لرستان نه تنهابه طیف جریان حاکم وابسته نیست بلکه عملابسیار ازمدیریتهادراختیارافرادی است که همسوباتمامی دولتهای برآمده ازرای مردم اعم ازسازندگی واصلاحات وعدالت وهم اینک نیزتدبیروامیدهمچنان مسنددارمدیریتهای کلیدی استان لرستان بوده ونوعی رانت قدرت رادراستان لرستان پدیدارگردده اند،درراستای حفظ جایگاه روزی اصلاح طلب بوده وبرای خاتمی هورا کشیده ،روزی نیزفریاد وامصیبتا سرداده از ازادی خاتمی گریزان به سوی اصولگرایی احمدی نژادچرخش داده اند وهم اینک نیزتلفیقی ازآن دودولت یعنی اعتدال رادستمایه ماندن درهرم مدیریتی قرارداده وخودرامعتدل ومیانه می خوانند!!!
دراواخردهه هفتادوهمزمان بادولت اصلاحات دراستان لرستان مدیریتهابرپایه شایسته سالاری آن دولت به بسیاری ازمدیران غیربومی سپرده شدحاصل آن بی اعتمادی به نیروهای اصیل اصلاح طلب ومعتقدبه مشی دولت لرستان راکانون کشمکش هاوتنازعات سیاسی نموده وطیف راست سنتی رابرلرستان مستولی نمودبه نوعی که درکوران گرایش عجیب ملت ایران به اصلاحات ازنه نماینده استان لرستان درمجلس ششم حماسه ایی برعکس مردم سایرنقاط برای اصولگرایان شکل گرفت وبهاروندوشاهرخی وامامی وبروجردی ومحمدی اصولگرارادرشهرهای خرم آباد،پلدختروکوهدشت وبروجردوسلسله ودلفان روانه مجلس کردتاعملا صدای اکثریت مردم لرستان درمجلس ششم خاموش شده وازتوسعه وقافله توجه دولت به مناطق محروم عقب بمانیم.
احمد انتظاری‌ملکی اهل ملکان اردبیل به مدت پنج سال محمدجواد محمدی‌زاده اهل دزفول سه سال و نه ماه و سیزده روزسید حسن رسولی اهل کاشمر خراسان دو سال و ده ماه و پنج روزنورالله عابدی اهل بهبهان خوزستان دوسال… ادامه در ستون مقابل
ادامه‌ی همین صفحه
… و سه ماه و بیست وپنج روزقربان‌علی سعادت‌قره‌باغ اهل قره‌باغ آذربایجان‌غربی سه سال و ده روز،محمدرضا محسنی‌ثانی اهل سبزوار خراسان یک سال و شش ماه سیدحسین صابری‌انارکی اهل انارک کرمان سه سال و سه ماه حبیب‌الله ده‌مرده اهل زابل سیستان و بلوچستان سه سال ودو ماه و سه روزوبالاخره هوشنگ بازوند اهل نهاوند ازابتدا دولت تدبیرتاکنون طی بیست وپنج سال گذشته برمسنداستانداری لرستان تکیه زدندازمیان نه استانداربیست وپنج سال اخیرسه نفراصلاح طلب بوده ومابقی درردیف اصولگرایان قراردارند،دربین این نه استانداربوده اندافرادی که ازپشتوانه اجرایی وسوابق اجرایی بی بهره بوده واستانداری لرستان سکوی پرتاب انهابه استانداری اردبیل،کهکیلویه وبویراحمد،نمایندگی مجلس،استانداری خراسان رضوی وسازمان حفاظت محیط زیست و…شده وهمچنین سیاستمدارانی نیزبوده اندکه لرستان نتوانسته ازجایگاه وپشتوانه سیاسی ایشان بهره مندگردیده وفرصت سوزی شده است،اماآنچه گقتنی می نمایداین است که این دولتمردان نتوانسته انددربیست وپنج سال اخیربرای لرستان توسعه زاباشند. دردوره کنونی نیزمطالبه اصلی مردم لرستان ازرییس جمهورشایدتوجه به بکارگیری نیروهای پشتوانه دارسیاسی وبابرنامه وتکنوکرات دربدنه مدیریت استان باشدامری که تاکنون درعمریکساله دولت اعتدال محقق نشده وبه نوعی بسیاری ازمدیران اصولگرای دیروزبانام اعتدال میانه رودردولت امروزلرستان بکارگرفته شده،برخی نیزبی بلیط ازمبدا اراک به مقصدخرم آبادازایستگاه دولت اصولگرابه صف قطاردولت نوپای تدبیرپیوسته ،فرماندارانی نیزمنصوب شده اندکه ازآرمان دولت بی بهره بوده وپس ازچندی حتی اجازه سخنرانی به نوه گرام امام راحل”رض” درشهرستان تحت مدیریتش سلب گردیده،فرماندارمنتخب دیگری نیزبه جریان تحول خواه محسن رضایی گرایش داشته ودرستادوی فعالیت کرده وهم اینک بعنوان اولین فرمانداردولت اعتدال راهی یک حوزه پرتنش سیاسی درلرستان شده وباتبلیغات زودهنگام ومدیریت محافظه کارانه سودای نمایندگی بااستفاده ازرانت فعلی مدیریتش رادرذهن می پروراند وخلاصه حکایت مدیران کل استان نیزچیزی سوای حکایت استانداران وفرمانداران ومدیران کل همیشه همراه بادولتهانیست ،فراموش نکنیم درکشمکش برخی فرصت طلبی هاازیک سو وبی توجهی دولتمردان به مطالبات به مردم ، استان لرستان بزرگترین بازنده خواهدبود
