درکوهدشت هم بعضی که خودرا اصولگرا تلقی کرده بودن این چند دوره می باشد هرجریانی اصولگرا چه اصلاح طلب به نفعشان باشد بلافاصله رنگ عوض کرده و به لباس و قالب جریان سیاسی حاکم درآمده وحاضر به تمکین از تصمیم اصولگرایان نبوده جریانهائی می پیوندندکه هیچگاه خط و ربط مشخصی نداشته اند بایستی بدانند که برای همیشه از مدار اصولگرایی سقوط کرده و بر شناسنامه ی سیاسی خود مهر باطل زده اند

با تشکر فراوان از مواضع اصولی و ثابت قدمانه حاج نورالدین احمدی ،احترام به پیمان و لزوم عمل به آن ریشه فطری دارد. هر انسانی لزوم عمل به پیمان را در نخستین مدرسه تربیت، یعنی فطرت و سرشت انسانی می آموزد و از آن الهام می گیرد. کودکان در آغاز زندگی، با سرشت پاک خود، عمل به پیمان را لازم می دانند. پیمان شکنی را نکوهش می کنند و از پیمان های توخالی برخی پدران و مادران ناراحت می شوند. در عین حال، کودکان با این احساس، رشد می کنند.
به خاطر فطری بودن این اصل در جامعه انسانی، نقض عهد و پیمان شکنی از رذایل اخلاقی شمرده می شود و ضربات شکننده و جبران ناپذیری بر شخصیت و انسانیت فرد، وارد می سازد و در صحنه های سیاسی، هیچ چیز رسواتر از پیمان شکنی نیست. تنها ملتی عزیز است که به تعهدات خود عمل کنند و آنها را محترم بشمارند.
قرآن مجید، دستور می دهد تا به عهد و پیمان خود پیوسته وفادار باشیم و بدانیم که در برابر خدا مسئولیم. همو می فرماید:وَ بِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُوا ذلِکُمْ وَصّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. (انعام: ۱۵۲)به عهد الهی وفا کنید. این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده است تا متذکر شوید.و نیز می فرماید:وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْوءُلاً. (اسراء: ۳۴)به پیمان های خود وفادار باشید زیرا از پیمان ها سؤال خواهد شد.و در آیه دیگری هم آمده است:«وَ الَّذینَ هُمْ ِلأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ؛ آنان (مؤمنین) به امانت و عهد و پیمان خود وفادارند». (مؤمنون: ۸)این سه آیه جایگاه پیمان را در قرآن روشن می سازد و اهمیت ویژه آن را بیان می کند.نادیده گرفتن پیمان ها، جز خودخواهی و بی اعتنایی به حقوق دیگران و سبک شمردن شخصیت آنها علتی ندارد و افراد خودخواه و پیمان شکن از دید پیامبر اکرم نکوهش شده اند. چنان که ایشان فرموده است: «لا دینَ، لِمَن لا عهدَ له؛ آن کس که به پیمان خود وفادار نیست، مسلمان نیست».بنابراین حرکت این اصولگراهای ظاهری وفای به عهد نیست و مصداق خیانت در امانتی است که با رای مردم متاسفانه غصب کرده بودند.

جناب احمدی سلام:
چنان تفسیری از حزب کردید که نزدیک بود باورکنم که تو کشور ما حزبی وجود داره؛ برادر عزیز حزب کجا بود! این جریان های فصلی که موقع انتخابات تشکیل میش بهشون میگن سوپاپ …نه حزب .حزب اساسنامه مشخصی داره که من تفاوتی تو این دوتا نمیبینم! منتظر جوابتون هستم…
اگه شما مخالفید بگید فصل تمایز اصلاج طلب واصولگرا چیه؟

گوسغند جدا مانده از گله را گرگ می خورد این ضرب المثلی از بزرگانی است که تجربه داشته اند

دکتر کاییدی بابت استفاده از مهره های غیر اصولگرا و بی تعهد نسبت به مردم که الان اردوگاهش را هم ترک گفته اند از مردم عذرخواهی کند بازهم گلی به جمال احمدی که غیرتش اجازه نمی دهد سکوت کند در قبال این مصیبت عظما

سید حمید کاظمی یک اصولگرایی ناب است و این بار نماینده است چه برادر احمدی بخواهد چه نخواهد

این آقایان انگار طلب کار هم هستندمتذکر شوم به شما که دولت روحانی شما را عزل کرده نه کاییدی اصولگرا،شما که اصولگرا بودید مگر قرار است همیشه مدیر باشید،خیال کردید اگر شما در مسئولیت نباشید باید عزل شوید؟/،این مدیرات تازه منصوب نیروهای دولت هستند و به طبع شما باید در روزگاری که دولت با شمانیست کار سیاسی می کردید و به قدرت باز می گشتید ،دوران شاهرخی که شما فقط حاضر بودید می نشستید و از نزدیک نماینده زا زیارت می کردید خاک بر سر جریانی که امیدش به شماهایی باشد که حتی توان اقناع خانواده خود را هم برای همراهی سیاسی ندارید ،کسی از شما نمی ترسد فقط حاجی هشدار داده که مردم شما را بشناسند که چه جفایی بر اصولگرایان بی بهره از ریاست و کیاست اما مقاوم در برابر هجمه ها کرده اید،بروید که با رفتنتان پلدختر نفس خواهد کشید ،خودتان هم می دانید که رجل سیاسی نبودید و فقط دنبال منصب بودید و اف بر این روزگار که میزها اینقدر بی ارزش شده اند که هر بیابان گردی داعیه دار ریاست شود

فاتحه اینها خوانده شده نگران نباشید درود بر دکتر کاییدی

شاه رگ احساست را میدرند /سگ های بی وجدانی که با روباهان هم هم خواب بوده اند !!!!/درد دارد نفس کشیدن در جنگلی که شیران خودفروشش دم از شیری میزنند!!!

کسی که تا دیروز بلد نبود دو کلمه حرف بزند و صدقه سری کاییدی کت و شلواری تنش کرد الان شده سخنران ستاد……..خدایا اگر نمیریم همه چیز را می بینیم

ظلم بر سه قسم است ظلم انسان در حق انسان،ظلم انسان در حق خالق و ظلم انسان در حق خودش!
کاییدی با میدان دادن به عناصری بی خاصیت از لحاظ جایگاه سیاسی و اداری به خودش ظلم کرد

هزاران آفرین بر روشن بینی و روشمگری آقای احمدی درمعرفی چهره افرادی که می خواهند مانند زالو خون همه جریان های سیاسی را بمکند.
این مقاله هشدارجالبی بود به ما جوانان نسل های بعدی اصلاح طلبی که مواظب باشیم هیچگاه فریب افرادی که دارای این ویژگی ها هستند را نخوریم.
اینکه نمی شود گالونِ جافرباشی و نون خورِ من
آدم باید راستا حسینی خط و ربط خودش را دنبال کند.
کلماتی مانند ایمان، مردانگی، شجاعت، راستگوئی،امانتداری واژه هائی دارای بار ارزشی هستند و کلماتی مانند دروغ، چاپلوسی، نان به نرخ روزخوردن، فرصت طلبی، چند چهرگی، ریاست طلبی، بی تعهدی، بداخلاقی واژه هائی با بار ضد ارزشی درهر مکتب و مرامی هستند .
نمی شود اگر کسی درمورد این خصلت ها دست به قلم برد اورا به باد انتقاد بگیریم .بلکه باید خودمان را معالجه و درمان کنیم.
اگر غیرازاین باشد باید به بسیاری از نامه ها و پندهای مولای علی علیه السلام خطاب به فرمانداران و کارگزارانش انتقادکرد

جناب منتقد منصف
باسلام و احترام به شما و همه کسانی که شاید مفهوم تحلیل بالاگریوه را به اشتباه برداشت کرده اند
– چون درهیچ جای این تحلیل اسمی از کسی برده نشده ، که شما و انگشت شماری از کاربران مارا به سوال و جواب اخروی رهنمون شده اید.پس ازقیامت بترسید و برداشت اشتباه خودرا درمورد نویسنده تحلیل اصلاح کنید
-چون درهیچ جای تحلیل بالاگریوه گفته نشده که شما بایستی به فلان فرد رأی بدهید که شما از « منتخب »و «انحراف منتخب» و… سخن گفته ایدپس به شما توصیه می کنیم از قیامت و سوال و جواب قیامت بترسید و سوء ظن نداشته باشید
-چون درهیچ بخشی از تحلیل بالاگریوه ماندن بر تصمیم گذشته که شما آن را اصرار بررأی دادن به نماینده فعلی معنی کرده اید دیدهنمی شود پس از خدابترسید و برداشت ناثوابتان از تحلیل بالاگریوه را اصلاح کنید.
-چون درهیچ جای تحلیل بالاگریوه گفته نشده که هرکس منتخب مردم باشد از گناه و اشتباه و انحراف مصون است وشما چنین برداشتی کرده اید..پس خطای برداشت و سوء ظن خودرا نسبت به نویسنده اصلاح کنید وگرنه برای پاسخگوئی درمحضر خداوند مهیا باشید
-مطلب بالاگریوه یک مطلب کلی است که مصادیقی درهمه جای استان ومملکت اسلامی دارد اینکه عده ای آن را به خودشان نسبت داده ویا دریافته اند که از مصادیق این نوشته هستند ، به نظرما به جای پرخاش به نویسنده و عصبانیت از یک واقعیت باید بروند خودشان را اصلاح کنند.
نباید انتظارداشت تا همه اوامر ونواهی و دستورات دینی و اخلاقی باب میل ما باشند بلکه حق این است که ما خودرا با معیارها وفق بدهیم
دریک کلام روشن و واضح گفته ایم اصولگرائی معیارهائی دارد که هرکس از این معیارها خارج شود ضمن آنکه با آبروی چندین و چندساله خود بازی کرده است ،( البته منظور تحلیل بالاگریوه کسانی است که اصولگرا نبوده بلکه با هدف رسیدن به مقاصد دنیائی سالها خودرا به مسیرارزشی اصولگرائی آویزان کرده اند)برگشت او و جلب اعتماد سیاسی مجدد هزینه های سنگینی دارد وافراد نبایستی بخاطر مناصب دوروزه دنیائی اینقدر خودرا خوار و ذلیل کنند. کجای این تحلیل به شما و برخی دیگر گران آمده است .
بازهم تأکید می کنیم که بعنوان مثال دزدی و خیانت دومفهوم ضد ارزشی و مذموم و ناپسند درجامعه هستندآیا اگر شما با فریاد بلند مرگ بر دزد و خیانتکار گفتید معلوم است هرکه از گفته شما ناراحت و عصبانی شد دزد است و خیانتکار وبایستی مورد سرزنش قرارگیرد، نه شما که یک واقعیت و حقیقت را فریاد زده اید !
-آیا اگر به ما گفته شده طبق دستور دین زکات مالتان را بپردازید، ما باید زکات مالان را بدهیم یا این دستور دینی و شرعی را تخطئه کنیم
ازراهنمائی های شما تشکر می کنم و اگراین توضیح ما تاحدودی تندبود و احیاناً برخی بخش های آن باعث رنجش خاطر حضرتعالی می گردد خاضعانه پوزش می طلبم

آقای احمدی توکه ادعای اصول گراییت میاد برا جذب مردم به سمت اصول گرا هاچکار کرده ای