نشریه اینترنتی بلوطستان؛ امروز در زندگی نوع بشر، بهداشت و سلامت دغدغه ای فراگیر، مهم و نقش آفرین است! وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران، امروز درمیان سایر وزیران دولت، سر وگردنی فرازتر دارد این یعنی که دردولت تدبیرو امید، حوزه ی بهداشت و سلامت قراراست نمود بیشتری داشته باشد! همچنان که در دولت های مهرورزی، وزیرمسکن نیز سروگردی از دیگر وزیران بالاتر داشت و دردولت اصلاحات وزیر فرهنگ نیز چنین بود!
حدود یک سال از حضور جناب آقای دکتر ساکی، رییس محترم شبکه ی بهداشت، درمان و علوم پزشکی لرستان می گذرد. خوش نداریم دفتر نقد مدیران پیشین را بگشاییم اما براین نکته تاکید می نماییم که از دست بی برنامگی ها ، سیاست زدگی ها و پایین بودن سطح مدیریت ها، خدا می داند! چه دست ها که برآسمان نرفته بود!
وضعیت به شکلی پیش می رفت که مردم، ازجناب آقای دکتر ساکی، انتظار کارستانی معجزه وار داشتند! با این حال هنوز نمی توانیم بپذیریم که حضور دکتر ساکی درلرستان هیچ خیر و برکتی را به ارمغان نیاورده است اما باید اعتراف کنیم که این حضور کم رنگ تا کنون برای حوزه ی بهداشت و سلامت لرستان نمود خاصی نداشته است!! نخبگان علوم پزشکی هنوز درحاشیه اند و دکتر ساکی انگار از لاک خود بیرون نیامده است و پیام دولت تدبیر و امید را درک ننموده است!
بهداشت عمومی مردم در روستا و شهر، وضعیت مناطق محروم، استخدام های بدون ضابطه ی مدیریت پیشین به سفارش یکی از نمایندگان، جریان زایمان دردمندانه ی زن کوهدشتی، سستی و مسئولیت ناپذیری شبکهی بهداشت ویسیان و مرگ شهادت وار مرحوم صفرزاده معلم فداکار و… موضوعاتی هستند که ما را به واکاوی دراین باره ترغیب می کنند از همه بدتر کادرسازی در شبکه ی بهداشت است که مدیریت جدید به تمام و کمال، گوش خود را به برخی از نمایندگان سپرده است!
داوری دربارهی شبکه ی بهداشت مثل داوری در موضوع آموزش و پرورش است! چرا که بهداشت و سلامت مقوله ای عمومی است و خوب یا بد بودن آن را باید از مردم نظر خواهی کرد! مردم می بینند که مثلن در بیمارستان بزرگ شهید رحیمی خرم آباد سیستم سنتی نوبت دهی چه ازدحامی و چه قشقرقی راه انداخته است، مردم وضعیت بیمارستان شهرستان کوهدشت والشتر را می می بینند و داوری می کنند!و…
امروزه سلامت جزء حقوق اولیهی مردم کشورها به شمار می آید واصولن توسعه یافتگی کشورها (توسعه ملیND) را بر اساس معیارها وشاخص های بهداشتی می سنجند، مانندبرخورداری از اصول ( مراقبتهای اولی بهداشتیPHC)، آموزش بهداشت وسبک وشیوه زندگی، (مرگ مادران به علت عوارض بارداری MMR)، (مرگ ومیر کودکان ونوزادانIMR)، پوشش کامل واکسیناسیون ، میزان سطح پوشش ودسترسی خدمات بهداشتی درمانی و ….
وزارت بهداشت و علوم پزشکی درحوزه سلامت دو وظیفه اصلی دارد: نخست (ارتقاء سلامت health promotion) و دودیگر (مدیریت درمان disease management) و بسیارطبیعی است که وظیفه اول یعنی بالابردن ضریب سلامت مردم، مهمتر ومقدم تراز دومی است!
تنگناها وچالش های کلی
الف: برنامه های پیش بینی شده درحوزه سلامت براساس سند ملی توسعهی بخش سلامت – برنامه چهارم وپنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی کشور- کامل اجرا نشده اند و نمی شوند.
ب: ضعف ساختارپوشش بیمه همگانی وعدم وجود یک نظام واحد ارائه ی خدمات بیمه ای ودرمانی.
پ: شاخص (پرداخت هزینه از جیب مردمOOP) بسیار بالا است، براساس سند توسعه چهارم این شاخص باید به کمتر از سی درصد برسد ولی درواقع این رقم هم اکنون حدود۶۵درصد است واین سبب می شود تا برمناطق محرومی مانند لرستان، فشاربرمردم دوچندان شود!
ت: توزیع سرانه سلامت درکشور، عادلانه ومنطبق با تراکم جمعیتی نیست: برخی استان ها مانند یزد باجمعیت کمتر از نصف لرستان، بودجه وسرانه ی سلامت بسیار بالاتری داشته و دارند!
دانشگاه علوم پزشکی لرستان درسالهای منتهی به ۸۱ازنظر معیارهای پژوهشی دربین تمام دانشگاه های علوم پزشکی کشور (۴٠ دانشگاه) رتبه ٧ و دربین دانشگاه های هم تیپ رتبه اول بوده ایم! درمعیارهای سلامت وشاخص های بهداشت نیز رتبه خوبی(١٢تا١۴) داشته و از میانه ی جدول بهتر بوده ایم. اما….. در نوبت های بعدی، براساس آمار منتشرشده از وزارت علوم پزشکی ( منتهی به سال ٩٢) این جایگا به شدت پایی آمد و دربین ٣٠ دانشگاهی که ارزیابی می شوند نام وجایگاهی از لرستان متاسفانه پیدا نیست!! جالب این جاست در ٨ سال گذشته، هیچ کس و هیچ مسئولی وهیچ نماینده ای نه مطالعه کرد، نه مطالبه کرد ونه حتی سؤالی فرمود!!
مشکلات ملموس حوزه سلامت استان
۱-افت محسوس شاخص های عملکردی آموزش، بهداشت و درمان!
۲-پایین بودن شاخص تخت های بیمارستانی فعال استان، نسبت به میانگین کشوری وفاصله چشمگیربا استان های برخوردار و همچنین غیراستاندارد بودن تختهای بیمارستانی!
۳-برخوردنامناسب بامتخصصین واعضای هیأت علمی بومی ونداشتن برنامهی درست برای جذب متخصصین، این بی برنامگی خود باعث مهاجرت این متخصصین وفوق تخصصان از استان لرستان به دیگرشهرهای کلان کشور شده است.
۴-به کارگیری وجذب تعدادزیادی نیرو وکارمند براساس رابطه ی سیاسی، فامیلی وآشنایان مسئولین وقت، که بیشتر آنان کارایی مناسب برای بهداشت و سلامت ندارند! مدرکشان مرتبط با بهداشت ودرمان نیست. ۵-انحصاری شدن برخی گروه های آموزشی ودرمانی خاص که متأسفانه به نیروهای متخصص کارآمد وجوانتر اجازهی ورود داده نمی شود تا مبادا درمیزان درآمد مافیایی برخی ها خللی وارد آید! هرچه زودترلازم است این تابوی انحصارفساد انگیز شکسته شود!
۶-تعلل وعدم برنامه ریزی برای راه اندازی دوره های تخصصی وجذب دستیار تخصصی که می تواند استان را از نظر نیروی ماهرومتخصص بی نیاز کند( استان های دیگر که زمانی عقبتر از ما بودند هم اکنون از ما پیشی گرفته اند!).
۷- نبود یک برنامه مشخص وراهبردی برای پایش وارزشیابی مدیران به گونه ای که متأسفانه مدیران ستادی ومحیطی، خودرا مصون از هر گونه پاسخجویی و پاسخگویی می دانسته و می دانند واین باعث ضعف بیش از حد مدیریت وافت کارکرد واحدها شده است!
تنگناها وچالش های و راهکارهای بهبود وضعیت بهداشت و سلامت درلرستان
با این مقدمه ی نه چندان طولانی در زیر جمع بندی دیدگاه های اعضای فرهیخته ی تالار مجازی اندیشه ی لرستان را خواهیم داشت:
۱-با آمدن دولت تدبیرو امید پس از ماه ها کش و قوس کنشگران حوزه ی بهداشت و سلامت و البته با پادرمیانی کنشگران سیاسی و توافق ذی نفعان وذی نفوذان استان- مشکل همیشگی ولاینحل این منطقه!!- قرعه به نام جناب آقای دکتر ساکی افتاد!
۲-جناب دکتر ساکی انسانی مؤمن، آرام وخونسرد هستند ودچارکنش های مقطعی وانگیزشی نمی شوند. سابقه ریاست دانشگاه های علوم پزشکی «ایلام و ارومیه» را دارند ونقل قول ها حاکی از کارکردخوب ایشان در آن استان ها دارد.
۳-پس ازتغییر دولت ، امیدها برای ایجاد نشاط وروحیه ی کار درعرصهی بهداشت ودرمان ایجاد شد چراکه کارکنان و پزشکان، ایشان را توانمند می دانستند. اما با گذشت بیش از یک سال ونیم، هنوز هیچ تغییر مثبتی ایجاد نشده است. هنوز مدیران ضعیف دولت دکتراحمدی نژاد پابرجا هستند!- نقل قول است که ایشان خودرا منتسب به کنشگران بهبود خواه نمی داند- واصولن حتی برنامه ای مدون واستراتژیک ( حتی برای مدیران بجا مانده فعلی) برای حرکت سازنده در حوزه سلامت ایجاد نشده است. بقیهی حوزه ها-خصوصا درمان- و شبکه های شهرستان ها همچنان راکت وبی رمق هستند ودچار یأس وروزمرگی شده اند! خلاف شعارآغازین جناب دکتر ساکی، مبنی بر تأثیرناپذیری از دخالت ها وتصمیم گیری های خارج از دانشگاه ها، متأسفانه شاهد دخالت بیش از حد برخی نمایندگان در چیدمان مدیریت های حوزهی بهداشت و سلامت درسراسر استان هستیم!
انتخاب مدیر شبکه بهداشت کوهدشت به اشاره و خواست نمایندهی آن شهر و بعدازاین انتخاب اصلح!! قصهی زایمان مادرکوهدشتی دردستشویی بیمارستان آن شهرستان، مرگ هم استانی پلدختری به علت نبود پادزهر عقرب دردنیای کنونی، بیشتر به تراژدی شبیه هستند! کم نیستند افراد وپزشکان خلاق که توان مدیریتی بالایی هم دارند ولی متأسفانه به روشها و بهانه های مختلف، درحاشیه قرارگرفته اند واین فقط جفایی درحق این مردم مظلوم وکم توقع است!
۴-پزشکی ماهیتی دوگانه دارد ازسویی امربهداشت وسلامت ازاعمال حاکمیت واموراجتماعی واخلاقی ومرتبط باجان وجسم آدمیان است. ازسوی دیگر پزشکی و درمان یک تجارت وحرفه است وتجاری سازی آن درمواردی موجب ارتقای کیفیت خدمات ومعالجه ودرمان می شود. داروهای ارزان قیمت موجب صدمات جبران ناپذیر به بیمار می شود! دستمزد پایین پزشکان موجب پایین آمدن کیفیت درمان ومعالجه می شود
۵-پزشکی کاری است مانند سایر کارهای حرفه ای ومحتاج سرمایه گذاری بخش خصوصی است. بیمارستان های دولتی نمی توانند خدمات کافی بدهند.خصوصی سازی خودیک ظرفیت است که باید استفاده شود. هرچند باید اعتراف کرد که متاسفانه بخش خصوصی درلرستان موفق عمل نکرده است و بسیاری از واحد های درمانی و بیمارستانی که توسط بخش خصوصی شروع شده یا هنوز تکمیل نشده و نیمه کاره رها شده اند و یا بعضا تعطیل شده اند! ازطرفی نداری و کم دستی مردم خودعاملی است که مانع تجاری سازی درمان می شود. اگر زمینه سرمایه گذاری در استان فراهم باشد هیچ پزشک حاذقی استان را ترک نمیکند.
کلینیک های درمانی نسبتن، هم کم هستند وهم کم تجهیراتند.در شهری مثل تهران، هرخیابانی یک کلینیک خصوصی دارد. برای مردم ماهنوزفرهنگ سازی نشد است که برای درمان شان پول خرج کنند با این حال درآمد پزشک متخصص درلرستان ازتهران بیشتراست!؟ زیر میزی هم یک پدیده است اگر تجاری سازی شود دیگرزیر میزی لازم نیست. با تجاری سازی زیر میزی پزشکان رومیزی می شود!
۶- با توجه به سطح رفاه مردم دو مساله ی مهم باید مدنظر قرار بگیرد! یکی بالا بودن هزینه فیزیوتراپی ورادیو تراپی و دیگری کمبود مراکز فیزیولوژی دراستان لرستان است.
۷-نبود مرکز تخصصی زنان ودرمان ناباوری از مشکلات دیگراستان است .با توجه به وضعیت معیشتی مردم،لازم است در این زمینه توجه جدی مبذول شود. از دیگر مشکلات حوزه ی بهداشت ودرمان لرستان کمبود شدید نیرو است. اجرای طرح تحول سلامت باعث هجوم مردم به مراکز درمانی دولتی شد و به دلیل کاهش شدید نیرو، فشارکاری پرسنل و خستگی آن ها زیاد شده است و راندمان کاری پایین آمده است!
۸-بهتر است مشکلات بهداشت ودرمان را از همان نیروهای خط مقدم یعنی بهورزان عزیز -نیروهای گمنام – آغاز کنیم که در دورترین روستاهای لرستان و با سختی فراوان وبدون چشم داشت به خدمت رسانی مشغولند اما متاسفانه دیده نمی شوند و حتی برای ادامهی تحصیل محدودند و کسانی هم که مدارج علمی را طی کرده اند اعمال مدرک نمی شوند واین مصیبتی است نابخشودنی و… مزایای پرسنل اعم از کارانه، اضافه کار، حق ماموریت و… به موقع مناسب پرداخت نمی شود و قطعا این عامل در دلسردی پرسنل تاثیر خواهد داشت!
۹-متاسفانه شاهدیم برخی از پزشکان جایگاه خودشان را به عنوان دست خداوند برای شفا دادن بیماران به بوته فراموشی سپرده اند و به بیماران به عنوان ابزارکسب درآمد می نگرند. این «شی انگاری» انسان سبب شده است که وقت کمی برای بیماران اختصاص داده شود به ناچار بسیاری از تشخیص ها درست نیستند و پیامد چنین فرآیندی سلب اعتماد مردم از پزشکان لرستانی است تا جایی که مردم برای درمان هر گونه ناراحتی شان راهی تهران و دیگر کلان شهرهای کشورمی شوند! باکمال تاسف برخی از پزشکان نامدار استان لرستان درصنعت ساختمان حضور چشمگیرتری دارند تا بحث درمان!!
بهتراست به پزشکان استان اعتماد سازی شود واین یک ضروری است.برخی پزشکان دراستان هستند که درتهران هم یافت نمی شوند.برخی بیماری ها هستند درسرتاسرجهان طبق پروتکل های پزشکی درمان مشخصی دارند. بی اعتمادی به جامعه پزشکی استان موجب افت صنعت پزشکی می شود!
۱۰دراصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی،بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بیسرپرستی، در راهماندگی، حوادثو سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکیبه صورت بیمه و غیره حقی است همگانی ودولت مکلّف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت های مالیفوق را برای یکیک افراد کشور تامین کند. این یعنی درنظام شهروندی مقوله ی بهداشت به عنوان حقوق اساسی شناخته شده است به این حق توجهی نمی شود !
۱۱-یکی از مواردی که شاید به چشم نمی آید و باعث گریز پزشکان متخصص از این شهر و دیار می شود نحوهی محاسبه ی مالیات توسط کارشناسان امور مالیاتی خرم آباد است! پزشک متخصص سراغ داریم که سال ۹۱ برایش ۱۰۰ میلیون تومان مالیات محاسبه کرده اند آن وقت پزشک همتراز ایشان در تهران و یا شهرهای دیگر این مقدار مالیات پرداخت نکرده است! یکی از عوامل انگیزشی برای نگهداشت پزشکان متخصص، حمایت های مالیاتی است و متاسفانه درادارهی مالیات استان لرستان نگاه مثبتی به این قشر شرافتمند وجود نداشته و مالیات های سنگین و غیر قابل باوری برای آنان تشخیص می دهند. نکته دیگر این که ضریب علی الراس تعیین مالیات پزشکان در استان با ضریب پزشکان تهران یکسان است گر چه در این خصوص اداره مالیات به تنهایی مقصر نیست و متاسفانه سازمان نظام پزشکی در این امر کوتاهی کرده است!
۱۲-افتتاح سمبلیک، سیاسی وچندبارهی طرح های درمانی بدون پشتوانهی اعتباری مانند «بیمارستان شهیدرحیمی خرم آباد لرستان» یکی دیگر از مشکلات بخش بهداشت و سلامت است. بحث مداخله سیاسیون در امور داخلی بهداشت و درمان و به ویژه عزل و نصب ها و چیدمان مدیریتها همچنین دخالت های بیجا در سایر بخشها به امری عادی در استان بدل شده است، هر اندازه بخش خصوصی قوی تر شود زمینه اینگونه دخالت ها به خودی خود کمترمی شود!
۱۳-بیمارنوازی و برخورد علمی با بیماران در شهرستان های استان ردی و نشانه ای ندارد. در شهرستان های لرستان در برخی از بیمارستان ها، پرسنل مازاد هم دارند و به دلیل نداشتن تحصیلات دانشگاهی، هنوز برخورد درست و روشمند با بیماران و همراهانشان نمی دانند!
۱۴-متولی بهداشت استان برکارکرد«دندان پزشکان» کنترل ونظارت حرفه ای ندارد وخطرانتقال بیماری های «لاعلاج» مانند «ایدز» رو به افزایش است!!
۱۵-پسماندهای عفونی وپزشکی خصوصن دربیمارستان های دولتی به شکل اصولی و علمی دفع نمی شوند!
۱۶-وضعیت خدمات رسانی مراکز درمانی، اصلن و ابدن متناسب با نیاز جامعه ودرمواردی متناسب با شان مردم نیست! به عنوان مثال از شیوهی نوبت دهی! حجمی از نارضایتی عمومی به رسانه ها منتقل شده است! روسای برخی ار بیمارستان ها به ویژه در ایام تعطیل و بالاخص شب ها، نظارت مستقیم درکار خدمت رسانی و خدمت دهی به مردم ندارند! مدیران برخی از بیمارستان ها حتی از تعداد پرسنل و پرستاران خود بی خبرند!!
مراکز بهداشتی درمانی روستایی فاقد هرگونه امکانات اولیه هستند و بیشتر روستاییان مجبورند به پزشکان شهر مراجعه کنند! این مراکز درمانی در روستاها هم فراگیر نیستند و چند روستا یک مرکز دارند و هم، پزشکان آن، شبانه روز مستقر نیستند وآمبولانس هم ندارند!
۱۶-رسانه ی ملی درلرستان در بارهی بهداشت و درمان و سلامت برنامه سازی موثری ندارد!
۱۷-یکی از مهمترین مشکلات این است که مردم با سیستم نظارتی و ساختار، سازمان نظام پزشکی آشنایی ندارند و ازحقوق خود نیز دراین باره خبرندارند. آشنایی جامعهی وکالت و قضاوت با قصورهای پزشکی و حمایت از بزهدیدگان پزشکی هم جای کار وبررسی دارد. حقوق پزشکی امروزه شاخهی علمی مستقلی شده است. استانداردهای پزشکی وقوانین واصول وقواعد حاکم برپزشکی دردرجهی اول برای پزشکان ضرورت دارد تا تکالیف خودرادرقبال بیمار بدانند. دردرجه دوم حمایت قضایی ازبزه دیدگان علاوه براحقاق حق فردی موجب ارتقای سطح مواظبت ودرمان بهتر ودقیق تر می شود!
شما تصور کنید دربرخی از مراکز درمانی اطلاعیه هایی نصب شده و درآن همراهان بیمار را تهدید به شلاق و زندان نموده اند. با این وضعیت آیا بیمار و همراه آن شرایط روحی مناسبی خواهند داشت؟ بهتر نیست ما خدماتمان را ارتقا دهیم تا همراه بیمار به ما اعتماد کند و آرامش خود را حفظ نماید!؟
از یک سو دستگاه نظارتی و نظام پزشکی و اسناد پزشکی ، متاسفانه به هر دلیل لااقل در سالیان اخیر! وظایف خود را به شکلی درست انجام نمی دهند واز سویی دیگردرقوانین ضعف هست واصلاح نگاه قانونگذار به تعدیات پزشکان ازقصوربه تقصیرخصوصا آن گاه که تخطی پزشک محرزگردد! قصورپزشکی منجربه فوت، گاهی قتل نفس است! یکی از معضلات این حوزه پدیده«پزشک سالاری»است به نحوی که تقریبا می توان گفت طبقه پزشکان در این مملکت تنها طبقه ای هستند که برای قصوراتشان مورد مجازات واقع نمی شوند و به نوعی از هفت دولت آزاد هستند!
۱۸- یکی از ملاک های توسعهی پزشکی، شمارتخت بیمارستان ها نسبت به جمعیت منطقه است، آیا تخت های بیمارستانی ازکفایت لازم در لرستان برخوردار هستند؟ و موجودی تخت ها چه میزان با استانداردها فاصله دارند؟ این پرسشی است که مدیران باید پاسخگوی آن باشند، چون ظاهر امر نشان از وضعیت مطلوب نمی دهد!
به عنوان نمونه می توانیم به وضعیت بخش «آی سی یو» بیمارستان «شهدای عشایر» اشاره کنیم در «آی سی یو» این بیمارستان که مشتمل بر اتاق های کوچک و غیر استاندار است تعداد بسیار زیادی تخت وجود دارد که انسان حیرت می کند که چگونه این همه بیمار در وضعیت بحرانی٬ در کنار هم جا داده شده اند! و اصلن چگونه ممکن است در این شرایط خدمات مناسبی به این بیماران داده شود؟بیمارستان شهدای عشایرکلکسیونی ازتمام رنجنامه های بیماران لرستانی است!
۱۹-یکی دیگر از معضلات حوزه ی بهداشت و سلامت؛ بی توجهی بیش از حد به اورژانس ۱۱۵ است. در این بخش علاوه برکمبود شدید نیرو، با کمبود دارو، فرسودگی آمبولانس ها، وجود پایگاه های جاده ای که ساختمان ندارند و پرسنل درون کانکس زندگی می کنند مواجه هستیم. پیشنهاد می شود مسیولین محترم برای فهمیدن نارسایی های این بخش، از پایگاه های اورژانس جاده ای بازدید به عمل آورند!
۲۰- از مشکلات اساسی و بسیار جدی، ضعف آموزشی دردانشگاه و دانشکده های علوم پزشکی استان است متاسفانه علم برخی از اساتید دانشگاه علوم پزشکی لرستان به روز و آپدیت نیست و این باعث تربیت نیروهای ضعیف می شود. گزارش شده که در درس cpr (احیای قلبی ریوی) که اهمیتش بر کسی پوشیده نیست علم استاد، مال ۱۵ سال پیش است و مطالبی که براساس دستورالعمل انجمن قلب آمریکا ۱۵ سال از ابطالشان گذشته است به دانشجویان تجویز می شود!
۲۱-دربحث بهداشت چالش ها ومشکلات اساسی زیادی درشهرهای استان وجود دارد. برای مثال: زباله گردی، نبود نظارت وبرخورد جدی با صاحبان صنوفی که باسلامت مردم درارتباط هستند. افزایش ماست بندی ها، بیتوجهی به بهداشت مراکزتفریحی و حتی سالن های غذاخوری، نبود برنامه های همگانی وعمومی برای دورکردن مردم از عادت های غذایی نامناسب با توجه به مصرف بالای قند،گوشت، نوشابههایگازدار، نداشتن نظارت درست برتزریقاتی ها، نبود نظارت کم بر داروخانه ها، نداشتن نظارت کافی ادارهی بهداشت برآرایشگاهها و رستورانها و فست فودها، دریکی از فست فودهای اطراف میدان کیو صاحب مغازه، دختربچهی خودش را برای تهیه اسنک و … به کارگرفته بود که بهداشت آن رعایت نمی شد. آیا نباید این کودک کارت سلامت ازادارهی بهداشت داشته باشد؟ ضعف شدید در حوزه نظارت بر مغازه ها و سوپرمارکت هاوجود دارد! همین الان دوغ های محلی در دبه های غیراستاندارد و بدون تاریخ تولید و انقضا و بدون تاییدیهی بهداشت در بازار و به طور کاملن آشکاری به فروش میرسند! درحالی که لبنیات ناسالم از عوامل اصلی انتقال بیماری ازجمله تب مالت به انسان است.
از دیگرنمونه های نارسایی، نبود نظارت متولیان بهداشت لرستان بر وجود سگ های ولگرد درآخر شب و پرسه زدن آنها و زوزه کشیدن هایشان درخیابان های شهراست که منبع بیماریها و آلودگیها هستند.
۲۲-با توجه به شیوع گسترده ی سرطان در لرستان وجود یک بیمارستان تخصصی جهت مداوا و بستری بیماران سرطانی لازم به نظر می رسد. کمبود مراکز در مانی با امکانات به روز و مدرن پزشکی به ویژه در بخش شیمی درمانی از دیگر مشکلات استان می باشد،حال که دولت توان و امکان لازم را برای ایجاد اینگونه مراکز ندارد حداقل با پرداخت تسهیلات ارزان قیمت و وام های کم بهره، بخش خصوصی را در ایجاد این بستر مورد حمایت قراردهد. درهمین راستا باید دانست که محیط جغرافیایی لرستان طوری است که تعداد بیشماری از مردم از بیماری تیرویید رنج میبرند ولی حتی یک درمانگاه تخصصی غدد در لرستان وجود ندارد!
۲۳- یکی ازمهمترین مشکلات بهداشت عمومی لرستان، نبود همکاری سیتماتیک بخشهای مختلف ازقبیل ورزش وجوانان، استانداری، شهرداریها، آب وفاضلاب، بنیادمسکن، نیروهای مسلح، آموزش وپرورش، صداوسیما، دانشگاهها و… می باشد! نبود این همکاری و همآهنگی بابخش متولی بهداشت یک آسیب جدی است! چرا که به صرف وجود اداره ای به نام «ادارهیکارورفاه اجتماعی»، هرگزازسایردستگاه های اداری دربرابرپدیدهی بیکاری سلب مسئولیت نمیشود!
۲۴-برپایی سمینارهای استانی به منظور ارتقای سطح دانش عمومی و تخصصی پزشکان ومردم درحوزه های اخلاق پزشکی، فقه پزشکی، ابعادسوگندنامه پزشکی، حقوق پزشکان وحقوق بیماران، می تواند کارآمد باشد.
۲۵-یکی از بهترین ابزار بررسی وضعیت بهداشت و درمان در استان لرستان ارایه آمار مقایسه ای با سایر نقاط کشور است ، درآن آمار به خوبی سطح و جایگاه لرستان مشخص خواهدشد و آنگاه خدمت یا خیانت مدیران بهداشتی قابل اثبات تر می شود!
۲۶-توجه به پزشکی سنتی به عنوان مکمل دانش پزشکی خیلی خوب است؛ ولی مردم لرستان گاهی مراجعه به روش های سنتی را برروش های علمی ترجیح می دهند وزمانی نزد پزشک متخصص می آیند که کارازکارگذشته است.
بهتراست دراین باره فرهنگ سازی شود چرا که دانش پزشکی به عنوان یک علم تجربی وفنی، دستاورد جامعه بشری مدرن است این دانش باید عمومی شود. درهمین راستا باید گفت راهکارهای بهره وری ازدرمان گیاهی و طب سنتی و… را بهتر از گذشته باید تدوین کنیم امروزه این حوزه از دانش دردنیا، دارای کرسی می باشد.
۲۷-طرح تحول سلامت در استان های کمتر برخوردار مانند لرستان که از نظر سرمایه گذاری بخش خصوصی بسیار ضعیف است دردرازمدت از نظر حفظ پزشکان و سرمایه گذاری آنها در بخش سلامت استان ممکن است تأثیرات نامطلوبی داشته باشد. این موضوع بسیار حائز اهمیت بوده و از الآن باید مورد مطالعه و نقد و بررسی قرار گیرد.
۲۸-فرهنگ سازی درباره شیوه ی استفاده از دارو واصلاح فرهنگ غلط اجتماعی درمواجهه با پزشکان دراین دوره ی که به سادگی مردم میتوانند باورمند شوند و نگاه خود را اصلاح کنند چرا بایدتجویز داروی زیاد مساوی باتشخیص درست پزشک تلقی می شود! تنها فوق تخصص … در غرب کشور و درخرم اباد طبابت می کند! نقل می کنند که دراین باره گفته است: وقتی داروی زیاد برای بیماران نمینویسم به من توهین میکند!! درهمین راستا گفته می شود بسیاری از بیماران همان طور که داروی زیاد می خواهند! بعضن پزشک را وادار به نوشتن آزمایش و دیگر خدمات پاراکلینیک می کنند که برای نظام سلامت و بیمه ها هزینه برمی باشد!
۲۹-آموزش بهداشت یکی ازروشهای ترویج و مراعات آن است به همین دلیل درروستاها برای چگونگی جمع آوری، و دفع و دفن زباله ها و فاضلاب ها نیاز به آموزش الگویی و عملی کارشناسان مربوطه با حمایت کارگزاران فرمانداریها و بخشداریها و دهداران احساس میشود! حتی لازم است مکانها و محل های دفع و جمع آوری زباله تعیین و به طور مکرر شیوهی دفن زباله ها به مردم آموزش داده شود. استفاده از دستگاه پستیک تانک برای روستاهایی که حفر چاه به دلیل نزدیکی عمق آب میسر نیست یک ضرورت است! چرا که بسیاری از روستاهای استان در نزدیک سرچشمهی آبها قرار دارند این مخزن باعث می شود پساب های غیر مضر بیرون رود و لجن ته نشین شود!
در شهرها نیز باید این نکته را یادآور شویم که آتش زدن برگها در سطح شهر، آلودگی زیست محیطی ایجاد میکند.در صورتی که با جمع کردن آنها می توان خاک برگ تهیه کرد و برای شهرداری ها منبع درآمد خوبی هم به حساب آید!
۳۰-آمدن دکتر ساکی ،امید زیادی برای تحول و تغییر ساختاری ایجاد شده بود، متاسفانه با گذشت زمان، این امید به یاس تبدیل شده است! چرا که با این که ایشان بسیار زیبا و قشنگ حرف می زنند زیباعمل نمی کنند، بسیاری از مدیران ناکارآمد قبل همچنان بر سر میز مدیریت خود حضور دارند، معدود تغییراتی را هم که انجام داده اند به زعم و اعتراف اغلب پرسنل علوم پزشکی یا ضعیفتر از افراد قبلیاند و یا به آن ها اجازه ی تغییر نمی دهند!! امروز با تاسف باید اعتراف کنیم که علوم پزشکی لرستان در بسیاری از بخش هایی که به صورت تیپ بندی درکشور سنجیده و مورد ارزیابی قرار می گیرند! درتیپ های پایین قرار دارند! به عنوان مثال در بخش تحقیقات، لرستان پیش ازاین تیپ دو بوده است ولی با تنزل درجه و رتبه مواجهه شده و به تیپ سه افت کرده است. اعتراف دیگراین که دانشگاه علوم پزشکی لرستان پس از مدیریت جناب دکتر توفیقی سیری رو به قهقهرا یافت!!
با سپاس فراوان از مشارکت کنشگرانهی اعضای محترم «تالارمجازی اندیشهی لرستان» به ویژه سروران عزیزم عالیجنابان: چراغ، رضایی، آزادبخت، اسدی، نیازی، مقسمی، نظرپور، زیدی نژاد، نعمتی، کنعانی، ساکی، مهری، رامین، عینی، والیزاده، بیرانوند، ایرانی، برادران ملکی، سپهوند، رومی پور، عادلی، مصطفوی، خورشیدی، برادران گودرزی، شاهرخی، نادری، طاهرنیا، عاله پور، ابراهیمی، فراشی، گودرزیان، و حاصلی!
با سپاس از جناب علی گودرزیان (ع- پایدار) که این مطلب را تنظیم و در اختیار مخاطبان بلوطستان گذارد