پیروزی حسن روحانی و بازگشت تدریجی اصلاح طلبان به ساختار قدرت ، نسل جدید و به عبارتی نسل دوم اصلاح طلب قائل به زایش جدیدی در بدنه اصلاحات استان لرستان هستند. در استان لرستان ، جریان تاثیر گذارخط امام(ره) در قالب گروه های سیاسی و تشکل های شناسامه دار به صورت جدی و اثر گذار فعالیت می کرد. این گروه های سیاسی پس از کامیابی در دوم خرداد ۷۶و استقرار دولت اصلاحات فعالیت های سیاسی خود را برای مجلس ششم نیز ارائه دادند اما با وجود فضای باز سیاسی و گرایش های غالب اصلاح طلبی در جامعه ایران ،اصلاح طلبان لرستان قافیه را به رقبای اصولگرای خود واگذار کرده و از ۹نماینده استان فقط چهار چهره اصلاح طلب”سید عیسی موسوی نژاد خرم آباد ،علی محمد احمدی الیگودرز ،عبدالوند دورود و ازنا و مرحوم نظام الاسلامی بروجرد ” به مجلس ششم راه یافتند.
با وجود ناکامی در مجلس ششم و رد صلاحیت های مجلس هفتم اما جریان سیاسی دوم خردادی در لرستان در درون خود چهره ها و شخصیت هایی را به جامعه عرضه کرد که هر یک بعدها در قامت کارگزاران دولت و مجلس اصلاحات ، جزو عناصر اصلی بودند.چهره ها و اشخاصی که پس از پیروزی جریان خط امام(ره)وارد دولت شدند و تعدادی هم راهی پارلمان.
از این شخصیت ها به بزرگان و نسل اول اصلاح طلب (نیرو های خط امام) لرستان یاد می شود و اینان نیز هریک توانستند مدیرانی را در قالب و قامت فرمانداران ، رؤسای سازمان ها و مدیران کل دستگاهای اجرایی و … نیز تربیت و رشد دهند .
کریم ملک آسا ،علی اصغر اسفندیارپور،ماشالله حیدری مقدم ،عبدالرضا سپه وند ،اسماعیل دوستی ، کوروش فولادی ،علی محمد سوری لکی ،علی محمد احمدی ، غلامرضا عبدالوند ،مرحوم آل کاظمی ، سید عیسی موسوی نژاد ،مرحوم نظام الاسلامی ، سید مهدی موسوی ،حجت الاسلام شیخ علی بابایی، غلامرضا مصدق ،شجاع دریکوند ،محمد بهاروند ، محمد رضایی ،اردشیر بزن بیرانوند،اسد خسروی،علی تیموری، سید حمید شاهرخی ،معصومی ،علی مرادی ،امیر ناصر غلامرضایی ، مجید صالحی ، اصغر دولتشاه،فریبا عابدینی ،رحمان بابایی و کریم بشارت از جمله چهره های شاخص اصلاح طلب در حوزه مدیریتی و فعالیت سیاسی بودند که در قالب نسل اول اصلاح طلبی لرستان تعبیر می شوند.
با کنار رفتن اصلاح طلبان از ساختار قدرت در انتخابات سال ۸۴ و توفیق نداشتن اکثریت اصلاح طلبان به علت رد صلاحیت ها در عدم راهیابی به مجالس هفتم، هشتم و نهم ، بزرگان اصلاح طلب لرستان به حاشیه رفتند.
در انتخابات ۸۸سید مهدی موسوی و سید عیسی موسوی نژاد در راس دو ستاد انتخاباتی نامزدهای انتخابات قرار گرفتند که باز ناکامی هر دو نامزد اصلاح طلب مانع از کامیابی اصلاحات لرستان شد.
پس از حوادث سال ۸۸ احزاب و گروه های اصلاح طلب در لرستان به همراه بزرگان و فعالان سیاسی از فعالیت باز ایستادند. در این میان ، تعدادی از تشکل های فراگیر و تاثیرگذار استان غیر فعال و تعطیل شدند و عملا فعالیت احزاب نیز به کما رفت.
با پیروزی حسن روحانی در۲۴ خرداد۱۳۹۲ و بازگشت تدریجی اصلاح طلبان به ساختار قدرت ، نسل جدید و به عبارتی نسل دوم اصلاح طلب قائل به زایش جدیدی در بدنه اصلاحات استان شده و آرام آرام فضا برای فعالیت فعالان سیاسی اصلاح طلب باز شد.
جریان نسل دوم اصلاحات لرستان را که عمدتاً جوانان تحصیل کرده دوم خردادی ، نخبه دانشگاهی و نوگرا تشکیل می دهند ، معتقدبودند که برای توفیق اصلاحات در آینده سیاسی استان باید متناسب با شرایط جدید تدبیر و فعالیت کرد.
فضا با وجود فعالیت های اصلاح طلبان اما در انتخابات مجلس دهم به دلیل شرایطی از جمله رد صلاحیت ها ،اختلافات ،تکثر و فقدان وحدت رویه بین برخی احزاب حامی دولت و اصلاح طلبان حامی دولت نتوانست از فضای اعتدال بهره برداری کند و این بار نیز اصلاحات در لرستان ناکام ماند.
پس از انتخابات اما با وجود راهیابی یک نماینده اصلاح طلب از حوزه انتخابیه خرم آباد و چگنی آرام آرام به سمت عقلانیت و تدبیر در حرکت است. جوانان دوم خردادی که اینک در میانه دهه نود با تجربه شده و به نسل دوم اصلاح طلبی شهره شده اند در برهه های مختلف به برخی حرکات و تصمیم گیری های نسل اولی ها انتقاد داشته و مترصد فرصتی برای محوریت و شیخوخیت در عرصه سیاسی بودند و آرام آرام این رویا در حال تحقق است و اصلاح طلبی در حال پوست اندازی است.
حبیب اله خجسته پور و خدانظر دریکوند دو چهره شاخص نسل دومی از اصلاح طلبان هستند که اینک دو حوزه بسیار موثر را در اختیار دارند و می توانند فضا را برای پوست اندازی نسل دومی ها با واگذاری مدیریت ها به هم فکران خود فراهم کرده و کادرسازی کنند.
شرایط گذشته آدم های گذشته را تربیت و تقویت کرده است. هر چند به ذائقه و طبع ما و یا دیگران خوش نیاید. شرایط گذشته الزامات و اقتضائات خود را داشت و اینک این شرایط تغییر پیدا کرده است و در شرایط جدید که به اعتبار تغییر زمانه صورت می گیرد ، نیاز است که نسل جدید فضا را در دست گیرند.
در شرایط جدید تجربه گذشته پیش روی ماست و فشار گذشته هم کمتر شده است. بنابر این نسل جدید در استان که نسل تحصیل کرده و آگاه می باشد ، دارای اطلاعات فراوان و گسترده است و رویکردها نیز دچار تغییرات و تطوراتی شده است.
بدیهی است که نسل جدید نمی تواند در کنار نسل قدیم به صورت کامل قرار گیرد. جوانان فعال و نسل دوم جریان اصلاح طلب لرستان که این روزها به خاطر مورد توجه واقع نشدن و پیگیری نکردن مطالبات و انتظارات افکار عمومی در انتخابات ۲۴ خرداد ،نگرانی ها و دغدغه خاطر دارند، بازگشت چهره های گذشته اصلاح طلبی به ساختار قدرت را گامی به عقب می دانند و این در حالی است که شاکله فکری آنها بر این مبنا است که تلفیقی از تجربه و نوگرایی و جوانی باید پیش روی اصلاح طلبان در تحقق خواسته ها ومطالبات مردم باشد.
هم اینک دو تغییر در حوزه های سیاسی استانداری لرستان و آموزش و پرورش لرستان انجام گرفته است. انتصاب چهره هایی چون خجسته پور و دریکوند از دو منظر قابل تحلیل است در منظر اول با این انتصاب ها زمینه نوسازی در جریان اصلاحات لرستان با بکار گیری دو مدیر از نسل دوم اصلاح طلبان یعنی آقایان عزیز خجسته پور و دریکوند فراهم شده و از این منظر این تغییرات می تواند برای جریان اصلاحات فرصت و به پویایی و نشاط در بین بدنه اصلاحات لرستان پس از شکستی سنگین در انتخابات دهم کمک کند.
در منظر دوم اما قصه کمی متفاوت است و ممکن است به علت برخی اختلاف افکنی ها و التهابات ناشی از برخی اختلافات دیدگاهی که متاسفانه در دوران پس از سال ۸۸دامان اصلاحات لرستان را گرفته و به دلیل پدیده رد صلاحیت در انتخابات های نهم و دهم عملا باعث شکل گیری صف بندی های جدیدی شد فرمان بر مبنای تدبیر و عقلانیت نچرخد و آنچه مراد دل مخالفین اصلاحات است محقق شود و در دل همین چند تکه شدن ها چهره هایی چون خجسته و دریکوند نیز تضعیف شده و این فرصت برای کادر سازی و پوست اندازی جریان اصلاحات حامی دولت تبدیل به تهدید شده و چیزی عاید مجموعه اصلاح طلبان حامی دولت نشود.
برخی تدبیر و عقلانیت را هم پیاله و مبتنی بر تفویض اختیارات به مخالفین و تسلیم شدن به منظور بیمه شدن از حذف بوسیله جریانات قدرت می پندارند و شاید هنگامی تدبیر و عقلانیت مطرح می شود معتقد به کنار گذاشتن سرمایه های اصلاح طلبی صرفآ به دلیل شکست در انتخابات مجلس دهم و واگذاری امور به افرادی هستند که قائم به استقلال فکری و کاری نبوده و تعامل را هم سنخ و مترادف با تسلیم محض و تفویض اختیارات و تغییر هویت فکری ارزیابی می کنند.
تدبیر و عقلانیت هیچگاه به منزله واگذاری اختبارات و تعابیری چون معامله برای بقا تلقی نمی شود بلکه شیوه ایی مبتنی بر بکار گیری شایستگان در مسندها و مدیریت عقلایی برای نیل به خدمت بهینه به مردم محسوب می شود . در این وادی کسی که طشت رسوایی اش با فروش هویت سیاسی به یک مسند دوروزه برهمگان محرز شود و مدیریت را نه برای خدمت کیفی و بهینه بلکه برای پست طلبی و قدرت بخواهد و برای دستیابی به چنین قدرتی حاضر باشد به هر رنگی در آید نمی تواند در حوزه مدیریت عقلایی و مبتنی بر تدبیر قرار گیرد.
اصلاح طلبان لرستان نگرانی هایی دارند و این نگرانی ها غالبآ نه از منظر پست طلبی و خودخواهی بلکه از منظر دلسوزی و دغدغه برای آینده سیاسی جریان اصلاح طلب است و از این زاویه غالبآ قاطبه اصلاح طلبان خواهان یجاد وضعیتی است که تا مجموعه اصلاح طلبان متضرر نشوند زیرا این طیف به عنوان طبقه ای موثر در سطح جامعه از سوی مردم به عنوان جریانی مقبول و فراگیر به شمار می روند و این مردم از آنها بواسطه استقرار دولت تدبیر و انتساب این دولت به جریان اصلاحات خواهان تحقق بخشیدن به مطالبات شان بوده و اگر از منظر مدیریتی انتقاداتی به عزل و نصب های اخیر در برخی شهرستان ها وجود دارد صرفآ از این جهت بوده و نباید این گونه در برخی جهات تلقی شود که برخی به میزها چسبیده و به گردش نخبگان اعتقاد ندارند .
مدیران نسل دومی اصلاحات در لرستان از تجربه اسفندیار پور و ملک آسا و سید عیسی موسوی نژاد و.. باید بهره برده و ضعف ها را به نحو احسن جبران کنند. چرخش نخبگان ضامن حیات و دوام یک مجموعه است اما باید توجه داشت در مجموعه ای چون آموزش و پرورش بواسطه فراگیری اش باید متدهای بسیار موثر و کارسازی را در نظر گرفت و بر مبنای این متدها کار و زمام را به کسی محول کرد که در قواره این کارها بوده و بتواند این مدل های ذهنی نیل به توسعه آموزشی و رونق تعلیم و تربیت را به سرمنزل مقصود برساند.

نسل دوم اینک با دو انتصاب در حوزه سیاسی استانداری و آموزش و پرورش پیشتاز شده اند و باید بدانند نقد شرایط گذشته و تحلیل و بررسی وضعیت کنونی و پیش بینی آینده می تواند قدم های مثبت و ماندگاری را موجب شود. آن چیزی که نسل آینده را شکل می دهد ، شرایط امروز و نتیجه عملکرد ها است. بنابراین نسل آینده از گذشتگان الگو می گیرد و با بررسی شرایط گذشته ، حال و آینده تصمیم سازی و تصمیم گیری می کند.
داشتن نگاه کلان و آینده محورانه و نقد و بررسی عملکردها و کارکردها می تواند راه های کم هزینه تر و خرد گرایانه تری برای مسیر آینده استان پیدا کند. بنابراین انتظار از اصلاح طلبان نسل دوم در این مسیر ، شفافیت ، صداقت و حسن نیت است.
اصلاحات تعجیلی و غفلت از اصلاحات تدریجی و گام به گام ، بالا بردن سطح انتظار مردم از گفتمان و کارکرد اصلاح طلبی ، تأکید بیش از حد بر تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی ، کم توجهی به مشکلات و واقعیات روزمره زندگی و معیشت مردم ، غرور و خود برتر بینی و کاهش بردباری و آستانه تحمل و… را می توان محصول شرایط سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی دوران گذشته دانست. بنابراین تحلیل و بررسی و نقد شرایط گذشته برای آن است که به راهبرد مناسب برای حرکت به سوی آینده رسید.
ضرورت دارد که مبانی فکری اصلاح طلبان را با لحاظ کاستی ها و اشتباهات گذشته ، باز تعریف کرد. راهکارها جهت تداوم اصلاحات ، واقعی و بر مبنای شرایط استان باشد. نباید ذهنی و غیر قابل دسترسی فکر کرد.
زمان آن است که اصلاحات در لرستان پوست اندازی کند و اینک هنگام آن است و وقت آن رسیده است که نسل دوم اصلاحات پا به عرصه بگذارد.نسل دوم با خجسته پور و دریکوند استارت زده آیا این نسل می تواند ضعف های گذشته و ناکامی های سریالی را جبران کند؟
دور گردون گذشت و نوبت ماست/ هرکسی پنج روزه نوبت اوست
✔️این مطلب در شماره ۲۸۹ « شهاب آسمانی » منتشر شده است
 
عباس دارایی/ سردبیر پایگاه بلوطستان