شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » دوستی به قبادی گفته بود حتا اگر آقای خاتمی از بنده بخواهد، من در جلسه ی اجماع اصلاح طلبان شرکت نخواهم کرد

?به گزارش بلوطستان بسیاری “فرج اله مومنی” را پایه گذار اصلی پروسه ی وحدت اصلاح طلبان کوهدشت در انتخابات سال گذشته می دانند. وحدتی که در بدو امر با حضور ۶ مدعی و سرانجام با گرد آمدن اکثریت قریب به اتفاق کاندیداهای اصلاح طلب شهرستان به الگویی مثال زدنی نه تنها برای اصلاح طلبان منطقه که حتابرای جریان های سیاسی کشوربدل شد. آن چه در پی می آید ماحاصل گفت و شنودی بی پرده با این سیاست مرد زیرک و کارکشته در فضایی صمیمی و نوروزی است که با اندکی تلخیص تقدیم خوانندگان فرهیخته بلوطستان می شود:

مومنی-دو

 ?از چند ماه پیش از انتخابات این پیش بینی وجود داشت که دامنه ی رد صلاحیت ها گسترده باشد و درست به همین دلیل اصلاح طلبان در سراسر کشور خود به خود به دنبال طرح راهکارهایی برای نیل به توفیق حداقلی بودند. البته با این وجود توفیقی که به دست آمد بسیار بیشتر از انتظارجریان اصلاح طلب بود. یکی از راهکارها تقویت مشارکت مردم و شرکت گسترده در انتخابات مجلس و خبرگان بود. راهکار بعدی ثبت نام پرشمار اصلاح طلبان به ویژه افراد ناشناخته یا کمتر شناخته شده ی دارای تفکر اصلاح طلبی که حساسیت روی آن ها کم بود و همان طور که دیدید آمار ثبت نام بسیار بیشتر از ادوار گذشته بود و بر این اساس تمهیدات لازم برای داشتن کاندیدا در بدبینانه ترین حالات اندیشیده شده بود. در واقع هدف جریان اصلاحات از تقویت مشارکت در این دور از انتخابات تقویت نظام و جریان اصلاح طلبی بود. پیش بینی ها البته درست از آب درآمد و رد صلاحیت ها گسترده بود اما با تدابیری که اندیشیده شد، جناح مقابل و حتا بخش هایی از اصلاح طلبان این پیش بینی را نمی کردند که به عنوان مثال ۱۰۰ درصد لیست امید در تهران به مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری راه یابند و این پیروزی بدست آید. درس بزرگی که از این انتخابات حاصل گشت اثبات بلوغ فکری مردم وجلو بودن آنان نسبت به نخبگان سیاسی بود. در حالی که بسیاری از نخبگان پیش بینی می کردند که به عنوان نمونه در تهران در بهترین حالت ۲۰ نفر از لیست امید به مجلس راه پیدا کنند اما مردم پای تخت آن حماسه ی به یاد ماندنی را رقم زدند.

? تحلیل شخصی من این است که مجلس آینده سه قطبی خواهد بود. اصلاح طلب، اصول گرا و مستقل که البته مستقل ها بیشتر به سمت اصلاح طلبان متمایل خواهند بود.

? من حتا باید بر این نکته تاکید کنم که گفتمان آقای خاتمی در زمان ریاست جمهوری شان را نسبت به مواضع کنونی رییس جمهور روحانی اعتدالی تر می بینم. گفتمانی تحت نام اعتدال به عنوان مدلی بینابین اصلاح طلبی و اصول گرایی عملاً وجود ندارد بلکه اعتدال روشی است در مقابل تندروی که با آن می توان اندیشه های اصلاح طلبانه را به سرمنزل مقصود رساند.

? اصلاح طلبان در این انتخابات گذشته از اینکه در پی مجلسی با تراز تعاملی بالا با دولت بودند، در پی اثبات این نکته نیز بودند که رد صلاحیت های گسترده چه در مجلس شورای اسلامی و چه در خبرگان نتیجه ی عکس خواهد داد و در هر صورت مردم به تشخیص خود عمل خواهند کرد و رد صلاحیت ها نه تنها شهروندان را ناامید نخواهد کرد که حتا برای نیل به مقصود مصمم تر نیز خواهند شد. در کل نتیجه ی انتخاباتدر کشور فراتر از پیش بینی ها و بسیار قابل قبول بود.

?معتقدم مجلس دهم همراه دولت است. حتا اصول گرایان راه یافته به مجلس نیز اکثراً معتدل هستند. هنگامی که تندروهایی از قبیل: رسایی و کوچک زاده حذف می شوند، نشان از این دارد که اصول گرایان نیز در مجموع برای دولت دردسر ایجاد نمی کنند. به طور کلی نمایندگان مجلس جدید با دولت تعامل سازنده خواهند داشت در عین حالی که وکیل الدوله نخواهند بود. مستقل ها نیز از جهت نیازی که به دولت برای آبادانی حوزه های انتخابیه شان دارند، چوب لای چرخ حرکت دولت نخواهند گذاشت.

? رقابت بر سر ریاست مجلس بین آقایان عارف و لاریجانی رقابتی دوستانه و یا به طور مسالمت آمیز حل شده و قطعاً چالش برانگیز نخواهد بود.

? در انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان هر چند این وضعیت مطلوب ما نبود اما این که از لرستان برخلاف دور گذشته کاندیداهایی افراطی از راهیابی به بهارستان بازماندند، جای خوشحالی دارد. هم کاندیداهای پیروزی که در دور اول به مجلس راه یافتند و هم نامزدهایی که به دور دوم انتخابات رفتند، اکثریت شان افراد معقولِ دارای تفکر اعتدالی بوده و خود را مستقل و حامی دولت معرفی نموده اند .

? در استان لرستان برحسب اتفاق از همان آغاز عده ای به عنوان چپ – بعدها اصلاح طلب – و گروهی با تابلوی راست – بعدها اصول گرا –  مشهور شده اند در حالیکه اگر به بررسی نسبت بسیاری از این افراد با گفتمان های متبوع شان بپردازیم، به انتساب فکری برخی از سیاسیون اصول گرای استان به گفتمان اصلاح طلبی و بالعکس پی خواهیم برد. به عبارت دیگر، از همان آغاز معیاری منطقی و دقیق برای انتساب بسیاری از افراد به هر یک از جریان های فوق الذکر وجود نداشته و طیف بزرگی از افراد فارغ از دلایل فکری و علمی به یک طیف خاص پیوسته اند.

? برگزاری سالم و شفاف انتخابات یکی از لوازم پیشبرد گفتمان اصلاح طلبی و گامی به پیش است و در این میان مجریان انتخابات نقش بی بدیلی در نیل به این هدف ایفا خواهند نمود. باورمندم آقای محمدکرم محمدی از همان آغاز و به صورت فکری و درونی یک اصلاح طلب نبود.هرچند در همان سال ها که اصلاح طلب محسوب می شد از وی دفاع می کردیم اما در انتخابات اخیر که هنگامه ای تعیین کننده بود، محمدی ثابت کرد که با مفاهیم اساسی گفتمان اصلاح طلبی فاصله ی بسیار زیادی دارد.تعلق خاطر به مفاهیمی از قبیل: حق الناس مورد نظر مقام معظم رهبری، مردم سالاری دینی، رای مردم و … سنگ بنای تفکر اصلاح طلبی هستند.

? معتقدم عوامل اجرایی بر اساس دو مدل طرز تفکر می توانند انتخاباتی سالم و عاری از شائبه برگزار کنندو بدین وسیله ارزش رای مردم را پاس دارند. اول تفکری با مبنای شرعی که خویشتن را موظف به رعایت حق الناس می داند و دیگری تفکری پاک که حق مردم را گذشته از مسائل اعتقادی قابل احترام بداند. با این وجود که باور این مسئله برای ما سخت بود.

? ما به صورت ۱۰۰ درصدی در رد و یا تایید فرماندار نقش نداشتیم کما این که گزینه های دلخواه ما نظیر آقایان محمد آزادبخت و حمید کشکولی برای تصدی پست فرمانداری کوهدشت مورد موافقت قرار نگرفتند.برای بار دومی که کرم محمدی به عنوان فرماندار به کوهدشت آمد، بنده تمایلی به مطرح شدن این امر نداشتم اما پادرمیانی برخی دوستان که ایشان را خیرالموجودین می خواندند، مرا متقاعد ساخت که با توجه به سوابق گذشته برای فرمانداری ایشان تلاش کنیم. در این میان البته خودشان از هیچ تلاشی برای تکیه زدن بر صندلی ریاست دریغ نورزیدند. ایشان رایزنی های دامنه دار با ما را در دستور کار قرار داده بودند و واسطه ی ما با ایشان آقای حجت رویین تن بودند. کرم محمدی آقای رویین تن را برای گفتگو و متقاعد ساختنما واسطه کرد و در نهایت خودش طی چندین تماس از من درخواست دیدار حضوری نمود و بنده برخلاف آقای محمدی که آن روزها اوقات فراغتش را به کار و و باغبانی می گذراند،با وجود مشغله های سیاسی فراوان با هم ملاقاتی داشتیم که این ملاقات در روز معارفه ی مهندس اصلانی و بیرون ساختمان معاونت عمرانی استانداری صورت پذیرفت.

? وی”محمدی ” اعلام نمود علاقه مند است به عنوان سرپرست فرمانداری به کوهدشت رفته، با وضعیت اسف بار آن روزهای کوهدشت مبارزه ی جانانه ای کرده، معاونت فرمانداری را تغییر و به وضعیت بخشداران سر و سامان داده، از نیروهای خودی در کوهدشت حاکم کرده و بعد از اتمام دوره ی سرپرستی نیز کوهدشت را ترک گوید. ایشان هم چنین تاکید کرد که آقای دوستی دید مساعدی نسبت به فرمانداری شان ندارد و علاقه مند به فرماندار شدن آقای ولیپور است.علاوه بر این، وی از نقش خود در جلوگیری از انتقال سهراب دوستی از شهرداری به فرمانداری کوهدشت در گذشته سخن راند.

وی با تاکید بر عدم هرگونه ارتباط با اللهیار ملکشاهی و البته عدم ارتباط با حلقه ی وصل اش با طیف دوستی وعده ی مبارزه با طیف دوستی – ملکشاهی و نجات گفتمان اصلاح طلبی در کوهدشت را مطرح نمود و اینچنین بود که با این استدلال و با یک لحن جدی ما را متقاعد به حمایت از خویش نمود و با این اوصاف حتا احتمالش را هم نمیدادیم که روزی وی با وجود این که آقای ملکشاهی در مراسم معارفه اش شرکت نکرد و جواب تلفن های وی را هم نداد، ۱۸۰ درجه تغییر جهت داشته باشد.

? معلوم شد وی آقای دوستی را با اصرار فراوان واسطه ی ارتباط با آقای ملکشاهی نموده و این گونه بود که در کمتر از یک ماه پس از تصدی سرپرستی فرمانداری کوهدشت، ماهیت واقعی محمدی عیان شد. همان زمانی که با تبلیغ و ترویج ملکشاهی توسط شخص کرم محمدی در جلسات مختلف و متعدد اداری و با کلید خوردن انتخابات زودرس، مشکل انتخابات کوهدشت آغاز شد.

? پس از چرخش ۱۸۰ درجه ای وی، ما با ایشان به مذاکره نشستیم اما وی هرگونه چرخش در افکار و عقاید را به شدت رد می نمود و به عنوان مثال در ماجرای چینش هیئات اجرایی به قرآن کریم سوگند یاد می نمود که در این قضیه عادلانه رفتار خواهد کرد.

سابقه ی این افراد در سال های گذشته تماماً اصلاح طلبانه بوده و نماینده ی کوهدشت اصولاً اعتقادی به آنان نداشته است. از طرف دیگر نباید این مسئله را از نظر دور داشت که انتخاب این تیپ افراد از میان گزینه های ممکنِ ما صورت پذیرفته است و نه گزینه های ایده آل، چون اگر قرار بر سپردن مسوولیت ها به گزینه های ایده آل ما بود به عنوان مثال پست فرمانداری کوهدشت اینک باید در اختیار محمد آزادبخت می بود و نه کرم محمدی.کرم محمدی در دوره ی پیشین فرمانداری مواضع شفاف اصلاح طلبانه داشت. حبیب گراوند اصلاح طلبی را بر هر چیز دیگری مقدّم می پنداشت. محمد محمدی نژاد که هشت سال در اسارت ایستادگی کرده بود و ما بعدها بر این باور بودیم کسی که آن همه سال در زندان های قرون وسطایی صدام مقاومت کرده پس بی شک در برابر جاه و مال دنیا هم مقاوم خواهد بود. من حیث المجموع ما در رابطه با این مسئله صداقت به خرج دادیم و از آقایان با توجه به سوابق شان حمایت کردیم اما آن ها به تفکر اصلاح طلبی پشت پا زدند.

? در تاریخ این شهرستان به مواردی بر می خوریم که اصلاح طلبان و اصول گرایانی  از رای مردم محافظت کرده اند کما این که این عمل به ضرر جریان متبوع شان رقم خورده باشد. در این زمینه باید از محمدرضا ملکی راد یاد کرد. اصول گرایی که انتخابات مجلس پنجم در کوهدشت که به پیروزی اسماعیل دوستی انجامید و انتخابات ریاست جمهوری هفتم در ازنا را که منجر به اول شدن سید محمد خاتمی در آن شهرستان گردید را با شفافیت و سلامتی مثال زدنی برگزار کرد.

? آقای کورانی فر که در مدتی اندک در دل جریان جای گرفت رد صلاحیت شد و بعد از رد صلاحیت ایشان فکر کردند آن موج ایجاد شده فروکش خواهد کرد. غافل از این که مقبولیت جریان اصلاحات در کوهدشت به فرد وابسته نیست و شکل جریانی به خود گرفته و افرادی نظیر: آقای اسفندیارپور، بنده،آقای آزادبخت و … در حاشیه ی موجی که بصورت جریانی شکل گرفته، قرار گرفتند.

? این آقایان به هیچ وجه فکر نمی کردند در نتیجه بلوغ فکری و سیاسی مردم کوهدشت که بالاتر از میانگین کشوری است، موج حمایت از اصلاحات از آقای کورانی فر در مدت کوتاهی به آقای آزادبخت منتقل شود.

? در تمام طول پروسه ی انتخابات و در رابطه با سلامت انتخابات به مردم تضمین های لازم را می دادیم. دلایل آن هم یکی این که در نظر داشتیم مشارکتی حداکثری رقم بزنیم و دیگر این که از بروز هرگونه حادثه ای که جان شهروندان را به خطر بیاندازد، جلوگیری کنیم. هرچند در این مورد اطلاعاتی داشتیم که از امکان دست بردن در رای مردم حکایت می کرد اما نمی توانستیم این مسئله را عمومی کنیم. گرچه از طرف دولت با تاکید بر موضوعاتی از قبیل: تعلق دو سهم از هیئات اجرایی به هر کاندیدا و اعزام نمایندگان فرماندار غیربومی به کوهدشت، به ما تضمین برگزاری سالم انتخابات را می دادند اما تعهد تغییر برخی مدیران اجرایی در روزهای منتهی به انتخابات از طریق شخص وزیر منتفی اعلام شد.

? شخص استاندار علاقه مند به اجرای انتخاباتی پاک و سالم در کوهدشت بود و تلاش فراوانی برای این مهم انجام داد اما داستان انتخابات در کوهدشت از کنترل ایشان خارج شد و اختیار به صورت خود به خود و کامل به دست فرمانداری ها و بخشداری ها افتاد.

? از مجموع ۲۲۰ صندوق کافی است در ۵۰شعبه نماینده ی فرماندار و هیئات اجرایی و نظارت متعلق به کاندیدایی خاص باشند. حتا در شب انتخابات قریب به دو سوم از بازرسان ما حذف شدند و امکان حضور در شعب اخذ رای را پیدا نکردند.

? عدم تخصیص مکان اسکان و اجتناب از اختصاص ناهار و شام به نمایندگان غیربومی فرماندار با چه هدفی صورت پذیرفته است؟عدم تخصیص سهمیه های هیئات اجرایی از سوی فرمانداران و البته بازرسان نیز میان آقایان آزادبخت، ملکشاهی و امامی تقسیم شدند. علاوه بر این، برابر قانون مصوّب که به تایید شورای نگهبان رسیده است، هر کاندیدایی باید نماینده ای سر هر صندوق داشته باشد که حضور وی از آغاز رای گیری تا پایان آن ضروری است، این در حالیست که حتا یک نماینده ی کاندیدا به آقای آزادبخت تعلق نگرفت.

? در کوهدشت با حدود ۶۵ هزار رای که حداقل ۷۰ درصد آن متعلق به آقای آزادبخت، ۲۰ درصد آقای امامی و در خوش بینانه ترین حالت چیزی حدود ۱۰ درصد به آقای ملکشاهی تعلق داشته، ساعت ۱۱ رای گیری آغاز می شود.

? مجموعه ی این عوامل سبب شد تا نتیجه ی انتخابات برای ما در همان ساعت ۱۱ پیش از ظهر مشخص باشد و اتفاقاً همین مطلب را نیز به استانداری انتقال دادیم.

زیرتنگ، رودبار و وسکور تا سرطرهان طبق تقسیمات کشوری جزو رومشکان غربی هستند در حالی که تعرفه شان از کوهنانی و طرهان تامین شده است. بنابراین اگر ما می گویم رومشکان حدوداً چهل هزار نفر جمعیت دارد یعنی چهل هزار آمار شناسنامه ای می باشد در حالی که از این تعداد علاوه بر این که تعرفه های برخی مناطق از جاهای دیگر تامین شده، قریب به پنج هزار نفر نیز مهاجرت کرده اند و خارج از رومشکان هستند و در نهایت می توانیم بگوییم جمعیت فعلی و مقیم رومشکان چیزی حدود ۳۵ هزار نفر می باشد که از این ۳۵ هزار نفر ۳۱ هزار رأی اخذ شده است.

? بدخواهان بدانند با دامن زدن به شایعاتی بی پایه و اساس، ذره ای خلل در پیوندهای تاریخی و ناگسستنی مردم رومشکان با اهالی دیگر مناطق طرهان بزرگ رخ نداده و این پیوندها استوارتر و محکم تر از همیشه اسباب رشد و ترقی مردم منطقه را فراهم خواهد آورد.

? ما برای تضمین مشارکت حداکثری و صیانت از آرا تلاش فراوانی کردیم. هم در بُعد کشوری و هم در بُعد جریانی بی تردید برگزاری انتخاباتی پرشور، حماسی و صد البته سالم به نفع ما بود. در بحث صیانت آرا بر اساس اطلاعات موثقی که داشتیم بنا بود تغییراتی در سطح مسوولین شهرستان های کوهدشت و رومشکان ایجاد شود یعنی مسوولین ارشد استان به این نتیجه رسیدند که این اشخاص توانایی برگزاری انتخابات سالم را در شهرستان های کوهدشت و رومشکان را دارا نیستند.ما نیز امیدوار شدیم با این وصف انتخاباتی سالم برگزار خواهد شد وحتا تا یک هفته پیش از برگزاری انتخابات به شکل گرفتن این مهم امیدوار بودیم که حدوداًشش روز مانده به انتخابات متوجه شدیم این مسئله توسط شخص وزیر وتو شده است. ایشان تاکید کرده بودند که نماینده ای خواهند فرستاد و هرآنچه ایشان تشخیص دهند عملی خواهد شد.

? نماینده ی وزیر هم آمدند و در جلسه ای با حضور کاندیداها – آقایان آزادبخت، امامی و ملکشاهی –مصوب شد در هر صندوق به تعداد دو نفر هیئت اجرایی از طرف هر کدام از کاندیداها انتخاب و بازرسین تقسیم شوند و همچنین نمایندگان فرماندار نیز غیر بومی برگزیده شوند. خب ما قولی که در رابطه با برگزاری سالم انتخابات به مردم می دادیم بر این اساس بود که این مصوبه با حضور نماینده ی وزیر کشور به تصویب رسیده و این حداقل اتفاق ممکن بود و با وجود اینکه تغییر و تحولی ایجاد نگشته اما نماینده ی وزیر کشور در حضور کاندیداها این تعهد را داده اند و ما بر این باور بودیم که واقعاً این تعهد عملی خواهد شد که در نهایت منجربه تضمینی شد که به مردم دادیم.

? ما اعتماد کرده بودیم و باتوجه به اینکه علاقه مند بودیم اتفاقاتی نظیر مشارکت حداکثری و تقویت نظام صورت بگیرد و به خاطر فرمایشات مقام معظم رهبری می خواستیم که مردم در صحنه حضور داشته باشند و نمی خواستیم مشکلی برای شهر به وجود بیاید،به کسی آسیبی برسد ویا بازداشتی صورت گیرد.

? بنده معتقدم که بی تردید ما پیروز میدان هستیم.با وجود فرصت کوتاه و موانع متعددی که پیش رو داشتیم باز هم توانستیم موج اصلاح طلبی مورد نظرمان را ایجاد کنیم.

? گرچه من معتقدم در کوهدشت اصولگرایی و اصلاح طلبی در زمانی ارزشمند است که به فکر کار و شغل برای بیکار ترین شهر کشور باشند و باز معتقدم که خارج از اینکه چه اصولگرا و چه اصلاح طلب دارای فکر هستند اما این بار از این دایره خارج و همگی به فکر رشد و توسعه کوهدشت و کم کردن مشکلات و معضلات منطقه بودیم و برادران اصولگرانیز به این پی برده بودند که ما هم در پی این امورات هستیم و از ما حمایت نمودند. اصول گراهایی که شناخت کاملی از جمع ما داشتند و می دانستند همه ی این عزیزان انسان های با صداقتی هستند. به این که آقای محمد آزادبخت نخبه ای است از خانواده ای مذهبی و منتسب به شهدای گرانقدر و البته این که جمع ما جمعی هستند همگی ایثارگر، رزمنده و منتسب به خانواده ی شهدا که قصد خدمت به این شهر را دارند و به همین دلایل حمایت نمودند.

? ما از شخصی که هم فاقد ارزش باشد و هم کاری برای مردم انجام ندهد و همفکرمان نباشد، حمایت نکردیم. اصولگرایانی که از ما حمایت کرده اند معتقدند حداقل در دو چیز مشترک هستیم. یکی در پای بندی به ارزش ها و دیگری داشتن دغدغه ی کوهدشت. منتها مبنای برخی در حمایت از نامزدها نه کار بوده، نه ارزش و نه فکر. بنده بر این باورم اگر قرار است کسی توبیخ شود اینان هستند گرچه تعداد آنها زیاد هم نبوده و اگر بخواهیم حساب کنیم عددشان به ۵ درصد اصلاح طلبان هم نمی رسد.

? کسانی که ادعای اصلاح طلبی دارند و من معتقدم که من بعد آنها را نباید اصلاح طلب محسوب نمود چراکه این بار کاملا شفاف و روشن خط سیرها مشخص بود و مانند دوره ی گذشته نبود و جای هیچگونه ابهامی وجود نداشت. اینها درواقع آن روش را ترجیح داده اند و ما نیز قصد سرزنش شان را نداریم. به هر حال فکر و ماهیتشان را بروز داده اند و بنده نیز معتقدم که اتفاقاً در این دوره ماهیت خود را نشان داده اند و تا به حال زیر سوال بوده اند که خود را به شکلی دیگر نشان داده اند منتها امروز دیگر همه چیز روشن شده است.

? به اعتماد این که دولت در حال بررسی قضیه است ما نیز در این خصوص تلاش وافری انجام دادیم. گرچه خیلی وعده و وعیدها مبنی بر پیگیری اعتراضات داده شد اما حتا در حد یک بازرسی مختصر نیز به این امر توجه نشد.

? از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اداره ی اطلاعات و امام جمعه ی محترم شهرستان کوهدشت باید به عنوان دلسوزان واقعی نظام نام برد.گرچه مردم به حقوق خود نرسیدند اما این نهادها تمام تلاش شان را در جهت تحقق جمله ی معروف مقام معظم رهبری مبنی بر حق الناس شمردن رای مردم به کار گرفتند که این امر شایسته ی تقدیر و تشکر است.

? اسماعیل دوستی همانی است که بالاخره در این دوره ماهیتش برای مردم آشکار شد. به دیگر سخن، این گونه نبوده که مدل رفتار سیاسی وی قبلاً از قرار دیگری بوده باشدو حال دچارتغییر و تحول گردد. در واقع ماهیت شخصیتی و سیاسی دوستی از همان آغاز به همین ترتیبی بوده که اکنون البته نمودی روشن و واضح یافته است. شاید در گذشته که ما اسماعیل دوستی را نه چهره ای اصلاح طلب که فردی منفعت طلب می نامیدیم، برخی به ما ایراد وارد می آوردند که وی در هر حال اصلاح طلب است. بنده ابداً علاقه ای به پرداختن به این موضوع نداشته و ندارم اما برای ثبت در تاریخ لازم می بینم برای یک بار هم که شده از شناخت سی ساله ام از آقای دوستی سخن به میان آورم. از همان سال های آغازین دهه ی ۶۰ که چپ های خط امامی دست بالا را در سپهر سیاست ایران داشتند، آقای دوستی با علم به این موضوع تمایلات چپگرایانه – نه به دلیل تعلقات فکری بلکه برای تامین منافع شخصی – پیدا کرد. در واقع به این دلیل که در دهه ی ۶۰ چپ ها در کشور و کوهدشت بر اوضاع مسلط بودند، آقای دوستی لازم دید تمایلات منفعتی خود را به اردوگاه چپ ها – و نه راست ها – بکشاند.البته ناگفته نماند در همان سال ها نیز آقای اسماعیل دوستی روابطی نیز با جریان راست داشت که مورد نقد چپ ها بود اما با این حال این شترسواری دولا دولای ایشان مورد اغماض برخی آقایان قرار گرفت. حتا در دومین دور کاندیداتوری آقای اسفندیارپور باور دوستان خط امامی بر این پایه بود که فعالیت های آقای دوستی نه برای پیروزی آقای اسفندیارپور که برای جا انداختن خودش در فضای سیاسی کوهدشت برای کاندیدا شدن در ادوار بعدی است. البته بنده در مصاحبه ی قبلی اشاره کردم ایشان در اردوگاه اصلاح طلبی بوده و برای اصلاحات تلاش هم نموده است که در آن موقعیت هم به خاطر مصلحت بود و هم این که واقعاً همراهی داشته هر چند به صورت مصلحتی و برای تامین منافع شخصی.

? در جریان انتخابات ریاست جمهوری هفتم در سال ۷۶ که به حماسه ی دوم خرداد انجامید، باز هم نقش آفرینی آقای دوستی که آن روزها نماینده ی چپگرای کوهدشت در مجلس پنجم بود، قابل تامل است.آن اوایل که آقای خاتمی به عنوان کاندیدای جریان چپ برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی شده بودند و با وجود شناخت کافی و وافی که نخبگان سیاسی از ایشان داشتند اما با توجه به شناخت اندک عامه ی مردم، روند جا افتادن رییس دولت اصلاحات به عنوان کاندیدای نهایی چپ ها سخت و با مشکلات فراوانی همراه بود. در همان آغازین روزهایی که آقای خاتمی به عنوان کاندیدای نهایی معرفی شده بودند، بنده به اتفاق دو نفر از دوستان به ملاقات آقای دوستی در تهران رفتیم.وی با تاکید بر این که نظام آقای ناطق نوری را به عنوان رییس جمهور معرفی خواهد کرد– و این ظلمی آشکار به نظام بود-، از ما نیز خواست که با حمایت از آقای ناطق از این به گفته ی ایشان “بچه بازی ها” دست برداریم و با حمایت از خاتمی برای خود دردسر درست نکنیم. نکته ی جالب توجه اینجاست که آقای دوستی با وجود حمایت آشکار و مکتوب از آقای ناطق نوری در آن انتخابات، به محض پیروزی آقای خاتمی خود را هوادار کاندیدای پیروز جلوه داد.

? آقای دوستی خودش را با آقای روحانی مقایسه می کند و معتقد است الگوی وی باید در سراسر کشور فراگیر شود. در مورد رییس جمهور روحانی باید گفت ایشان بسیار شفاف عمل می کنند. از حمایت از لیست امید در سراسر کشور گرفته تا پشتیبانی تمام قد از آقای عارف که در سفر مشترک به یزد نمود کامل آن به منصه ی ظهور رسید، وجود هرگونه ابهام در موضع گیری های آقای رییس جمهور را رد می کند.حال مقایسه کنید مواضع شفاف و صریح رییس جمهور روحانی را با اسماعیل دوستی که در پای تخت ظاهراً مدعی اصلاح طلبی است – گرچه در ادعای ظاهری خویش و در پای تخت نیز در مواقع لازم گرایش اصول گرایی را نیز از خود نشان داده است – اما در کوهدشت از هر فرصتی برای ضربه زدن به اصلاحات استفاده می کند. به عبارت دیگر این مقایسه چه به لحاظ جایگاه و چه از دیدگاه طرز تفکر یک قیاس مع الفارق است.

? بی تردید صفاتی نظیر “مهندس” و “هنرمند”که به معنای واقعی کلمه زیبنده و برازنده ی شخص آقای اسماعیل دوستی است. بنده در گذشته هنگامی که از ایشان با عنوان مهندس یاد می شد، ناراحت می شدم که چرا به کسی بدون این که در علوم مهندسی تحصیل کرده باشد صفت مهندس اطلاق می شود اما حال باید اعتراف کنم ایشان با مهندسی کم نظیری که در انتخابات مجلس ۹۴ در کوهدشت و به ویژه در ۴۸ ساعت آخر انجام دادند، بی تردید در زمینه ی “مهندسی انتخابات” سرآمد روزگار هستند.

? صفت بارز دیگر آقای دوستی “هنرمند” بودن ایشان است به نحوی که این هنر را دارد به عنوان مثال علیه آقای خاتمی باشد و با پیروزی ایشان، در شنبه ی بعد از انتخابات به یکی از حامیان آقای خاتمی بدل شود. در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ آقای دوستی طرفدار پر و پا قرص آقای کروبی بودند و بعد از انتخابات نیز ارتباط ایشان با خانواده ی کروبی کما فی السابق ادامه داشت. نکته ی جالب این که ایشان هدایت کردن آقای کروبی به راه راست را به عنوان توجیه آن دیدارهای مکرر به دستگاه های امنیتی ذکر می کند و البته در حضور آقای کروبی مواضع ایشان را تایید می نماید. با این حال هنرمندی آقای دوستی وقتی به اوج می رسد که ایشان با وجود تغییر مواضع ۱۸۰ درجه ای می تواند طرف مقابل را راضی به پذیرش مواضع جدیدش کند. آقای دوستی در سال ۹۲برای گرفتن تاییدیه برای کاندیداتوری در انتخابات شورای شهر چهارم، ارتباط با اصلاح طلبان را تا حدود زیادی قطع نمود. در انتخابات شورای شهر و با رد صلاحیت چهره های مطرح اصلاح طلب، ایشان که صلاحیتش مورد تایید قرار گرفته بود برای ورود به لیست اصلاح طلبان تقویت ارتباطات گذشته را در دستور کار قرار داد. به دیگر سخن ایشان در مقطع بررسی صلاحیت ها ارتباط با اصلاح طلبان را قطع و سپس با گرفتن تاییدیه و برای ورود به لیست طیف اصلاحات با چرخشی ۱۸۰ درجه ای روابط با اصلاح طلبان را گرم تر از هر زمان دیگری دنبال نمود.

? در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ آقای دوستی در بدو امر از آیت الله هاشمی حمایت نمود. با رد صلاحیت آقای هاشمی، تمایل اسماعیل دوستی با توجه به شرکت در انتخابات شورای شهر متوجه شهردار تهران یعنی آقای قالیباف شد. در این جا نیز آقای دوستی بر این باور بود که انتقال موج امید از آقای هاشمی به آقای روحانی آن هم در این زمان اندک محال می نماید و بر همین اساس تا عصر روز ۲۴ خرداد ۹۲ از قالیباف حمایت می کرد. دوستی البته این بار و نسبت به انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ که روز بعد از انتخابات تغییر جهت داده بود، عصر روز ۲۴ خرداد ۹۲ و با مشاهده ی اقبال عمومی به آقای روحانی، چرخش ۱۸۰ درجه ای خویش را هنرمندانه تر از قبل صورت داد.

 ? آقای دوستی در ابتدای شکل گیری ائتلاف ۱+۶ بر این نکته تاکید می کردند که هیچ یک از کاندیداهای این گروه از فیلتر شورای نگهبان رد نخواهند شد و در صورت تایید شدن نیز احتمال رای آوری بسیار ضعیفی خواهند داشت. از آن جا که ماهیت واقعی آقای دوستی برای بسیاری از مردم فاش نشده بود و از طرف دیگر با بنا نهادن گروه ۱+۶، پیام هایی مبنی بر لزوم شرکت آقای دوستی در این ائتلاف به ما می رسید، ما نیز نه تنها هیچ مخالفتی با این موضوع انجام ندادیم که حتا از طریق آقایان حاج محمد رضایی و حجت الاسلام والمسلمین هادی قبادی ایشان را به حضور در مذاکرات گروه ۱+۶ دعوت نمودیم. پاسخی که ایشان به حاج آقا قبادی داده بودند بسیار تاسف بار و البته عبرت آموز است: “حتا اگر آقای خاتمی از بنده بخواهد، من در جلسه ی اجماع اصلاح طلبان شرکت نخواهم کرد.”ما حتا با وجود علم به ماهیت اسماعیل دوستی اما باز هم به احترام برخی دوستان دغدغه مندِنگران جریان که خواستار پیوستن ایشان به اجماع اصلاح طلبان بودند، مذاکرات مستقیم با وی را کلید زدیم. این طیف از دوستان بر این باور بودند حال که با اجماع اصلاح طلبان و پس از گذشت سال ها چهره های شاخص جریان بالاخره زیر چتر اجماع گرد آمده اند، بهتر است برای تضمین ۱۰۰ درصدی پیروزی آقای دوستی هم به این اجماع بپیوندد. هر چند ما معتقد بودیم این پیروزی با حمایت اکثریت اصلاح طلبان و بخشی از اصول گرایان و بدون آقای دوستی هم بدست خواهد آمد اما برای احترام به نظر برخی دوستان به مذاکره با وی پرداختیم.

 ? مجموعاً چهار جلسه به مذاکره با آقای دوستی پرداختیم. در جلسه ی اول که با حضور آقای اسفندیارپور، بنده، آقای محمد آزادبخت و چند تن دیگر از دوستان منعقد گردید، آقای دوستی صراحتاً عبور از اللهیار ملکشاهی را برای خود غیرممکن اعلام نمود.

? آقای دوستی به زعم خودشان از عقبه ی اصلاح طلبی ضعیف صیدعلی کورانی فر به عنوان یکی از دلایل عدم تمایل به حضور در اجماع اصلاح طلبان نام بردند اما بعدها پس از توافق بر سر کاندیداتوری محمد آزادبخت و با عدم پیوستن اسماعیل دوستی به اجماع ثابت شد که آن ادعا هم توخالی بوده است.من حیث المجموع و در طول جلسات مذاکره، بنده به این نتیجه رسیدم که آقای دوستی با توجه به قول و قرارهایی که با آقای ملکشاهی داشته اند و بنده از قطعیت شخصی یا سیاسی بودن آن ها بی اطلاعم – ممکن است به دلیل توافقات احتمالی پشت پرده ای که آقای دوستی با اصول گرایان کشور داشته اند و با توجه به سوابق گذشته که چنین امری از ایشان بعید نیست، رنگ و بوی سیاسی هم داشته باشد – عبور از آقای ملکشاهی برایشان مقدور نخواهد بود.

? در انتخابات دوره ی نهم مجلس که در اسفند ماه ۹۰ برگزار شد و در نبود کاندیدای اصلاح طلبان در کوهدشت، حمایت وی از نامزدی اصول گرا برای اصلاح طلبان کشور امری غیرقابل قبول نبود اما این بار و با حضور کاندیدای واحد اصلاح طلبان با تفکر اصیل اصلاح طلبی و در مقابل حمایت ایشان از نامزدی اصول گرا و تقابل تمام عیار با کاندیدای اصلاح طلب، شرایط به میزان قابل ملاحظه ای دستخوش تغییر شده و ایشان دیگر توجیهی برای دور زدن هنرمندانه ی جریان اصلاحات ندارد. با تمامی این ها البته هنرمندی ایشان قابل پیش بینی نبوده و مشخص نیست این بار آقای دوستی چگونه رفتار خود را نزد آقایان توجیه خواهد نمود.

? شایعه کرده بودند که در قبال عدم تحرک سیاسی مومنی و اسفندیاری در کوهدشت در تهران تایید صلاحیت می شوید، مگر ادعا نمی کنند آقای ملکشاهی توان رد و تایید صلاحیت هر کاندیدایی را دارد پس چرا آن قول و قرار ادعایی مضحک جامه ی عمل نپوشید؟ فارغ از این مسئله، تعلقات فکری آقای اسفندیارپور و بنده که بر کسی پوشیده نیست و بر همگان آشکار است که برخلاف برخی، فکر و اندیشه ی ما از گذشته تا به حال و انشاالله تا آینده قابل معامله نبوده، نیست و نخواهد بود. بنده با وجود شانس بزرگی که برای احراز صلاحیت داشتم، حتا برخی رایزنی های معمول که از سوی نامزدها برای تایید صلاحیت انجام می شود را نیز انجام نداده ام. نکته ی تکمیلی دیگر این که شایعه پردازان با دامن زدن به این شایعات جایگاه شورای نگهبان قانون اساسی را تا سطح یک دکان انجام معاملات تنزل می دهند که باید به این مسئله نیز در جای خود پرداخته شود. من حیث المجموع این مدل شایعات را یک شوخی می دانم و آن را جدی نمی گیرم. بی شک خود آنانی که این شایعات را دامن می زنند بیش از همه آگاهند که ما اهل معامله و بده بستان نیستیم و البته برای آن دسته از دوستان خودمان که این شایعات را قابل سوال از ما می دانند نیز متاسفم.

? ۲۰ درصد سهام هتل سالیز خرم آباد متعلق به اینجانب است که اعتبار آن با تسهیلات بانکی ای که دریافت آن نیاز به هیچ رابطه ی خارج از ضابطه ای نداشت، تامین گشته است. به جز این یک مورد، بنده صراحتاً تاکید می کنم که هیچ گونه فعالیت اقتصادی نداشته و اصولاً هرگونه ورود به فعالیت های اقتصادی اعم از خرد و کلان را از اساس تکذیب می کنم.بنده به دلیل مشغله های صرفاً سیاسی و افتخار خدمت به مردم در گره گشایی از کارشان از دریافت هرگونه امتیازی که بار مالی داشته باشد، بی بهره بوده ام و اگر کسی به جز سهام هتل و خانه ای کلنگی در کوهدشت کم ترین بهره مندی اقتصادی ای از اینجانب سراغ دارد، از طرف من تقدیم به ایشان!

?  از همان ابتدای انقلاب عضوی از جریان چپ که بعدها اصلاح طلب نامیده شد، بوده ایم. با فرض صحت ادعاهای دوستان، آیا رسیدن به نقطه ی کنونی شایسته ی تشویق است یا مستوجب مواخذه؟ آیا آقایان آقای دوستی که خود را از همان آغازین سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضوی از این جریان می داند، از اتهامات شان مبرّا می دانند؟ قاطعانه بر این باوریم آن عده ای که هم چنان بعد از گذشته بیش از سه دهه از آن روزها طرز تفکرشان ذره ای پیشرفت نداشته است و صد البته آن دسته که از ادعای روشنفکری در آن روزها به واپس گرایی امروز رسیده اند و به دامن اصول گرایی از نوع متحجر آن افتاده اند، مستوجب سرزنش و مواخذه اند نه مایی که کلیدواژه ی سخنان مان در این سال ها عبارت هایی نظیر: مردم سالاری دینی، آزادی بیان، اصلاح، اعتدال و … بوده است.

?   با شنیدن کلمه ی”قانون”، آرامش و امنیتی لذت بخش سرتاسر وجود هر انسانی را فرا می گیرد اما بنده عبارت “مُرّ قانون” که در سال گذشته بارها و بارها توسط کرم محمدی استعمال شده است را تلخ ترین عبارتی می دانم که در سال گذشته شنیده ام.

? ایشان “ملکشاهی ” را نمی توان در جمع نمایندگانی که مزاحمت علنی و آشکار برای دولت ایجاد نموده اند، قرار داد. با این حال رفتار سوال برانگیز آقای ملکشاهی در تحت فشار گذاشتن وزرا برای این که در عزل یا نصب فلان مدیر اداره در کوهدشت و رومشکان حتماً به سلیقه ی وی عمل شود وگرنه خطر استیضاح تهدیدشان می کند، نه تنها با هیچ معیار شرعی و عرفی قابل توجیه نیست که فشار مضاعفی بر دولت است که با ادعاهای ایشان مبنی بر همراهی با دولت سازگاری ندارد.

? ایشان “ملکشاهی ” از همان ابتدا و در تقسیم بندی های رایج سیاسی، به گفتمان اصول گرایی تعلق داشته و همگان حمایت وی از محمدباقر قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ که به عنوان سخنگوی نمایندگان لرستانی هوادار قالیباف در خرم آباد به سخنرانی برای نامزد اصول گرایان پرداخت را به یاد دارند.

? در بُعد شهرستانی بنده باورمندم نه آقای ملکشاهی در چهار سال گذشته خدمات قابل توجهی به مردم انجام داده است و نه البته دیگر نمایندگان کوهدشت در ادوار گذشته ی مجلس توانسته اند در راه آبادانی کوهدشت گام های موثری بردارند. اصولاً باید بپذیریم هر کدام از ما به نحوی در عقب ماندگی کوهدشت و این که شهرمان به عنوان بیکارترین شهر کشور معرفی می شود، مقصر بوده ایم. با این ? ? باید از آقای ملکشاهی پرسید کدام واحد تولیدی با ظرفیت اشتغال زایی قابل توجه در چهار سال گذشته که زمان کمی هم نیست به واسطه ی ایشان در کوهدشت یا دیگر بخش ها به بهره برداری رسیده است؟ ممکن است در این میان دولت در بخشنامه ای کادر اداری یک واحد اداری را افزایش داده باشد که این البته به معنای بهبود وضعیت اشتغال توسط ایشان نیست.

? آقای ملکشاهی برای پیگیری ساخت سد معشوره چه کاری انجام داده اند؟ برای به سرانجام رساندن طرح پتروشیمی کوهدشت چه اقدام عملی و قابل توجهی انجام داده اند؟ چهار خطه های شهرستان را که هر سال وعده ی تکمیل شدن آن ها را تکرار می کنند، به کجا رسید؟

? نکته ای که برخی دوستان از بنده تقاضای طرح آن در ایام تبلیغات انتخابات را داشتند اما اینجانب این مسئله را خلاف اخلاق انتخاباتی می دانستم. متاسفم که ایشان … آقای مجید انصاری معاون پارلمانی رییس جمهور را برای کلنگ زنی “طرح ذوب آهن رومشکان” به منطقه می آورد در حالی که سرمایه گذار این طرح یک ……. است. نکته ی جالب توجه این جاست که این سرمایه گذار در حالی از طرف آقای ملکشاهی دعوت به سرمایه گذاری شده و فرماندار کوهدشت در تعریف و تمجید از وی و طرحش – و در واقع برای تبلیغ نماینده – سنگ تمام گذاشته که این سرمایه گذار هیچ مایملکی نداشته، اکنون ……بوده و …. وی نیز صادر شده است.

? در  این میان ضرر وی به بنده هم رسیده است، بنده به اعتبار اللهیار ملکشاهی به عنوان نماینده ی مجلس که یک سرمایه گذار را برای سرمایه گذاری در این طرح ۱۲۰۰ میلیارد تومانی به منطقه دعوت کرده وتقاضاهای کار صدها جوان بیکار منطقه را تحویل گرفته اعتماد نمودم و ضامن ۱۲۵ میلیون تومان سرمایه ای شدم که به سرمایه گذار پرداخت گردید.

 ? این نکات که در زمان تبلیغات انتخابات برای پرهیز از بی اخلاقی انتخاباتی گفته نشد، حال جهت تنویر افکار عمومی باید علنی شود تا مردم بدانند نه تنها در این چهار سال خدمت قابل ذکری انجام نشده که حتا در پروژه ای نظیر ذوب آهن رومشکان فرصت سوزی بزرگی در نتیجه ی غفلت آقای نماینده صورت پذیرفته است. پرسش بزرگ دیگر اینجاست که چرا فرمانداران کوهدشت و رومشکان با وجود اطلاع از شکست این طرح، مردم را در جریان قرار نداده اند؟ بنابراین در چهار سال نمایندگی آقای ملکشاهی تنها یک کلنگ بر زمین زده شد که آن را هم نه “کلنگ آغاز طرح ذوب آهن رومشکان” که “کلنگ طرح …. بزرگ از مردم” می بایست نام نهاد که نه تنها از قِبل آن شغلی ایجاد نشده که حتا سرمایه ی عده ی زیادی بر باد رفته است. در مجموع باید گفت آقای نماینده در چهار سال گذشته توفیقی در بهبود وضعیت اشتغال در شهرستان نداشته است .

 ? آیا فعالیت انتخاباتی گسترده و تشویق مردم به مشارکت حداکثری در انتخابات با تندروی نسبتی دارد؟ در گذشته و حال از کدام خط قرمز عبور کرده ایم و اساساً کدام شعار یا عمل مان مصداق رادیکالیسم بوده است؟ برخی آقایان در حالی ناجوانمردانه آقای اسفندیارپور را تندرو می خوانند که ایشان در خرداد ماه ۹۲ سخنران اصلی میتینگ انتخاباتی دکتر روحانی – چهره ی اصلی گفتمان اعتدال – در کوهدشت بودند. این در حالیست که همان آقایان در گذشته از گفتمان سرهنگی حمایت می کردند و حال البته مدعی حمایت از دولت هستند. آیا حمایت از دولت معتدلِ تدبیر و امید تندوری است؟

? پرسش دیگر اینجاست مایی که برخلاف آقایان جزو اولین حامیان آقای خاتمی در شهرستان کوهدشت بوده ایم و در تمامی سال های اصلاحات تا به حال ارتباط مداوم و صمیمانه ای با ایشان داشته ایم، چگونه می توانیم حامی تز عبور از خاتمی باشیم؟ عکس ها، فیلم هاو همچنین روابط گرم و حسنه ی ما با آقای خاتمی به عنوان سند ارادت مان به این سید بزرگوار موجود است. آقایانی که مدعی عبور ما از خاتمی هستند، چه سندی در تایید این ادعا و البته چه مدرکی در دوستداری ایشان دارند؟ بنده معتقدم آن هایی از آقای خاتمی عبور کرده اند که اکنون رابطه ای با ایشان ندارند و تاسف اینجانب برای آن دسته از افرادی است که فعال سیاسی نبوده و این ادعاهای کذب را به عنوان واسطه ی دست چندم می گیرند و نشر می دهند. از همان آغاز همراه خاتمی بوده ایم و حال نیز همراه دولتی هستیم که آقایان خاتمی و هاشمی آن را تقویت کرده اند.

افرادی که این مباحث را مطرح می کنند نه فعال سیاسی هستند و نه آگاهی سیاسی دارند. این طیف فرصت طلبانه و در حالی که برای تامین منافع شخصی زیر چتر اصول گرایی گرد آمده اند، می خواهند برای کسب مقبولیت خود را کما فی السابق اصلاح طلب جلوه دهند.

?  “اعتدال” و “فرصت طلبی” را دو مقوله ی جدا می دانم. اعتدال را روشی کارا برای بسط و پیشبرد اندیشه ی اصلاح طلبی می دانم. اکنون جامعه ی ایران نیازمند اعتدال گرایی است و آقایان خاتمی، هاشمی، روحانی، عارف و … معتقدند رشد جامعه در گرو اعتدال است و بر همین اساس تمام هم و غم خود را بر بسط و گسترش این مفهوم نهاده اند. در این میان البته هستند عده ای که عامدانه و در سایه ی مفهوم والایی همچون اعتدال، فرصت طلبانه تامین و تثبیت مصالح شخصی خویش را دنبال می کنند. ناگفته پیداست که افراد فرصت طلب فاقد فکر سیاسی بوده و به هر آن جا که مطامع شان تضمین شود، متمایل خواهند شد. گاه این مطامع در قالب مفهوم اعتدال قابل تامین است، گاه تحت نام اصلاح طلبی و هنگامی با تجمع زیر چتر اصول گرایی. به دیگر سخن فرصت طلبانی که به هیچ یک از جریان های فکری تعلق خاطر اصولی و منطقی ندارند، با تفسیر به رای این جریان ها در پی تامین منافع خویش برمی آیند و بر این اساس اگر اعتدال مطابق تفسیر آقایان مساوی با همان فرصت طلبی و منفعت طلبی است، باید تاکید کنم که ما این مدل جعلی از اعتدال را فاقد هرگونه ارزش و وجاهت فکری و علمی می دانیم.

? سال ۹۴ را باید سالی موفق، پربار و امیدوار کننده نام نهاد. در بُعد ملی، راهیابی بخش قابل توجهی از کاندیداهای “لیست امید” به دهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی، راهیابی کسر بزرگی از نامزدهای لیست “خبرگان مردم” به مجلس خبرگان رهبری، توفیق دولت در حل پرونده ی هسته ای و سامان دادن نسبی به اقتصاد از نکات مثبت سال گذشته بود.هم چنین مهم ترین رویدادسال گذشته برای اصلاح طلبان شهرستان، اجماعی بود که بسیاری شکل گیری آن را ناممکن می دانستند.اجماعی که به عنوان حرکتی جدید و کم نظیر به نقل محافل سیاسی کشور و البته به الگویی مثال زدنی برای اصلاح طلبان دیگر شهرها تبدیل شد. بسیاری از کدورت های درون جریانی رفع شد و قریب به ۹۵ درصد اصلاح طلبان دور هم جمع شدند. بسیار خوشحالیم که موفق به جلب نظر مساعد بسیاری از اصول گرایان روشن ضمیر و اصلاح طلبان خوش فکر و جوان شدیم.

? تمایز فرصت طلبان و منفعت طلبان از اصلاح طلبان و اصول گرایان اصیل و راستین و البته نکته ی مهم دیگر روشن شدن ماهیت واقعی منفعت طلبانی بود که چه بسا سالیان سال زمان لازم بود تا به مردم شناسانده شوند. هم چنین موفق به تجدید دیدار با مردم کوهدشت شدیم که این ارتباط دوسویه تعهدی سنگین نسبت به مردم را به ما یادآوری نمود. از دیگر نقاط مثبت داستان انتخابات سال گذشته می توان به معرفی چهره های اخلاق مداری هم چون صیدعلی کورانی فر و محمد آزادبخت اشاره نمود. صیدعلی کورانی فر که در مدت کوتاهی در دل جریان جا باز کرد و با ردصلاحیتش و در حالی که برخی تصور منتقل شدن موج اصلاح طلبی به فردی دیگر را خیالی باطل می پنداشتند اما اقبالی که در نتیجه ی “تفکر جریانی مردم کوهدشت” در قالب رای به محمد آزادبخت ظهور یافت مُهر باطلی بود بر توهمات بدخواهانی که تاب دیدن پیروزی مردم را نداشتند.

? ما با توجه به عقبه ی فکری خویش که مختص زمان خاصی نبوده و تعطیل بردار هم نیست– هر چند در برخی مواقع نظیر انتخابات پررنگ تر از همیشه مورد توجه قرار می گیرد – و با توجه به مرزبندی های نوینی که در نتیجه ی برگزاری انتخابات حاصل شد و هم چنین استقبال بی نظیر مردمی که در این دوره از انتخابات شاهد آن بودیم، بار مسوولیت و تعهد خویش را صدچندان احساس می کنیم و همین مسئله به عنوان یک سرآغاز جدید، حضور ما را در آینده در میان مردم پررنگ تر از هر زمان دیگری خواهد ساخت و بر همین اساس برای رسیدن به سرمنزل مقصود از هیچ کوششی دریغ نخواهیم ورزید.

? به نظر من نقطه ی عطف این انتخابات یکی شدن جریان در حمایت گسترده از کاندیدای اصلاح طلبان و مهم تر از آن انتقال جریانی آرا از فردی به فرد دیگر بود که می توان آن را نظیر تهران یک پدیده نامید. به عبارت دیگر در انتخابات اخیر شعور سیاسی بالای مردم نشان داد در یک انتخابات سالم هیچ فردی بدون پشتوانه ی جریان فکری توفیق ندارد.

منبع سیفاروژ

  1. نصیری

    بازهم همان تفرقه و چند دستگی بابا تاکی می خو.اهید ایمن دعوا را ادامه بدهید

  2. شهروند

    درودبرآقایان دوستی واقع بین ودرودبرملکشاهی اصولگرا وتوانمند.آقای عزیز این صحبت ها برای شب نشینی خوب است.!

  3. جوان اصلاح طلب پلدختری

    درود خدا براصلاحا ت آفرین بر آقای فرج الله مومنی از سخنا نش استفاده بردیم

  4. احمد

    فرج هم وژت مزونی هم مردم خدا مزونی آیم نجیبی کین, رایی ای دوریش هن تو بیی

  5. مصطفی

    زیبا بود
    …. رسوا بود رسواتر شد
    خداوند کسانی را که به نظام، رهبری و این مردم مظلوم ظلم کردند لعنت کند.

  6. خسروی

    من با کل حرف های مومنی موافق هستم چنین رفتارهایی در خیلی از این شهرها صورت گرفته و معامله در اردوگاه اصلاات شده یک عادتی

  7. فرهنگی

    درود برآقای مومنی.که نام نیکت برای ابد میماند

    • عبدی پور

      مومنی مردی شجاع و راست گفتار است که مقاوم مانده است و قابل معامله نیست نکات مصاحبه اش همهگی درست است

  8. فرهنگی

    درود بر آفای مومنی.نام نیکت تا ابد می ماند.

  9. احمدی

    آقای فرج عزیز همه مردم این آقا رو شناختند خودشم فهمید طایفه خودشم باهاش نیستند چه رسد به اصلاحات, لازم است بگم آقای دو… ی …… به مردم طرهان کرد مردمم این جرم را نخواهند بخشید و برای همیشه نمره منفی بهش خواهند داد

  10. عبدی پور

    اسماعیل دوستی آرام آرام ماهیتش دارد مشخص می شود که از ابتدا هم اصلاح طلب نبوده و فقط از این نمد برای خود کلاه بافته است الان دارم می فهمم اصلاحات به چه دردی مبتلا است که هیچ درمان نمی شود

  11. جوان اصلاح طلب

    سلام تا نفس داریم اصلاح طلب هستیم تمام حرفهای آقای مومنی را خواندم قبول دارم برادر عزیز ولی فقط شما نیستید که به این درد مبتلا شده اید ما هم در پلدختر به این درد مبتلا شدیم وتعدادی از نیروهای اصلاحات شدند …….. وبا نام اصلاحات به اصلاحات واقعی پشت کردند اینها را باید شناخت وبه مردم معرفی کرد

  12. ناشناس

    درود خدا بر آزادبخت قهرمان، و درود خدا بر آقایان اسفندیارپور و مومنی، مومنی عزیز واقعا ممنونم که اینچین ماهیت دوستی رو برای ما بیشتر شفاف کردی

  13. امیر منصوری

    درود بر استاد مومنی
    گر ……….
    در جامعه ای با این همه تاریخ و تمدن و سنن، وقتی افسار در دست ….. می افتد، باید منتظر هر حادثه ای باشیم.
    جای بحثی نیست…

  14. زینی وند

    من با خیلی از حرف های مومنی موافقم اما در لابلای مصاحبه اش خیلی از اخلاقیات را نادیده گرفته و با الفاظ زشتی مخالفین را له کرده ،ما همه می دانیم چه بر سر اصلاحات کوهدشت آمده ،دوستی را هم می شناسیم اما این رسمش نبود

  15. ماهان امید

    باسلام به حضور مخاطبی اگر هست آیا باپذیرفتن تمام این داستان جناب آقای مومنی چرا از سکوت وآرامش ملکشاهی چیزی نگفتید
    البته که دست فریب شما در هیجان زده کردن به قول شما قشر فرهنگی ومردم تیره روز آشکار شد جناب آقای اخلاق مدار شما از هیچ ترفندی فروگذار نبودین حال با چند نقل قول از مقام معظم رهبری شما تبرئه نخواهید شد
    شما با اسمائیل دوستی عقده ی شخصی دارید جناب سالیز

  16. ناشناس

    درود بر اسفندیار پور ومومنی و کل اصلاح طلب ها

  17. توکلی

    حرف ها باید با اخلاق باشد نه اینکه توهین آمیز حرف بزنیم

  18. حمزه قبادی

    شما را به وجدان نداشته تان دست ازسراین مردم بدبخت برداریدوخرافه ها رابه زباله دانی تاریخ بریزیدوبه خردروی آورید واز……… یادنکنید واز………….. که جزءخیانت به ملت نیست دست برداریدوخودراازاین همه گرفتاری که برای ملت وبه خصوص جوانان بوجودآورده ا یدمبراسازید درغیراینصورت باید جوابگوی کلیه اعمال ورفتارها تان به مردم باشید!

    • روزی

      آقای قبادی از چه چیزی اینگونه می نالید از خیانت دوستان دیروز یا از برملا شدن هویت عده ای برای مردم؟

  19. حمزه قبادی

    ذهن مثل چترنجات است، تنها موقعی عمل می کندکه بازشده باشد?

  20. اوژن

    از اینکه به من دروغ گفتی ناراحت نیستم، از این ناراحتم که دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم!!! (نیچه)

  21. زند

    سلام
    درود خدا بر آقا فرج بزرگ واقای اسفندیاری واقای تیموری باد حقیقت اشکار بود اشکار تر شدو مطمئن باشید حق پیروز میشود
    اقای دوستی سالهاست که میوه درخت اصلاحات را میخورد وتبر به دست در حال زدن ریشه اش است

  22. روزی

    درود بر فرج مومنی سردار اصلاحات کوهدشت

  23. حمزه قبادی

    جناب آقای روزی !بنده می گویم انتخابات بادیکتاتوری وخرافات منافات دارد خودتان را شریک ظلم نکنید

  24. حمزه قبادی

    فرداصلاح طلب هیچگاه خرافه گرانیست!

  25. روح الد ین صادقی

    دوستی اصلا ح طلب نیست و سلام اطلا ح طلبان در کو هدشت خو دتان را به بیگاری کشا نده اید مگر یک نماینده جه می خواهد بکند که این همه مقاله می نویسید و و مصا حبه می کنید گیرم ملک شا هی هم اصلاح طلب بود . برد یک نماینده در لرستان به میلیمتر هم نمی رسد لطفا خو د کشی نکنید

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان