شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » گام دوم اصلاحات را عقیم نکنید

photo_2016-07-20_10-50-47

در شرایطی که لیست امید در مقابل نامیدی های وقت در انتخابات مجلس با قاطعیت پیروز شد،اکنون نمایان می شود که این روند می توانست در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز به وقوع بپیوندد و پتانسیل آن وجود داشت که دکتر عارف بر منصب ریاست جمهوری بنشیند،اما بنابر بر مصلحتی که بزرگان اصلاحات اندیشیدند مدل این رویدادتغییر یافت.
از آن جریان بگذریم…اکنون اما آزمونی دیگر در راه است که می تواند تغییراتی در سیاست آتی کشور برای خروج از وضعیت رکود اقتصادی و معضل بیکاری و مسائل دیگر با آرایش جدید سیاسی در مجلس به همراه داشته باشد.

در مرحله اول انتخابات که برتری لیست امید به خوبی برحریف نمی چربید و در قیاس با مرحله دوم مشهود و قدرتمند نبود از طرف تئوریستین هایی همچون دکتر زیباکلام که سیاسیون معتقدند خط فکری اش از هاشمی رفسنجانی متأثر است،دادن ریاست مجلس به آقای لاریجانی بخاطر قدرت و ولابی هایی که ایشان از لاریجانی بر شمردند،مطرح شد که تا حدودی از لحاظ منطقی در آن برهه از زمان قابل اعتنا بود،در این بین افرادی که به رای اصلاحات پشت کردند برای منفعت خویش این نظریه را برجسته و برجسته تر کردند تا از هر دو سوی میدان بخورند اما مردم در مرحله دوم با قوت بیش از پیش فریاد خود را برای تغییر با صدای بلندتر به گوش همگان رساندند و برای تکمیل کارشان دوباره کاندیدا های لیست امید را راهی مجلس کردند تا نشان دهند از استدالال زیبا کلام که افرادی بنابر مصلحت خود آن را برسر زبان ها انداختند،ناراضی و نگران هستند.
سوالی که ذهن قاطبه ی جریان اصلاحات و مردم و برخی از سیاسیون را مشغول کرده،اینست که روزی همین آقای لاریجانی با شعار “هوایی تازه”رقیب سرسخت اصلاحات در انتخابات ها بود و تاکنون تفکر و کارنامه ی اصوالگرایی ایشان بر کسی پوشیده نیست،اکنون نمی دانیم ایشان کدام خدمتی در نزدیک شدن به اصلاحات داشته و کدام گامی در این مسیر برداشته که منتخبان ما می خواهند به پیشوازش رفته و دو دستی رای مردم را تقدیم شان کنند!!!
مگر فقط صرف همراهی با برجام که منافع ملی در میان بود،عیار اصلاح طلبی ایشان را بالا آورده و تعیین و تایید می کند که رای صد و پنجاه هزاری ایشان را به رای بالاتر از یک میلیون و پانصد هزارنفری دکترعارف برتری می دهد!!


(اصوالگرا بودن جرم و ننگ نیست همانطور که اصلاح طلب بودن جرم و ننگ نیست و هر دو تفکر در جمهوری اسلامی ایران طرفدارانی دارند و قابل احترام هستند)اما در هر صورت مردم باتوجه به شرایط و وضعیت جامعه و سلیقه ی خویش تصمیم می گیرند که سکان دولت و مجلس را در جهت مرتفع ساختن مشکلات اقتصادی و فرهنگی و… به یکی از آنها بدهند که در این تاریخ و در این انتخابات با رأی بالا حجم اعظم این وظیفه بر دوش اصلاحات نهاده شد.
قبل از انتخابات که تقریبا قرار گرفتن در لیست امید حکم پیروزی داشت،چندین تن از اصوالگرایان همچون “کاظم جلالی” و “بهروز نعمتی” که از طرف برخی دولتی ها تحمیل و در این لیست گنجانده شدند،خود نیز بخوبی می دانستند که اگر در حوزه خود کاندیدا می شدند باتوجه به کارنامه تندروی های مجلس گذشته،هرگز انتخاب نشده و اگر در تهران در لیست امید قرار نمی گرفتند،در بهترین حالت و حتی اگر بالاتر از حداد عادل رای میاوردند و نفرات اول لیست اصوالگرایی می شدند،باز هم وضعیتی بهتر ازنفر سی و یک ام را کسب نمی کردند و تکلیف شان مثل کوچک زاده و حسینی و سایر تندروها مشخص می شد.
اما آنها در همین ابتدای کار و بسرعت نقاب خود را برداشته و با نشان دادن بی اعتمادیشان دوباره به اصل خویش بازگشتند و در مقابل لیست اصلاحات که مجوز ورودشان بود، صف آرایی کرده و بدنبال ستاندن قدرت از چهره شاخص این لیست شدند که البته این نشان از نداشتن بینش قوی آنها بوده وگرنه هرگز این اشتباه سیاسی را انجام نمی دادند تا جریان منصف اصلاحات اعتمادش را از دست نمی داد و حتی ممکن بود سهمی از کمیسیون ها و نایب رئیسی مجلس را به احترام گروه اصوالگرهای میانه رو به ایشان واگذار کند.
به هوش باشیم در شرایطی که طیف فکری اصلاحات با حذف بعضی گزینه های برجسته در مرحله تایید صلاحیت ها با نامیدی وارد رقابت شد،لیست امید را خواست و اراده ی مردم پیروز کرد و فرصت تصمیم گیری و انتخاب رئیس و کمیسون ها و سیاست ها کلی را در اختیار این جریان می گذارد،دیگر چه معنا و اجباری دارد بازی برده را به جناح دیگر تقدیم کنیم!
این همه بر روی یک گزینه ای همچون دکتر عارف که اتفاقا مقبول حاکمیت و مردم نیز هست،مانور داده و سرمایه گذاری شده تا بزرگ شود و در قامت یک لیدر سیاسی قرار بگیرد،پس تحت هیچ شرایطی صحیح نیست ایشان را به ناحق قربانی کرده و کنار بگذارند!!!
اینکار بدون شک موجبات ایجاد نامیدی و بهم خوردن سیاست ها و ایجاد شکاف و دو دستگی را در اردوگاه اصلاحات فراهم آورده و مسیر اصلی اهداف اصلاح طلبی را نیز به بی راههمی کشاند.
بنده معتقدم این فکر درستی نیست که ریاست آماده و پخته شده را از آقای دکتر عارف گرفته و به آقای لاریجانی باج بدهند که تاکنون هیچ گونه عملکردی حتی در حد آقای مطهری چهره ی مشروع تر، در جهت نزدیک شدن به این جریان را نه تنها نشان نداده و حتی زبانی یا بصورت شعار نیز حمایت خود مطرح را نکرده است.(واسه کسی بمیر/که واست تب کنه)
پس قرار دادن یک لیدر فکری با منش و افکار متفاوت بر روی بدنه ای متفاوت با افکار و روش و منش و خواست دیگر،یک تضاد و اختلاف عمیقی را بوجود خواهد آورد و در نهایت این فرصت ایجاد شده را به یک تهدیدی کلی برای آینده ی این جریان تبدیل خواهد کرد.تهدیدی که هوشمندان از هم اکنون درک کرده اند که ماندگاری این پست در طولانی مدت، نفوذ و هژمونی و سلطه گری و فرادستی و چیرگی ایجاد کرده و اگر این بار نیز ایشان در قدرت باقی بماند،به مراتب این اوضاع برای سالهای آینده حادتر و حساس تر می شود و اگر اکنون قدرت تصمیم گیری و انتخاب وجود دارد،در آینده سیاسی کشور می بایست بی منت و بی اراده در برابر قدرت ایشان سر تعظیم فرود آورده و تابع آن شویم.
در نتیجه بنده معتقدم منتخبان اصلاح طلب اگر وضع و اجبار موجود را بپذیرند و به خواست مردم که هم صدا تغییر را خواسته اند،اعتنا نکنند،عین محافظه کاری و اصوالگرایی محض را به جا آورده اند و هیچ نشانی از اصلاح طلبی ندارند و نهایت خیانت به خواست و فکر مردم در این انتخابات را مرتکب شده اند.
در آخر لازم است اشاره کنیم به اینکه خوشبختانه در روزهای گذشته فعالان سیاسی اهمیت موضوع را درک کرده و در حال شفاف سازی فضای غبارآلود و تردید آمیز ایجاد شده می باشد،تا گام دوم اصلاحات که با مرارت و سختی برداشته شده است،(عقیم) نشود.

فرشید گراوند/ بلوطستان

  1. حسین زاده

    تمامی متون این مقاله خاص است و حرف حق و منطقی است کاش همه به این نوشته توجه کنند چون عارف لیاقتش ریاست مجلس است

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان