معشوره؛ کلیدواژهای که چند سال است باعث ایجاد اختلافنظر شدید میان شهروندان پلدختری و کوهدشتی شده و کار را به جایی رسانده که حتی نمایندگان این دو شهرستان در مجلس شورای اسلامی را هم وادار به موضعگیری علنی علیه یکدیگر کرده است.
یک سو الهیار ملکشاهی نماینده محترم کوهدشت حضور دارد که تمام تلاش خود را به کار بسته تا این سد ساخته شده و آب مورد نیاز برای سیرآب ساختن هزاران هکتار زمین کشاورزی مرغوب اما دیم از شهرستان متبوعش را تأمین کند و سوی دیگر این قضیه آقایان دکتر کاییدی و سید حمید کاظمی نمایندگان سابق و فعلی شهرستان پلدختر حضور داشته و دارند که بارها و در موضعگیریهای سرسختانه، مخالفت خود را با ساخت این سد اعلام داشته اند مبادا که زمینهای مرغوب شهرستان متبوعشان همین چند جرعه آب کشکانِ به نفس افتاده را هم از دست داده و نابود شوند.
این وسط مردم هر دو شهرستان هم با دلهُره وضعیت موجود را به نظاره نشسته و منتظر مشخص شدن تکلیف خود هستند؛ یکی دلهُره خشکسالی و دیمکاری مجدد دارد و دیگری دلهُره خشکیدن کشکانی که نسلهاست او و پدرانش از قِبَل آن ارتزاق کرده و میکنند؛ هر دو طرف هم علیرغم تضاد ظاهری منافع، اما حق دارند!
به صراحت میتوان ادعا نمود که نه پلدختریها از دیمکاری کشاورزان کوهدشتی رضایت دارند و نه کوهدشتیها راضی به آباد کردن زمینهای خود و نابودی کشاورزی پلدختر هستند.
اما سوالی که پیش میآید این است که اگر هر دو طرف حق دارند و هیچ کدام هم راضی به نابودی منبع ارتزاق دیگری نیست پس مشکل چیست؟ چاره کدام است؟ چه کاری میتوان انجام داد که هم کوهدشت سیرآب شود و هم پلدختر نابود نشود؟!
تضمین مناسب؛ دغدغهی ذهنی پلدختریها
مردم پلدختر صدها سال است که از ثمره وجود کشکان در حال کشاورزی و ارتزاق هستند و قطعأ کشاورزی پلدختر در بهرهبرداری از کشکان نسبت به کشاورزی کوهدشت ارجحیت و اولویت دارد؛ برای این مدعا هم ۲ دلیل میتوان ارائه نمود:
۱) پلدختر برای سیرآب کردن زمینهای کشاوری خود تنها کشکان را دارد و غیر از کشکان رودخانه پرآبی که بتواند جوابگوی نیاز آبی زمینهای کشاورزی این شهرستان باشد، وجود ندارد. بنابراین شایسته نیست که منطقهای آباد ویران شود تا منطقهای ویران، آباد شود! هیچ عقل سلیمی این را نمیپذیرد.
۲) دلیل دوم این است که شهرستان کوهدشت مابین دو رودخانه کشکان و سیمره قرار گرفته و اتفاقاً سیمره نسبت به کشکان رودخانه پُرآبتری است اما برای نگارنده مشخص نیست که چرا علیرغم این همه تضاد و مخالفت دو طرف با هم؛ نه کوهدشتیها به فکر تأمین آب از رود سیمره افتادهاند و نه پلدختریها چنین طرحی را به اهالی کوهدشت ارائه دادهاند!
به هر روی واقعیت این است که مشکل اصلی و اساسی مردم پلدختر، سیرآب شدن زمینهای کشاورزی کوهدشت نیست بلکه تنها مشکلشان با ساخت سد معشوره این است که احساس میکنند پس از ساخت این سد تنها منبع ارتزاق آنان خشک خواهد شد و سهم آنان روانه زمینهای شهرستان همجوار شد. این همان دغدغهایست که متاسفانه طی سالیان اخیر و توسط هیچکدام از مسیولین ذیربط به آن پاسخ موجه و قابل اعتمادی داده نشده است.
گرچه همواره سعی میشود با ارایه آمار و ارقام مختلف و تاکید بر رهاسازی آب در موقع نیاز دغدغه ذهنی کشاورزان پلدختری برطرف شود اما کیست که نداند در این کشور آمار و اعداد این چنینی محلی از اعراب نداشته و چه بسا پس از ساخت معشوره قضیه دگرگون شود؛ کما اینکه در جریان ساخت همین سد مشخص شد که عملیات اجرایی آن در حالی شروع شده که نه قراردادی برای آن منعقد شده و نه کارهای کارشناسی معمول پروژههای این چنینی برای آن صورت گرفته است! تاکنون هم حجم مخزن سد تغییر کرده و کم و زیاد شده است!
مواردی که گفته شد پالسهایی را برای پلدختر و مردم آن میفرستند که حقیقتاً اسباب نگرانی و اضطراب شهروندان پلدختری را فراهم کرده و بر تلاش مشروع آنان برای جلوگیری از ساخت سدی این چنین بیقاعده میافزاید.
با توجه به آنچه گفته شد مشکل اصلی مردم پلدختر ترس از زیر پا گذاشتن وعده و وعیدهایی است که اکنون از طرف مسئولین مربوطه جهت رضایت خاطر مردم پلدختر از ساخت این سد ارایه می شود وگرنه آبادانی و رونق کشاورزی کوهدشت آرزوی هر پلدختری است و هیچ یک از شهروندان پلدختر با آن مخالف نیست. مادامی که تضمینی مناسب و محکم به مردم پلدختر ارایه نشده و خیال آنان از بابت منتفع شدن از ساخت این سد آسوده نگردد، آش همان آش خواهد بود و کاسه همان کاسه!
حمزه رامین؛ بلوطستان
اشاره: این مطلب در بلوطستان شماره ۱۳ تاریخ نوزدهم بهمنماه ۱۳۹۵ چاپ گردید.
برادر رامین لطف قلم جنابعالی بر دوستان گواراست ولیکن متعجبم از ایراد این سخن از سوی جنابعالی که مگر ماهیتا” موضوع ضمانت دارد؟!