–حرف ملن د مله زنن
ترجمه: حرف گردنه را، در گردنه می زنند
توجه : در باره ی واژه ی “مله ” رجوع شود به قسمت ۲۱ زبانزدها
مفهوم : هر نکته را باید در مکان وموقعیت خاص خودش یاد آوری کرد ( تقریبا )معادل فارسی : هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد
— کار خدا و بنه د یک سوا
ترجمه: کار خدا و بندهی خدا از یکدیگر جداست
مفهوم: انسان خواستهای دارد و دوست دارد همه چیز باب میلش باشد حال آنکه چیزدیگری پیش می آید .”خداوند خیر وصلاح بندگان را بهتر از آنان می داند”
— خدا تا سر سال و هیچ کس ندی
ترجمه: خداوند تا آخر سال به هیچ کس نمی دهد
مفهوم: خداوند همه چیز را برای همیشه به هیچ کس نمی دهد
توضیح : واژه “سرسال” در این مثل شایدبه معنای زمان طولانی بکار رفته است
— خدا کوه نه دینه که برفن باره وش
ترجمه: خداوند کوه را می بیند که برف را برآن می بارد
مفهوم: هیچ کاری از طرف خداوند بدون حکمت نیست،و به هرکسی به قدر استحاقش می بخشد
— گردکو دونهدونه؛ عسل کلیککلیک
ترجمه : گردکان دانه دانه، عسل انگشت انگشت
مفهوم : همهی اشیاء بزرگ از واحدهای کوچکتر تشکیل می شود و نقصان تدریجی اجزا باعث زوال کل می شود
— یا خدا کشتم هیچ نکنه ،که برزیرم هیچ نوره!
ترجمه : خدایا کشتزارم هیچ حاصلی نداشته باشد که برزیگرم هیچی گیرش نیاید؟!
مفهوم : بخل و حسد بیش از حد انسان. گاهی انسان به اندازه ای بخیل می شودکه حتی به خودش هم رحم نمی کند
— خدا گنمی دورس کرده ، اما دوزی هم ها د مینش
ترجمه : خداوند گندم را درست کرده ، ولی شیاری هم در وسط آن است “دوز”بروزن روز = واژه ی اصیل محلیست به معنی شیار یا شکاف کوچک شبیه آنچه در وسط هسته ی بعضی از گیاهان دیده می شود مانند گندم ، جو ،خرما و …..
مفهوم: یعنی عدالت خداوند بسیار دقیق است. شاید وجود شیار درگندم به این معناست که بتوان آنرا به دو قسمت مساوی تقسیم کرد
— قورون خدا دیر گیره و شیر گیره
ترجمه : قرآن خدا دیر گیر و شیر گیر است
مفهوم: مجازات قرآن دروغ خوردن ،ممکن است با تاخیر باشد اما در حقیقت آن تردیدی وجود ندارد “شاید دیر بگیرد اما مانند شیر می گیرد”
— گواتی خاویه که وا روز نیفتاده
ترجمه : گویی خوابیست که به روز نرسیده است
مفهوم: هرچیزی که به کلی فراموش شود. گویند مانند رویایی شبانه ای بود که فراموش شد..
ادامه دارد
گردآورنده: پرویز اکبرینژاد، بلوطستان