🔻اشاره : در یک روز گرم تابستانی، آخرین روز تیر ماه ۹۹ در ایامی که کرونا دنیا را آلوده، و هر کسی در کلبهی تنهایی خویش روزگار میگذراند، به دیدار مردی رفتم متمایز؛ فردی از آنها که جهانیست بنشسته در گوشهای
البته او در گوشهای ننشسته بود و به نشانه مهماننوازی، دم در خانه منتظر ایستاده بود.
پس از سلام علیک و چاق سلامتی به اتاق مخصوص مطالعه، جایی که کتابهایش را به ترتیب چیده بود راهنمایی کرد، نشستم و با گویش شیرین جنوبی و انرژیی خاص از کارهایش گفت و کلکسیونی از لوحتقدیر و عناوینی که در جشنوارههای مختلف کسب کرده بود را فرا رویم گشود.
شاید باورکردنی نباشد، اما این مرد، هفت_هشت کتاب را در دوران ده-پانزده ساله بازنشستگی قلمی کرده و اکنون نیز با همان انرژی و سرعت، سرگرم پژوهش و آفرینش است.
بیشتر آثارش پژوهشی_تحقیقی هستند و برای گردآوری مطالبِ منتشره سفرها کرده و سختی سفرها را به جان خریده.
غروبی دلانگیز در فضایی صمیمانه پای حرفهای نصراله کریمی نشستم، کسی که تاریخ پارسیان وامدار تلاش و کوششهای چندین سالهی اوست،
نظم و نظام خاص، وظیفهشناسی، گشادهرویی و خوشبرخوردی خصیصهی بارز این مرد خستگیناپذیر است، هرچند
انتقاداتی همچون سطحینگری، پرداخت سرسری مطالب و پایینبودن کیفیت تصاویر و اسناد منتشره بر کار وی وارد است، اما چون ایشان نخستین کسی است که به موضوع میپردازد چنین مواردی طبیعی مینماید.
حاصل گپوگفت دوساعته مدیرمسئول بلوطستان با وی در زیر پیشکش مخاطبان فرهیخته میگردد.
✍️’گفتوگو و گزارش: محمدبساطی؛ مدیرمسئول بلوطستان
برای اطلاع مخاطبان بیوگرافی مختصر از خودتان بیان کنید.
به نام خدا
اینجانب نصراله کریمی فرزند اسماعیل در سال ۱۳۳۶ در روستای قاسمعالی شهرستان پارسیان در یک خانواده فرهنگی متولد شدم. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و اخذ سیکل اول در مهرماه سال ۱۳۵۳ با راهنمایی مرحوم پدرم -که خود از اولین دانشآموزان منطقه (سال ۱۳۱۴) و اولین معلم شهرستان پارسیان (سال ۱۳۴۱) بود و علاقه بنده را به شغل شریف و مقدس معلمی به خوبی تشخیص داده بود،- راهی مرکز تربیت معلم شدم. پس از پایان دوره دو ساله معلمی خدمت سربازی خود را در کسوت سپاهیدانش در شهرستان جیرفت سپری کردم. در آذر ماه سال ۱۳۵۷ به عنوان معلم به استخدام آموزش و پرورش پارسیان در آمدم.
۱۱ سال اول خدمتم در کسوت معلم ابتدایی گذراندم و مابقی خدمت تا بازنشستگی به مدت ۱۵ سال عهدهدار مسولیت ارزشیابی، بازرسی و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش پارسیان بودم. در کنار این مسولیت مدتی هم مسولیت انجمن اولیاء و مربیان و مدتی نیز مسولیت امور شاهد و ایثارگران را به عهده داشتم. نهایتاً در ۱۵ آذر ماه ۱۳۸۳ به افتخار بازنشستگی نایل گردیدم.
از ابتدای بازنشستگی این باور را داشتم که دوران بازنشستگی دوران کنج عزلت گزیدن و خانهنشینی نیست بلکه در این دوران حس فعالیت و جوانی در انسان بیدار میشود و لذا خودم را بازنشسته تلقی نکرده و به فعالیتهای فرهنگی مشغول شدم. مناعتطبع و قناعت را سر لوحه زندگی قرار دادم و با همین حقوق ناچیز اما با برکت معلمی زندگی را سپری میکنم.
چگونه به وادی نویسندگی وارد شدید؟
اهل دوست و دوستی بودم و اکثر دوستانم را در بوستان آموزش و پرورش گْلچین کردم. چون اهل کتاب و مطالعه بودم، هر جا جمله و عبارتی از دوست میدیدم جمعآوری میکردم. جملات گلچین شده حدود ۱۵ صفحه بودند تایپ شدهی آنها را تقدیم پدرم کردم تا بخواند، پس از مطالعه تاکید کرد آنها را چاپ کنم؛ با خود میگفتم نویسندگی جرات و جسارت میخواهد. اول جا زدم، من کجا و کتاب نوشتن کجا، دلسرد نشدم. مطالعه دو کتاب و تشویق پدرم بنده را واداشت که به تالیف کتابی در باب دوستی بپردازم.
دو کتابی که مطالعهشان شما را واداشت رو به سوی پژوهش بیاورید چه کتبی بودند؟
کتاب «زندگی با نمره ۲۰» افقهی سبزواری و کتاب «سبک باران» استاد احمد سایبانی
بر آن شدم تا به تحقیق، پژوهش و نویسندگی بپردازم، خدایم توفیق داد…
درباره اولین تالیف، آیین همنشینی ودوستی توضیح دهید.
اینمجموعه تحفهایست که ازعنفوان جوانی در کنار پدری که آموزگار کلاس درس و زندگیم بود، خوشهچینی کردم و نکو دانستم شهدی را که از این گلها نوشیدهام به کام دوستان بریزم. موضوعات کتاب عبارتند از:
آیین دوستی، نگهداری دوست، نقش عوامل سنخیت و مشابهت در دوستی، دوستی از دیدگاه بزرگان دینی و اندیشمندان جهانی، دوستی از دیدگاه قرآن و دوستی از دیدگاه شاعران
این کتاب در شش فصل و۲۱۶ صفحه، سال ۱۳۸۷ در شمارگان ۳۰۰۰ نسخه منتشر گردید.
دوسال بعد در شهر قم برای مسابقه کتابخوانی انتخاب گردید و در طرحی دیگر در ۲۰۰۰ نسخه تجدید چاپ شد.
اثر دومتان که «از ترکمن تا پارسیان» نام دارد و درواقع یادنامه خاندان خودتان (کریمی) در جنوب فارس است را برای مخاطبان معرفی کنید.
موضوع اصلی این کتاب بررسی تاریخی خاندان کریمی است. خاندان کریمی اصالتاً ترکمن میباشند و در اواخر دوره صفویه از منطقه ترکمن صحرا در شمال ایران به فارس مهاجرت کردند. پس از مدتی اقامت در اطراف شیراز در جنوب غربی لارستان –یعنی لامرد کنونی- سکنی گزیدند و خواستگاه خود را «تراکمه» نام نهادند.
فامیل ما نیز از همین خاندان است که در سال ۱۳۰۵ از منطقه تراکمه به گاوبندی (پارسیان امروز) مهاجرت کردند. این کتاب در سال ۱۳۸۹ در شمارگان ۱۵۰۰ نسخه چاپ شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
محبت کنید سایر تالیفاتان را به ترتیب توالی انتشار معرفی نمایید.
تالیف سوم «پارسیان پاسبان خلیج فارس» بود که در سال ۱۳۹۰ با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه چاپ شد. کتاب «پارسیان پاسبان خلیج فارس» دربرگیرنده زندگی مردم در گذشته، جغرافیای انسانی، جغرافیای طبیعی، قدمت تاریخی، آثار باستانی، معرفی چهرهها، اولینها و فرهنگ و آداب و رسوم منطقه است. در این کتاب و سایر آثار سعی کردم گاوبندی دیروز را به نسلهای امروز بشناسانم.
این کتاب سال ۱۳۹۳ در همایش ملی خلیج فارس که در بندرعباس برگزار شد، جزو کتابهای منتخبی بود که توسط هیات داوران برگزیده شد و از دکتر علی لاریجانی ریاست وقت مجلس شورای اسلامی لوح تقدیر و تندیس جشنواره دریافت نمود.
کتاب چهارم «تاریخچه آموزش و پرورش جنوب ایران» نام دارد که سال ۱۳۹۲ در شمارگان هزار نسخه چاپ شد. در این تألیف تأسیس مدارس نوین در استانهای هرمزگان و بوشهر، ۱۰شهر جنوب استان فارس و۱۲ شهرجنوب استان کرمان بررسی شده و خیرین مدرسهساز و اولین معلمان هر شهر معرفی گشتهاند، میتوان گفت دایرهالمعارف آموزش و پرورش جنوب ایران است.
در این کتاب نگاهی گذرا به تاریخ شکلگیری آموزش و پرورش ایران داشتهام و مدرسه سعادت را به عنوان اولین مدرسه در جنوب و مادر مدارس جنوب ایران معرفی کردهام
تألیف پنجمم به «خلیج فارس و کرانههای شمالی آن» پرداخته، این مجموعه در سال ۱۳۹۳ در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه چاپ گردید. موضوعات آن عبارتند از:
معرفی و اهمیت خلیح فارس و جزایر ایرانی، حضور بیگانگان در خلیج فارس و مقابله با آنان، معرفی اقوامی که در سالهای پیشین از آن سوی خلیج فارس به کرانههای شمالی مهاجرت کردهاند، کرانههای شمالی خلیج فارس از لنگه تا عسلویه و سیراف، پسکرانههای شمالی خلیج فارس (شهرستانهای بستک، لامرد و مُهر)
تالیف ششم «پارسیان به روایت تصویر» نام دارد که سال ۱۳۹۶ در ۱۰۰۰ نسخه چاپ شد. در «پارسیان به روایت تصویر» برای معرفی پارسیان زبان عکس را برگزیدم. این کتاب مشتمل است بر:
نمادهای تاریخی، چهرههای تاثیرگذار تاریخی، حکمرانان، ضابطان، کدخدایان، فرمانداران، بخشداران، امامان جمعه، چهرهای فرهنگی و علمی، ناخدایان، بازرگانان همه تلاشم این بود که این مجموعه بتواند معرف دیارمان باشد.
هفتمین تالیف «پارسیان در آیینه اسناد» است. کتاب «پارسیان در آییه اسناد» در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه در اسفند ۱۳۹۸ به زیور چاپ آراسته شد. در این مجموعه سعیام بر این بوده که پارسیان را در قالب اسناد به خوانندگان معرفی نمایم. این کتاب شامل دو فصل است.
فصل اول: برگهایی از تاریخ پارسیان( گاوبندی) که در هر کتابی دیدهام را بازنویسی و یا اسکن کرده در فصل اول آوردهام.
فصل دوم: توفیق یافتم نامهها و صورت جلسات متعددی از سالهای پیشین درباره پارسیان از مرکز اسناد ملی و ادارات دولتی را جمعآوری و در ۹ بخش در این فصل بگنجانم.
در این مسیر چه کسانی شما را همراهی کردند؟
در این جا بعد از الطاف خداوندی سپاسمند همدلی و همرایی همسر مهربانم (خانم نرگس صفری) هستم که اگر نبود همراهی ایشان هر گز هیچ اثری از حقیر تا کنون به زیور چاپ آراسته نمیشد. لازم میدانم از مدیران شهرستانی که همکاری داشتهاند تشکر نمایم، امیدوارم به پاس حقشناسی شما هم ذکر نامشان را فراموش نکنید:
دکتر عباس میرزاد، فرماندار اسبق پارسیان و مشاور عالی استاندار هرمزگان
مجتبی رضاپور، فرماندار پارسیان
کاظم رحیمی، معاونت سیاسی فرمانداری پارسیان
عبدالله رادمنش، حراست فرمانداری پارسیان
ناصر مقصودی، بخشدار کوشکنار
سید ابوالقاسم سجادی، بخشدار مرکزی پارسیان
محمود مولوی، شهردار پارسیان
احمد احمدی، شهردار کوشکنار
عبدارحمن غواصی، شهردار دشتی
مسعود مهرانی، رئیس آموزش و پرورش پارسیان
عبدالرضا شیبانی، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی پارسیان
دکتر پاکزاد مدیریت محترم منطقه ویژه اقتصادی پارسیان
که در چاپ کتاب مساعدت فرمودند.
سخن پایانی
غرض نقشی است که از ما باز ماند
که از هستی نمیماند بقایی
دو سروده از محمد ناصری در وصف نصرالله کریمی
نویسندهای پر ز شور و هنر
پر از لطف و احساس و نور و بصر
همی فن و دانش گرفته به کار
چنان تازه و پر طراوت بهار
چو عطر گلستان معطر به شور
به خود بالم و می نمایم غرور
ز مردان نامی ز عهد کهن
چه زیباست تاریخ و مام وطن
ز لامرد و آن خطه سرفراز
کتابی نموده است پر اعتبار
ز فال و ز مهر و همی گلهدار
ز بندر ز کنگان و گوشه کنار
ز کال و ز بیرم دگر اشکنان
نموده است هر سمت آن جاودان
یکی نامور مرد علم و هنر
ز کلکش شود روح و جان بارور
پر از فن و برهان و علم و شعور
نویسندهای پر ز احساس و شور
بسی کارهایش به طبع زمان
به سبکی سلیس و چو جویی روان
کریمی چو شد پیشگام کرم
درود فراوان به این محترم
همه ناصری شکر یزدان کند
تشکر از این مرد ایمان کند
×××
یکی نامور مرد علم و هنر
نویسندهای مطلع باخبر
محقق، پژوهنده و بیدارگر
به هر نقطه رفته نموده سفر
ز تاریخ و فرهنگ و دید و بصر
فرستاد سویم دو جلد از گهر
که هر صفحهاش از زمانه خبر
مرا شادمان کرد و بر جان ثمر
نوشتار زیبا ز تاریخ پیش
ز یک خطه در راه چارک به کیش
ز بهده، ز احشام و از پارسیان
کتابی که ماند همه جاودان
ز بیرم یکی مرد از آن حجاز
به بهده بیامد به کوهی فراز
به شیبکوه و تا مرز سیراف گفت
ز کوه و ز دشت ز الاف گفت
گهی رفت تا عمق ایام دور
نثارخوس که کردی ز اینجا عبور
گکانا و اپستانا و نایبند
همه نکتهها نغز و بس دلپسند
همه شرح واحوال مردان مرد
ز فرهنگ و از سختی و رنج و درد
ز دوران بیآب و بهداشت و راه
که هر حکمرانی مهیا سپاه
ز گاوبندی و پارسیان تا بوچیر
به هر بندرش یک رئیس و امیر
ز حکام لار و ز عمان و پارس
ز هرمز ز قیس و ز شیراز و فارس
ز گاه گذشته، ز عهد نصور
ز ساسانیان زان عهد دور
ز شیو مقام و زان کُشکنار
ز تُرک مهاجر مراغه بکار
ز هر قوم یک قطعه اندر قطر
که این خطه بود است اندر گذر
ز هر چیز ز آنجا که شد یادگار
ز کوچ عربها ز عمان و نجد
ز دوران سختی و دوران محد
گهی بستک و لار را شرح داد
ز شیخ و شیوخ زان عهد ماد
ز دوران پیشین و عهد جدید
سراسر هم پند و عهد و امید
یکی کلک شیرین و نثر روان
چنان روشن انگار این آسمان