به گزارش مثلث به موازات این خاطرهنوسی آیتالله هر از گاهی و به بهانههای مختلف از خاطرات خود با افراد و شخصیتهای مختلف نقل قولهایی میکند که با واکنشهای عموما انتقادی مواجه میشود. اخیر او خاطرهای از احمدینژاد از سال ۸۴ گفته بود و اینکه احمدینژاد پیش از ثبتنام و از آنجا که استاندار آقای هاشمی در دولت وی بود و همچنین سمت ریاست ستاد انتخاباتی وی در سال ۸۰ را در منطقه نارمک برعهده داشت، به آیتالله پیام میدهد که اگر در صورت عدم رضایت وی به انتخابات وارد نمیشود. این خاطره آیتالله با واکنش احمدینژادیها مواجه شده بود و آن را تکذیب کرده بودند.
کیهان نیز یکی از مهمترین مخالفان خاطرهگوییهای آیتالله است. از همین رو بعد از آنکه آیتالله هاشمی بار دیگر در مراسم بزرگداشت «بانوی انقلاب»(همسر امام ره) خاطرهای از ایشان در سال ۸۴ گفت، حسین شریعتمداری نسبت به آن واکنش نشان داد و در سرمقالهای آن را به نقد کشید.
آیتالله هاشمی گفته بود: «در سال ۸۴ یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم. چرا که دولت آقای خاتمی بود و من گفتم نمیآیم، همسر امام مرا خواست و به من گفت: امام این انقلاب را به دست شماها سپردند. آیا شما میدانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبتهای همسر امام سبب شد من قبول کنم و پذیرفتم.»
حسین شریعتمداری در شماره امروز (دوشنبه ۲۳ فروردین ۹۳) با توجه به این بخش از سخنان آیتالله هاشمی سئوال کرده بود که چرا آیت الله «درنقل خاطرات و مسائل گذشته به درگذشتگان استناد میکنند که پی بردن به صحت و سقم آن نیازمند دسترسی به آنان است و این دسترسی امکانپذیر نیست؟»
حسین شریعتمداری سپس با انتقاد از آقای هاشمی و با اشاره به موضوع خاطره ای که از امام درباره مخالفت ایشان با شعار مرگ بر آمریکا بود مینویسد که «در اظهارات دیروز هم سخنانی را به همسر امام نسبت دادهاند که مراجعه و پرس و جو از آن مرحومه نیز امکانپذیر نمیباشد!»
شریعتمداری سپس مینویسد: فرمودهاند همسر امام(ره) به ایشان گفتهاند: «حضرت امام(ره) این انقلاب را به دست شماها سپردند. آیا شما میدانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبت همسر امام سبب شد من قبول کردم و پذیرفتم.» به یقین آقای هاشمی اطلاع دارند که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ علاوه بر آقای هاشمی، آقایان علی لاریجانی، محسن رضایی، مهدی کروبی، مصطفی معین، محمدباقر قالیباف، محمود احمدینژاد و محسن مهرعلیزاده نامزد بودند. و جای این سؤال است که آیا همسر مرحومه امام(ره) هیچیک از نامزدهای یادشده را لایق ریاست جمهوری نمیدانستند؟! و با بیان «آیا شما میدانید اینها چه کسانی هستند»؟! آنان را تحقیر کردهاند؟! این برخورد از سوی بانوی، پرهیزگاری نظیر همسر حضرت امام(ره) باور کردنی نیست.
ج: با توجه به اینکه آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ موفق به کسب آراء مردم نشده و از رقیب خود شکست خورده بود، پیشنهاد منتسب به همسر حضرت امام(ره) را چگونه باید تفسیر کرد؟ آیا مقصود همسر امام راحل(ره) از توصیه به نامزدی آقای هاشمی در انتخابات ۸۴ این بوده است که ناکامی ایشان در کسب آراء مردم را به نمایش بگذارند؟! این برداشت که با بخش دیگر توصیه همسر امام به آقای هاشمی مغایرت دارد. آنجا که به نقل از آن مرحومه آوردهاند؛ «امام این انقلاب را به دست شماها سپردند»!
رفع اتهام از مساله جام زهر
به باور برخی این آیتالله هاشمی بود که جامزهر را به امام نوشاند. این موضوع در ادبیات سیاسی طیفی از افراد به طور روشن و در برخی به صورت تلویحی مکررا تکرار شده است. از جمله طیفهایی که به طور علنی آیتالله هاشمی را مسئول خاتمه جنگ و نوشاندن جام زهر به امام میدانند.
به باور شریعتمداری، هاشمی قصد دارد تا خود را از این مساله تبرئه کند.آقای رفسنجانی در سخنان دیروز خود، گفته بود؛ «امام به این نتیجه رسید که باید تا قبل از خودشان جنگ را تمام کنند. البته گفتند جام زهر را نوشیدم. اما دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند که جام زهر برای من شیرین شد»! شریعتمداری با اشاره به این بخش از سخنان او مینویسد: در این باره گفتنی است که؛ الف: این روزها برخی از پژوهشگران تاریخ معاصر با استناد به رخدادها و اسناد سالهای پایانی جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام(ره)، نتیجه میگیرند که جناب هاشمی رفسنجانی در زمینهسازی برای پذیرش قطعنامه و به تعبیر حضرت امام «نوشیدن جام زهر» نقش ویژه و مؤثری داشته است. که بدون قضاوت درباره آن و با اعتقاد به اینکه همه تصمیمهای حضرت امام(ره) ریشه الهی داشته و با مصلحتاندیشی برای اسلام و انقلاب اتخاذ شده بود. به نظر میرسد آقای هاشمی با انتساب این جمله به امام راحل که «دو سهماه پس از جنگ به خود من گفتند جام زهر برای من شیرین شد»! در پی رفع اتهام از خود بودهاند.
ب: سخن مورد اشاره آقای هاشمی در متن و محتوای خود این مضمون را نیز القاء میکند که اگرچه پذیرش قطعنامه برای امام راحل(ره) به منزله نوشیدن جام زهر بوده است ولی تلاش آقای هاشمی در زمینهسازی برای پذیرش آن- بخوانید جام زهر- از دوراندیشی و درایت بیشتر ایشان نسبت به حضرت امام(ره) حکایت میکند! و حاکی از آن است که حضرت امام(ره) چند ماه بعد از نوشیدن جام زهر به درایت آقای هاشمی پی برده و – به قول ایشان- متوجه شیرینی و حلاوت آن شدهاند!
اختلاف بر سر شعار مرگ بر آمریکا
مهرماه ۹۲ نیز آیتالله هاشمی خاطره ای را از امام نقل میکنند که به استناد آن حضرت امام دستور حذف شعار مرگ بر آمریکا و شوروی را صادر کرده بودند. اما این خاطره نیز با انتقادات زیادی همراه بود. آیتالله در پاسخ به سئوال کننده که خواستار این شده بود که آن بخش از خاطره را بازخوانی کند گفته بود: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آن ها را مفید نمیدانم.«
این انتقاد با واکنشهای گستردهای روبهرو شد. تاجایی که موسسه تنظیم و نشر آثار امام که زیر نظر حجتالاسلام سید حسن خمینی فعالیت میکند، ناچار به پاسخگویی شد. مسئول این موسسه دکترحمید انصاری در گفتوگو با سایت جماران به این مساله پاسخ داد. حمید انصاری گفته بود: خاطرهای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است. مطلبی که در سال ۶۲ روی میز بررسی و تصمیمگیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور و یا توصیه به مردم برای حذف این شعار. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که بر اساس یادداشتهای ثبت شده روزانه میباشد به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است نه نفی و نهی از این شعار.
خوب بود تشکر از سایت بلوطستان