شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » اهمیت و فواید ازدواج و سن و سال آن

 
marriage-in-islam
بهر آن میل است از ماده ز نر
تا بود تکمیل کار همدگر
میل اندر مرد و زن حق زان نهاد
تا بقا یابد جهان زین اتحاد

در قرآن مجید سه آیه در اهمیت ازدواج آمده و همگان را به آن تشویق و دعوت کرده است.ازدواج در منطق قرآن کریم، به وجود آورنده مطمئن ترین و آرام بخش ترین رابطه ها و آغازگر زندگی همراه با طراوت، مودّت و ایثار است. «از آیات و نشانه های قدرت خداوند این است که برای انسان از نوع خود، همسرانی آفرید تا در کنار آنان، به آرامش و سکون نایل آیند و بین آنان دوستی و رحمت قرار داد.» روم آیه ۲۱

در تفسیر این آیه، گفته شده است:

منشأ گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن مودّت و رحمتی است که خداوند بین آنها برقرار کرده و این مودّت الهی و رحمت خدایی غیر از گرایش غریزی نر به ماده است که در حیوانات هم وجود دارد؛ و محبوبیت زن از منظر رسول اکرم(ص)از این زاویه خواهد بود که فرمود:

«من از دنیای شما، سه چیز را دوست دارم: زن، بوی خوش و نور چشم من در نماز است.»

خاتم پیامبران(ص)فرمود:

«هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند از کانون ازدواج محبوب تر و عزیزتر باشد. « و نیز فرموده اند:« بیشتر اهل جهنّم مجردها هستند.» فقهای اسلامی نیز، ازدواج را از مستحبّات مؤکّد بر شمرده و آن را براى کسى که به سبب نگرفتن همسر به گناه بیفتد، واجب دانسته ‏اند

آیت الله جوادى آملى می فرماید:

«چیزی که مایه سکون است همان مودّت و رحمت الهی است که جاذبه ای معنوی بین زن و مرد ایجاد می کند، وگرنه شهوات نمی تواند نشانه ای از نشانه های خدا باشد و موجب آرامش گردد.»

ویل دورانت، دانشمند معروف، درباره ترغیب به ازدواج و فواید آن می گوید:

«اگر راهی پیدا شود که ازدواج در سال­های طبیعی انجام گیرد، فحشا، امراض روانی، تنهایی بی ثمر، عزلت ناپسند و انحرافات جنسی، که زندگی را لکّه دار کرده است، تا نصف تقلیل خواهد یافت… عشق جنسی جوانان، زودتر از توانایی اقتصادی شان فرامی رسد. ما نباید از این پیشامد رم کنیم و بگذاریم آن عشق افسرده شود و بمیرد. ازدواجی که بر پایه عشق تازه و نمرده دختر و پسر انجام می شود، در طی سال های درازی، زندگی آنها را معطّر و خوش بو می کند، وگرنه عمیق و طبیعی و آرمانی نخواهد بود.».

از آنجا که یک عذر تقریبا عمومى و بهانه همگانى براى فرار از زیر بار ازدواج و تشکیل خانواده، مسأله فقر و نداشتن امکانات مالى است قرآن به پاسخ آن پرداخته و مى فرماید:

«مردان و زنان بى همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بى نیاز مى سازد، خداوند واسع و آگاه است.»

سن ازدواج

آیه اللّه امینی می فرماید:

«طبیعت و آفرینش ویژه انسان، سِن ازدواج را تعیین کرده و آن سِن بلوغ است و چون پسرها در ۱۶ سالگی و دخترها معمولا در ۱۰ سالگی به سِن بلوغ می رسند، شرعاً می توانند ازدواج کنند. ولی بهتر است ازدواج را تا سِن ۱۸ در پسران و ۱۵ سالگی در دختران به تأخیر انداخت، تا دختروپسر آمادگی انجام مسئولیت های خانوادگی را پیدا کنند و از این رو، می توان گفت: مناسب ترین سن برای ازدواج در پسران ۱۸ سالگی به بعد و در دختران ۱۵ سالگی به بعد است.».

دکتر افروز می نویسد:

«به نظر می رسد بعضی از جوانان بعد از سن ۱۸ و ۱۹ سالگی می توانند شایستگی لازم برای آغاز زندگی مشترک را داشته باشند. البته در بعضی شرایط محیطی، فرهنگی و اجتماعی خاص و مناطق روستایی، برخی از جوانان به ویژه دختران، ممکن است با بهره مندی از تربیت جامع و مؤثر و مفید خانوادگی و تعهد و قدرت مسئولیت پذیری، اندکی زودتر از سنین ۱۸ و ۱۹ سالگی آمادگی های لازم را برای ازدواج و قابلیت همسری کسب کنند و ممکن است برخی دیگر از جوانان به لحاظ عدم بهره مندی از بلوغ عاطفی و رشد مطلوب عقلانی، در سنین ۲۵ سالگی نیز آمادگی لازم برای ازدواج را نداشته باشند.»

دکتر علی اصغر سروری، که متخصص مسائل ژنتیک است، درباره سن مناسب ازدواج می گوید: «ازدواج در سنین پایین به لحاظ اینکه فرد هنوز تجربه کافی ندارد و درباره زندگی تصورات غیرواقعی دارد، مناسب نیست و امروز سنین مناسب ازدواج بالای ۱۸ سالگی است و در این سنین، همسران می توانند درباره زندگی آینده تصمیم واقعی بگیرند و وظایف همسری را انجام دهند.»

شهید مطهری«ره» فرموده اند:

در فقه اسلامى محرز و مسلّم است که براى ازدواج‏، تنها عقل و بلوغ کافى نیست یعنى یک پسر به صرف آنکه عاقل و بالغ است نمى‏تواند با دخترى ازدواج‏ کند، همچنانکه براى دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سنّ بلوغ دلیل کافى براى ازدواج‏ نیست؛ علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است. عقل غیر از رشد است و مسأله دیگرى است. افراد یا عاقل‏اند و یا مجنون. عاقلها به دو نوع تقسیم مى‏شوند: یا رشید هستند یا غیر رشید؛ یعنى انسان عاقل و بالغ ممکن است رشید باشد و ممکن است غیر رشید.

در اصطلاح متداول فارسى امروز، به کسى «رشید» مى‏ گوییم که اندام خیلى موزون و برازنده‏اى داشته باشد. عرب این را «رشیق» مى ‏گوید نه «رشید». «رشد» در اصطلاح فقهى مربوط به اندام نیست، یک نوع کمال روحى است. مثلًا در مورد ازدواج، پسرى که مى ‏خواهد ازدواج کند باید معنى و هدف و ارزش نتایج ازدواج را درک کند و قدرت تشخیص و انتخاب و اراده داشته باشد؛ به صرف تلقین این و آن، شخصى را به عنوان همسر انتخاب نکرده باشد؛ همچنان که دختر نیز براى انتخاب همسر باید «رشد» داشته باشد.

تعریف رشد

اگر بخواهیم کلمه «رشد» را به مفهوم عامّ خودش که شامل همه انواع رشدها در همه موارد بشود تعریف کنیم باید بگوییم: رشد یعنى «اینکه انسان شایستگى و لیاقت اداره و نگهدارى و بهره ‏بردارى یکى از سرمایه‏ ها و امکانات مادّى و یا معنوى که به او سپرده مى ‏شود داشته باشد» یعنى اگر انسان در هر ناحیه از نواحى زندگى که حکم یک شأن و وسیله ‏اى را دارد، شایستگى اداره و نگهدارى و بهره ‏بردارى از آن را داشته باشد، چنین شخصى در آن کار و در آن شأن «رشید» است؛ حال آن چیز هر چه مى ‏خواهد باشد، همه آن چیزها و اشیائى که وسائل و سرمایه‏ هاى زندگى هستند.»

استاد قرائتی فرمودند:

نامه ای دارم از یک دختر فوق لیسانس که نوشته: من در زمان پیش دانشگاهی و سال اول و دوم دانشگاه، خواستگارهای خوبی داشتم. پدر و مادرم دائم گفتند: باشد لیسانست را بگیری،لیسانسم را گرفتم گفتند: برو فوق لیسانست را هم بگیر. الان فوق لیسانس گرفته ام و دیگر خواستگار نمی آید. خدا پدر و مادرم را لعنت کند. و برخی از جوانان نوشتند پدر و مادر من حتی اجازه نمی دهند طرف مقابل تماس بگیرد و برای خواستگاری بیاید! در این حد ترس از دست دادن من را دارند!

سن ازدواج امام علی (ع)و حضرت زهرا( س)

بنابر نظر اکثر عالمان شیعه؛ سن حضرت در زمان ازدواج، ۹ یا ۱۰ یا حداکثر ۱۱ سال بوده استبه عقیده برخی، حضرت فاطمه (ع) در سن چهل و یک سالگی پیامبر (ص) به دنیا آمد و حضرت رسول(ص) بعد از جنگ احد، فاطمه را به ازدواج علی (ع) در آورد و سن حضرت زهرا هنگام ازدواج ۱۵ سال و ۵ ماه و نیم بوده است و سن امیر مؤمنان (ع) ۲۱ سال و ۵ ماه بوده است.

برخی از فواید ازدواج

ارضاى غریزه جنسى و تأمین نیازهاى فیزیولوژیک انسان از آثار مثبت ازدواج است ولى مى‏توان فلسفه و حقیقت ازدواج از نظر اسلام را در سه امر جست و جو کرد: تکمیل، تسکین و تولید.

بقاى نسل

از دیدگاه اسلام، وجود فرزند صالح براى پدر و مادر یک عمل صالح شمرده مى‏شود و در سعادت دنیا و آخرت آن‏ها مؤثر است به همین جهت، معصومان تولید و تکثیر نسل را از اهداف ازدواج خوانده‏اند. پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید: «چه مانع دارد که مؤمن براى خودش همسرى برگزیند. شاید خدا فرزندى به او عطا کند که با گفتن لااله الاالله زمین را سنگین سازد.» در حقیقت زوج‏ها از طریق فرزندان خود رشته پیوند میان اعضاى یک نسل را به وجود مى‏آورند.

علّامه محمّدتقی جعفری در پاسخ این سؤال راسل که چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و آن را قانون قرار داده، گفته است: «اسلام با ازدواج می خواهد انسان واقعی به وجود آورد، و مسئله انسان و انسانیت مطرح است.»

دوری از گناه

یکى از مهم ترین دام هاى شیطان که به وسیله آن بیشتر افراد از صراط مستقیم الهى و دین حق منحرف مى شوند و به گرداب معصیت وگناه مى افتند، مساله غریزه جنسى است. وقتى انسان مورد حلالى براى ارضاى این غریزه و خاموش کردن این آتش سوزان داشته باشد، دیگر فکرخیانت به نوامیس دیگران و آلوده شدن به خود ارضاعی از سرش بیرون مى رود. همچنین مرتکب گناهان دیگرى که مقدمه براى بعضى از کارها است (مثل دروغ، حیله و مکر، خودکشى، قتل و….) نمى شود و این مساله به تجربه ثابت شده است.

حضرت رسول(ص) همچنین درباره حفظ عفّت به واسطه ازدواج می فرماید: ای گروه جوانان! هر یک از شما که می تواند ازدواج کند، اقدام نماید; زیرا ازدواج موجب می گردد تا چشم و دامن انسان از گناه باز داشته شود و عفّت انسان حفظ گردد. «

غریزه جنسی مانند آب رودخانه، مایه حیات است. اگر در جلوی آن سدّی بسته شود و دریچه ای پشت سر آن قرار گیرد، آب های رودخانه، مایه حیات دام ها و گیاهان خواهد بود و جمع شدن آب نه تنها موجب ضرر و سیلاب نمی گردد، بلکه با باز کردن سد در هنگام نیاز به آب، می توان از آن استفاده بهینه و منطقی نمود. کنترل شهوات و ارضای آن از طریق ازدواج، مانند آب رودخانه و پشت سد، مایه حیات و به ارمغان آورنده عفت و پاک دامنی در جامعه است.

آرى اگر کسى ازدواج کنددر واقع نصف دینش را حفظ کرده، پس باید راجع به نصف دیگرش تقواپیشه کند. چون نصف دیگر گناهان هم منشا دیگرى دارد مثل ربا خوارى، رشوه، ظلم و تعدى، حب ریاست که منشا آنها حب و علاقه به دنیا است.

احساس مسئولیت :

این سخن نُقل مجالس شده است که جوانان ازدواج کرده در گفتار خود می گویند: «ما دیگر ازدواج کرده ایم و مثل سابق نمی توانیم به هر جا برویم. برای ما که زن و بچه داریم، عیب است به هر راهی پا بگذاریم.

آرامش و امنیت خاطر

امام رضا(ع)درباره فواید همسر شایسته می فرماید: «هیچ منفعتی بهتر از همسر شایسته نیست؛ همسری که وقتی انسان او را می بیند شادمانش گرداند و در موقع نبودن او، نگهدار ناموس و مالش باشد. »

در واقع خداوند انسان را به گونه‏اى آفریده که بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف کامل مى‏شود. مرد به زن نیازمند است و زن به مرد. هر کدام از دو جنس از نظر روحى و جسمى به هم وابسته‏اند و با قرار گرفتن در کنار هم یکدیگر را تکمیل مى‏کنند و به آرامش می رسند.

منابع:

عبدالله جوادى آملى، زن در آیینه جلال و جمال، مرکز نشر فرهنگى رجاء، ۱۳۷۱، ص ۳۹ـ۴۰٫

اکثر اهل النّار العزّاب» شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج ۲۰، ص ۲۰، باب ۲، ح ۷٫

محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۳ ق، ج ۱۰۰، ص ۲۲۲، باب ۱، ح ۴۰

ویل دورانت، لذات فلسفه، ص ۱۷۴

«وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (نور، آیه ۳۲).

ابراهیم امینى، انتخاب همسر، سازمان انجمن و اولیاء مربّیان، ۱۳۷۹، ص ۳۰

غلامعلى افروز، مبانى روان شناختى ازدواج در بستر فرهنگ و ارزش هاى اسلامى، ص ۲۱٫

على اصغر سرورى، اصول ژنتیک پزشکى در ازدواج، ص ۲۸ـ۲۹٫

سعید آزرمى سه سارمى، میثاق مقدّس، تهران، سازمان ملّى جوانان، ۱۳۷۹، ص ۷٫

یا معشر الشباب مَن استطاع منکم الباه فَلیتزوّج، فانَّه أغضّ للبصر و أحصن للفرج.»

ما مِن شابِّ تزوّج فى حداثه سنّه اِلاّ عجَّ شیطانه و یقول: یا ویلاه! عصم هذا منّى ثلثى دینه، فلیتق اللّه فى الثلث الباقى.» حسین نورى طبرسى، پیشین، ج ۱۴، ص ۱۵۰، باب ۱، ح ۷٫

محمّدمهدى اشتهاردى، ازدواج و شیوه همسردارى از دیدگاه اسلام، تهران، یوسف، ۱۳۷۷، ص ۱۹

ما افاد عبدٌ فائدهً خیراً مِن زوجه صالحه إذا رأها سرّتْهُ و اذا غاب عنها حفظته فى نفسها و ماله.» شیخ حرّ عاملى، ج ۲۰، ص ۳۹، باب ۹، ح ۶

ماهنامه معرفت ، شماره ۱۰۴

انصاری، اسماعیل،الموسوعه الکبرى عن فاطمه الزهراء،ج‏۴،ص۲۱، دلیل ما، قم، ۱۴۲۸ق.ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفه الأصحاب ، ج ۴، ص ۱۸۹۳، بیروت، دار الجیل، ط الأولى، ۱۴۱۲/۱۹۹۲٫

زندگانی فاطمه زهرا (س) تألیف محمد قاسم‌پور با مقدمه آیت‌الله مرعشی نجفی ص۴۷٫

مجموعه‏ آثار استادشهیدمطهرى ج‏۳ ص

  1. هانی

    خداوکیلی آدم خوبه کمی هم تو نوشته هاش بدونه چی میگه نه اینکه بیاد چند روایت روسرهم بزنه وبگه این هم شد یک مقاله

  2. محمدی وفایی

    سلام
    کمی دقت لازم دارد تا دریابی چند نکته از این یادداشت استفاده می شود و چند کتاب را باید بخوانی تا چنین نکاتی مفید دریافت کنید. ذهنیت و دقت جنابعالی در اختیار من نیست.

  3. هانی

    برادر همه از اهمیت ازدواج می دانیم اما از تشکیل زندگی درمانده ایم من هنوز مانده ام که شما چراحس نمی کنید مطالب تان کاملا بی سروته وگنگ هستند فقط می خواهید صفحه را پر کنید به این فکر نمی کنید که چه بنویسید تا مفید باشد حیف است که خودراسرگرم نوشتن مطلبی کنید که فاقد نتیجه گیری خوب باشد

    • محمدی وفایی

      سلام جان برادر !
      ۱- وقتی قران می فرماید :لا یکلف الله نفسا الا وسعها . جناب هانی باید منطقی بیندیشد.
      ۲- نکند مقصر این یادداشت است که درمانده اید؟! بسیاری از کسانی که درمانده اند علتش بی مبالاتی دینی و دوری از فرهنگ اهل بیت (ع)است
      بنده نوشته های بسیاری دارم به یقین گنگ و مبهم هم در میان آنها یافت می شود ولی برخی از آنها به گواهی اساتید بزرگی از این درد ها رنج نمی برند آیا احساس نمی کنی قضاوتت فلج است ؟!
      ۳- دوستی فرمود شعری از حافظ خواندم و گفتم سروده ی خودم است .برخی ها مسخره کردند که چه شعر گنگی سروده ای ؟ گفتم بنده ی خدا شعر از آن حافظ است این هم آدرسش. و او گفت عجب شعری است!
      ۴- کاش یادداشتی مفید بنویسید که خالی از گنگ بودن و …باشد تا شاید یاد بگیرم که چگونه بنویسم.
      ۵- ممنون از جناب بساطی که یادداشتهای کاملا بی سروته وگنگ بنده را درج می کند تا هانی های عزیز بیش از این قدر نوشته های استاندارد را بدانند .همانطور اگر جنایات داعش نبود برخی ها اصلا قدر انقلاب را نمی دانستند.
      خداوند نگهدارتان
      بلوطستان:
      سید وفایی عزیز با مطالب مذهبی‌شان هماره نکته‌ها و نظرات نو و نیاز جامعه را بیان می‌کند و بلوطستان و مخاطبانش از مطالب ایشان بهره می برند.
      درج نظراتی مثل دیدگاه بالا به معنی تأیید آن‌ها نخواهد بود. تنها در راستای تضارب آراست

    • محمدی وفایی

      و نکته ای که حق بود زودتر تقدیمتان کنم:
      این یادداشت ازدواجی نکاتی بودند که در مورد ازدواج کنار گذاشته بودم و نقشه ای دیگر داشتم ولی تقدیر با تدبیرم نساخت. قبول دارم به فیش تحقیق بیشتر از یک یادداشت منسجم شباهت داردولی بر این باورم گنگی در مطالبش نیست.
      باز تاکید می کنم این که نوشتید مطالب تان کاملا بی سروته وگنگ هستند فقط می خواهید صفحه را پر کنید،قبول ندارم .به نظرم تهمتی است که از قلمتان صادر شد. و این را بپذیر که بنده هم حق اظهار نظر دارم.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان