شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » بررسی نقش نمایندگان در چیدمان (انتصاب) مدیریت اجرایی لرستان

آغاز سخن

با نام و یاد خدای مهربان

بعداز به رسمیت شناختن قوای سه گانه و همچنین پذیرفتن اصل «تفکیک قوا» به عنوان مترقی ترین اصل مردمسالاری ، باید بپذیریم قوه ی مقننه که درمجلس یا پارلمان تبلور می یابد، مهمترین رکن دموکراسی است! چرا که اراده ی مردم ازاین راه به حکومت اعمال می شود و درحقیقت این مجلس یا پارلمان است که زیرساخت یا فنداسیون سایر قوا می شود و شاید برای همین بود که حضرت امام خمینی ره در تعبیری بی نظیر”مجلس را در راس امور”می نشاند.

جالب این است که با پذیرفتن اصل تفکیک قوا ، قانون، هیچ وقت حق نظارت را از مجلس و نمایندگان پارلمان سلب نکرده است و به راستی هم باید مردم (مجلس) برای نظارت بر درستی کارکارگزاران خود، هیچ محدودیتی نداشته باشند!

بعداز تشکیل حکومت، طبیعی است که مردم برای نظارت بر قدرت که فی نفسه فساد آوراست راهکارهای قدرتمندی بجویند، از رسانه ها که به عنوان رکن یا قوه ی چهارم دموکراسی مطرح می شود، اگربگذریم، مهمترین راهکار مردم برای نظارت برکارو بارکارگزاران دولت به معنای عام تشکیل مجلس است. از آن رو که ملت درفرآیند انتخابات به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به کارگزاران دولت، قدرتی بزرگ تفویض می کند، برای سلامت وجلوگیری از فساد و اختلاس و تبانی و دزدی سیستماتیک و…. با تشکیل مجلس از نمایندگان آگاه و شجاع و پاک دست برکارگزاران دولت نظارت می کند!

هرچه نمایندگان وارسته تر و پاک ترو شجاع تر باشند، کارگزاران به مردم -البته عموم مردم- پاسخ‌گوتر خواهند شد! وسلامت دستگاه های اداری بیشتر تضمین می شود.

آن چه که به این مکانیسم-نظارت مردم برکارگزاران- لطمه ی اساسی می زند این است که برخی نمایندگان و وکلای مردم به جای انجام وظیفه ی راستین خود که قانون برآن تاکید دارد به کارهایی بپردازند که گاهی درست خلاف آن تعهدی است که به مردم داده اند!

اعضای “تالار مجازی اندیشه ی لرستان” درپی انتقاد از فلان و بهمان نماینده نیستند یعنی به مصداق ها کاری ندارند! ودرپی توهین به ساحت جایگاه قانونی نمایندگان محترم مردم، هم نیستد! نمایندگان مردم را برآیند انتخاب مردم می دانند که با مکانیسمی قانونی به مجلس شورای اسلامی راه یافته اند اما برخی کارکردها را خالی از انتقاد نمی دانند درسال های اخیر و البته شاید به شکل ضعیف تراز آغاز انقلاب تا کنون همواره برخی از نمایندگان درچیدمان(انتصاب) مدیریت اجرایی دستگاه های دولتی دخالت مستقیم و غیر مستقیم داشته اند و بدبختی این است که این دخالت غیر قانونی! به شکل یک سنت در ذهن و زبان مردم جا باز کرده است! ما دراین تالار، در پی طرح این مسئله برآمده ایم و درتلاشیم که برای آن پاسخ شایسته ای را فراهم کنیم!

همه ی ما وظایف قانونی نمایندگان مردم را بارها خوانده و مرور کرده ایم ومی دانیم این عزیزان دربرابر موکلین خود- که مردم باشند- دو وظیفه ی عمده ، حساس و قانونی دارند:

یکم: قانون گذاری در صحن مجلس و مشارکت در مباحث مجلس برای تصویب قانون.

دوم: نظارت و بررسی در کار سایر قوا برای استیفای حقوق ملت.

هرچه نمایندگان مردم به اصل تفکیک قوا احترام کنند و خود را از بده بستان های وزیران دورکنند نقششان در نطارت و استیفای حقوق مردم پررنگ تر خواهد شد! چرا که نماینده باید برسرحقوق مردم با هیچ وزیری پیمان برادری نبندد البته این به معنای اعلان جنگ با وزیران نیست! اما وزیران دولت نباید نمایندگان را به شکل های گونه گون خدای ناخواسته تطمیع کنند! و آنان را دور بزنند! و تلاش کنند تا به روش های ناپیدا “نیش زبان” یا به تعبیری “زهر سخن” آنان را بگیرند! اتفاقن جایی که باید زبان ها خشک و حق به جانب، داد بزنند مجلس یا پارلمان است! دراین باره می خواهیم دیدگاه دوستان را داشته باشیم!

پرسش ها این است که:

  • اساسن دخالت نمایندگان در قوه ی مجریه و چیدمان مدیریت استان ها -به شکل ویژه، استان لرستان- کار درستی است یا نه؟ اگر کارنادرستی است پیامد آن می تواند چه ها باشد؟
  • براساس اصل تفکیک قوا آیا این دخالت وجاهت قانونی دارند؟
  • راستی اگرنمایندگان درچیدمان مدیران اجرایی دخالت مستقیم داشته باشند در روند نظارت شان برکارمدیران- که اصلی ترین وظیفه ی آنان است- خللی ایجاد نمی شود!؟
  • اگردرسطحی بالاتر کنکاش کنیم این دخالت ها و اعمال نطرها به نوعی تبانی بین وزیران دولت و نمایندگان مجلس منجر نمی شود؟
  • اگر وزیران دولت، عامل نمایندگان شوند بیم این نمی رود که نمایندگان مردم هم، کارگزار وزیران شوند!؟ ودراین میان نوعی مماشات و کنار آمدن صورت بگیرد و درآخر حقوق مردم هم پایمال شود! وسرمردم بی کلاه بماند!؟
  • آیا برخی ازنمایندگان مردم در قبال چیدمان مدیران ناکارآمد، حاضرند به مردم پاسخگو باشند؟

به نظر می رسد اگر قرار است دولت در سطح ملی و در سطح استان ها- استانداران- به پیشنهاد نمایندگان، مدیریت استان را چیدمان کنند بهترآن است که آشکارا و بدون لفافه و پرده پوشی این کار صورت بگیرد! و به مردم هم اعلام شود که: “ایها الناس”! نماینده ی شما به جای این که موی دماغ کارگزاران دولت شود و برشیوه ی خدمت رسانی ایشان به مردم نظارت بی رحمانه داشته باشد امروز آمده و خود با کارگزار به توافق رسیده که آدم ایشان باشد!

این آگاهی بخشی باعث می شود تامردم درجریان کار خود باشند و بدانند طرف حسابشان کیست! و نمایندگان محترم درقبال کم کاری و یا بعضن بدکاری برخی از مدیران به مردم پاسخگو باشند! چرا که این درست نیست امروز، نمایندگان مجلس مدیران را چیدمان کنند ولی فردا دولت، پاسخگوی مردم باشد و خود نمایندگان از دولت و استانداران انتقاد کنند!

دراین باره دیدگاه اعضای محترم تالار را به شکل زیر دسته بندی شده خواهیم داشت:

۱- دخالت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در چیدمان مدیران استانی یک پدیده شومی است که متاسفانه در سال های اخیر، نقش پررنگ تری پیدا کرده است! این پدیده ی شوم، به راستی تلاشی از سوی برخی از نمایندگان درطرح هواداران خود، برای تصدی پست های اجرایی است! امری که باعث می شود در بسیاری از موارد مسولین دولتی به دلیل این دخالت نا به جا! حتی به اصل “شایسته سالاری” فکر نکنند ودر نتیجه اولویت اول مسولان دولتی به جای خدمت راستین به مردم ، رضایت نمایندگان باشد!

هیچکس با استفاده از نظرات مشورتی نمایندگان مخالف نیست و این کار می تواند مفید باشد! اما متاسفانه این دخالت ها و اعمال نظرها در چیدمان مدیران استانی؛ موجد حق شده است! و اگر درچیدمان ها دیدگاه نمایندگان لحاظ نشود! شکایت از عدم اعمال نظر را به همراه خواهد داشت!

در بسیاری از موارد این فشارها ودخالت ها واعمال نظرها درچیدمان مدیران استانی! در راستای منافع شخصی و منافع جناحی است! به همین دلیل است که استان ما در داشتن مدیران کارآمد و شایسته همواره محروم بوده وهست!

۲- براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انتصاب مدیران استانی،‌ روسای سازمان ها و ادارات یک استان، از وظایف ذاتی قوه مجریه و دولتی است! برای همین ورود مقامات قوای مقننه همانند نمایندگان مجلس شورای اسلامی به این چیدمان، خلاف اصل “تفکیک قوا” و تجاوز به حدود صلاحیت قوه مجریه است! در قانون اساسی اصل۵۷ ، به صراحت اصل “تفکیک قوا” را پذیرفته است! برهمین اساس به لحاظ قانونی نمایندگان مجلس شورای اسلامی حق دخالت در انتصابات استانی را ندارند! متاسفانه برخی ازنمایندگان اصل همکاری قوا را بادخالت درقوا جابجا گرفته اند!

۳- باید موشکافانه تر به قضیه نگاه کنیم، خیلی از موکلین، نماینده را تحت فشار قرار می دهند تا پیگیر مدیریت آنان شوند! بیشتر مراجعه کنندگان به نمایندگان خارج از سه دسته ی زیر نیستند:

الف : درخواست دریافت وام.

ب: درخواست شغل.

پ: درخواست پست و جایگاه بالای دولتی.

۴- وقتی برخی ازکاندیداهای نمایندگی، ‌با توان‌ و سرمایه ی افراد،شروع به فعالیت می کنند،از ابتدای تبلیغات تا انتخاب شدن خود را مدیون آن دسته از افراد‌ی می دانند، که یار و همراه و پشتیبانشان بوده اند. هرکس جلسه ی پر بارتری برگزار نماید چشمداشتش بیشترخواهد بود، هواداران نمایندگان خواسته هایی دارند که از همه مهمتر و خطرناک ترآن ها، ارتقا پست و جایگاه بالای دولتی می باشد !

۵به نظر می رسد یکی از دلایل دخالت های برخی از نمایندگان استان، در”عزل و نصب” مدیران اجرایی این است که: آنها نمایندگان ملی نیستند و قدرت مشارکت در مباحث ملی و فرا ملی را ندارند. به همین دلیل و از سر ناچاری خود را به مباحث استانی و حتا شهرستانی محدود می کنند. در شهرستان های ما هم، غیر از تغییر مدیران خرد و میانی و جابجایی مدیران مدارس، موضوع دندان گیرتری نمی یابند! برهمین اساس با توجه به فرهنگی که در استان ما نهادینه شده است حتی اگر بهترین و موفق ترین چهره های علمی‌، اجرایی و سیاسی نماینده ی مردم شوند دربرابر چشمداشت شخصی و بخشی نگری های برخی ممکن است کم بیاورند و فرصت نکنند به مسائل “عام المنفعه” که سرنوشت و آینده ی جوانان را روشن می کند بپردازد!

۶- وزیران دولت، امتیازاتی به برخی از نمایندگان مجلس می دهند تا خود را دربرابر پرسش و استیضاح نمایندگان درامان نگه دارند! پیامد این کار البته برای طرفین و مردم ناخوشاینداست هم وزیر دیگرمی تواند با فراغ بال، بدون حساب بردن ازچشم تیز نمایندگان در وزارتخانه اعمال سلیقه کند، هم نمایندگان، کارگزار دولت را تاسطح کارگزار خود پایین می کشند و هم مردم از خدمت راستین کارگزاران محروم می شوند!

۷- از جمله پیامدهای سیاسی و اجتماعی دخالت نمایندگان درچیدمان (عزل و نصب) مدیران، ازبین رفتن استقلال اندیشه ی مدیریتی مدیران است، چنین مدیری به ناچار مجبوراست به نیات و خواسته های مختلف نمایندگان اعم از خواسته های شخصی و گروهی تن بدهد و این قطعا خلاف اصول مسلم مدیریتی بوده و هست.

۸- دخالت نمایندگان درچیدمان مدیریت استان چنان فاجعه باراست که تصور می شود برخی از نمایندگان استان تاکنون خود از موانع اصلی توسعه استان بوده اند! شاید اگربرای یک دوره این استان بدون نماینده باشد خیلی سرنوشت مردم بهترازاین رقم بخورد! بررسی شخصیت برخی ارنمایندگان ادوار مختلف استان نشان می دهد که برخی ازآنان طرح و برنامه ای برای توسعه ی استان نداشته اند! بلکه بیشتر به دنبال عملیاتی کردن منویات خودشان بوده اند و درواقع به نوعی باعث عقب ماندگی استان ودامن زدن به اختلافات عشیره ای، طایفگی وایلی وسیاسی شده اند!

۹- درداوری خوب یا بد بودنِ انتخاب مردم، باید بدانیم یکی از موانع گزینش درست مردم، شالوده های اجتماعی و ردصلاحیت های بعضن سیاسی و محدود بودن کاندیداهاست! گاهی اگر روشن شود کاندیدایی به قطع و یقین رای می آورد فرصت از دست مردم گرفته می شود!

۱۰-ازپیامدهای منفی دخالت نمایندگان درکارقوه ی مجریه، تضعیف قدرت نظارت نمایندگان برمدیران اجرایی است. وقتی نماینده ای در نصب یک مدیر نقش ایفا می کند! مجبوراست چشمش رو برتمام کاستی ها و ضعف های آن مدیر ببندد و این خلاف وظیفه نمایندگی است.

۱۱ یکی دیگرازپیامدهای منفی دخالت های نمایندگان درکارقوه ی مجریه، شایبه ی گرایش سیاسی مدیران به نمایندگانی است که کاندیدای انتخابات خواهند شد! ودرچنین وضعیتی سلامت انتخابات، باتلاش تمامی مجریان و ناظران زحمتکش، دراذهان عمومی لکه دار و این به ضرر مردم وحاکمیت تمام می شود.

۱۲ جالب است که دوستان روشنفکرهم درهنگام انتخابات درلرستان، کاملن عوام می شوند! گاهی چنان مسیولیت روشنفکری خود را فراموش می کنند که با همان معیارهای عوام انتخاب می کنند!

۱۳شان نمایندگان اجل از دخالت درانتصابات استانی است! وظیفه ی یک نماینده نظارت بر نحوه ی کارکرد درست دستگاه های اجرایی استان و پیگیری مشکلات حوزه انتخابیه است! از طرفی اتفاق نظر میان نمایندگان می تواند در رشد وتعالی استان موثر باشد! اما متاسفانه در تمامی دوره های اخیر شاهد عدم هماهنگی واختلاف نظر سیاسی وجناحی بین نمایندگان درسطح استان بوده ایم و شاید همخواهیم بود واین باعث واگرایی نمایندگان شده است! کافیست به کارکرد نمایندگان استان اصفهان در هنگام دفاع از منافع استانی در سطح کشور نگاهی داشته باشیم! درآن جا منافع حزبی و جناحی در هنگام ورود منافع استانی کنار گذاشته می شود و اولویت نخست را به ارتقا سطح استان در مناسبات کشوری می دهند! متاسفانه دربسیاری ازمسایل کلان استانی و کشوری نمایندگان استان اظهار نظرنمی کنند اما تا حرفی از انتصاب “مدیر”ی به میان می آید بازار مصاحبه و موضع گیری نمایندگان استان داغ وتنوری می گردد!

۱۴ جامعه ناچار باید متشکل شود واحزاب فکری به جای گرایش های نژادی جا بازکنند! مردم بهتراست به لیست احزاب رای بدهند! نه سفارش ریش سفیدان ایل و طایفه! چرا که تا وقتی نمایندگان از طریق معرفی و حمایت احزاب موفق به کسب آرای مردم نشوند و ازسویی حجم دولت هم کم نشود! نباید امیدوار به داشتن نمایندگان موفق باشیم، حجیم بودن دولت و داشتن ۳ میلیون کارمند که دو برابر کارمندان کشور یک میلیاردنفری هندوستان است مشکلاتی به پیش می آورد که یکی همین دخالت غیرقانونی نمایندگان درکار قوه ی مجریه است!

۱۵ براساس قانون مدیریت خدمات کشوری وقواعد واصول حقوق اداری، مدیران باید پلکانی درجات اداری را طی کنند و باکسب مهارت وآموزش ضمن خدمت ارتقا یابند. ولی فشارهای برخی از نمایندگان باعث می شود که قانون نادیده گرفته شود و اصل شایسته سالاری در دستگاه اداری- که قانون به آن تاکید روشن دارد- زیر پا گذاشته شود! سهم خواهی برخی از هواداران نمایندگان باعث می شود در دستگاه اداری خدمت رسانی علمی و روشمند به مردم انجام نگیرد! تا زمانی که مردم نماینده را از سر تعصب و عقاید قومی قبیله ای انتخاب می کنند بدون شک اوضاعی همراه با موفقیت نخواهیم داشت. معرفی هواداران توسط نمایندگان مجلس، برای کسب جایگاه بالاتراداری، نخست نوعی باج دهی به هواداران و دوم خلاف اصول وضوابط اداری محسوب می شود!

۱۶ازدیگرآفات این روند نادرست یعنی دخالت نمایندگان در چیدمان دستگاه های اداری لرستان، مدیریت افراد متملق و به حاشیه رانده شدن کنشگران توانمندی است که اهل تملق و رانت دادن به نمایندگان نیستند و این حاصلی ندارد جز فشل شدن سیستم اداری و کاهش راندمان و دلسردی نخبگان البته شاید ایراد اساسی در این باشد که دولت به معنای اخص کلمه معیار و ضابطه ای برای انتخاب رئیس یک اداره یا دانشگاه ندارد به همین دلیل موجبات دخالت غیرقانونی نمایندگان فراهم می شود!

۱۷- از راهکارهای جلوگیری از وضعیت اسفبار دخالت غیرقانونی نمایندگان در چیدمان مدیریت لرستان و درپی آن اختلال درروند خدمت رسانی دولت به مردم، ارتقای سطح فرهنگ سیاسی مردم است! اگرسطح دانش سیاسی مردم بالا برود و درقالب احزاب و تشکل های سیاسی خود را متشکل نمایند وازاین راه گرایش های فکری خود را بر تمایلات ایلی و طایفه ای برتری دهند هرگز به کاندیدای رانتی رای نمی دهند و ازهرکسی هم پشتیبانی نمی کنند!

این نکته را نباید فراموش کرد که هواداران ضعیف و فاقد بینش سیاسی، نماینده ی ضعیف انتخاب می کنند و نمایندگان ضعیف، به دنبال لابی سیاسی برای هواداران ضعیف بر می آیند. راه حل این معادله، اصلاح فرهنگ انتخاباتی جامعه و نقد اساسی فرهنگ سیاسی مردم است!

 والعاقبه للمتقین

کنشگران در بحث:
آزادبخت ، ایرانی، جوادی، چراغی، حیدری، دلفانی، دهقان نژاد، رامین، رشنودی، رشیدی نیا، رضایی ورمزیار، زیدی نژاد، رومی پور، طاهرنیا ، فراشی، کنعانی، گودرزی، گودرزیان، مقسمی، نادری، نظر پور، نعمت پور و والیزاده .

تنظیم: علی گودرزیان

با سپاس از همراهی همه ی اعضای تالارمجازی اندیشه ی لرستان درلاین!

شانزدهم آذرماه نودو سه

با سپاس فراوان از فرهیخته‌ی ارجمند، جناب آقای گودرزیان که این مطلب را در اختیار مخاطبان بلوطستان گذارد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان