اخیراً پخش خبر گورخوابی عدهای از معتادان در رسانههای ملی و بینالمللی باعث نگرانی و ناراحتی وجدان عمومی و شاید تلنگری به برخی از مسئولین شده است. تحلیلها و انتقادهای مختلف در شبکههای مجازی و اشاره ریاست جمهوری به اینکه باور این موضوع دور از ذهن است و یا تحلیلهای مختلف که مخصوصاً نزدیک انتخابات و گروکشیهای سیاسی باعث انتشار هرچه بیشتر اینگونه اخبار میگردد، تحلیل هرچه باشد حکایت از واقعیت عینی دارد که معتادان متجاهر که در ساختار نظام اداره کشور برای آنها فکر نشده است یا اگر گهگداری با فشار افکار عمومی موقتاً با جمعآوری این افراد از گوشه و کنار خیابانها، پلها و تونلها، باعث آسیب به زندگی کارتنی آنها میشویم.
شاید جایی ایمنتر از گورستانها برای گذراندن اواخر زندگی پیدا نکردهاند ظاهراً این گور خوابها از دست نابلدی بهظاهر بلدیها پناه به گورستان مردهها بردهاند.
واقعیت این است که هنوز نه در قوانین، نه در اجرا، نه در نحوه برخورد به آسیب یافتگان اجتماعی، درمانی برای درد اینگونه افراد پیدا نشده است، این عدهای که کم هم نیستند و ناشی گری آدمهای دانشمند باعث پناهندگی آنها به خرابهها و گورستانها و مردگان شدهاند، این روزها بهخوبی آدم در مییابد که ژست مردان هزارمیلیاردی هم درمان درد این گور خوابها چقدر مضحک است، راستی چه کسی این بلا را بر سر این افراد آورده است، چه کسی این افراد را خانهخراب و گور خواب کرد. آیا گور خوابی این افراد که تقریباً در همه قبرستانهای شهرهای پرجمعیت بهصورت مختلف یافت میشوند محصول چیست، چند وقت پیش از سایت ستاد مبارزه با مواد مخدر گزارشی میخواندم که ۵۸% معتادان کشور چند ماده مخدر مختلف مصرف مینمایند
.
از همان نکته: میتوان فهمید که علت گور خوابی این افراد چیست. چرا این افراد بهجای پناه بردن به نهادهای حمایتی به گورستانها و خرابهها پناه میبرند، از همین نکته میتوان دریافت که چرا وقتی معتادان متجاهر جمعآوری میگردند با کتک و باطوم جمعآوری میگردند. چرا این افراد از نهادهای حمایت اجتماعی فراری هستند، چرا یک معتاد به تریاک درنهایت معتاد به چند ماده مخدر میگردد.
چرا یک معتاد بیخانمان میگردد اگر بخواهیم یک علت اساسی، اصلی و تأثیرگذاری یا علل علت این ماجرا را پیدا کنیم یک مسئله بیشتر نیست نارسایی و ناشیگری در قانوننویسی و اجرای بدتر همین قوانین آسیبزا، علت کارتون خوابی، علت بیخانمانی، علت برای اینهمه هزینه اجتماعی و سیاسی که باید نظام بپردازد وجود قوانین آسیبزا در حوزه مبارزه با مواد مخدر است. اگر از آدمهای کارشناس این حوزه سؤال کنید فوراً علت این گور خوابی برملا خواهد شد. کاهش آسیب در این حوزه پرآسیب یک اصل علمی و کارآمد است، اگر کسی تریاک مصرف میکند سهم تریاک رایگان به او بدهید که هروئینی نشود، اگر گسی هروئین مصرف میکند به او هروئین خالص بدهید تا کراکی نشود اگر کسی هروئین مصرف میکند بهاندازه نیاز تامین کنید تا تزریقی نگردد، اگر کسی تزریق میکند سرنگ و مکان تزریق برای او مهیا کنیم تا تزریق مشترک نکند؛ اما روش ما چیست، کسی که نانآور خانواده است و روزی یکبار تریاک میکشد با روش مبارزه مانع از رسیدن تریاک به او میشویم، لذا اگر هروئین پیدا کرد برای درمان خماری هروئین مصرف میکند و به همین راحتی یک معتاد کمخطر را به یک معتاد پرخطرتر تبدیل میکنیم سپس که تعداد زیادمی شود میگوییم منابع محدود است.
بنابراین کمهزینهترین جا میشود کنار مردگان. لذا اگر میخواهیم هزینه کمتر بدهیم، اگر میخواهیم با منابع محدود گور خوابی، کارتنخوابی، خرابه خوابی، معتاد خیابانی را جمع کنیم باید بازار پرسود مواد مخدر را نابود کنیم برای نابودی این بازار پرسود دیوارکشی در مرزها و یا بلندتر کردن دیوار زندانها کمترین سود و اثری نخواهد داشت، فقط و فقط و تنهاترین راه این است که دولت با انحصار و با اجرای وظیفه حکومتی مواد مورد نیاز معتادان را بهصورت سهمیهای و رایگان فراهم نماید تا به دور از درد خماری برای تأمین مواد نه نیازی به دزدیدن زاپاس داشته باشند، و نه برای تأمین مواد تنفروشی نمایند، باشد که زندگان بر این بیماران نیازمند اجتماعی رحم کنند تا از محصول اندیشه ما به مردگان پناه نبرند
.
× نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی