شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » نگاهی جامعه‌شناختی به تبدیل یک محافظ به «نابغه‌ی سیاسی»

یکی از اخباری که این روزها  از طریق شبکه‌های اجتماعی مجازی رد و بدل می‌گردد خبر” نخبه‌ی جوان تیم هسته‌ای” است. در روزهای گذشته عکسی را می‌شد در شبکه‌های اجتماعی دید که در آن یک جوانی در کنار دکتر ظریف است که در زیر آن متنی با این مضمون نوشته شده است:

ddd

“جوانی که در تیم دیپلماتیک ظریف می‌بینید مجتبی سعیدی نابغه ی سیاسی ایران است. جوانی متولد خرم آباد فارغ التحصیل دانشگاه علامه و رتبه یک دوره دکتری رشته ی علوم سیاسی دانشگاه هاروارد آمریکا. دارای بیش از ۱۰۰ مقاله ISI در زمینه علوم سیاسی بین الملل که توسط آکادمی علوم سیاسی دانشگاه هاروارد موفق به کسب مدال نابغه ی سال شده. به افتخار این جوان برومند ایرانی که پا به پای دکتر ظریف در مقابل قدرتهای بزرگ جهانی به پای میز مذاکره نشسته”
این خبری بود که در بحبوحه‌ی اخبار هسته‌ای پس از توافق در شبکه‌های اجتماعی منتشر گردید. که پس از چند روز با پیگیری برخی کاربران مشخص گردید که فردی که این متن به او اشاره می کند یک محافظ است و حقیقتی که به نام “نابغه ی سیاسی” در روزهای گذشته در شبکه های اجتماعی در حال تولید، توزیع و مصرف بوده است واقعیت ندارد. در این گفتار کوتاه به دنبال آنیم که دریابیم چه عواملی باعث تولید این گونه ادعایی میگردد؟
هزینه نکردن تفکر انتقادی و تنبلی در راستی آزمایی زبان رسانه: ما روزانه در این شبکه های اجتماعی سعی داریم اطلاعات زیادی را تولید، توزیع و یا مصرف کنیم و این فرایند به این شدت می تواند باعث گردد که ما تحت هیچ شرایطی به کیفیت این اطلاعات توجه جدی نکنیم. به عبارتی به دلیل بی اعتنایی و تنبلی در راستی آزمایی زبان رسانه(جستجوی اسم مجتبی سعیدی در بین فارغ التحصیلان در دانشگاه هاروارد) هزینه نکردن تفکر انتقادی(فکر کردن به اینکه انجام یک مقاله علمی چقدر می تواند زمان به خود اختصاص دهد) و عدم تلاش در جهت تشخیص دادن سره از ناسره تیم مذاکره کننده ی هسته ای(اعضاء اصلی این تیم) در تحلیل اخباری از این دست می توان منتظر شکل گیری و ساخته شدن این گونه ادعاهایی بود.
سهم خواهی در وقایع مهم: در این سال ها بشدت در جامعه ایران یک نوع سهم خواهی در هر اتفاق مهم و تاریخی در حال جریان است. این سهم خواهی می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد. یا برخی سعی می کنند در رویدادها سهم خواهی سیاسی کنند و یک موضوع را به نفع یک حزب سیاسی تمام کنند؛ یا اگر موضوع ورزشی است سعی می کنند به نفع باشگاه، و یا به نفع قوم و یا شهر خاصی مصادره شود. مثلا در سال‌های نه چندان دور وقتی تیم ملی ایران در مقابل تیم دیگری صف‌آرایی می کرد به دلیل تقابل دوتایی استقلال/پرسپولیسی سعی میشد تمام موفقیت به تلاش های بازیکنانی که در یکی از این دو تیم بازی می کردند نسبت داده شود. در همین توافق هسته ای نیز هر فرد،گروه و اجتماعی سعی می کرد به نوعی موفقیت را به نفع خودش رقم زند. اما با توجه به موضوع این بحث و متنی که در بالا بدان اشاره شد در این خبر منتشر شده چند نوع سهم خواهی جدی نهفته هست. در این متن همانطورکه ملاحظه می گردد از واژه “جوان خرم آبادی” در ابتدای جمله استفاده است و سعی شده است با مانور بروی سایر توانایی ها این به قول سازنده ی متن”نابغه سیاسی” او را با توجه به تعداد مقاله های ISI و گرفتن مدال نابغه از دانشگاه هاروارد چیزی هم تراز ظریف و حتی گاها بالاتر از او قرار دهد. به نوعی در این متن تلاش شده است که موفقیت انرژی هسته ای را طوری برساخت کند که این امر تنها با حضور یک جوانی از یک قوم (لر) در کنار آقای ظریف حاصل شده است. همچنین تقابل های دیگری نیز از دل این متن می توان بیرون کشید. مثلا تقابل جوان/پیر، اصلاح طلبی/اصول گرایی، علمی/غیر علمی بودن(اشاره به مقایسه ای است که این روزا بین تیم مذاکره کننده ی هسته ای آقای ظریف و تیم های قبلی دارد.). در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که در این خبر نوعی تقابل خاص ناشی از احساس نابرابری نهفته است که در این واقعه تاریخی و برجسته به شکلی ساخته شود. یعنی بعضی قومیت ها، گروههای سنی، گروههای سیاسی سعی دارند در این گونه موقعیت ها با ساختن یک امری بر این احساس نابرابری و ناکامی غلبه نموده؛ حتی اگر بعدها کذب بودنش مشخص گردد.
اثرگذاری زبان رسانه ها: زبان در کنار بسیاری نیروها و ساختارهای دیگر اجتماعی توجه بسیاری را به خود مشغول کرده است. بسیاری از فیلسوفان و محققین به اهمیت زبان و نقش آن در زندگی اجتماعی پرداخته اند. به طور مثال کسی چون مارتین هایدگر زبان را
“خانه ی هستی”؛ یورگن هابرماس زبان را در کنار ” کار و فعالیت بشری” سازنده ی کنش ارتباطی؛ میشل فوکو زبان را نیرویی حقیقت ساز و کسی چون پیر بوردیو از زبان به عنوان یک “سرمایه نمادین” یاد می کنند.
حال باید گفت که در قرن ۲۱ زبان این قابلیت را پیدا نموده است که از طریق نهادها و تکنولوژیی ای پیشرفته ی اطلاعاتی در جامعه کارساز و اثر گذار باشد؛ خواه تاثیر مثبت خواه منفی. به نوعی زبان می تواند “حقیقت ساز” باشد. در رهگذر استفاده از تکنولوژی های جدید و پیشرفته ما اموری به نام “شبکه اجتماعی مجازی” مثلا فیس بوک، نرم افزارهای ارتباطی وایبر، واتس آپ تلگرام و…) را  در دسترس خود داریم. در این شبکه ها حجم زیادی از اطلاعات روزانه برای افرادی که در این شبکه های اجتماعی مجازی عضویت دارند تولید، توزیع و مصرف می گردد. که در این فرایند ارتباطی زبان این توانایی را پیدا نموده است که در “ساخت واقعیت های اجتماعی” و یا طرح ادعاهایی نقش مهم و اساسی داشته باشد.
پس باید به این نکته مهم فلسفی-جامعه شناختی توجه جدی نمود که زبان میتواند از ساده ترین چیزها جدی ترین و از جدی ترین امور ساده ترین. بنابرین با ارجاع به هدف این نوشتار باید گفت که زبان نقش ساخت دهنده ای در قالب این شبکه های اجتماعی دارد و میتواند یک ادعایی را در مدتی زمانی خاص با استفاده از تکنیک های خاص رسانه ای به حقیقتی مبدل سازد بطوریکه یک فرد در بیرون با داشتن هویت یک محافظ در درون شبکه های اجتماعی در ایران ظرف مدتی کوتاه به یک نابغهی هسته ای تغییر هویت داده شود و صاحب یک هویت سیاسی-علمی گردد. که این خود به یک دلیل ناشی از اهمیت و تعیین کنندگی است که زبان موجود در رسانه های ارتباطی در زندگی روزمره ی افراد دارد.
بنابراین
با توجه به هزینه نکردن تفکر انتقادی و عدم تلاش در جهت تحلیل و وارسی هر ادعایی که در این رسانه ها و شبکه های اجتماعی مطرح می گردد در کنار ادعای سهم خواهی های خاص ناشی از احساس نابرابری و ناکامی(قومی، گروه سنی، سیاسی و…) در این رویدادها از سوی کاربران و سازندگان و همچنین نقش زبان به عنوان یک نیروی مهم تغییر دهندهی و ساخت دهنده در جامعه در کنار سایر عوامل دیگر جامعه شناختی باید در هر لحظه منتظر خلق ادعاهایی فراتر از این دست بود. حال با توجه به استفاده روز افزون از شبکه های مجازی
بایددر سطح فردی به موضوعات به دیدی انتقادی، تحلیلی تر و یا دقیق تر نگاه کرد. بهتر است تا جاییکه امکان دارد بدون وارسی یک متن یا خبری به فرستادن و فوروارد کردن آن اقدام نکنیم.
به زبان رسانه و و پویایی های موجود در آن به عنوان یک امر ساده و پیش پا افتاده نگاه نکنیم، بلکه به زبان و محتوی موجود در شبکه های اجتماعی مانند لاین، تلگرام، واتس آپ، فیس بوک و توجه جدی شود.

Untitled

* دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی بررسی مسائل اجتماعی دانشگاه مازندران

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  1. مصطفی براتی

    درودخدابه دکترمحمدترکارانی افتخار جوانان بالاگریوه ای کاش محمدهای بیشتری داشتیم

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان