بهرام ستاری رسمآ بعنوان معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استانداری لرستان منصوب شد . ستاری گزینه چهارمحالی از دوستان فرهاد زیویار استاندار لرستان و از منتسبین به حلقه ای در تهران است که در دولت دارای نفوذ بوده و پیش از این در دولت احمدی نژاد سقف رزومه اش دو فرمانداری در گرمسارسمنان و پیشوای تهران است .
اینکه آیا ستاری قرار است بعنوان معاونت سیاسی امنیتی استانداری لرستان در نقش یک عنصرِ راه بلدتر از زیویار فعالیت کند و یا از سوی برخی در تهران در جایگاهِ معاونت سیاسی قرار است دوران طرح کاد مدیریتی خود را برای مناصبِ بالاتر در لرستان طی کند و بعدها به جایگاهی متناسب با نقش و نفوذِ حامیان مرکز نشینش در تهران برسد را روزها و ماهها و شاید یک یا دو سال آینده مشخص خواهد کرد اما صرف نظر از اینکه او چگونه و با چه ظرفیت و چه اختیاراتی قرار است دست راست زیویارِ تازه کار باشد ، او در شرایطی پای به استان می گذارد که فضای سیاسی استان به فاصله سه ماه پس از استقرار زیویار بعنوان استاندار دولت رئیسی در لرستان ، چندان مساعد نیست .
سحری ها و سمری ها ، سابقون و ستادی ها و همه به نوعی سرگرم یک رقابتِ درون گروهی شده اند که در سکوت مخالفین دولت سهم خود را از شکل گیری دولتی می خواهند که در نبودِ رقبای جدی و رد مشارکتی سرد نهایتآ به ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی ختم شده و از این رو آنها به دنبال این هستند تا در این پیروزی قابل پیش بینی و البته بی دردسر سهیم ششده و سر سفره ای بنشینند که هشت سال برای شکل گیری آن لحظه شماری می کنند.
گرچه برخی از آنها در شمایل راست های اعتدالی و اصولی های حامیِ روحانی پیشاپیش سهم قابل ملاحظه ای از دولت سابق برده و روی سفره ای نشستند که تدارکش را اصلاح طلبان چیده بوده و آنها به نانش رسیدند و کلیددارِ دولتی شدند که ارتباط خود را با بدنه حامی اش قطع کرد و دست کم در یک دوره چهار ساله بین سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۰ بخش اعظمی و قابل ملاحظه ای از اختیاراتش را با لاریجانی و رفقای دستِ راستی واگذار کرد و متعاقب آن نیز مدیریت ها به نمایندگان سپرده شد اما بخشی پیشرو تر که هشت سال در خانه در پی بستری مناسب برای شکل گیری دولتی همسو و برخاسته از جریان اصولگرایی ناب تر با عنوان ” انقلابی ” دوران فراغت از قدرت را سپری کرده اند نمی خواهند به راحتی از این فضای ایجاد شده چشم پوشی کنند.
فرهاد زیویار در چنین شرایطی بعنوان اولین استاندار بومی لرستان و اولین سکاندار دولت رئیسی در استان ، روزهای سختی پیش رو دارد ، شاید به نوعی این انتصاب خود زمینه برای بریده شدن بخش قابل ملاحظه ای از جریانی باشد که هیچگاه نمی خواهند بپذیرند در دولت خودشان ، سهمی قابل ملاحظه از قدرت و نظام توزیع مدیریت ها ندارند ، آنها از این منظر است که نه تنها حضور ستاری در لرستان را با دو سابقه نازل مدیریتی در سطح فرمانداری دولت احمدی نژاد برنمی تابند بلکه حتی استاندار شدن زیویار را نیز بواسطه عدم کنش گری برجسته در فضای سیاسی استان و عدم ارتباط گیری اش با سیاسیون کهنه کار دست راستی زیر سوال برده و از او خیلی زودتر از آنچه پیش بینی می شد بریده اند !
در سطح کلان سید صولت مرتضوی معاون اجرایی رئس جمهور که در برهه ای از او بعنوان گزینه معاون اولی رئیسی یاد می شد ، نه در قامت یک معاون اجرایی بلکه در شمایل یک معاون اول می خواهد ظاهر شود و همین رویکرد به استان ها نیز تعمیم پیدا کرده است به نوعی که او به پشتوانه حامیان خراسانی اش نقطه اتصال برخی حامیان بیرون رانده از حلقه اولی های با دولتی است که هزار صاحب دارد و هر کس به فراخور نقش و جایگاه خود می خواهد از این دولت سهمی در نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری هایش داشته باشد .
سید صولت احتمالا به مهره چینی های استانی ورود پیدا کرده است ، احتمالا که نه ، به طور قطع او محور سیستمی نامحسوس در درون دولت است که با خروج کردگانِ استان ها ، ارتباط می گیرد ، خریدار نقدها و دل نگرانی هاست و به تناسب این شرایط می خواهد با چنین پیش زمینه هایی در استان ها مهره های خود را بگمارد .
حضور مهره های مرتضوی در حلقه های میانی مدیریتی رفته رفته او را در یک جایگاهی فراتر از معاونت اجرایی در دولت قرار می دهد که اگر چه معاون اول نیست اما می تواند حتی بالاتر از معاونت اولی برای دولت تصمیم گیری کند.
برخی ها از این منظر است که اعتقاد دارند باید به نظاره نشست روزهایی که آرام آرام برخی نیروهای بیرون استان در استان جریانی را ایجاد کنند که در تهران با پشتوانه ای از نوع مرتضوی برخوردارند و در استان ها قرار است در نقش استاندار سایه حرکت کنند .

مخبر دزفولی معاون اول دولت کاملا مورد وثوق رئیسی و حتی لایه های بالاتر از رئیس جمهور است ، او نیز در انتخاب استانداران نقش اصلی را ایفا کرده و پشت استاندراتش خواهد ایستاد ، بین این دو دیدگاه در استان ها به فراخور شرایط و به تناسب موقعیت ها یک نبرد غیر محسوس ایجاد شده و یا خواهد شد ، زیویار استاندار فعلی نیز چه بخواهد و چه نخواهد در این بین در یک دسته تعریف می شود ، این تقابل های درونی در سطح کلان دولت ، برای استانداران و معاونین استانداران و البته سیاسیون حامی و فعالان ستادیِ معترض یک چند وجهی ایجاد می کند که هر دسته و هر فردی متناسب با میزان وابستگی اش به این جریانات تصمیم گیر در سطح کلان دولت برای خود در استان ، تصمیم گیری کند.
بخش اعظمی از منتقدین اصولگرای زیویار ، نقدهایش و اعتراض هایش را از طریق همین معاونت اجرایی رئیس جمهور به گوش دولت رسانده و البته از ناحیه نظام تصمیم گیر دولت یعنی جریان مخبر ، ضمن دفاع از استانداران به آنها توصیه می شود حتی المقدور فضای استان ها را مدیریت و جلوی انشقاق ها با تدبیر گرفته شود !
نمایندگان اما فاز دیگری از این وضعیت آشفته ای هستند که آنها نیز برای خود سهمی منصور هستند ، امروز نمایندگان به سادگی و به راحتی نمی خواهند اجازه دهند زیویار و دولمردان رئیسی در لرستان آنها را به حاشیه برانند و از این روست که آنها بواسطه اینکه چندان در معدود انتصابات لرستان در کانون تصمیم گیری نیستند نگران بوده و آنها نیز مترصد فرصتی برای زمین گیر کردن زودهنگام فرهادِ زیویار هستند .
ستادی ها نیز از سمر گرفته تا سحر و غیره و ذالک هر کدام حکمی کاغذی دارند ، به فراخور توان خود برای پیروزی رئیسی در آن نبرد بی رقیب تلاش کرده اند و امروز سهم می خواهند ، آنها اما سهم خواهی شان متفاوت است ، برخی فقط مشارکت در نظام تصمیم گیری استان را مطالبه می کنند ، برخی می خواهند در بورس باشند و برخی نیز منافع شان ایجاب می کند که خود یا نیروهای منتسب به خودشان در مدیریت ها بکار گرفته شوند ، این دسته نیز کاسه صبرشان تا حدی لبریز نمی شود که ببینند چه میزان در قدرت برای آنها سهم کنار گذاشته شده است .
فعالان حزبی و کنشگران سیاسی اصولگرا نیز خود را کاملا محق برای بهره مندی از قدرت در استان دانسته و آنها نیز خواهان این هستند که ضمن اینکه دولت به آنها در سطح کلان روی خوش نشان دهد در سطح استان در تصمیم سازی ها حلقه بالاتر از استاندار باشند ، استاندار با آنها در ارتباط بوده و باید و نباید های لرستان را در حوزه سیاسی از چینش ها گرفته تا تسویه حساب با مخالفین از کانال آنها عبور کند و بالاخره فعالان رسانه ای نزدیک به دولت نیز برای خود سهمی متصور هستند که هم دیده شوند و هم در برخی تصمیم گیری ها مشارکت داشته و خطِ مقدم تلقی شوند .
در چنین شرایطی است که این وضعیت دشوار ایجاد شده که در یک بازه زمانی کوتاه از بیانیه نویسی برای جلوگیری از یک انتصاب گرفته تا تشکیل محفل برای حمایت از نقی و جلوگیری از تقویت تقی و تشکیل جبهه حامیان فرهاد و رصد فعالیت های زیویار و طومار نویسی زودهنگام علیه دولت به بهانه رفتار کند استاندار در حوزه انتصابات و تعلل در تغییرات و … شکل می گیرد و بین برادرانِ انقلابی خیلی زودتر از آنچه پیش بینی می شد در لرستان یک نبرد تمام عیار شکل گرفته است ، اینکه کدام طرف بهره مند و کدام طرف بی بهره ، کدام جریان مسلط و کدام جریان به حاشیه رانده شود را روزها و ماههای آتی مشخص خواهد کرد اما از هم اکنون می توان این روز را پیش بینی کرد ، نبرد مدیرانِ دولت و حامیان دولت ! ، نبردی که در دولت سابق با سعه صدر حامیان به عبور از روحانی ختم نشد اما به سلطه مخالفینی منجر شد که با بلیط اصلاح طلبان قطار اعتدالیون را مقصد اصلی منحرف کرده و مرگ ائتلاف ۹۲ و ۹۶ را رقم زدند

عباس دارایی / بلوطستان

این مطلب در شماره اخیر هفته نامه میرملاس نو منتشر شده است