اسکوچیچ خیلی نامحترمانه برکنار شد و این صورت خوشی برای فوتبالی ندارد که بالاخره این مربی در یک شرایط سخت تیم ما را به مرحله دوم مقدماتی جام جهانی و در نهایت به جام جهانی برد ، فدراسیون می توانست در همان ابتدای صعود به جام جهانی اعلام می کرد که با یک مربی بزرگ خارجی می خواهد در جام جهانی حضور پیدا کند و به صورت محترمانه ای هم از اسکوچیچ تجلیل می کرد اما اینکه امروز در آستانه جام جهانی بیایند و بگویند کمیته فنی نظرش برکناری اسکوچیچ است یک حرف طنز و مسخره است .
اسکوچیچ مربی در حد و نام تیم ملی برای حضور در جام جهانی نیست ، اما اگر قرار است یک مربی ایرانی برای تیم ملی انتخاب شود که در نهایت به نام نکونام خواهند رسید او هم هم طراز با اسکوچیچ نیست و بهتر این بود که همان اسکوچیچ ارزان قیمت که با فضای تیم آشنا بود در تیم می ماند اما واقعیت این است که تصمیمات در خارج از فدراسیون اتخاذ و به فوتبال تحمیل شده است .

بهتر این بود که تیم ملی با یک مربی طراز اول به جام جهانی می رفت ، کیروش کم نامی نیست و امروز اگر می بینیم که دارند او را تخریب می کنند از این منظر است که او برای اعتلای فوتبال ایران از حق و حقوقش نمی گذرد ، حتی در جزئی ترین موضوع باید حرفش به کرسی برسد و مثل اسکوچیچ مربی محافظه کار و کم توقعی نیست . او در برهه کنونی بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی است مشروط به اینکه با او قرار داد بسته و بگویند اگر در جهام جهانی نتیجه خوبی گرفتیم این رقم را پرداخت می کنیم و اگر نگرفتیم تو را به خیر و ما را به سلامت ، کی روش تمایل به مربیگری دارد و او چون تیم را می شناسد و یک تاکتیم بسته در مواجهه با تیم های تهاجمی دارد بهترین گزینه در وضع موجود است و مدیریتش هم می تواند تیم فعلی را یکپارچه کند.

موضوع اما زمانی جالب می شود که بدانیم طارمی و جهانبخش بازیکنان تیم ملی نزد مخبر معاون رئیس جمهور رفته و گفته اند باید اسکوچیچ برود ، تیم ملی به دو دسته تبدیل شد ، موافقین و مخالفین سرمربی و طبیعی است در این حالت اسکوچیچ جایی برای ماندن ندارد و حواشی همچون جام جهانی ۲۰۰۶ اجازه نمی دهد تیم به نتیجه دلخواه برسد . لذا در برهه کنونی انتخاب یک مربی در طراز نکونام یک عقب گرد شبیه انتخاب طالبی به جای ایویچی است که پایه فوتبال ما را ساخت ، اینکه مجلس تصمیم می گیرد و اینکه دولت می گوید ما هزینه می کنیم مشروط به اینکه تیم ملی مربی ایرانی داشته باشد نشان می دهد فدراسیون استقلال ندارد و در بدترین وضع قرار داریم .

در خصوص شهاب عزیزی خادم نخست او اشتباهاتی داشت ، اشتباهاتش اعتماد به افرادی بود که پشتش را طی یک سناریوی تجویز شده از سوی برخی نهادها خالی کردند و امروز می بینیم که محور آن همه طراحی توطئه علیه عزیزی خادم کاندیدای ریاست فدراسیون می شود و به طور قطع یک جاهایی از او برای حضور در فدراسیون دعوت کرده و به او چراغ سبز نشان داده اند و باید او را با این وضع رئیس فدراسیون دانست مگر اینکه خودسرانه آمده باشد و رد شود که بعید است .
عزیزی خادم پشتوانه نداشت ، فدراسیون او تازه داشت روی ریلی قرار می گرفت که اجازه ندادند و خودش مجموعه ای از کوتوله هایی را وارد فوتبال کرده بود که تیشه بر ریشه اش زدند از اصولی گرفته تا ماجدی و سراجی و کامرانی فر و دیگران !

اسکوچیج را نباید در قالب آمار ارزیابی کرد ، او مربی خوبی هست اما فراموش نکنیم سطح گروه ما به مراتب آسان تر از گروه عربستان و ژاپن و استرالیا و عمان و چین و ویتنام بود اما به هر حال نمی توان از دستاوردهای صعود بی دردسر و راحت به سادگی گذشت به ویژه عبور از شرایط سخت پسا ویلموتس که به بهترین نحو عزیزی خادم و اسکوچیچ فراهم کرده بودند.