در حالی علمای اجتماعی و علم مدیریت انتقاد پذیری و انتقاد ناپذیری را از از مهم ترین ویژگیهای یک مسئول عنوان کرده اند که نقدپذیری در بین مدیران ما در پایین ترین حد خود قرار داشته زیرا در اندیشه و مبانی مدیریتی این دسته از مدیران که غالبا نقد را همردیف تخریب و ورود به خطوط قرمز و ایجاد التهاب ارزیابی کرده و یا در ظاهر به آن اعتقاد دارند جایی برای تعدد و تنوع فهمها از یک واقعیت لحاظ نشده است.
با اعتقاد به اینکه این ضعف تاریخی نشات گرفته از مبانی نظری و فکری برخی مدیران ما ست باید گفت یکی از ابعاد دیگر این مساله به شکاف آشتیناپذیر جامعه برمیگردد، زیرا لایه های فرهنگی مختلفی در جامعه کنونی ما وجود دارد که قائل به امکان گفتگو با یکدیگر و رسیدن به تفاهم نبوده و همه چیز را بواسطه این دید ضعیف تاریخی در تقابل دیده و قائل به هضم انتقاد نیستند و لذا به همین دلیل نقد کردن در چنین فضایی خیلی زود به دشمنی و تخاصم و تلاش برای حذف انجامیده و از آنجا که مدیران خود را از هرگونه نقد مبری می دانند همین دید غلط مانعی جدی در برابر نقد شدن ایجاد می کند.
البته نباید فرضیه توطئه را هم در عدم تحمل انتقاد از سوی برخی مسئولین نادیده گرفت زیرا فقدان اعتماد به نفس و این واقعیت که اغلب مسئولین و سیاستمداران می دانند که نقد منصفانه و اطلاع رسانی شفاف می تواند به لرزان شدن موقعیت مدیران ضعیف منجر شود لذا این واقعیت برخی از این مدیران را به سمتی می برد که هر حرکتی را نوعی تلاش برای ساقط کردن خویش تلقی کرده و فرضیه توطئه را مطرح کرده و خبرنگار و فعال رسانه ایی را با عناوینی از جمله تشویش کننده اذهان عمومی،شیطنت رسانه ایی،توطئه گری و دهها لقب دیگر خطاب کرده و سعی در حذف فضای نقادی و از بین بردن دریچه های نقد در جامعه می کنند.
با پذیرش این اصل که بهترین مرجع ارزیاب و تمیز دهنده انتقاد های منصفانه از غیر منصفانه و غلط ، افکار عمومی و مردم هستند لذا تهدید به شکایت و ارجاع دادن یک نقد سازنده به دستگاه قضایی از آنجا که رسانه ها دیدبان جامعه هستند فعلی بی تاثیر و غیر موثر است که باید در برخی رفتارها در این باب تجدید نظر شود.
در پاره ایی اوقات برخی مدیران خواستار هماهنگ شدن رسانه ها با او در خصوص انتشار یک خبر یا یک مطلب هستند که یا از روی ناآگاهی است و یا رسانه ها را صرفآ کاتب محسوب می کنند و از رسالت رسانه ها غافلند ، این در حالیست که با پذیرش رعایت حریم ها و خطوط قرمز نظام بر اساس ماده چهار فصل سوم قانون مطبوعات هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله ای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند لذا بجای اعمال فشار بر رسانه ها بهتر است دیدگاهها اصلاح شوند و بر این مبنا به جای برخورد و تهدید بهتر است فرهنگ تحمل نقد و تکریم نقد کننده نهادینه شود.
عباس دارایی/ بلوطستان
شوخی میکنی. به این میگن فرار به جلو .عباس جان .مطمئنم که کامنت رو نمیزازی
هیچ مدیری یا هیچ مسئولی نباید از قلم خبرنگار هراس داشته باشد چون اگر توانمند باشد می فهمد که قلم نیاز است
سلام
چرا فقط پنج اداره درتجلیل ازخبرنگاران مشارکت کردند،جایگاه خبرنگار رااهمیت نمی دهند یا پولها راجای دیگه هزینه می کنند-خدا وکیل چطور در زوایای مختلف وبا آمارهای ……..بصورت روزانه وهفتگی خبرنگاران رابه زحمت ارایه گزارش می اندازند،مگرروزخبرنگارسالی یکباربیشتر است – به نام …….وبه کام آنها
آزادی بیان به پیشرفت کمک می کندو باید عنایت داشت که خبرنگاران می توانند گوشه هایی را برملا کنند که هیچگاه توسط مدیران قابل شناسایی نیست
جایگاه خبرنگار بسیار رفیع است ای کاش همه ادارات درتجلیل ازخبرنگاران مشارکت می کردند تا جبران بخش کوچکی اززحمات این عزیزان میشد