شما اینجا هستید
ادب زاگرسی » گذری بر «گلزار ادب لرستان» و داستان «نجف و ترکه‌میر» /بخش نخست

اثر ارزشمند گلزار ادب لرستان که حاصل زحمات چندین ساله‌ی عموی فقیدم مرحوم اسفندیارخان غضنفری می‌باشد، به جرأت مهم‌ترین اثری است که تا به حال در خصوص ادبیات بومی استان‌مان به چاپ رسیده است. اثری پرمحتوا، بر گرفته از آثار آنان که هنرمند زیسته و هنرمند مانده‌اند و می‌باید آثارشان زیب این دفتر و مجموعه گردد.

bayan 58 4
بدون شک چنین اثر بزرگ و بی‌نظیری در این خطه‌ی ادب‌خیز با توجه به تعدد شاعران و اختلاف سبک‌های شعری در دوره‌ی ایشان و آثار فراوان به چاپ رسیده در این اثر، همتی چندین برابر را برای معنای یکایک ابیات این اثر ارزشمند می‌طلبیده که استاد غضنفری الحق و النصاف از عهده‌ی این مهم نه تنها به خوبی بر آمده‌اند بلکه بر سر عروس سخن شانه‌ای از این دیار زده‌اند که تا قیامت ماندنی است، چه اگر آن همه کوشش و اهتمام، شب نخوابی‌ها، معلومات و دایره‌ی محفوظات عمومی فقیدم نبود به جرأت می‌توان گفت نه اثری چنین زیبا خلق می‌شد و نه حتی در مواردی که در شماره‌های آتی به آن خواهیم پرداخت هیچ کس را توانایی معنای اشعاری که در این اثر به زیبایی معنا شده‌اند را می‌بود.
جان کلام آن جا که استاد غضنفری می‌فرماید:

من کز غم زندگی پریشم                     فردوسی زادگاه خویشم
گر پارسی از حکیم شد راست                     از من دو زبان بومی آراست

ور لفظ دری از او توان یافت                       الفاظ لُری ز بنده جان یافت

اشعاری در قالب این اثر وجود دارد که معنای آن‌ها جز با معلومات و دانش فرزانه‌ایی چون استاد غضنفری میسر نبوده و نیست، کلماتی با بارهای معنایی متفاوت آن هم در عرصه‌ی شعر، در بین آثار و اشعار چندین شاعر صاحب سبک و سیاق شعری خاص نزدیک به هم، در ادبیات بومی و محلی، جای هیچ گونه شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذارد که استاد غضنفری علامه الدهری است که توانسته به تنهایی و به نحو احسن از عهده‌ی این مهم برآید و زحمات طاقت‌فرسایی در این خصوص را صد چندان نیز متحمل بگرداند. آن چه در این جا حائز اهمیت است به چاپ رساندن همین اثر و معنای اشعار آن به زیبایی است، اما در مواردی به ابیاتی بر می‌خوریم که به دلیل درست خوانده نشدن و قرائت نگردیدن، طبیعتاً معنای درستی نیز از آن ابیات به دست نیامده است چرا که معنی شعر را با قرائت و خواندن صحیح آن می‌توان به درستی بیان کرد. این مشکل شاید بر می‌گردد به افرادی که اشعار را برای استاد غضنفری چه ارسال داشتند و چه خوانده‌اند و استاد نیز با توجه به همان قرائت و نوشتار آثار به معنای آن ابیات پرداخته‌اند، و یا به دلیل کثرت اشعار، بالا بودن سن استاد در جمع‌آوری این اثر بزرگ، بدون کمک و تنها پرداختن به چنین متنی بزرگ و در خُور توجه، چه در نگارش و چه در امر معنای اشعار خود نیز می‌تواند به بروز این مشکل پیش آمده، انجامیده باشد.
بنده هم به دلیل شناخت عمیقی که از عموی استاد خویش داشتم در چاپ اول به این مقوله و ابیات به دیده‌ی اغماض نگریستم و سخنی به میان نیاوردم تا وقتی که چاپ دوم آن به بازار عرضه شد، و ایراد کار زمانی هویدا گشت، در چاپ دوم که متآسفانه با ویراستاری و رفع اشکال از محضر آقای رضا حسنوند و دکتر هوشنگ اشترانی نیز گذشته بود در این جا بود که مشکل به خوبی خود باقی مانده بود که نه تنها دقت عمیق‌تری نسبت به امر بررسی مجدد اشعار این اثر صورت نپذیرفته بود، بلکه کاملاٌ هر آن چه را که تماماً به کوشش و اهتمام استاد غضنفری رسیده بود نکته‌ایی هم بر آن نیفزوده، و همان را به بازار عرضه داشته بودند، البته شاید این دو بزرگوار به زعم خویش میزان و معیار را کار استاد غضنفری قرار داده بودند و دخل و تصرفی در آن به عمل نیاورده‌اند و روال کار را به همان اثر آغازین گذرانده، که اگر این گونه باشد کار و طرز فکر این بزرگوارن در خور ستایش می‌باشد، هر چند مشکل به قوت خود باقی است.
آن چه را که بنده هم در این مجموعه مقالات یاد آور می‌شوم درس پس دادن در محضر عموی فقیدم می‌باشد که بنده به مدت چندین سال افتخار شاگردی در محضر ایشان را داشته‌ام و به آن مفتخرم …
قسمت اول از گلزار ادب لرستان استاد ترکه‌میر آزادبخت
استاد ترکه‌میر آزادبخت از شاعران بنامی است که در حوزه‌ی کار خویش همیشه سعی وافر بر آن داشته که حتی در مواردی گوی سبقت را از استاد خویش برباید و از ایشان هم پیشی بگیرد و این کار را با بازی با الفاظ و کلمات و واژه‌آرایی‌های خاص شعر ترکه‌میر است و در شعر و اشعار (سایر) شاعران این مرز و بوم جای آن را خالی می‌بینیم، بپردازند، استاد ترکه‌میر با پرداختن به معنای لفظی کلمات و بیان گاه ساده و گاه مرکب الفاظ، کلمات و ترکیبات در این راستا توانسته است به یک رسم‌الخط واحد و کدداری که خاصه‌ی وی می‌باشد، برسد؛ ترکیباتی که فقط آن‌ها را در شعر ترکه‌میر می‌یابیم یا هر جا چنین عباراتی را سریع در می‌یابیم که شاعر جزء ترکه‌میر شخص دیگری نمی‌باشد نمونه منحصر به فرد همین اشعار استاد را در مقاله‌های آتی با ذکر نمونه از نظر خوانندگان فهیم گذرانده تا هر چه بیشتر با ادبیات پر برگ و بار و ادیبان (دست) اول این مرز و بوم و شاخصه‌ها و ویژگی‌های شعری و جوهره‌ی کلامی آنان آشنا گردیم.
البته این نکته در این جا مهم‌تر از همه می‌نماید، از آن جا اشعاری که به صورت ابیات آغازین از این دو استاد مسلم ادبیات بومی در دست است به علت محاوره‌ایی بودن نوع کلام و در آمیختن الفاظ و کلمات این اشعار با کلمات و ادبیات مذموم و دور از شئون اخلاقی آن دوره، که بنده را از درج چنین اشعاری باز می‌دارد البته در بسیاری موارد با توجه به دامنه‌ی معلومات و سبک و سیاق شعری این دو استاد به نظر اینجانب برخی از این اشعار سیاه‌نمایی در خصوص شخصیت شعری این دو بزرگوار می‌باشد که با توجه به نام پرآوازه‌ی ایشان در آن زمان و زمان‌های بعدی توسط افرادی فرصت‌طلب و مغرض این اشعار سروده گردیده، و اهتمام بر آن شده است که تک تک ابیات را به هر کدام از این دو بزرگ‌مرد نسبت دهند ولی زمانی که به رصد هر شعر و چگونگی در آمیختن کلمات و چیدمان‌های لغات در ابیات بیشتر توجه می‌نمائیم بسیار ضعیف می‌نماید که این آثار مربوط به هر کدام از این دو بزرگ‌مرد بوده باشد، پس ما نیز بر آن شدیم که کار را از حد و حدود قیاس و ظن و گمان بالاتر ببریم و آن اشعار را با این حدسیات در نیامیزیم و به آغازین اشعاری که بین این بزرگان به صورت مناظره رد و بدل گردیده و از همه قوی‌تر می‌نماید بپردازیم تا راه را بر هر گونه حدس و حسد و گمان و ایجاد شائبه ببندیم و از جایگاه محکم‌تری سخن به میان برانیم، ابیاتی را ابراز داریم که بیشتر با سبک و سیاق این عزیزان هم‌خوانی داشته و دارد که از ایشان روایت بنمائم.
استاد ترکه‌میر آزادبخت مدتی در مکتب‌خانه‌ی استاد خویش نجف آزادبخت تلمذ نموده و به شاگردی پرداخته‌اند، اما هر چه می‌کوشیده‌اند که در سرودن شعر تحت لوای استاد به اقبالی دست بیابد که در سلک شاگردان و بیرون وی درآیند معمولاً این سعی بی‌فایده می‌نموده است و کمتر مورد توجه استاد خود قرار می‌گرفته است، البته نمی‌بایست این نکته را از ذهن دور کرده که همین سخت‌گیری‌های نجف بوده که هر چه بیشتر ترکه میر را راغب، مشتاق و محکمتر در ارائه درس و شعر خویش در محضر وی نموده است.
همین عدم اقبال و سخت‌گیری از جانب استاد باعث گردیده که ترکه‌میر به امر خطیر و ارزش هنر و هنرمندی دست بیابد تا این که در نهایت در یکی از روزها بر اثر اصرار و با فشاری ترکه‌میر و خواهش از استاد خویش جهت پیوستن به قافله‌ی شعری وی، استاد نجف آغازین شعر خویش را بدین مضمون که در ذیل می‌آید. بر ترکه‌میر عرضه می دارد تا هم قدرت شعری وی را به درستی بشناسد و بشناساند و هم دامنه‌ی فهم و درک و تشخیص ایشان را تا جایی که بتواند تخمین بزنند. آن جا که استاد نجف به شاگرد خویش ترکه‌میر می نماید:

میرزا من ژه خآو، میرزا من ژه خاو
تجربه کردن میرزا من ژه خآو
وه بی بُته و جوش وه بی کُویره و تآو
سنگ سربآدر چه مَکی وه آو

دوست من، ای یار عزیز! من در خواب به تجربه‌ایی دست یافته‌ام، آری این تجربه را که می‌گویم در خواب دیده‌ام و آن هم این نکته که بدون وجود داشتن هیچ گونه جوشش و کوره‌ایی که در بدن پرندگان باشد چه چیزی سنگ‌های را که پرندگان هنگام دانه‌چینی از زمین با دانه می‌خورند در بدن آنان هضم می‌کند و تبدیل به آب می‌نماید. که استاد ترکه میر در جواب استاد خویش می‌سراید.

مُلا مهلتی تا بدم جوآو
عطش ها وه نآو ژلیژام کآو
گوشتش هآنه دشت و پوسش هانه نآو
سنگ سر باد او مَکی وه آو

استاد من، استاد آن چه شما از آن حرف به میان راندی خودش دارای عطش و کوره ایی ذاتی است که در آن دستگاه هاضمه وجود دارد قسمتی از امعاء و احشاء مرغ که برعکس هر آن چه از موجودات که گوشت آن‌ها داخل و پوستشان در بیرون است در این خصوص گوشت آن بیرون و پوشش در داخل می‌باشد (سنگ‌دان- چینه‌دان) همین چینه‌دان با آن عطش ذاتی و وجودی خود سنگ‌های سرباد را به آب مبدل می‌سازد و هضم می‌نماید. پس از سرودن این شعر به صورت پرسش و پاسخ است که ترکه‌میر در سلک شاگردان استاد نجف در می‌آید و مقام شاگردی را برای خود کسب می‌نماید و آن می‌شود که توضیح روشن‌تر در گلزارادب برای همگان به خوبی آمده است. در ادامه به بیان ابیاتی می‌پردازیم که بیش از پیش جای تعمیق و غور در خصوص ترکه‌میر را به دست ما می‌دهد و امکان پذیرتر می‌سازد…

ادامه دارد

این مطلب در شماره ۵۸ بیان لر چاپ و در نشریه اینترنتی بلوطستان منتشر گردید

  1. ناشناس

    درود وه خزمه ن استاد ئه گر و خط و مش کوردی استفاده بگین ئرا نویسان اشعار فکره مه کم بهتر بو چوین حده قل خاننده کمتر ئرا تله فظ اشعار کمتر ئشتبا مه کی با سپاس ره مانی از ایل بیژنه ن پل سیمره

  2. ابراهیمی

    درود بر استاد گرانقدر و مسلم عرصه شعر و نو یسند کی استاد علی جعفر غضنفری امرایی خامه ی بیدل دست مریزاد خد ا قوت

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان