شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » نبرد بی‌امان «مظلومیت سیاسی» و «اقتدار سیاسی» در کوهدشت

ملکشاهی (۳۷)
شاید خوش بین ترین و در عین حال متعصب ترین هواداران اللهیار ملکشاهی حتا به مخیله شان هم خطور نمی کرد که روزی فرماندار اسبق با لبی خندان و شوری زاید الوصف در کنار آقای نماینده قرار گرفته و به احوال پرسی گرم و صمیمانه با وی بپردازد. همان منصوب دولت مهرورزان که بهمن ماه ۹۰ با لابی گری سنگین و دامنه دار آقای خاص به تحقیرآمیز ترین شکل ممکن و در آستانه ی انتخابات مجلس نهم با صندلی عالی ترین مقام اجرایی شهرستان خداحافظی نموده و بدین سان راه برای پیروزی جریانی با عقبه ی فکری مبهم که نه اصلاح طلب بود و نه اصول گرا هموار گشت.او اما در آن شب سرد زمستانی اوایل بهمن ماه زحمت کرنش در برابر رقیب سابق را بر خود هموار ساخته بود تا با وی پیمان اخوت بسته و همراهی با آقای خاص در ماراتن انتخابات را اعلام نماید.این روایت آن دسته از مدیرانی است که با وجود برخوردهای تحقیرآمیز آقای خاص در گذشته ای نه چندان دور اما در روزهای گذشته با وا نهادن گفتمان مطبوع خویش به کمپین انتخاباتی وی پیوسته اند. همان مدیرانی که مدل خداحافظی شان با اریکه ی قدرت به همان اندازه توهین آمیز بود که بدرود فرماندار اسبق با سریر حکمرانی کوهدشت!

5623022222

برش هایی از تاریخ؛ از خرداد ۷۶ تا خرداد ۹۲!

دوم خرداد؛ آغاز یک حماسه!

بی تردید باید نیمه ی نخست دهه ی ۷۰ را باید یکی از سخت ترین و پرفشار ترین ادوار حیات سیاسی چپ های خط امامی دانست.همان ایامی که نه تنها دست ایشان از دولت و مجلس کوتاه بود که حتا تمایلی برای مشارکت دادن آنان از جانب لایه های بالایی قدرت دیده نمی شد و درست با این اوصاف بود که چپ ها برای انتخابات سرنوشت ساز ریاست جمهوری در دوم خرداد ماه ۷۶ آماده می شدند. گزینه ی نهایی این طیف برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری البته کسی نبود جز هفتاد و نهمین و آخرین نخست وزیر ایران که با ابراز عدم تمایل وی برای بازگشت به پاستور، بحث و بررسی بر سر گزینه های دیگر از جمله: مهدی کروبی، عطاالله مهاجرانی، محمد هاشمی و … آغاز شد اما در نهایت به اعلام  کاندیداتوری سید محمد خاتمی انجامید. هم او که با سیادت و روحانی بودنش می توانست رای اقشار سنتی را جذب نموده و با گفتمان روشنفکر پسندش رای نخبگان را. با این حال اما نهایت انتظار جریان چپ از انتخابات دوم خرداد کسب رایی آبرومندانه بود که با پشتوانه ی آن بتواند در فضای متفاوتِ پسا انتخابات به بازسازی تشکیلاتی بپردازد. در اردوگاه رقیب اما شرایط به گونه ی دیگری بود. راست ها از همان آغاز خود را برنده ی بی چون و چرای انتخابات دور هفتم ریاست جمهوری می دانستند. شرایط به گونه ای پیش می رفت که در هفته های پایانی منتهی به انتخابات، ذهنیتِ توجه ویژه ی اکثریت قریب به اتفاق بازی گران قَدَر سپهر سیاست ایران به علی اکبر ناطق نوری در تار و پود جامعه رسوخ کرده بود. حال در یک طرف چپ ها و خاتمی قرار گرفته بودند که به نمادی از “مظلومیت سیاسی” بدل گشته بودند و در طرف دیگر راست ها و ناطق نوری که با در اختیار داشتن اهرم های متعدد قدرت سمبل “اقتدار سیاسی” به حساب می آمدند. در حالی که بسیاری با توجه به جمیع جهات مذکور، ورود راست های سنتی به کاخ ریاست جمهوری را بسیار محتمل می دانستند اما اعلام نتایج در بعد از ظهر سوم خرداد ماه که سیدمحمد خاتمی را با بیش از ۲۰ میلیون رای یعنی قریب به ۷۰ درصد آرا پیروز انتخابات معرفی می کرد، چونان آب سردی بر پیکر رقیب بود که سبب شد تا مدت ها از شوک سنگین شکست رهایی نیابند. ناگفته پیداست که یکی از دلایل اصلی اقبال افکار عمومی جامعه به چپ ها در آن برهه چیزی نبود جز تقویت این حس در جامعه که راست های سنتیِ”صاحب قدرت” می روند تا با تکیه بر اهرم های قدرت به حذف کامل رقیب از سپهر سیاست کشور مبادرت ورزند و درست به همین دلیل بود که بخش قابل توجهی از آراء محمد خاتمی در آن دوره از انتخابات سلبی بود و نه ایجابی. به عبارت دیگر در آن دوره از انتخابات و با جوی که “صاحبان قدرت” در جامعه ی ایران به راه انداخته بودند، این “مظلومیت سیاسی” چپ ها بود که توانست نظر مساعد افکار عمومی را به خود جلب کند.آری! در خرداد ۷۶ و در جنگ “مظلومیت سیاسی” و “اقتدار سیاسی” این اولی بود که ظفر یافت!

128420_532

۲۴ خرداد ۹۲؛ بازگشت عقلانیت به پاستور!

۱۶ سال بعد از دوم خرداد ۷۶، هشت سال حاکمیت اصول گرایان تندرو در حالی به پایان می رسید که اقتصاد کشور زیر بار تورم ۴۵ درصدی و رشد منفی ۶ درصدی کمر خم کرده بود. در سیاست خارجی، علاوه بر پرونده ی هسته ای که معضلی لاینحل می نمود و ناتوانی در حل آن تحریم های سنگین و زیان باری را متوجه اقتصاد ایران ساخته بود، روابط پرچالش با جامعه ی جهانی به ویژه همسایگان، ایران را به کشوری منزوی با حداقل اثرگذاری منطقه ای و جهانی بدل ساخته بود.در سیاست داخلی نیز سیاست برخورد خشن و امنیتی در دستور کار دولت دهم قرار گرفته بود تا بدین سان با حاکم شدن فضایی بسته امکان هر گونه نقد سیاست های دولت در عرصه های گوناگون خود به خود منتفی گردد. با این شرایط ویژه بود که جامعه ی ایران آرام آرام به استقبال یازدهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری می رفت. بی شک نقطه ی عطف این انتخابات را باید رد صلاحیت آیت الله اکبر هاشمی دانست. آن جا که خارج کردن این سیاست مرد کارکشته از گردونه ی انتخابات و “مظلومیت سیاسی” ای که متعاقب این اتفاق بی سابقه با شخصیت سیاسی هاشمی عجین شد، موج گسترده ای از حمایت مردمی را برانگیخت و حسن روحانی – یار دیرین هاشمی و کاندیدای برگزیده ی اصلاح طلبان – را پیروزمندانه راهی پاستور ساخت.این بار نیز بخش قابل توجهی از آراء حسن روحانی مرهون  کاندیداتوری سعید جلیلی – نماد “اقتدار سیاسی” – بود.

20150914110404-4

نبرد بی امان “مظلومیت سیاسی” و “اقتدار سیاسی” در کوهدشت!

موارد بالا تنها نمونه هایی انگشت شمار بودند از حساسیت افکار عمومی جامعه نسبت به ولع سیری ناپذیر برخی صاحبان قدرت در خالی نمودن میدان از رقبا و این حساسیت هنگامی پررنگ تر می شود که اربابان قدرت از ابزارهایی ناجوان مردانه برای نیل به مقصود بهره برداری کنند. حال و هوای این روزهای شهرستان کوهدشت نیز شباهت غریب و البته آموزنده ای به رویدادهای یاد شده دارد. در یک طرف مجموعه ای از اصول گرایان و اصلاح طلبان “صاحب قدرت” حضور دارند که با پشتیبانی از آقای خاص از هم اکنون خود را پیروز انتخابات می دانند. این گروه با اختصاص کسر قابل توجهی از برآیند قدرت سیاسی شهرستان اما چه به لحاظ عقبه ی فکری و چه از نظر مقبولیت عمومی در جایگاه متزلزلی قرار دارند. در طرف دیگر اصلاح طلبانی قرار دارند که به عنوان سمبل “مظلومیت سیاسی” در جامعه ی کوهدشت، از نظر پشتوانه ی فکری و حمایت مردمی در شرایط بی نظیری به سر می برند. با این اوصاف باید دید آیا این بار “مظلومیت سیاسی” بر “اقتدار سیاسی” غلبه خواهد نمود یا هم چون دوره ی نهم مجلس، اقتدار حرف آخر را خواهد زد؟ پاسخ این پرسش هر چه که باشد به نظر می رسد نبرد بی امان “مظلومیت سیاسی” و “اقتدار سیاسی” در سپهر سیاست کوهدشت به شکلی لاینقطع تا آینده ای نه چندان نزدیک ادامه خواهد یافت.

دکتر رضا بهرامی؛ بلوطستان

۴۱b3e1c9a72563adbb791550ecdbe3a5_XL

  1. احمد

    خدای همینه که دکتر بهرامی فرمودند, البته جناب دکتر خدا با حقیقت هاست, این بار نوبت مظلومیت سیاسی است,

    • ناشناس

      مهره ای چون ابراهیمی با این حمایتش که در عکس ملموس است حیات سیاسی خود را پایان می دهد

  2. هرمز امیری

    هر مطلبی را باید در چهارچوب زمان و مکان بررسی کرد نه کوهدشت مثل شهرهای دیگر است و نه انتخابات کوهدشت مثل دوم خرداد و خرداد ۹۲است ،من موافق آقای کورانی فر هستم اما این تحلیل های احساسی نمی تواند برای او موج ایجاد کند چون مردم از این حرف های کلی و احساسی خوششان نمی آید نبرد خیر وش ری دیگر وجود ندارد

  3. مهری

    اقتدار سیاسی هیچوقت مورد اقبال مردم قرار نمی گیرد اما امیدوارم نویسنده محترم در مورد فضای کوهدشت واقع بین تحلیل کرده باشد و کورانی واقعا مظلوم سیاسی باشد

  4. بازوند

    درود بر دکتر بهرامی عزیز با این بصیرت والایتان

  5. فردین کاظمی

    دفاع منطقی با تخریب فرق می کند آقای بهرامی ،در ضمن خطاب کردن آقای ملکشاهی به آقای خاص بسیار دور از شان و زشت است

  6. رشنو

    انشاالله مظلومیت بر اقتدار پیروز خواهد شد.

  7. ناشناس

    http://kohnaninews.ir/?p=15502
    حجت الاسلام آروانی : تخریب نهادهای قانونی از جمله شورای نگهبان امتیاز خواهی به صرف انتساب به افراد وقانون شکنی را خلاف سیره و وصیت نامه امام واصول انقلاب دانست

  8. حسنوند

    تایید کورانی پایانی بر سلطه اصولگرایان بر کرسی نمایندگی مجلس است

  9. اوژن

    با سلام
    اول خوشحالم که سایت بلوطستان جهت درج افکار مختلف تلاش میکند و فضا را در اختیار سلایق گوناگون با رویکردها و تحلیل های مختلف قرار میدهد و به عبارتی فراجناحی عمل میکند. و خدمت آقای بهرامی بخاطر مطلبشان، البته نه در مقام تأیید، تشکر میکنم. اگر انتقادی به هر تفکری وارد است سعی کنیم بدون توهین و تخریب بطور منطقی در جهت تنویر هرچه بیشتر افکار عمومی گام برداریم. کوهدشت با اینکه بعنوان شهر سیاسی مشهور است اما به نظر بنده در بزنگاه های سیاسی هوشمندانه عمل نکرده ایم. و بیشتر احساسی و بدون در نظر گرفتن منافع عمومی دست به انتخاب زده ایم. هنوز در حال مشق دموکراسی هستیم…

  10. ناشناس

    سلام آقای بهرامی:
    درشت نوشتن نشانه درست نوشتن نیست،همانطور که درشت گفتن نشانه درست گفتن نیست.درشت نوشته اید اما درست ننوشته اید.آقایان امامی،ملکشاهی و کورانی فر هر سه از سرمایه های سیاسی شهرستان هستند که دارای سابقه مدیریتی در استان و خارج از استان بوده اند و خدماتی در حد امکان برای شهرستان داشته اند باید حرمت آنان رعایت شود.نباید به بهانه حمایت از یکی دیگری را تخریب کرد اگر حامی کاندیدای خاصی هستیم با برشمردن توانایی هایش او را به مردم معرفی کنیم و…مردم آگاهند.

  11. آرامتر

    با سلام
    از اینکه به زحمت افتادین سپاس
    اما برادر گرامی نقد باید دو جانبه باشد
    در واقعه شما در جهت تخریب دکتر ملکشاهی بر آمده اید.
    کورانی فر با همکارای که در روزگار حاد با دولت وقت داشت چرا مظلوم سیاسی باشد؟!
    همواره سعی نموده اند که در هر دوره با هر روشی اقتدار سیاسی خود را حفظ کند
    اما گاهی در دنیای سیاست به آخر خط میرسیم.و اکنون شخصا به عنوان یه اصلاح طلب کورانی و امثال کورانی را نقطه ی انحراف میدانم.

  12. ورزشی

    دکتر جانچه خبر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هههههههههههههههههههههههههههههههههههههه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
    اول تاییدیه بگیر بعد بیا تز بده / به اقیانوس بپیوندید/الله اکبر بر این جماعت

  13. ناشناس

    کاش به جای دفاع از مظلومیت و دفاع از اقتدار سیاسی، آن قدر آگاهی داشتیم که از کسی دفاع کنیم که با توان مدیریتی در اقتصاد، بتواند ما را از این فلاکت اقتصادی نجات دهد. این نمایندگان عزیز، جدا از شخصیت فردی شان، حتی در صورت تعهد، سواد و برش لازم را در پهنه ی فعالیت اقتصادی ندارند. آیا توان مدیریتی و سواد اقتصادی ای عزیزان، نصف توان مهندس خسروی هست؟! البته که نه. کافی است به کارنامه ی ایشان نگاه کنید تا متوجه شویم که در انتخاب مان چقدر راه اشتباه را در پیش گرفته ایم.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان