شما اینجا هستید
ادب زاگرسی » زبان‌زدهای لری رایج در گویش شیرین بالاگریوه

— ره وا رفیق خشه

ترجمه : راه با رفیق خوش است
مفهون : پیمودن هر راهی همراه با رفیق همدل خوب و آسان تر است
— ریشم د آسیاو اسبی نکردمه
ترجمه : ریشم را در آسیاب سفید نکرده ام
مفهوم : یعنی عمرم را بیهوده صرف نکرده ام بلکه با نقد عمر تجربه کسب کرده ام
مترادف این بیت زیبای فارسی:

(موی سفیدم فلک به رایگان نداد / این رشته را به نقد جوانی خریده ام)
— گروه دسش و گوشت نرسی ،گوت تله
ترجمه : گربه دستش به گوشت نمی رسید ،گفت تلخ است
مفهوم : وقتی کسی در دستیابی به چیزی خود را نا توان می بیند و مایوس می شود ،سعی می کند چنین وا نمود کند که مطلوبش نیست
— زنی وا مردی ، جاشو بن بردی

ترجمه : زنی با مردی ،جایشان زیر سنگی
مفهوم : زن مرد تا وقتی صاحب فرزند نشده اند ،در هر جایی به راحتی می توانند جایی برای زندگی کردن بیابند ،حتی اگر در پناه غار یا زیر سنگی باشد
— زده و مردی ، جسه هم و مردی
ترجمه : زدن به مردی ، و فرار کردن هم به مردی
مفهوم : هر چیزی به جای خودش ،هم جنگیدن مردانه وار و هم عقب نشینی به جای خودش مردانه
–آسیاون فروخته ، بیده و لوینش
ترجمه : آسیاب خودش را فروخته و شده به آسیابانش
“لوینه : آسیابان
مفهوم : وقتی که کسی جیزی را از دست می دهد و زبونانه خودش نگهداری از آن را برای دیگران به عهده می گیرد و این امر در عرف عشایر جوانمرد و بلند نظر نوعی پستی و دنائت محسوب می شود
— شر بی رضای خدا !
ترجمه : شر بدون رضای خداوند است
معنا و مفهوم با ترجمه یکسان است ،بدین گونه که هر امر خیر و نیکی با رضای خدا و به اراده ی او واقع می شود، لیکن خداوند از هر شر و بدی بیزار است
— لوطی بایی و سیر کورت با
ترجمه : مطرب باشی و خته سوران پسرت باشد ؟!
سیر : سور ،جشن وشادی
مفهوم : باز هم ترجمه و نفهوم هم پوشانی دارد بدین گونه که اگر کسی هنری داشته باشد ، هر گاه آن هنر را برای خودش بکار بگیرد لذتش بیشتر است
مثلا : کسی بناباشد و حالا برای خودش خانه بسازد بالاترین سعی وتلاش را بکار می گیرد

— سر سیری .، یا دم پیاز ؟!(هستی)
ترجمه : سر سیر هستی یا دم پیاز هستی ؟!
فعل هستی در عبارت اول به قرینه لفظی حذف شده است که در پرانتز آمده است
مفهوم : گاهی با این سوال که نوعی تجاهل العارف محسوب می شود به کسی می فهمانند که به تو مربوط نیست و بی جهت خودت را قاطی می کنی
— سی د تاجیلی تیله کور یاره

ترجمه : سگ از عجله و تعجیلی توله کور می زاید
مفهوم : عجله باعث می شود که کار به طور کلی ناقص و ناتمام بماند…

ادامه دارد

گردآورنده: پرویز اکبری‌نژاد، بلوطستان
photo_2016-09-26_18-41-27

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان